[• #آقامونه😌☝️ •]
🤲)• ذکر قنوتش
☺️)• شیعیان را شاد سازد
🕍)• ویرانه کاخ و
😉)• خانه ی بیداد سازد
❤️)• خاک بقیع مجتبی(ع) را
🇸🇦)• ای سعودی
☝️)• با یک اشاره،
💚)• رهبرم آزاد سازد...
۱۴ ثانیه به عڪس☝️😍 بنگرید!
••چه تفاهم نابے داریم😉••
#سلامتے_امامخامنــهاے_صلوات📿
#شبنشینے_با_مقاممعظم_دلبرے😍
#نگاره(584)📸
#ڪپے⛔️🙏
°•🍁•° @Asheghaneh_Halal
- - -
🌤✨
- - -
#پابوس
زائرے بارانے ام آقا ،
بہ دادم میرسے؟!
بےپنـاهم
خستہام
تنهــــــــا
بہ دادم میرسے؟!
- - -
🌤✨ @asheghaneh_halal
- - -
عاشقانه های حلال C᭄
[• #مجردانه♡•] موضوع: #خواستگاری و مسایل مربوطه #قسمت_ششم #سوالات_خواستگاری ۲۰_شرایط و خواسته
[• #مجردانه♡•]
موضوع:
#خواستگاری و مسایل مربوطه
#قسمت_هفتم و اخر
#سوالات_خواستگاری
نکات کلیدی درمورد سوالات خاستگاری:
۱_ازش بخوایم بما بگه که الگوی او در زندگی کیه؟اگه اقا ازخانوم بپرسه ،خب میگه حضرت فاطمه(س) و اگه خانوم ازاقا بپرسه،میگه امام علی(ع) ،حالا یکم پایین تر بیایم ،فوقش میگه عموم،یا مادربرگم یا ...، خب اینهابرای ما قابل اعتماد نیست.چون هرکسی این جوابهارو میده.
گاهی دختر میپرسه نظرتون راجبه ادامه تحصیل من چیه؟خب پسره ممکنه بگه مایه ی افتخار منه و فلان و بهمان ....اما گاهی هست که پسره خودش میپرسه:شما درستون کی تموم میشه؟چن واحد مونده؟ترم تابستون بردارین زودتر تموم شه،خب ازاین سوالات و حرفها من میفهمم ک اون دلش میخواد زودتر دانشگاه من تموم شه،اما گاهی وقتا پسر بااشتیاق سوال میکنه که:رشتتون چیه؟ترم چندین؟میدونستین این رشته از سرامد های کشوره و...؟اینجامتوجه میشیم که به ادامه تحصیل ماعلاقه داره
۲_نکته بعدی اینکه مابایدخیلی زیرکانه سوالات معکوس بپرسیم:مثلا من خیلی شادم، اهل بیرون رفتن و تفریحم،شما چطور؟اونم میگه منم همینطور😐خب این ب درد نخورد که😑😑😑(سوال معکوس میشه این:نظرتون راجبه اونایی که همش تو خونه ان و اهل بیرون رفتن و تفریح نیستن ،چیه؟دراینجا چون ماسوال معکوس پرسیدیم،اون نمیدونه که موضع ماچیه😉یا مثلا بپرسیم:من شنیدم دروغ همیشه هم بدنیست،گاهی وقتا باید بهم دروغ مصلحتی بگیم،نظرتون چیه؟)
نکته دیگه اینکه:سوالاتی که جوابش بله یا خیر هست اصلا به درد مانمیخوره،سوالات پیش پاافتاده مثل رنگ و غذای مورد علاقه تون رو نگید و نپرسید😐سوالات کلی نپرسید: مثلا اهل مادیات هستید؟اونم میگه نه نیستم😐😐
خب،اینم از سوالاتی که باید تو چند جلسه خاستگاری،دختر و پسر ازهمدیگه بپرسن.همونطور که گفته بودیم براتون اماده کردیم😍
شماخیلی برای ماعزیزین😍
#اللهم_ارزقنا_توفیق_ازدواج_به_همه_جوونا 😉😉
نوشته: #س_ر
مجردان ـانقلابے😌👇
[•♡•] @asheghaneh_halal
•🍃•
#طلبگی
°🌼°منشاء گرفتاری و درمان آن چیست؟!
عارف بالله آیت الله بهجت( ره):
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:
منشاء همه گرفتاریهای شما گناه و درمان همه دردها و گرفتاریهای شما استغفار است.°🌼°
✨ @asheghaneh_halal ✨
•🍃•
#ریحانه
حجاب یعنی همین دقت در برخورد که😌
آلوده نشوی و آلوده نسازی که 😓
اسیر نشوی و اسیر ننمایی ...✋️
حجاب فقط این نیست که زن خود را بپوشاند ،
که زن و مرد هر دو باید در این دنیایی که راه است و میدان حرکت است و کلاس و کوره ، سنگ راه هم نباشند 🌸 و دیگران را در خود اسیر نسازند و چشم ها و دل ها را نگه ندارند و در دنیا نمانند ...👌🏻👌🏻👌🏻
[ نامه های بلوغ ص ۱۳۳ ]
#مراقب_حجابت_باش_خواهرم🍃💛
꧁ℒℴνℯ🍃🌹• • •
@Asheghaneh_halal
[• #شهید_زنده •]
../روایتعاشقی/..
#ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺗﻮروﺧﺪاﺑﻴﺎﻳﻴﺪﺑﺮﻳﻢ #ﺟﺒﻬﻪ!
ﺗﻮروﺧﺪاﺑﻴﺎﻳﻴﺪاﻋﺰامﺑﺸﻴﻢ.
ﺗﻮروﺧﺪاﺳﺎکﻫﺎﺗﻮنروﺑﺒﻨﺪﻳﺪ.
اﮔﻪﺑﭽﻪﻫﺎﺷﺐﻋﻤﻠﻴﺎتﻳﻪﺟﺎﺧﻠﻮتﻣﻲﻛﺮدﻧﺪ #وﺻﻴﺖﻧﺎﻣﻪ ﻣﻲنوﺷﺘﻨﺪ
ﺗﻮﻳﻪﮔﻮﺷﻪﺧﻠﻮتﻛﻦ
#وﻗﻒﻧﺎﻣﻪ ﺑﻨﻮﻳﺲ.
ﺗﻮروﺧﺪا #وﻗﻒﻧﺎﻣﻪ ﺗﻮن
روﺑﺮای #آﻗﺎ ﺑﻨﻮﻳﺴﻴﺪ.
#ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺑﻪﺧﺪاﺧﻮاصﺷﻤﺎﻳﻴﺪ،
ﻧﺨﺒﻪﺷﻤﺎﻳﻴﺪ.
ﭘﺎیﻛﺎرآﻗﺎﺷﻤﺎﻳﻴﺪ.
ﻫﻴﭽﻜﺲدﻳﮕﻪﻧﻴﺴﺖ.
ﻛﺎرﻫﻢﺷﻮﻟﻮغﭘﻮﻟﻮﻏﻲﺑﺮدارو ﻫﺎرتوﭘﻮرتﻛﻦﻧﻴﺴﺖ.ﺧﻮندل ﺧﻮردناﺳﺖ.ﺗﺎدقﻛﺮدناﺳﺖ،ﺗﺎ ﻣﺮدناﺳﺖ.
ﺑﭽﻪﻫﺎﺑﺎوﻓﺎﺑﺎﺷﻴﺪﻧﺴﺒﺖﺑﻪ #اﻣﺎمزﻣﺎن.
ﺑﻴﻦاﻳﻦﻫﻤﻪآدمﺿﺮﻳﺐﻫﻮﺷﻲﺗﻮ،
ﻧﻤﺮهیﺗﻮ،ﻧﻪ،ﺗﻮﻓﻴﻖﺗﻮ،ﺗﻮرواﻧﺪاﺧﺖ
ﺗواﻳﻦ #ﺟﺒﻬﻪ..
ﺑﺮاشفریادﺑﺰﻧﻴﺪ.ﺑﺮاشﻛﺎرﺑﻜﻨﻴﺪ.
ﺑﺮاش #ﻗﻠﻢ ﺑﺰﻧﻴﺪ.ﺑﺮاشﻗﺪم ﺑﺰﻧﻴﺪ.
ﺑﺮاش #ﻧﻔﺲ ﺑﺰﻧﻴﺪ.
ﺧﺪاﻧﻔﺴﺘﻮنرو ﮔﺮمﻣﻲﻛﻨﻪ.
اﻟﻌﻠﻢ ﻧﻮر.
ﻣﻲﺧﻮایﺟﻮابﺷﺒﻬﻪﺑﺪی؟!
اﻟﻌﻠﻢﻧﻮرﻳﻘﺬﻓﻪﷲﻓﻲﻗﻠﺐﻣﻦﻳﺸﺎء.
ﺧﺪا #ﺣﻜﻤﺖ راﺑﻪزﺑﺎﻧﺖﺟﺎریﻣﻲﻛﻨﺪ
ﻗﻠﺐﻫﺎراﻧﺮم ﻣﻴﻜﻨﺪ..
#حاجحسینیکتا
#سربازباشیمنهسربار!☺️✋
ـشھید اند،امـا زندھ😌👇
[•🕊•] @asheghaneh_halal
- - -
⭐️
- - -
#قرار_عاشقی
به هـشـتـمـین سـتآرهےنـور
رسـیـده یـآزدهـمـے…✨
#عیدتونمـبـروڪ💚
#امام_حسن_عسكري
#السلامعلیڪیاعلےبنموسےالرضآ🙏
- - -
⭐️ @asheghaneh_halal
- - -
🍃💐
#عیدانه
اے |قبله| حرم،
حرمِ سامراے |تــو|
بیت الولای |دل| حرم
با صفاے تو
|قرآن| یگانه دفتر
مدح و ثناے تو
روح ملڪ ڪبوتر |صحن|
و سراے تو
#عیدتونمبــارڪ😍
#امام_حسن_عسكري
•• @asheghaneh_halal ••
🍃💐
عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_چهل_و_دو اما چار دیواری خونه اون چی؟ کوچیک بود، اما قشنگ هم بود؟
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_چهل_و_سه
به خونه خودشون که رسید برقها خاموش بود، آروم لباساشو در آورد و آهسته توی اتاقشون رو نگاهی انداخت ،فاطمه خوابیده بود، رفت بالای سرش، به چهره سفید و ساده فاطمه نگاهی انداخت، به موهای قهوه ایش، به نفسهای آرومش... سری پایین انداخت و آهی کشید، لحظه ای با خودش فکر کرد کاش فاطمه اینقدر دوست داشتنی نبود ،کاش فاطمه هم عین سها یا عین مژگان زن داداشش بود، بی تفاوت و آزاد، بی قید. شاید اون موقع سهیل هم عین سهند برادرش آزاد بود که هر جوری رفتار کنه، درسته سهیل خیلی بیشتر از سهند زیاده روی کرده بود، اما فرق این دو تا همین بود، سهند خیلی ترسو تر از خودش بود، مطمئن بود که اگر اون هم دل و جرات سهیل رو داشت ،ازش کم نمی آورد.
اما صورت رنگ پریده فاطمه بهش میگفت، مژگان کجا و فاطمه کجا؟ مژگانی که برای تلافی کارهای شوهرش اون هم روابطش رو با مردهای دیگه آزاد تر کرده بود کجا و فاطمه صبور و پاک اون کجا،جلف بازی های مژگان کجا و متانت فاطمه کجا؟ بدخلقی مژگان با سهند و خوش خلقی هاش با مردهای دیگه کجا و لبخند دائمی فاطمه تنها و تنها برای سهیل کجا؟ دلش میخواست با دستهاش موهای حالت دار فاطمه رو نوازش کنه، یا حتی برای لحظه ای که شده محکم بغلش کنه، اما میترسید... میترسید که پس زده بشه و اون وقت....
با اینکه دلش نمی خواست، ازاتاق خواب بیرون اومد و رفت توی اتاق کارش خوابید، میترسید کنار فاطمه بخوابه ،میدونست نمی تونه فاطمه دوست داشتنی خودش رو ببینه اما در آغوشش نگیره ... تمام مدت توی این فکر بود که چطور به فاطمه ثابت کنه که هنوز هم بی نهایت دوستش داره، که زیر قولاش نزده، که حتی تصمیم گرفته بوده که تمام عادات بدش رو رها کنه...
فقط امیدوار بود که دیگه شیدا دور و بر زندگیش نچرخه و الا...
وقت نماز صبح که رسید فاطمه خسته و کوفته از جاش بلند شد، احساس کرد تمام بدنش گرفته و درد میکنه، که این دردها از فشار عصبی ای بود که دیشب بهش وارد شده بود و نتونسته بود هیچ جوری خودش رو تخلیه کنه، اگر می تونست همون دیشب بره تو اتاق و زار زار گریه کنه، یا اگه می تونست انقدر داد بزنه که تمام عقده هاش خالی بشه ،مطمئنا الان این تن درد وحشتناک رو نداشت، نفس خسته ای کشید و آروم و به سختی از جاش بلند شد.
ترجیح داد نمازش رو جایی بخونه که صداش به بچه ها نرسه، برای همین سجاده و چادرش رو برداشت و رفت روی بالکن بزرگشون پهن کرد، و مشغول عبادت شد، فقط نسیم خنک تابستون و شب سیاه و چادر سفید وقتی با یک عالمه ستاره توی آسمون همراه میشدند میتونستند تن و روح خسته فاطمه رو تسلی بدند. و چه لذتی داره وقتی آدم در اوج مشکلات دستش رو به دست کسی بده که میدونه هر چیزی که در عالم هست تحت اختیار اونه .
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••
عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_چهل_و_سه به خونه خودشون که رسید برقها خاموش بود، آروم لباساشو در آ
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_چهل_و_چهار
بعد از اینکه نمازش تموم شد انگار سبک شده بود و بی اختیار اشک میریخت، اینجا دیگه صداش به هیچ کس نمیرسد، سهیل که خونه نبود و اتاق علی و ریحانه هم دور بود، برای همین آزادانه شروع کرد به گریه کردن:
الهی و ربی، الهی و ربی، الهی و ربی من لی غیرک )معبود و مربی من، به جز شما من چه کسی رو دارم(.
خدا خدا میکرد و زار زار گریه میکرد، احساس میکرد هزاران کیلو بار روی دلشه که با ریختن این اشکها داره کم کم سبک و سبک تر میشه، نمیدونست واقعا چرا اینقدر دلش گرفته، از اینکه بعد از دو سال از گذشتن اون همه اضطراب، باز هم برای بار هزارم بهش ثابت شد که همسرش بهش خیانت میکنه، یا نه، از اینکه شاید اگر موقع ازدواج بیشتر دقت میکرد زندگی بیشتر بر وفق مرادش میگشت.... یا از اینکه اگر یک روزی علی و ریحانه بزرگ شدند چی میخواد در مورد پدرشون بهشون بگه؟ بگه که پدرتون مردیه که.... یا اینکه کسی رو که دوباره داشت بهش ثابت میشد دوستش داره برای بار چندم از دست داد...
بلند بلند گریه میکرد و حرف میزد:
-خدایا باشه، باشه بازم نمیگم چرا.... خدایا میگم چطوری؟ چطوری زندگی کنم، خدایا درد دادی، درمانشم بده .... ،خدایا چیکار کنم با این ودیعه هایی که به من سپردی؟ چطوری بزرگشون کنم؟... خدایا با این دل خرابم چیکار کنم... خدایا تو رب منی، تو خدای منی، تو اله منی... من جز آغوش تو به کجا پناه ببرم؟....
سهیل که توی اتاق کارش بود و فاطمه از وجودش بی خبر بود، با صدای فاطمه از خواب بیدار شده بودو از توی پنجره به بالکن نگاه میکرد،به راز و نیاز فاطمه گوش میداد و با خودش فکر کرد فرشته ای رو میبینه که بال و پرش شکسته، خودش بال و پرش رو شکسته بود، از اتاق خارج شد و از پله ها پایین رفت، در بالکن رو که نیمه باز بود آروم باز کرد و پشت فاطمه روی زمین نشسته و به دیوار تکیه داد... فاطمه که متوجه حضور سهیل نشده بود همچنان زار میزد و راز و نیاز میکرد. تا اینکه کم کم خورشید شروع کرد به طلوع کردن.
سهیل که تا اون لحظه ساکت بود، آروم گفت: خورشید داره طلوع میکنه، میگن هر کی موقع طلوع خورشید بیدار باشه و طلوع رو از اول تا آخرش ببینه، هر آرزویی کنه بر آورده میشه...
فاطمه که از حضور سهیل بی اطلاع بود ترسید، فوری برگشت،قلب سهیل با دیدن چشمهای ورم کرده و متعجب فاطمه که به سختی باز میشد، لحظه ای از حرکت ایستاد،با مهربونی و در عین حال جدیت مستقیم زل زد توی چشمهاش، میخواست فاطمه صداقت رو از چشمهاش بخونه، میخواست بفهمه که داره بهش راست میگه
و گفت: اگه بهت بگم توی تمام این دوسالی که بهت قول دادم، حتی یک بارم کار حرامی انجام ندادم باور میکنی؟
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••
#همسفرانه [♡••
سرِ سفره ی عقد🌺 آروم درِ گوشم گفت:
میدونی من فَردا شَهید میشَم؟
خندیدم😄 و گفتم:
از کجا میدونی؟نکنه علمِ غِیب داری!😉
گفت:
آره، دیشب مادرم حضرتِ زهرا(س) رو تو خواب دیدم.😍
ازدواجمونو بهم تبریک گفت.💍
بعدشم وَعده ی شَهادتمو داد...✋️
بُغض کردمُ😥 گفتم: پس من چی؟
میخوای همین اولِ کاری منُ تنها بزاری بری؟؟😑
نبود شرطِ وَفا بِری و منو نَبری!😭
تو که میدونی فردا میخوای شَهید بشی؛ چرا نشستی پایِ سفره عقد...؟😤
چرا خواستی منو به عقدِ خودت دربیاری!؟
دستمو گرفت😞 خندیدُ گفت:
آخه شنیدم شَهید میتونه بستگانشو شفاعت کنه!😊
میخوام که اون دنیا جزوِ شفاعت شده هام باشی...🍃💜
میخوام مجلسِ عروسیِ واقعی رو اونجا برات بگیرم🎊🎉
به روایت همسر:
#شهید_هادی_ابراهیمی(مدافع حرم)
#عاشقانهاے_به_سبڪ_شهدا💕
💍|♡ @Asheghaneh_halal
- - -
🌺
- - -
#عیدانه
💞ما شیفتۂ علے و آل اوئیم
✨توفیق بہ ڪار خیراز ایشان جوئیم
💞 میلاد امام عسڪرےرا
✨تبریڪ بہ صاحب الزمان مےگوئیم
#امام_حسن_عسكري
- - -
🌺 @asheghaneh_halal
- - -
[ #مجردانه ♡]
موضوع:
#نامزدی
بعداینکه دختر و پسر حرفاشونو بعد چند جلسه دیدار و رفتن پیش #مشاور،بهم زدند و به نتیجه رسیدن که باهم #تفاهم دارن،بهتر هست که مدتی برای اشنایی بیشتر ،تحت نظر و حضور خانواده ها،باهم ارتباط داشته باشن
مثلا کوتاهترین،بمدت سه ماه باشه
تو این مدت باهم رفت و امد داشته باشن
بیرون برن
از سلیقه و علایق هم تو خرید کردن باخبر بشن
تو این مدت چون بهم #محرم هستن،حرف زدنهاشون هم دیگه گناه نیست و اینکه میتونن برای خرید #عقد،راحت تر رفت و امد کنن باهم
بعضیا میگن ما رسم نداریم صیغه کنیم،بعضیا هم صیغه کردن رو بد میدونن،انگار جرمه،انگار حرامه،چون اسمش بد در رفته دربین بعضیها
اما حتما مدتی رو دختر و پسر نامزد بمونن،حتی شده یک هفته یا یکماه،این مدت هم بهتره خانواده ها به هیچکس نگن که صیغه هستن،چون ممکنه تو این مدت اتفاقی بیفته که طرفین باهم برای ازدواج و یاحتی اشنایی بیشتر هم به تفاهم نرسند
چون هدف از صیغه و نامزدی ،اینه که بیشتر ازقبل اشناشن و همدیگه رو در شرایط مختلف مادی و معنوی بسنجن
#ادامه_دارد ....
تو قسمت بعد راجبه عقد و لزومات اون صحبت میکنیم ☺
نوشته: #س_ر
@asheghaneh_halal
🌷🍃
🍃
#چفیه
گفت، من یقیـــن دارم
فـردا شهیـد میشـم،
برای اینکه جنآزم
روےزمیـٖن نمونه
باماژیککفپام
اسممونوشتم..
ترکش خمپاره سرش را برداشت .
از کف پاش شناسایے شد...
#شھیدعلےاصغرقربانے
#شهدارایادکنیمباذکرصلوات
•🕊• @Asheghaneh_halal •🕊•
🍃
🌷🍃
#ریحانه
🚫🚫🚫🚫🚫
دستتــو حلقــــه کــردی
دور کمر زنت که دامن کوتاه پوشیده
و هزار رنگ و لعاب داره و به چشمای
هم خیره شدید و سپردید یه عکاس حرفه ای
هم ازتون عکس بگیره و توی اینستایی که در
دسترس میلیون ها آدمه منتشر کردی بعد
خیالت راحته که بچه مذهبی هستی و
غیــرت هم داری چرا؟! چون صورت
زنت کامــل مشــخــص نیست؟!
بابا نکشیمون باغیرت-خداترس!
🚫🚫🚫🚫🚫
#کسی_که_حیا_ندارد_ایمان_هم_ندارد❌
#مردان_سیبزمینی😔
꧁ℒℴνℯ🍃🌹• • •
@Asheghaneh_halal
••💔••
#خادمانه
در شب جمعه
همه خرمای خیراتے دهند
من برای شادی اموات میگویم: #حسین
#السلامعلیکیااباعبدلله
#التماسدعا
[ @asheghaneh_halal ]
••💔••