eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.9هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
82 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
°🐝| #نےنے_شو|🐝° 👶] ‌دیدی تبشدوسک!! املوزم آقامون نحومد . آفلین تَبشدوسک دونم تو پلباس بُتُن بـــــُلوووو پیس امام سَمان سلام بلسون . ☺️] بِدو ما باسم منتظل می مونیم تلاش مُوتونیم تا سودی بیاد. 😍] آفرین به تو سرباز کوچولوی امام زمان(عج) استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal
🍃📝 💚 حـالا دیگـر همہ آمـده اند و سـاعت نزدیـک دوازده شـب است... همـزمان با ثانیـہ ها جـانم از بـدنم دور میـشود... لحظہ لحـظہ اے کہ میگـذرد حـس میـکنم قـلبم تنـدتر از همـیشہ میـتپد...آنـقدرے کہ تا رفتنت آخـر از کار مے افتـد! نگـاه همہ متـفاوت اسـت...چـهره ات هم همـینـطور... آنـقدر آرام و باابهــت کہ دیدنـت هم عـذابم میـدهد هم آرامم می کنــد... این چہ احـساسے اسـت؟! کـنارم میـنشینی و در گـوشم آرام میگـویی : چـرا اینـقدر ساکتے؟! بہ چهـره ات نگاه میـکنم و با اعـتراض میگـویم : نـباید باشم؟ _حـرف بزن...لااقل بزار صـداتو بشـنوم... سـرم را پایین می اندازم و بغـضم را فرو میـدهم میـدانے همـسفر... نہ اینکہ نـخواهم حـرفے بزنم...نہ...اتـفاقا یڪ دنـیا حـرف نگفتہ در دلم انباشتہ شده کہ برای شنیـدنش باید سـاعت ها کـنارم بنـشینی و گـوش کنی امـا نمے دانم چـرا هیـچ چیزے از زبانم بیرون نمی آید! از مـهمان ها عذرخواهے می کنی و کولہ ات را برمیدارے و بہ سمـت اتاقمان میـروے و مـرا هم صـدا میزنے پیـشت مے آیم و در را میـبندم...مقابلم مے ایسـتے و با لبخـند خیلے کمرنـگ نگاهم مے کنے...چنـد ثانیہ اے بیـنمان فـقط سکوت میگذرد ایـــن آخــرین لحظات شیریـن بینمـان گرچہ زود میگذرد...اما خیلے سخــت است! تا سـرم را بالا مے آورم و قامـتت را میبینم بـغضم میشکند و اشـک هایم گونہ هایم را تر میـکند... جـلو مے آیی و دسـتت را باز میکنی و با آغوشـت آرامم میکنے و میگـویی : اینـجوری میخوای بدرقہ ام کنی؟! 🖊••بھ قلــم: ••مریـم یونسے ☺️ •• @asheghaneh_halal •• 🍃📝
🍃📝 💚 با چـادرم صورتم را پاڪ میکنم و میگویم : باور کـن نمے تونم... و دوباره اشـک هایم سرازیر میـشوند پیـراهنت را از داخـل ساک در مے آوری و میگویی : میـخوام تو برام بـپوشے... نگاهے بہ پیراهنـت می اندازم با اینکہ ایـن رفتارت تماما از محـبت است اما ثانیہ ثانیہ اش وجـودم را بہ آتـش میکـشد...لبـاس رزم برازنـده ے قامـتت مـسافر من...امـا کمی هم بہ فکـر قلب بیچاره ے من باش...! لبـخندی میزنی و دلبری هایـت شروع میـشود انگار تمام اعـضا و جوارحـت می خواهنـد از مـن خداحافظی کـنند... لبـخند زیـبایـت را هیـچ وقـت فرامـوش نمی کنم...! پیـراهنـت را از دسـتت میـگیرم و روبرویـت می ایـستم دسـتانم قوت بالا آمـدن ندارنـد تمام تنم بہ لرزه می افـتـد بہ هیـکل و صورتـت نگاه میکـنم یعنـی واقعا مـیخواهی بروی؟ بہ همـین آسانے؟ یعنـی بعد از ایـن دیگـر دست هایـت را ندارم؟ لبـخندت...صداے دلنـشینـت...گـرماے تنـت...آغـوشـت را دیگـر ندارم؟ یعنـے... بہ همـین زودے گذشـت...؟!تمـام شد؟ آن پانزده روز... با صـدایـت بہ خودم می آیم میـگویی : عـزیزدلم دیر میشہ ها... همـچنان بہ لباسـت زل میزنم...میـترسم بہ چشـم هایت نگاه کنـم...میـترسم گیرایی چشـمانت عهدی را کہ بستہ ام بشـکند... بہ آرامی دسـتم را دراز میـکنم و لبـاست را میگـیرم میـخواهم براے بار آخـرم کہ شده صـورتت را نگاه کنم...اما نمی توانم...یک طرف ایـمانم اسـت و طرف دیـگر احـساسم... لباسـت را بہ تنـت میـکنم و یکے یکی دکمہ هایـش را میـبندم آهاے دکمہ ها...میـدانیـد کہ همراه شـما نفـس هایم هم در حـال بستہ شدن اند... مـراقب مسافـرم باشیـد! 🖊••بھ قلــم: ••مریـم یونسے ☺️ •• @asheghaneh_halal •• 🍃📝
🍃📝 💚 بعـد از بستہ شـدن آخـرین دکمہ چـشمانم دوباره پر از اشـک میـشود سـرم را بالا مے آورم و با نگاهم براندازت میـکنم دیــگر طاقت نمی آورم و خـودم را در آغوشـت می اندازم و هـق هـق گریہ هایم بلنـد میـشود...پـیشانے ام را میبوسی و سرم را بہ سینہ ات میچـسبانی... صداے ضربان قلـبت تیر خلاصے ام بود!دیـگر طاقت این یکے را نداشـتم... سـاکت و آرام فقـط سعے دارے مـرا آماده کنی آماده ے یک خداحافظی... گریہ هایم لباسـت را خیس میکند مـرا از خودت جـدا میکنی و میگویی : الهی قربونـت برم با این گریہ هات چجوری انتظار داری بعـد از رفتن نگران نشـم...آروم باش...تو قراره قوے باشے... و بعد جلو تر می آیی و با لبخـند میگویی: بہ فکر توراهیمون باش! اشـک هایم را از گونہ هایم پاک میکنم و با لبخنـدی زورکے حـرفت را تایید میکنم سـربندت را از داخـل کولہ ات بر میداری و میگـویی : مـیشہ زحـمت اینم بکشے؟! باورم نمیشـود...یعنے بعـد از بستن سربنـدت وقت رفتن اسـت؟! با بهـت و ناباوری بہ حرکاتت زل میزنم...سربنـدت را از دستت میگیرم و بہ نوشتہ اش نگاه میکنم... یا زینـب...همـسفرم را بہ خـودت سپـردم...تورا بہ جـان مادرت مراقبـش باش! روی نوشتہ اش بوسہ ای میزنم و با صلوات آن را روے پیشانی ات میبندم...تا رویـت را بر میگردانی از شدت تعجـب بہ چهره ات زل میزنم...نورانـیت عجیبے از صورتت میبارد... یڪ زیبایی خاص کہ هیچوقت اینگونہ ندیدمـت! جلو می آیی و با لبخند میگـویی : خب حالا عکس دخترمو بـده میـخوام برم! ایـن حـرفت مرا در اوج اشک هایم می خنداند! حتے لحظات آخر هم دسـت از شوخی برنمیداری... برگ سونوگرافی را کہ چـند روز بعد از آمدنمان بہ مـطب رفتہ بودم از داخل کیـفم برمیدارم و روبروی صورتت میگیرم بعد از چنـد ثانیہ میگـویم :امـروز میـخواستم جلوے رفتنت رو بگیـرم لااقل تا زمانے کہ این بچہ بہ دنیا بیاد...اما...نہ محمـد...مـریمت اینقدر بے معرفت نیسـت برو...خدا بہ همـراهـت! لبـخندت خـشک میـشود و جـواب میدهے 🖊••بھ قلــم: ••مریـم یونسے ☺️ •• @asheghaneh_halal •• 🍃📝
[• #آقامونه😌☝️ •] 👇•] ‌آن قـدر شـوقِ 😘•] ‌گُـلِ رویِ تــو دارم 😉•] ‌ڪه مپـرس!😍 ۱۴ ثانیه به عڪس☝️😍 بنگرید! ••چه تفاهم نابے داریم😉•• #محتشم_کاشانی|✍ #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(531)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🍁•° @Asheghaneh_Halal
[• #صبحونه 🌤•] 🍃🌼\\یڪ سو حرمِ عشق سراے گلِ زهراست آن سوے دگرمرقدِ رویایے سقاست بین الحرمین است ڪه دل مےبرد ازمن اے خلق بدانید ڪه دنیاے من اینجاست\\🌼🍃 #السلام‌علےالحسین‌وعلےآبائه💚 بسـم‌اللھ الرحمن الرحیم✋ [•♡•] @asheghaneh_halal
[• ღ •] تازھ عروســـا تو خانه‌ے مادرشوهرتون، بیڪـ|✋🏻|ــار نشینید... /▪️/ـ این به آن معنا نیست ڪه همه‌ے ڪارها را شما انجام دهید. سعے ڪنید ڪارهایے را ڪه به شما مےسپارند آرام آرام انجام دهید... /▪️/ـ ویتامینہ ـزندگے ڪنید😉👇 [•ღ•] @asheghaneh_halal
[• ♡•] \▪️\ـ در همه امور زندگیتان سادگے را رعایت ڪنید... اولش هم از همین مراسم ازدواج است، از اینجا شروع میشود... \▪️\ـ مجردان ـانقلابے😌👇 [•♡•] @asheghaneh_halal
°🏴° ✨ جایگاه امامت ✨ ذره بین 🔍 امام آن ذره بینی است که شعله وجود انسان ها از یک طرف گرفته میشود و در مرکز فرمان او مجتمع می شود ،و بعد از این مردم، که متفرق و متشتت بودند ، نیرویی به وجود می اورد که شعله اش شرق و غرب را می سوزاند و متلاشی میکند . : تمثیلات مرحوم حائری شیرازی صـ81ـ ◾️ @asheghaneh_halal ◾️ °🏴°
💍⚫ ⚫ #همسفرانه /💜/ من ذره ام بہ پيش تو /🌤/ اے آفتاب عشق /💫/ پرتو فشان بہ روے من و /💖/ زندگی ببخش ... #امين_امينى_فر🎈 #صبحتون_دل‌انگیــز🌤 @Asheghaneh_halal ⚫ 💍⚫
🌷🍃 🍃 بناےِ تٱریخے چشمٱنِ بےبدیلت، مهندسےسٱز و عجيب آبٱد است...! من فرٱر میڪنم...! گٱه و بےگٱه فرٱر میڪنم از این همه خیٱبٱن‌هٱے تو در تو و آپٱرتمٱن‌هٱے قنٱس ڪه دلِ آسمٱنِ خدٱجٱن رٱ آزرده و خرٱشیده میڪنند... سَرزده میهمٱنِ حیٱطِ آبٱد و سَرسبز و آرٱم و روح‌نوٱز و جٱن‌فزٱ و امن و امٱنِ چشمٱنت میشوم... سفٱرشِ منِ ویرٱن رٱ به مهندسِ خوش‌نگٱرِ چشمٱنت بُڪن، عجیب آبٱدم ڪن... •🕊• @Asheghaneh_halal •🕊• 🍃 🌷🍃
#ریحانه یک نخی از چادرت❤️•° در جوی کوچه غرق شد🌊•° کــوچه را🌱•° عطر گلاب ناب کاشان برده است🌺•°  #چادرت_عطر_بهشته🌸🍃 •[🏴]• @Asheghaneh_halal
[• •] + اَیُها العزیز.😎 +یَومَ جِد 🙃 ✋بعـــله و ما اینگونه اربعین خود را سپری میکنیم.😌 ❇️آمـــده ام تا یک خبر 📩 و یک عذرخواهی را به سمع و نظرتان بـــرسانم. 📝خبر آن است که تعدادی ازخادمان عزیز و بزرگوار ما به سیل عظیم پیاده روی اربعین پیوسته انـــد، برای همین ممکن است در بارگزاری پست ها اختلال ایجاد شده و مانند قبل منظم انجام نشود بنابراین شما کاربرانِ جانِ دل لطفا صبر پیشه کنید و مانند همیشه در کنار ما باشید.✋✋ 📌عذرخواهی ما را پذیرا باشید باشد تا جبران کنیم. ☺️ اربعین خود را با ما سپری کنید👇☺️ 💌| @ASHEGHANEH_HALAL
🍃🕊🍃 #چفیه | #خادمانه 📿|ختم صلوات امروز 🍃| هــدیـہ بہ شهید⇓ ❣| امیرلطفے ارسال تعـداد #صلوات به آے دے😌👇 •🌷• @F_Delaram_313 تعداد صلواٺ ها •• ۲۲۲۹ •• هر روز میزبان یڪ فرشته😃👇 |❤️| @asheghaneh_halal 🍃🕊🍃
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤🍃 🍃 [• •] \\همه رفتند و دݪ بے سر و پا جامانده از هواے حـرم ڪرب و بلا جامانده\\ \\به گمانم ڪه میان همه زائـرهایت فقط امضاے برات دݪ ما جامانده\\ @asheghaneh_halal 🍃 🖤🍃
[• •] بچه‌ها! اربعین، یارگیرے حسین(ع) برا‌ے پسرش مهدے(ع) هست! 💔 ـشھید اند،امـا زندھ😌👇 [•🕊•] @asheghaneh_halal
°🐝| #نےنے_شو|🐝° 😁] وایییییی!!!! شِگَده سائر ابَهین. من تِ حِیلی حِیلی توشحالم همه‌شونُ می بینم . 😁] من و عدوست توچولوم دلاله با ماشین توچولوم بلیم اَبَهین. 🤠] مُسافل تَبَلا دو نفل!! نبود؟؟ لفتیم ته لفتیم 😁] بیمه که دارین دیگه ان شاء الله استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal
🍃📝 💚 ازت میـخوام زینبے تربیتـش کنے...مثل خـودت! با صداے مادرت بہ خودمان مے آییم کہ میگوید : محمـدجان ساعت یکہ... کولہ ات را بر میداری و از اتاق خارج میشویم مـادرت با دیدن لباس نظامی ات بغضش میشکند و گریہ هایش شروع میـشود براے دلدارے اش بہ پیشـش میروی و چنـد چیز در گوشش میخوانی برادرت کنارت می آید و دسـتش را بہ شانہ ات میزند رویـت را برمیگردانے و با خنـده میگویی : بہ بہ...داداش گلم... و بعـد در آغوشـت میـسپارے اش! کاملا از چهره اش پیداست کہ بہ زحمـت جلوی اشـک هایش را گرفتہ...اصلا چرا همگے اینـطور شده اند... مـگر محمدم قرار نیـست برگردد... چـرا همہ جورے رفتار میـکنند کہ انگار بار آخـر است؟!این رفتارشان عصبانے ام میکـند... پـوتینت را میپوشے و از پلہ ها پایین میروے...با بغض نگاهت میکنم...مـن هم چادر مشکی ام را سرم میگذارم و با کاسہ آب و قرآن از پلہ ها پایین میروم...دلم میلـرزد... همہ با دلسوزی نگاهم میکـنند... همہ فڪر میکنند بار آخـر است... همہ مـیخواهنـد دلدارے ام بدهنـد... ولے همہ اشتباه مـیکنند محمـد میرود و مے آید مثل بار اول... همہ میگفـتند شهـید میشود...آرے محمـدم شهید شد! بعـد از آمـدنش یڪ شهــید شد... ولے برگـشت و بہ قولش عمـل ڪرد! سـوار ماشیـن میشوم...قرار شد مـن و برادرت با هم تا فرودگاه بدرقہ ات کنیم از مـادر و پـدرت خداحافظے میکنی و سوار ماشیـن کنارم میـنشینی دلتنگـے هایم از همـین حالا شـروع میـشود از اول راه تا آخـر راه حتے یڪ ثانیہ هم چـشم از تو بر نداشتـم... با خنـده میگـویی : بازم دارے خاطره میـسازے؟! ایـن بار ایـن حـرفت نہ تنها مـرا نخنـدانـد بلکہ تمـام جانم را سوزاند! 🖊••بھ قلــم: ••مریـم یونسے ☺️ •• @asheghaneh_halal •• 🍃📝
🍃📝 💚 بہ فرودگاه کہ میـرسیم برای بار آخر از برادرت خداحافـظی میکنی و از ماشـین پیاده میـشوے کولہ ات را از صـندوق پـشت برمیداری و روے دوشت میگذاری برادرت در ماشیـن می ماند ولی من با ظـرف آب و قرآن پیاده مـیشوم بیشـتر آب داخـل کاسہ در راه روی لباسم ریختہ شد... چـند قدمے دور میـشویم و روبرویم می ایستی بہ ساعت مچے ات نگاهے میکنے و بعد با لبخنـد بہ چشـمانم زل میزنی از خجـالت سرم را پایین می اندازم... آنـقدر حال درونم خـراب اسـت کہ اصـلا توان حرف زدن را هم ندارم اما در چهـره ے تو فـقط آرامـش و ایمان دیده میـشود از داخـل جـیبت پاکـت کوچکے را در می آوری و میـگویی: ایـنو یادتہ؟! بہ پاکت نگاه میکنم کمے فکر میکنم اما چیزے بہ ذهنم نمیرسد سرم را بہ علامت منفے چپ و راست میکنم دسـتت را زیر چانہ ام میگذارے و سرم را بالا می آوری و میگویی : بزار ببیـنم چشـماتو مریم...باهام حـرف بزن بزار صـداتو بشنوم... این صـحبت هایت قلبم را بہ درد می آورد بغـض گلویم راه صحـبتم را بستہ است از سـکوتم نـفس عمیقے میکشے و میگـویی : خیلے خـب...این همـون چیزیہ کہ مشـهد خریدمـش گذاشـتم این مـوقع بدمـش بهت! و پاکت دیگرے هم از آن یکی جیـبت بیرون می آوری و ادامہ میـدهے : یکی دیگہ هم مال من...هر وقـت دلمون برای هم تنگ شد نگاهشـون کنیم قبولہ؟! بہ پاکت های توی دسـتت خیره میـشوم...دهانم را باز میکنم تا چیزی بگویم اما واقعا بغـض گلویم راه حـرف زدنم را بستہ بود... تمـام کارم براے اینکہ روحیہ بگیرے این بود کہ با تمـام وجودم لبـخند بزنم! بہ چشـمانت زل زدم و خنـدیدم...نمی دانم چطور؟! اما بہ لطف خـدا این هم انجام شد! از لبخـندم انرژے میگیری و تو هم مـیخندی و میـگویی : الهی قربون خنده هاے ماهت بشـم...بخـند...بخـند خانومم...باشہ؟! در همـان حالت لبـخند چشـمانم پر از اشـک میـشود بہ ساعت مچے ات نگاهی می اندازی و میگویی : داره دیر میـشہ باید برم... و بعد دوباره سـرت را بالا می آوری و کولہ ات را روی دوشت جا بہ جا میکنی سـرت را پایین مے آوری و با خنده میگویی : آهاے تو! نبیـنم مامانتـو اذیت کنیـا...!! قـطره ے اشـکم روے صورتم میچـکد ولے از حرکـتت خنده ام میگـیرد... بلنـد میـشوی و با حالت عجـیبے نگاهم میکنی و قطره ے اشـکم را از روی گونہ ام پاک میکنی...!بر روے قرآن توے دسـتم بوسہ ای میزنی و از زیرش رد میشوے پاهایت را عقـب میبری و قدم قدم بہ پـشت میروے... زبانم را باز میـکنم و با تمـام توانم میگویم : ! 🖊••بھ قلــم: ••مریـم یونسے ☺️ •• @asheghaneh_halal •• 🍃📝
🍃📝 💚 دور شـدنت آهستہ آهستہ بود! ولے چہ فایده...همان آهستہ بودنش هم داستـانے داشت دسـتت را روے سینہ ات میگذارے و آرام میگویی : عاشــقـتم...! قفسہ ے سینہ ام از شـدت تپش های قلبـم درد میگیرد... من هم زیر لب میگویم : مـنم عاشقـتمــــ لـبخندے میزنے و دسـتت را بالا می آوری و بہ حالت خداحافظی تکان میدهی... یعنــی تمام شد؟! دارے میروے؟دسـتم بہ لرزه می افـتد... چنـد قدم دور تر میـشوی و پشـت میکنی و تا درب سالن فرودگاه میدوے...حـالا تمـام دعایم این اسـت خدایا...می شود جایے از تنـش درد بگیـرد و نرود... نہ نہ...راضے نیـستم درد بڪشد! فـقط...فـقط میـشود کاری کنے نرود...میـشود کارے کنے بماند!دیگـر حتے توان ندارم کہ کاسہ ے آب را بالا بیارم و بہ پشـتت بریزم...دوباره چشـمم پر از اشـک میشود و تو هم از نگاهم رد میـشوے! ! دیـگر نمی توانم سـد اشـک هایم را نگہ دارم و بے اراده ڪاسہ ے آب از دسـتم روے زمین می افـتد و تکہ تکہ میـشود و با شکسـتن کاسہ بغـض من هم میـشکند و صداے هق هق گریہ هایم بلنـد میشـود... بہ همـین آسانے! بہ همین آسانے! خـدایا...می دانم احسـاسم مثل دفعہ ے اول نیـست...خودت هم میـدانے... فـقط ازت میـخوام مـحمدم را بہ من بگردانے مـن بدون او نمی توانم!نمی توانم! 🖊••بھ قلــم: ••مریـم یونسے ☺️ •• @asheghaneh_halal •• 🍃📝
[• #آقامونه😌☝️ •] ☘•] ‌بهـار مـن است.. 👇•] ‌پـاییـزی که 😘•] ‌«تــو» را دارد.. ۱۴ ثانیه به عڪس☝️😍 بنگرید! ••چه تفاهم نابے داریم😉•• #قدیر_عبدالهی|✍ #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(532)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🍁•° @Asheghaneh_Halal
[• 🌤•] \\هر صبح از میان دلم تا ضریح عشق مِنّے الے الحسین سلامے ڪشیده اند\\ 💚 بسـم‌اللھ الرحمن الرحیم✋ [•♡•] @asheghaneh_halal
💍⚫️ ⚫️ #همسفرانه مـــ🌼ـــادرم گفت: که عاشق نشوی! گفتم: چَشــــم😶 چِشــ👀ــم هاے تو مرا بی خبــــر از چَشمــم کرد ...🙈 #دنیاے_منے🌏 #محمد_مهدی_شفیعی🎈 @Asheghaneh_halal ⚫️ 💍⚫️
[• ღ •] ''مردان از "قدردانے"خوشحال میشوند چون به طور مستقیم از بُعد مردانه‌شان حمایت میشود...'' ''خانمها از "گفتگو" به هیجان مےآیند چون این عمل از بُعد زنانه‌شان حمایت میڪند...'' 🙂 ویتامینہ ـزندگے ڪنید😉👇 [•ღ•] @asheghaneh_halal
🌷🍃 🍃 #چفیه همسر شهید مدافع حرم «فرشاد حسونی زاده» می‌گفتن همسرم دو روز مانده به محرم در 20 مهرماه 1394 به شهادت رسید، او جانباز شیمیایی عملیات فاو و در میان گروه های مردمی سوری به دلیل تخصصش به رنجر معروف بود؛ پیکر شهید حسونی زاده هنگام شهادت همانند قمر بنی هاشم شد. #شهیدفرشادحسونےزاده #شهدارایادڪنیم‌با‌ذڪر‌صلوات •🕊• @Asheghaneh_halal •🕊• 🍃 🌷🍃