🍃🍒
|• #خادمانه •|
خب😊
به پایان آمد این دورهمے
حڪایت همچنان باقیستـــ😢
دوستاے عزیزم
حــدود یه ماه درخـدمت شما بودیم☺️
بابحث #چگونه_یک_نمازخوب_بخونیم
اول ازهمــه امیدوارم ڪه مهرتاییــد
آاقا صاحب الامـــر رو این مطلب
خورده باشــه
واینڪه شما ازاین مطلب استفاده
ڪرده باشید و خوشتون اومده باشه
✍•|
یه نڪته اے رو خدمتتون عرض ڪنم
درابتـــدا ڪه دورهمیــو شروع ڪردم
بعضي ازڪاربرا پیام فرستادن ڪه این
مطالب ازاستاد پناهیـــان هست
چرا منبع رو معرفے نمےڪنیـد
بله دوستان این مطالبی که گفتـــه شد
از استاد پناهیان هستش😊
از عمد اول نگفتیـــم
چون میدونستیـــم اونوقت خیلیا دنبال
نمیکنن گفتم اول تو بحث دورهمی کوتاه
هرشب بارگذاری کنیم بیشتر کاربر انس
میگیـــره👌
یه نڪته دیگه هم بگم ☝️
اوایل بنده حقیـــر مو به مو حرف استاد
رو مینوشتم وبارگذاری میکردم
اما بعد به مدت خلاصه ای از سخنرانیشونو
به زبون خودم نوشتـــم
ان شالله که تونستــه باشــم حق
مطلب رو اداکرده باشم
ازهمه شما کاربران ممنونم
که هرشب همراهیمون میکردین
انرژے هایی که به ما میداین ☺️
واقعا خوشحالمون میکردین
ان شالله دورهمی بعد مطالب عالی تری
بارگذاری کنیم😉
خیلی دوست دارم آخرین نظرات
مربوط به اخرین دورهمی مربوط به
این موضوع رو برامون بفرستین😍
@fb_313
التماس دعای فرج
شبتون مهدوی پسند
یاعلی
🍃🍒
•• #ویتامینه🍹 ••
زیبا صداڪردن همدیگـ🍃ـر،
بهترین شیوه براے ابراز محبت است
و نوعے شخصیتـ☺️دادن به طرف مقابل است...
••|🌸پیامبر اڪرم(ص) میفرمایند:
سه چیز است ڪه محبتـ✨شخص را درباره دیگرے خالص میڪند..یڪے از
آنها این استـ💚ڪه طرف مقابل را به
اسمے صدا بزند ڪه وے میپسندد...
••|📚ڪافے، ج۲، ص۶۴۳
#والاحرفحقــہ😌
••🍊•• @asheghaneh_halal
#ریحانه
ماهی چقدر پول روسری میدی؟!
پول کیف و کفش و لباس؟!
با دوستات بیرون میری چقد پول خرج میکنی؟!
چقدر از خرجای ماهیانت اضافیه؟!
میخوام یه مدل خرج کردن بهت یاد بدم که با عقل جور درنمیاد و اضافیه!🙈 ولی بزارش کنار بقیه خرجات ؛ عقلتو ولش کن و بعد ببین حس ت بهت چی میگه!
🔰وارد مغازه میشی.... ی کیف میخری
فروشنده میگه ۶۰تومن ! ی کوچولو چونه بزنی راااحت ده تومن تخفیف گرفتیا !👏
ولی تو چونه نزن ! ده تومن رو هم بده و فرصت طلایی صحبت نکردن با نامحرم رو از دست نده! 😊
اون ده تومنم بزار بپای اینکه حیا و عفتت رو نگه داشتی !😋
🔰سوار تاکسی شدی🚕 عقب نشستی، ی اقا هم عقب نشسته، راننده میخواد جلوتر نگه داره ی اقای دیگه سوار کنه....😓
بگو من حساب میکنم و نزار تنت بخوره ب تن نامحرم!👏 اون کرایه اضافی رو هم بزار بپای اینکه حیا و عفتت رو نگه داشتی! 😋
🔰یه مغازه یه روسری رو میده ۳۰تومن مغازه بقلی میده ۳۴تومن ولییی فروشندش خانمه!😊
تو برو از خانمه بگیر...۴تومن بیشتر بده ولی بیخود همکلام نامحرم نشو👏
اون چهارتومن اضافی رو هم بزار بپای اینکه حیا و عفتت رو نگه داشتی !😋
🔰سوار اتوبوس شدی🚌کرایه ۹۰۰تومنه تو هزار تومن دادی...
راننده میخواد بهت ی سکه صدتومنی پس بده😊 نگیر! چون ممکنه دستش بخوره ب دستت !😓 بگذر از صدتومنت🙈 و بزار بپای اینکه حیا و عفتت رو نگه داشتی !😋
🔰یه مانتو میخوای بخری، ۷۰تومن...
ی مدل دیگه هم هست شبیه همونه فقط یکم بلندتره و یقش بسته تره 😊ولی ۸۰تومنه! ☹
اینکه حجابت پوشیده تر باشه ده تومن نمیارزه️
بده ده تومن رو و بزار بپای اینکه حیا و عفتت رو نگه داشتی!😋
❌هیچ کدوم با عقلت جور در نیومد؟!
عیبی نداره!
به عقلت کاری نداشته باش و برای #حیا و #عفتت #پول #خرج کن!
#پول_اضافی! ❌
┅═══🍃🌸🍃═══┅
@asheghaneh_halal
•[ #سین_مثل_سپاه💚💪]•
تصویرے از نشان ذوالفقار👆
این نشانـ🎗براے اولین بار
در جمهورے اسلامے
به سردار سلیمانے از
سوے رهبر عزیزمون اعطا شد☺️
این نشان مزین به
طرح #ستاره_هشت_پر هست...
ستاره هشت پر نشانه تشڪیلات مخفے
شیعه است؛ در زمان امام هادے(ع)
و امام حسن عسڪرے(ع) و
سپس امام زمان (عج)
و عجب نشانےست
این نشان یار امام زمان (عج)
براے سلامتے حاج قاسم و
توفیق روزافزون ایشون دعا ڪنیم...🙏
.
.
ــمرداݩ ݕے ادݞــا😌👇
•[🇮🇷]• @asheghaneh_halal
•🕊•
#شهید_زنده
|🍃میدونید عند تیپ شهدابودن..
واسه خوشگا خوشگلا
مهدی فاطمه(س) تیپ زدنه..
#حاج_حسین_یکتا
#راهیان_نور
#جاموندیم..💔
@asheghaneh_halal
•🕊•
عاشقانه های حلال C᭄
🍃☕️ °| #خادمانه |°💟°| #موقتانهـ(1)|° سلــ😎ـام ســلــ😎ـام مےدونم منــو نمےشناسید😌، عب نـداره ڪمڪم
🍃☕️
°| #خادمانه |° 💟°| #موقتانهـ(2) |°
مےبینم ڪه بسے ڪنجڪاو شدید😎
آیا#دورهمے داریم😉
آیا#هیئت_بصیرتے داریم😉
آیا خبر#ازدواج داریم😉
آیا #عقد_مجازے داریم😎😂😂
چقد اتفـــاق😱
بهـ نظرتون چهـ خبره!!!؟؟؟
منتظر باشیــــد
مطمئنـــم خیلےبهتون خوش مےگذره پس یــادتون نــره جمعــهـ شب🌙بهـ صرف #شیرینے🍩و #شام تشریف بیارید😋 بهـ این آدرس👇
ایتــا، بهتــرین ڪانال خاورمیانهـ
#عاشقانهـ_های_حلال😌ساعت آن متعاقبا اعلام خواهد شد.😁
منتظـــرمون باشید😎
•|📺|• @asheghaneh_halal
🍃☕️
°🐝| #نےنے_شو |🐝°
[😯]بازال حیلی سلوخ بود
[😢]عسته سدم.
[☺️]مامانی بلام لیباس خلیده
[📸]تنم کلده عسڪ بگیلهـ
[👱] تازسم باباجونم بهم دفته،
[💗] صولتی به دخملم حیلیی میاد
[😛]دلتوون آب
هسـ۸ لووز دیه هم عیدهه[😍]
ای جوونم(😍)
صوورتے خانوم
خرید عیدشو کرده(😘)
استودیو نےنے شو؛
آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇
°🍼° @Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_صد_و_هشتاد_وهشت ♡﷽♡ لبخند روی لبهای آیه میماسد! "دختر مامان" توی مغزش
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_صد_و_هشتاد_ونه
♡﷽♡
آیه با لبخند به چشمهای شبیه چشمهای خودش خیره شد و زمزمه کرد:سلامت را نمیخواهند
پاسخ گفت
سرها در گریبان است... کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید نتواند....که ره تاریک و لغزان است....
و گر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون...که سرما سخت سوزان است...
مسیحای جوان مرد من ای ترسای پیر پیراهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است
آی....
دمت گرم و سرت خوش باد...سلامم را تو پاسخ گوی در بگشای!
حورا با لبخند کوتاه و آرام دستی برای آیه میزند و میگوید:عالی بود! عالی! بیست و چهار سال بود
کسی برام اینطور این قطعه رو زمزمه نکرده بود!اینقدر گرم و گیرا!
و آیه تلخ و خسته خندید! بیست و چهار چه عدد غریب و مظلومیست!
شهرزاد هم دستی زیر چانه اش گذاشت و گفت:تو خیلی خوب بلدی ازچیزای دور و برت لذت
ببری خیلی قشنگ زندگی میکنی...
آیه هیچ نگفت و تنها دستهای شهرزاد را فشرد و بعد گفت:میگم اگه تموم شده بریم یه سر
امامزاده صالح زیارت کنیم که من باید کم کم زحمتو کم کنم...
حورا البته ای میگوید و میخواهد بلند شود تا حساب کند که آیه دستش را میگیرد و
میگوید:بزاریدش به پای هدیه
_آخه...
_آخه نداره حورا جون...
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
عاشقانه های حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_صد_و_هشتاد_ونه ♡﷽♡ آیه با لبخند به چشمهای شبیه چشمهای خودش خیره شد و ز
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_صد_و_نود
♡﷽♡
حورا هیچ نگفت و آیه رفت...اولین بار بود که نامش را از زبان آیه میشنید! حَورا! تا بیست و چهار
سال پیش همه او را اینگونه صدا میزدند! دست و دلش لرزیدند! چه شباهت های ترسناکی...
چادر سفید هرچقدر به آیه می آمد صورت شهرزاد را معصوم کرده بود. حورا با لبخند به آن دو خیره
شده بود و شهرزاد مدام به خودش نگاه میکرد و از این هیبت جدیدی که پیدا کرده بود ذوق
میکرد!
و حورا تجدید خاطره میکرد با حیاط با صفای امام زاده صالح.آیه به عادت همیشگی دو رکعت نماز
حاجات خواند و حورا مست حس خوب دمیده در رگهایش گوشه ی سالن نشسته بود و به ضریح
خیره شده بود.در این میان تنها شهرزاد بود که با کنجکاوی به دور و برش نگاه میکرد.
حورا لحظه ای یاد حَورا گفتن آیه افتاد. نگاهش کرد. چیزی مثل خوره به جان فکر و خیالش
افتاده بود. در طول این بیست و چهارسال وقت و بی وقت این فکر در سرش جولان میداد!
که درست بوده؟
کارش؟
بی آیه شدن ارزش این جایگاه و موفقیت ها را داشت؟
و همیشه بدون حل کردن معادله صورت مسئله را پاک میکرد.اما این را خوب میدانست ازدواجش
با حمید بهترین کار ممکن بود!او آدم خیانت نبود!
و خیانت نکرد به محمد .زمانی راضی به طلاق شد که با خودش کنار آمده بود که محمد را دوست
ندارد.که انتخابش یک انتخاب ذوق زده و هیجان زده بود و آیه را هم اگر محمد نمیگرفت حتما
همراه خود میکرد! او آدم بی مهری نبود.او حالا مادر بود و وجودش با وجود آیین و شهرزاد هنوز
طالب آیه ی یک ماهه و زیبایش بود.
قطره ای اشک از چشمهایش چکید. داشت قبول میکرد اینهمه شباهت اتفاقی نیست! جهان عالم
صغیری است!
نگاه میکند که آیه چه عاشقانه مناجات میکند. با سرانگشتانش ذکر میگوید.یادش می افتد خان
جون هم همینطور ذکر میگفت.اعتقاد داشت این سرانگشتان فردای قیامت شفاعتش میکنند و
جهان عالم صغیری است. اشکهایش میشود هق هق... به همین راحتی اعتراف کرد که ذاکر
کنارضریح همان آیه کوچولوی یک ماهه ی بیست و چهار سال پیش است!
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
عاشقانه های حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_صد_و_نود ♡﷽♡ حورا هیچ نگفت و آیه رفت...اولین بار بود که نامش را از زبا
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_صد_و_نودویک
♡﷽♡
حمید را خوب میشناخت!آدمی نبود که به هرکسی نزدیک شود واجازه ی نزدیکی بدهد.
شهرزاد جان حمید بود و باید میفهمید کاسه ای زیر نیم کاسه ی این همه صمیمیت است!
پوزخندی زد حالا اگر همان اول کار میفهمید مگر فرقی هم میکرد؟
دوباره دلش ریخت...یعنی آیه اش را پیدا کرده بود؟
فکر میکرد روزی اگر دخترش را پیدا کند و ببیند حتما بد حال میشود!همیشه انتظار یک شوک قوی
را میکشید و یک مشت رفتار کلیشه ای! اما او گوشه ای نشسته بود و داشت تکه های جور چین
زندگی اش را مرتب میکرد و هق هق میکرد.دخترش بالغ تر از آنی بود که فکر میکرد. خیره ای
عقیق در دستانش شده بود. این انگشتر...
دوباره چشمش رفت سمت آیه.میان رکوع بود که عقیق دخترک از گردنش بیرون زد. یک جفت
مردانه ی همین عقیق در دستش ...همان مهر تایید تصوراتش...همان عقیق یمانی اصل مقدس!
دست گذاشت روی دهانش تا صدایش بالا نرود. زیرلب خدا خدا میگفت و ...راستی جهان چه
عالم صغیری است!
کاش کسی برود و خیال آیه را راحت کند که بعد ها مال صدرا هم سو با آیه از صغیر بودن جهان
گفته و کبیر بودن انسان!
آیه بعد از زیارت دنبال حورا گشت اما او را نیافت. داشت دیرش میشد شهرزاد را پیدا کرد که
گوشهای به سقف زل زده بود و به فکر فرو رفته بود....
_شهرزاد جان مادرت کجاست؟
شهرزاد به خود آمد و با نگاه به دور و برش گفت:نمیدونم!
آیه نگاهی به ساعتش انداخت و گفت:عزیزم من خیلی دیرم شده...باید برم میشه شمارشو
بگیری؟
شهرزاد باشه ای گفت و شماره حورا را گرفت...اما حورا خراب تر از آنی بود که بتواند پاسخ
شهرزادرا بدهد....
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
•• #ویتامینه🍹 ••
•گاهےخودتان را جاے همسرتان بگذارید•
سعے ڪنید دنیـ🌏ـا را آنطور ڪه او میبیند ببینید تا بفهمید ڪه واقعاً ڪیست...
براے اینڪار باید گاهـ🍃ـاً به عقب بروید
تا ببینید چرا او به آن طریق خاص عمل
ڪرده است...
ببینید نسبت به موقعیتـ✨هاے
مختلف چطور واڪنش میدهد و سعے
ڪنید خودتانـ☺️را جاے او بگذارید...
از او هم همین انتظار را داشته باشید..
#والاڪهڪارقشنگیہ😁✌️
لحظہ ــهاے ویتامینے در😃👇
••🍊•• @asheghaneh
💗...|
#طلبگی
🍃•• وضو میگیـری، اما در همین حال اسراف میڪنے، نماز میخوانے اما با برادرت قطع رابطه میڪنے، روزه میگیری اما غیبت هم میڪنے،صدقه میدهے اما منت میگذارے، بر پیامبـر و آلش صلوات میفرستے اما بدخلقے میڪنے، دست نگه دار!
ثواب هایت را در ڪیسه سوراخ نریز!
💚..آیت الله مجتهدی..💚
#ثوابهایترادرکیسهسوراخنریز..
#عبدخالصخدابشیم🙂
@Asheghaneh_halal
💗...|
🍃 #چفیه 🍃
دلتنگیم؛
برای ڪمین هایتان
برای خلوصتان..
برای غربتتان ،
برای وضویے دیگر در این آب ها..
#معبری_رو_به_آسمان
#برایخلوصتان...💔
🕊 @asheghaneh_halal 🕊
عاشقانه های حلال C᭄
📖🍃 🍃 🎈 #تیڪ_تاب 🎈 •| کتـــ📖ـاب |• •| ملاقــات در ملڪوت |• •| از سرے ڪتابهاے یڪ بغل گل سرخ
📖🍃
🍃
🎈 #تیڪ_تاب 🎈
بخش معراجے از آسمان↓
راوے:علے مرعے (دوست شهید)
حاج قاسم سلیمانی فرمانده ے
سرافراز سپاه قدس در جایے گفته است:
(سوریه براے ما خط قرمز است ؛
سرزمین شام معراج ما به سوے آسمان
است و یقینا گورستان آمریکايےها خواهد شد.)
هرچند احمد در مورد سوریه واتفاقات آنجا
هیچ حرفے نمیزد ،ولے این جمله را دائم
بیان مےڪرد وعاشق این گفته ے سردار بود.😌
احمد درباره ے ڪار جهادے خـود با
هیچڪس سخن نمیگفت...
اما گاهے اشاراتے مے کرد ومے گفت:
(به برڪت سوریه درهاے آسمان باز است
وآن بارگاه مبارڪ محل تجمع یاران اهل بیت (ع)ومنتظران حضرت مهدے (عج)است.)😇
دریڪے ازماموریتها یڪے از دوستانمان شهید شد.
من نتوانستم ناراحتی خودم را نگه دارم.
احمد جلو آمد دست روے شانه ام گذاشت و گفت:
( یادت هست زمانے ڪه سید حسن نصرالله به استقبال پیڪر پسرش ،
سید هادےآمد،حتے یڪ قطره اشڪ از چشمانش جارے نشد وازخودش ضعف نشان نداد...💪🏻
اماشنیدیم بعدا او در خلوت براے از
دست دادن فرزندش گریه ڪرده بود.😓
تو هم باید همین ڪار را بڪنے ڪه نشان دهے به راهے ڪه انتخاب ڪرده اے وڪارے ڪه انجام مے دهے اعتماد دارے...)💪🏻🙂
نوشته ے :
مهدے گودرزے☺️
•🍃• @asheghaneh_halal
🍃☕️
°| #خادمانه |°💟°| #موقتانهـ(3) |°
دقیقــا 24ساعت و دقیقه ها و ثانیهـ های
زیادی مانده است تا لحـظهـ موعود😌
و #خبری_در_راه_است
اونم چهـ خبری😉
روحتون شاد مےشه😎
یڪماه انرژی دارید ڪه زندگے ڪنید☺️
مےتونهـ خبرمون راجع بهـ
#رئیس_جمهور_محترم_باشهـ😱
نفسهای خود را حبس ڪنید
ڪه بعد از خبـــر مورد نظر
حسابے نفس عمیق بڪشید😁
جمهـــــ #عاشقانه_های_حلال👀
خب تا سلامے دیگــر
بدرود✋✋✋
•|📺|• @asheghaneh_halal
🍃☕️