eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.9هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
82 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
「💚」◦ ◦「 🕗 دور و بـرت هـمه خوبن... فـڪر گـدای بـدم بـاش... فـقط گـدای تـو میشم... امام رضـای خـودم باش:) ◦「🕊」 حتما قرارِشـــاه‌وگدا، هست‌یادتان👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 「💚」◦
«🍼» « 👼🏻» شلام👀😁 یار خوگشله‌عه آگامونوما😍 مامان‌دونم میدَنا:) منم میعوام جود بِعوابم تِه شُبح فعالیعَت عاعه امام جَمانیمو شُلوع تُنَم😎💪🏻 🏷● ↓ میدنا:میگنا جود:زود شبح:صبح عاعه:های ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ از آموزه های مهم اسلام، مهرورزی و نشاط بخشی به کودکان است. بازی کردن پدر و مادر با کودک، خریدن پوشاک زیبا و مناسب، قصه گفتن هنگام خواب یا دادن هدیه، فرزند را شاد و خوشحال می سازد. [در نظر پیامبر گرامی اسلامﷺ، تنگ شدن وقت نماز، بهتر از رنجاندن و بی توجهی به کودکان است. (داستان بازی درراه مسجد و آوردن گردو)] . . «🍭» گـــــردانِ‌زره‌پوشڪے‌👇🏻 «🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
«💕» «🤩» . . ↩️شرڪت ڪننده: شماره1⃣2⃣ سـایـه‌ ی سـر،آقـا😌 . . چالش قشنگمون فراموش نشه☺️🎀 جایزه هم داره ها😉🎁 آی‌دی خـادم چالش 👇🏻 🆔 : @BanoyDameshgh «🏃🏻‍♀» 👇🏻 «💕» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◖┋💍┋◗ ◗┋ 💑┋◖ . . [😉] استخاره مے ڪنم برای تـو [💐] آنقدر گُــلـــی [📖] که از میان سوره ها [🍯] ۞نحل۞ [😌] باز مے شود… 🍰🐝 . . ◗┋😋┋◖ چنان‌ ، در دلِ‌من‌رفتہ،ڪہ‌جان‌، در بدنۍ👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◖┋💍┋◗
|. 🍁'| |' .| . . 👤|• كسى به غير تو💚 حال مرا نميفهمد✋ 🍃|• خوشا بحالِ دلِ من😌 که در کنار منی😉 /✍ |✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1624» . . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |.🍁'|
∫°🍁.∫ ∫° .∫ . . ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌤🌳از صبح بخیرهای تو عطربهار استشمام می شود نگاهم کن صدایم بزن ... 😇🌸و بگذار شکوفه لبخند لب هایم را مزین به 🤩💝بهاری بی بدیل نماید ... سلاااااااااام صبحتون بهشت💚🌱🥰 . ∫°🌤.∫ یعنے ، تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°🍁.∫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
≈|🌸|≈ ≈| |≈ . . •ما بنده‌‌ی عشقیم و حسن بنده‌نواز اســت• •تا کوی حسن هست به ‌جنت چه نیاز است• 💕 . . ≈|💓|≈جانے‌دوباره‌بردار، با ما بیا بہ پابــوس👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ≈|🌸|≈
◦≼☔️≽◦ ◦≼ 💜≽◦ . . <💓> برای آنچه کہ دوستش داری ، <😉> از جان باید بگذرے; <👇🏻> بعد می‌ماند ، <😋> زندگے‌وآنچہ دوستش داشتۍ… . . ◦≼🍬≽◦ زنده دل‌ها میشوند از ؏شق، مست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◦≼☔️≽◦
•‌<💌> •<      > . . 😮‍💨/• تازه از جبھـہ برگشتہ بود ولی انگار خستگی براش معنــا نداشت، رسیـده و نرسیـده رفت سراغ لبـاس‌ها و شروع ڪرد بہ شستن؛ فــردا صبح هم ظـرف‌ها رو شست... 😥/• مادرم ڪہ از ڪاراش ناراحت شده بود خـواهش ڪرد ڪہ این ڪار رو نڪنہ، ولی یونـس گوشش بدهڪار نبود... 🥰/• می‌گفت: خـالہ جون این ڪارها وظیفـہ‌ی منہ، من ڪہ هیچــوقت خونہ نیستم، لااقـل این چنـد روزی ڪہ هستم باید بہ خــانومم ڪمڪ ڪنم... 🌷شهید دفاع مقدس . . •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌>  Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‡🎀‡ ‡ ‡ . . خواهـــرم 🙂🌱 حجابــــ تــوسٺ ڪه تمــام اهدافـــ دشمن را به همــ مے ریزد ...✌️ هزاران شبڪه ماهواره اے 🎞 شعــار هاے آزادے 😏 و.... تمامے براے عفٺ و حیاے توسٺ😍 از چادر مشڪۍ تو دشمن به هــراس افتادهـ اسٺ ✊ زیرا بهـ دسٺ تو شیــر مردان آمادهـ ے جهاد پرورش مے یابند ....😍 ما‌دختران‌مادر‌پهلوشکسته‌ایم✋💕 . . ‡💎‡چادرت، ارزش‌است، باورڪن👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ‡🎀‡
|•👒.| |• 😇.| . . اگر فڪر می‌ڪنی ازدواج ڪردن یعنی💑 دو نفر به هم رسیدن😍 دو نفر عاشق هم شدن💘 دو نفر راه رفتن👫 دو نفر خوشگذرونی ڪردنه...💏 سخت در اشتباهی...👀😶 بلڪه همون دونفر به خدا رسیدن درسته❤️😎 و همون دو نفر‌ همسفر بهشت میشن🤗😍 . . |•🦋.|بہ دنبال ڪسے، جامانده از پرواز مےگردم👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |•👒.|
YEKNET.IR - tak - vafat hazrat masoume 1401 - javad moghaddam.mp3
7.72M
↓🎧↓ •| |• . . 🎙 غافل بشے دینتو میدے از دست ساڪت بمونے میخورے به بن بست . . •|💚| •صد مُــرده زنده مےشود، از ذڪرِ ( ؏)👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ↑🎧↑
•[🎨]• •[ 🎈]• خدایا تا وقتی کہ قلبِ من، بہ امیدِ لطف و و مهربونی تو میتَپہ؛ یأس و نا امیدی برام هیچ معنایی نداره !-シ♥️ . . •[📱]• بفرمایید خوشگلاسیون موبایل👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •[🎨]•
«💕» «🤩» . . ↩️شرڪت ڪننده: شماره2⃣2⃣ قلـب هـر کـس تمـام زنـدگے اوسـت:) . . چالش قشنگمون فراموش نشه☺️ جایزه هم داره ها😉🎁 آی‌دی خـادم چالش 👇🏻 🆔 : @BanoyDameshgh «🏃🏻‍♀» 👇🏻 «💕» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
هدایت شده از هیئت مجازی 🚩
💚🍃 سلام و ارادتِ بی‌بدیلِ خدامِ پشت جبهه‌ی هیئت مجازی، به شما خوب‌ترین های عوالم بالا ولی ساکنِ زمین❤️ امشب مفتخرم از تک تک شما برای یک محفلِ خودمونی هیئتی دعوت به عمل بیارم، هیئتی های قدیمون میدونن هیئتامون به چه صورته.. کافیه فقط راس ساعت ۲۲ بعد از پست درب بهشتیِ هیئتمون رو به روی خودتون باز کنید و همراهی‌تون رو به ما نشون بدین💚 [ هیئت هفتگی هیئتِ مجازی مجموعه‌ی خدام انقلابی تشکیلات فانوس♥ ] پس قرار ما، ساعت ۲۲ در همینجا حرفامون دلی و دعوتمون خصوصی❤️ @Heiyat_majazi 💚🍃
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ] _ ازش ناراحت نشو. دختر بی ادبی نیست. زیادی روی من حساسه. انگار راستی راستی برام مادر و فرمانده شده. وقتی از جبهه برگشتم این پا دیگه برام پا نشد. هم ماهیچه هاش رو ترکش برده بود هم عصبش نابود شده بود. اوایل بیش از حد نفسم اذیتم می کرد. امکانات نبود. کشور اوضاع سختی داشت. ازدواج نکردم. فکر می کردم هرکی زنم بشه بعد مدتی تنهام میذاره. تا اینکه خدا حاج خانوم رو سر راهم قرار داد. بعد ازدواج موافق نبودم بچه دار بشیم. نمی دونم چرا ایمانم ضعیف شده بود و فکر می کردم بابای خوبی نمیشم و حال و اوضاعم به غیر از زنم بچه هامم آزار میده. بازم خدا عنایت کرد بعد از چند سال که از ازدواجمون میگذشت، حوریا شد گل سر سبدمون. همیشه تنها بود و با پدر و مادری که خیلی اختلاف سن داشتن باهاش، بازی می کرد. نه خواهری نصیبش شد و نه برادری. فکر کنم به همین خاطر خیلی حساس شده و میترسه از دستمون بده و تنها بشه. اینا رو گفتم که رفتارشو توجیه کنم و ازش دلگیر نشی. اگر بحث تنهایی و ترس از دست دادن ها بود، من خوب میفهمیدم و درک می کردم. _ حسام گوش بده تا ناهار رو میارن این قسمت تموم بشه. _ من ناهار نمی مونم حاجی؟ _ اصلا حرفشم نزن. من منع بیرون رفتن شدم حتی مسجد. میگن هوا آلوده ست. حداقل هر روز تو میای هم بحثمونو تموم می کنیم هم از تنهایی درمیام. ناهار هم تا شروع رمضان، هم سفره خودمونی. من با این دو تا زن چی بگم بیست و چهار ساعته؟ و ریز و آرام خندید. انگار من هم از خدایم بود. نه اینکه بخواهم و یا عادت داشته باشم روی کسی آوار شوم اما چیزی مثل یک آهنربا مرا وصل می کرد به این منزل قدیمی، آهنربایی که نمی خواستم بدانم دلیل جذب و کشش آن حوریا بود یا حرف های حاج رسول. با حرف حاجی افکارم روی ایوان بازگشت. _ ما توی بحث هدف میگیم که باید بدونی تو زندگی به کدوم سمت و سو میخوای بری. یکی از درس های نماز در ایستادن رو به قبله اینه که خدا میگه بندہ های من، میخوام تو زندگی هاتون هدفمند باشین! بندہ ی من، باید تو زندگی برای خودت سمت و سوی مشخص داشته باشی نه اینکه بگی حالا به هر سمتی شد میریم! چرا میگم که هدفمندی یکی از درس های نمازہ؟ چون خدا میگه بااااید به سمتی مشخص بایستی و این شاه کلید بحث هدفه. در زندگی جهت خودت رو مشخص کن باید بدونی به کجا میخوای بری تا به جایی برسی. ما باید برای نماز خوندنمون نیت داشته باشیم. روایت داریم که اگه کارهای خوب رو برای خدا انجام بدیم ،هم مزد می گیریم هم مقام. چند وقت پیش چندتا خیر هزینه دادن جهیزیه گرفتیم چند نفرشون گمنام موندن چون برای خدا اون هزینه رو دادن و نخواستن خلق خدا اونا رو بشناسن پس هم خدا بهشون مزدشو میده هم مقامشون بالا میره در نظر خداوند. لبخندی به لبم آمد. _ پیامبر فرمودند معیار سنجش اعمال شما، نیت شماست ! نیت اول نماز یکی از درس های دانشگاہ بزرگ نمازہ. چه درسیه؟ این درسه که خدا میگه بندہ های من، میخوام یادتون باشه هرکاری توی زندگی می کنید. برای من باشه! _ رسول جان... خودتو خسته نکن. حسام هم گرسنه س. سفره رو بیارم یا میاید داخل؟ _ همینجا میخوریم. سفره را از حاج خانوم گرفتم و پهن کردم. حوریا نیامد. سیری را بهانه کرد و حاضر نشد. حاج خانم هم با نیامدن حوریا، داخل منزل به تنهایی غذا خورد که من و حاج رسول را به حال خودش بگذارد. حس بد و معذبی داشتم. فکر می کردم موجودی اضافه هستم که دختر این خانه میخواهد سر به تنم نباشد. بی اشتها چند قاشق خوردم و صبحانه مفصلی که نخورده بودم را بهانه کردم و عقب کشیدم. پرده ی پنجره ی اتاقی که کنار ایوان میخورد، تکانی خورد و من متوجه شدم. بی شک حوریا بود که انگار ما را دید می زد. دلم یک جوری شد. انگار چیزی توی دلم فرو ریخت و آب شد. چیزی مثل قند. _ ببخشید حاج رسول... اون پنجره اتاق دخترتونه؟ _ آره. چطور مگه؟ _ مثل اینکه دخترتون از حضور من حس ناامنی میکنه و نگران شماست‌. انگار گوشه پنجره بازه. میشه صداشون بزنید؟ حاج رسول مات و مبهم حوریا را صدا زد. حوریا هم روسری را روی سرش مرتب کرد و از پس پنجره نیمه باز سرک کشید. _ حوریا خانوم لطفا پنجره اتاقتون رو کامل باز بذارید و به بحث من و پدرتون گوش بدید. سرم را پایین انداختم و با حسی پیروزمندانه که انگار مچ کسی را گرفته بودم، منتظر ماندم حاج رسول بحث را شروع کند. [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
❢💞❢ ❢ 💌 . . [📖] رمان:《 》 [ ] نیم نگاهی به اتاق حوریا و پنجره باز آن انداختم. انگار او هم از خدایش بود با اینکه مچش را گرفته بودم، کنار پنجره نشسته بود و گوشه روسری نیلی رنگی که به سر داشت مشخص بود‌. _ مبحث بعدی مون تکبیرة الاحرام یعنی گفتن اللّہ اکبر. دستمون رو تا گوش میاریم بالا و میگیم اللہ اڪبر... ما یه زبان بین المللی داریم «زبانِ ایما و اشارہ» شما هر جای دنیا اینجوری دستت رو ببری بالا، یعنی: نه... هیج جای دنیا نیست که شما وقتی این کارو انجام بدی، بگن این دارہ میگه آرہ. و خندید و مراهم به خنده واداشت. _ ما اول نماز، یه نه بزرگ میگیم به کی؟ به چی؟ به شیطان. نفس. گناہ. شهوت پرستی. دنیا طلبی. مقام طلبی. به دنیا نه نمیگیمااا، دنیا خیلی هم خوبه، دنیا مزرعه ی آخرته ،ما اومدیم اینجا تا بکاریم و اونور درو کنیم. دو دستمونو که میاریم بالا پرت می کنیم پشت سرمون انگار داریم همه این بدی ها رو میندازیم پشتِ سر و میگیم که نمیخوامشون. پس چی میخوای؟! توی این حالت دست ها رو به آسمون نشانه میره و میگیم اللہ اکبر. خدایا تورو میخوام... تویی که انقدر بزرگی که قابل توصیف نیستی! دیدی هرچقدر از چیزی دورتر میشی و بالاتر میری اون چیز برات کوچیک میشه؟ مثلا هرچی از زمین بالاتر بری، چیزایی که روی زمین خیلی بزرگه برات کوچیک میشه. توی هواپیما که نشستی قشنگ تو دوتا انگشتت میگی آخی... تهران ریزہ میزه. این فضانوردا که تو فضا میرن میگن آخی... کرہ زمین چقدر ریزه. اللہ اکبر اول نماز همینه. میگیم خدایا میخوام خطاها رو، نفس پرستی هارو، گناہ هارو بریزم دور... اینارو نمیخوام! با تویی که غیر قابل وصفی، میخوام اوج بگیرم. میخوام اینقدر با تو اوج بگیرم که این چیزایی که رو زمین برای خیلی ها بزرگه ، واسه من کوچیک بشه! سرفه های حاج رسول شروع شد. لیوان آب را پر کردم و به دستش دادم. _ کافیه حاج آقا... نمیخوام دوباره حالتون بد بشه. منم اگه اجازه بدید باید برم محل کارم. کمی که حالش جا آمد با او خداحافظی کردم و از همانجا به مغازه رفتم. افشین از ماه عسل بازگشته بود. جوری بی قرار دیدنش بودم، که انگار حسام مغرور مرده بود و یک حسام مهربان دوباره متولد شده بود که هر لحظه بیقرار افشینی بود که همیشه او را بی اهمیت می انگاشت. بااوتماس گرفتم. _ سلام افشین خان. چه عجب که رضایت دادی! ظرف عسلتون تموم شد یا النا دیگه حوصله تو نداشت؟ _ بذار از راه برسم بعد شروع کن. افتخار دادین تماس گرفتین شاهزاده. ما که هرسری زنگ زدیم مخابرات جوابمون کرد... مشترک مورد نظر تحویل نمیگیرد. _ درگیر بودم هر بار هم که میخواستم زنگ بزنم می ترسیدم مزاحمتون باشم. _ نه بابا...چه با ادب! اگه می دونستم عامل بی ادبی هات خودمم، زودتر تنهات می ذاشتم و می رفتم ماه عسل. _ حرف زیادی نزن. میگم تازه دومادی مراعات میکنم. برنامه ی شام که ندارین. _ نه...میخوای بیای هوارشی سرمون؟ _ نخیر خسیس خان. میخوام با النا شام دعوتتون کنم. _ پس میاییم... وخنده ی بلندی سرداد. _ شعورداشته باش. یه کم تعارف کن. اصلا تو الان عیالواری. با خانومت هماهنگی کن. _ تو نمیخواد آداب عیالواری به من یادی بدی. تو الان فقط یه مجردی. آدرس رستوران را برایش فرستادم و قبل از اینکه آنها برسند ربع سکه ای خریدم و به رستوران رفتم و سر میز رزرو شده منتظر نشستم. [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦ ◦「 🕗」 . . تنـگ بغـل ڪن دلِ تنـگ مـرا:) . . ◦「🕊」 حتما قرارِشاه‌وگدا، هست‌یادتان👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 「💚」◦
«🍼» « 👼🏻 » اَژ بَش نَژاشتن با گوی های خونه باژی تُنَم، تهنایی اومدم صَبیعت گَدے...😌😬 🏷● ⇩ اژ: از بش : بس نژاشتن : نذاشتن گوی: گل باژی: بازی تنم: کنم صبیعت گدی: طبیعت گردی 😇😇🌀😇😇🌀😇😇🌀😇😇 ‌ یکی از اصلی ترین راه های شاد نگه داشتن بچه ها، آزاد گذاشتن بچه هاست. آزاد نذاشتن بچه ها خونه رو براشون مث زندان میکنه. پدر مادرایی که مانع آزادی بچه هاشون میشن در اصل سدی میسازن در مقابل شادی روح بچه ها. 🔺 ツ . . «🍭» گـــــردانِ‌زره‌پوشڪے‌👇🏻 «🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◖┋💍┋◗ ◗┋ 💑┋◖ . . [🎨] تو مثــلِ حاصـلِ کارِ کمال المُلکِ نقاشی [🤪] ولی من خط خطی هایِ کجِ یک آدمِ ناشی 🤩❗️ 😌🐣 😁💖 . . ◗┋😋┋◖ چنان‌ ، در دلِ‌من‌رفتہ،ڪہ‌جان‌، در بدنۍ👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◖┋💍┋◗
«💕» «🤩» . . ↩️شرڪت ڪننده: شماره3⃣2⃣ جــانـــی و دلــــی ای دل و جـــانـــم همه تـــو❤️ . . چالش قشنگمون فراموش نشه☺️🎀 جایزه هم داره ها😉🎁 آی‌دی خـادم چالش 👇🏻 🆔 : @BanoyDameshgh «🏃🏻‍♀» 👇🏻 «💕» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|. 🍁'| |' .| . . 👤|• در فراز و در نشیبِ ایـن جهان🌐 دریافتم✋ 🔝|• هرچه بالا رفت‌ پایین‌ آمد👇 اِلا پرچمت...🇮🇷 |✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1625» . . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |.🍁'|
∫°🍁.∫ ∫° .∫ . ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ⸀🌿🧡||•• .⭑ به‌ِیڪ میلیون‌دَلیلےڪہ‌بِهت‌میگہ بہ‌هدفت‌نِمےࢪسے گوش‌نڪن!! "به‌‌اُون‌یہ‌دَلیلےڪہ‌بهت‌میگہ تو‌میتونےدݪ بدھ...(:✨ ‌‌‌‌‌😌💓 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. . ∫°🌤.∫ یعنے ، تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°🍁.∫
≈|🌸|≈ ≈| |≈ 💚~•• امام سجاد "علیہ السلام: حـق زن این است ڪه بدانے خداوند عزوجل اورا مایہ آرامش و انس تو قرار داده است و... ✍ مـیزان الحڪمہ جـلـ۵ـد صــ۹۸ـ . . ≈|💓|≈جانے‌دوباره‌بردار، با ما بیا بہ پابــوس👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ≈|🌸|≈
◦≼☔️≽◦ ◦≼ 💜≽◦ . . «😰» ‏گفت: از هر چه بترسی به سرت می‌آید! «😜» من اگر از تو بترسم، به سرم می‌آیی؟ 🐣 . . ◦≼🍬≽◦ زنده دل‌ها میشوند از ؏شق، مست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◦≼☔️≽◦