eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.4هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
2.1هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
[• ღ •] خيلے ساده و تضمينے با گفتن و تڪرار اين عبارات: "تو بايد... من منتظرم... ڪجاااا بودے؟! انجام دادے يا نه؟" •🌸•از چشم و دل همسرتان مے افتيد...•🌸• مرد ،مرد است، ذاتا عاشق تحڪم و قدرت؛ نرم و زنانه با همسرتان همراه شويد و فراموش نڪنيد ڪه يڪ ملڪه هيچ گاه نياز به دعوا و شلوغ ڪارے ندارد.... 😌 ویتامینہ ـزندگے ڪنید😉👇 [•🍹•] @asheghaneh_halal
🌷🍃 #طلبگی [•ایمان•] √•‌هیچ ڪودڪے❌ نگران وعده بعدےغذایش نیست؛ √•زیرا به مهربانے مادرش ایمان دارد؛ √•اے ڪاش من هم مثل او به خدایم ایمان داشتم✋ #آیت‌الله‌بهجت #درمحضرعلما •• @asheghaneh_halal •• 🌷🍃
#ریحانه من یك ملڪــــ👸ــــــہ هستم میپــرسین :تاجــــ👑ــــم کو؟! خب معــلــــومہ چــــ🎀ــــادرم تــــــ👑ــــــاجِ ســــــــــرمــہ #والّامگه_ملکہ_بدون_تاج_میشہ؟😉 🌸|• @Asheghaneh_halal
🍒•| #دردونه |•🍒 ڪودڪانے ڪه مشݣل نقصان توجــه دارند،توجه دقیق به جزئیــات ندارند و اشتبـاه هاے آنهاناشے از بے دقتے است و هنگامے ڪه باآنها صحبت میڪنیــد گوش نمے دهند ، از راهنمایے ها پیروے نمےڪنند تڪالیف مدرسه را به صورت سامان دهے شده انجام نمے دهنـد وازتلاش هاے ذهنے پایدار اجتنــاب میڪنندـ وسایل بازے رازیاد گم میڪنند وبراحتے آشفته میشــوند و فراموشڪار نیز هستند 🌸🍃•| درمقابل ڪودڪان بیش فعال جنب و جوش غیــر عادے داشته ودرڪلاس ازجاے خودبلنــد میشند وبه طورافراطے راه میروند میدوند .بالا و پایین مےپرند تمام ڪارهایشان پرسروصداست ومرتبـــا حرڪت مےڪنند زیاد حرف میزننــد قبل ازتمام شدن سوال پاسخ میدهند رعایت نوبت بسیارمشڪل است و بسیار بین حرف دیڱران مےپرند #نڪات‌ریز‌وتربیتے‌فرزندپرورے☺️👇 🍒•• @asheghaneh_halal
🍃🕊🍃 | 📿|ختم صلوات امروز 🍃| هــدیـہ بہ شهید⇓ ❣| محمودڪـاوه شهید یعنے؛ بخیرگذشت نزدیڪ بود بمیرد... :) ارسال تعـداد به آے دے😌👇 •🌷• @F_Delaram_313 تعداد صلواٺ ها •• 3930 •• هر روز میزبان یڪ فرشته😃👇 |❤️| @asheghaneh_halal 🍃🕊🍃
😜•| |•😜 اسنــپـے ڪه تحــریم شد😁 خانمِ اسنپـ سوارے ڪه فکر میڪرد همــهـ پشتش درمیـــان😌 غـــافل از اینڪــهـ خـــبر نداره! اینجــا ایرانِ😉 و منتشـــر ڪردن اطلاعات راننده✋ و توئیتے ڪه زده، بــر علیهـ خودش استفاده شد!!! یڪے از ڪاربران فضاےمجازے نـــوشته:) ڪاش اسنپ جایے داشت که میتونستے راننده ای ڪه میخوای باهاش بری و خودت انتخاب ڪنے؛ اون وقت تمام سفرهام و با این راننده میرفتم✌️ این راننده حرف و عملش یڪیه☺️ بعضےا خودشون تڪ افتادن!! بهـ روز باشیم👇 •|😜|• @asheghaneh_halal
5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👑🍃 🍃 بــرادران و خـواهران همانـا ظهور امام مهدے(عج) و مسیح(ع) در آینده‌اے ڪه در حال طلوع‌ اسـت خواهنـد آمد•😃• امـید،صـبر،یقین و انتظار چیزهایے است ڪہ داشـتن آنها بر مـا واجب است.•✌️🏻•. 🍃 @Asheghaneh_halal 👑🍃
•°👒•° #همسفرانه مؤذن ‌زاده هم ‌اینجا /•👇•/ براے خواندن از چشمت سرِ /•👀•/ حے ‌علی‌ خیرالعمل باخویش درگیر است /•😌•/ #چشات‌کاردستمون‌داده😍✋ °•👒°• @asheghaneh_halal
🎯°•| #غربالگرے |•°🎯 ســـایهـ خشونتـ 📢 مـــرڪز ثبت آمــار خشونتـ هاے مسلحــانهـ🔫🔫 در آمـــریڪا اعلام کرد: در 52 تیراندازے؛ 48 ساعت گذشتهـ✋ در ایـــالات های مختلف #آمریڪا دست ڪم 16 نفر ڪشتهـ و 31 نفر زخمے شده انــد.👌👌 مــدافعان زنــدگےآرامشبخــش در آمریڪا ڪجـــایید‼️‼️‼️ رسمـــا میدون جنــگِ😐😐 تو آمریڪا✋ #اسلحـهـ اینجا، اسلحـهـ آنجــا اسلحـــهـ همهـ جا👌👌 •|🎯|• @asheghaneh_halal
°🐝| |🐝° اووفــــــ😵 چِگـد بیلون گَلمه دالَم میمیلَم از گَلما •😫• مامانی ته دید گَلممه بهم هندَنه داده •🍉• میده بخول تا یِتَم خُنت بسی •❄️• آخیس حالم بِهتل سُد •😍• فِگَد اَده هندَنه تمام سُد از تُجا بیالم •☹️• دیده ندالیم تو حونه آخَلیش بود •😢• نی نی جان هندونه هات تمام شد •🍉• ناراحت نباشی ها •😉• باهم‌میریم از حجره برادرجان می‌خریم •😅• فقط باید حواسمون به پیت نفت‌های حنیف باشه •😧• استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_صد_وبیست_ونه کرد. خبری از سعید نبود. دوباره به طرف شاهرخ برگشت. وسط راه
🍃🍒 💚 جلو رفت و با دستمال کاغذی عرق پیشانی اش را خشک کرد. بعد پشت پنجره ایستاد. نگاهی به شهر و چراغ های روشنش انداخت. شب شده بود. و دود همیشگی اش پیدا نبود. یک دفعه نگاهی به ساعتش انداخت. ساعت 8 بود. - لعنتی، دیر شد گوشی اش را در آورد و پیامکی به سعید داد. بعد پچ پچ کنان گفت: -حیف شد. از دستم رفت - همیشه مزاحمم، نه؟ شروین برگشت، شاهرخ که به هوش آمده بود ادامه داد: -یا می خورم زمین یا غش می کنم - خوبه لااقل خودت می دونی، بهتری؟ -تا حالا سابقه نداشت اینجوری بشم - فکر کنم تو عمرت نه پات پیچ خورده بود نه غش کرده بودی - واقعا بدقدمی. هر دفعه هم بدتر میشه. می ترسم دفعه بعد ناقص بشم - نترس. دفعه بعد می برمت زیر تریلی، قول میدم هیچ دردی رو احساس نکنی شاهرخ خندید و پشتش چند تا سرفه. شروین لیوان آبی برایش ریخت و دستش داد. کنارش روی تخت نشست. - فکر کردم خبر بدی بهت دادن – تلفن؟! نه اون یه مسئله کاری بود بعد نگاهی به ساعت اتاق انداخت و گفت: -هنوز وقت هست. فکر کنم اگر بری می رسی و کمی آب لیوان را سر کشید. - فکر نکن خسته می شی. نمی دونم پاتوقشون کجاست. باید با سعید می رفتم که اونم جواب نمیده. فکر کنم از بس خورده قاط زده حالیش نیست شاهرخ با شنیدن این حرف کمی چهره اش گرفته شده با ناراحتی پرسید: -خورده؟ - نکنه فکر کردی آب پرتقال می خورن؟ پارتی یعنی همین. برای همین گفتم جای تو نیست بہ قلــم🖊: ز.جامعے(میم.مشــڪات) ☺️ •• @asheghaneh_halal •• 🍃🍒