•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
👩🏻🎓• دانشگاه ڪه بودم، یڪ گروه نه نفره بودیم و خیلی صمیمی. بعد از ازدواج همه ڪَسم شده بود حمید.
🥰• خیلی با هم دوست بودیم. اگر شب تا سر صبح مینشستیم به صحبت اصلا خسته نمیشدیم. شیطنت من و مظلومیت او خیلی خوب به هم میآمد.
😁• خیابان ڪه میرفتیم، میگفت: نخند! بد است. من بیشتر خندهام میگرفت.
♥️• خیلی اظهار محبت میڪرد. از جبهه ڪه آمده بود، میگفت: نمیدانی چقدر دلم تنگ شده بود. از یڪ اندازهای ڪه میگذرد، تحملش سخت میشود.
🌷شـهـیـد دفاع مقدس #حمید_باکری
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
16.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‡🎀‡
‡ #ریحانه ‡
(#ازمولابشنویدوڪیـــفڪنید 😍😍)
#شاه_نجف💚
برای علے مثل فاطمه
چادرم را روے سرم میگذارم :)✨
‡💎‡چادرت،
ارزشاست، باورڪن👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‡🎀‡
6.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
|•👒.|
|• #مجردانه 😇.|
.
.
•تو ازدواج نه افراط خوبه نه تفریط✌🏻🌱
یه عده تفریط میڪنن ، بدون هر چون و چرایی جواب مثبت میدن.😕😬
یه عده هم افراط میڪنن و به وسواس دچار میشن.😥😖
تو زندگی خوبه ڪه ڪاملگرا باشیم . 👌
یعنی اقدام ڪنیم و به مرور زمان
خود و زندگی خودمون رو ڪامل ڪنیم🤗😍
نه اینڪه منتظر ڪامل شدن بمانیم و سپس بخواهیم شروع ڪنیم.🙂🌸
#آرامش
#ازدواج_موفق
#انتخاب_همسر
.
.
|•🦋.|بہ دنبال ڪسے،
جامانده از پرواز مےگردم👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|•👒.|
∫°🍊.∫
∫° #ویتامینه .∫
.
.
نشانه هاے یڪ رابطه عالے و پخته :
¹ اجازه نمیدن ڪسے در رابطه شون
دخالت کنه
² هنگام برخورد با مشڪلات دنبال
مقصر نیستن
³ اجازه نمیدن قهر بینشون طولانے بشه
⁴ وقتے طرف مقابلش ازش انتقاد میڪنه
گارد نمیگیره و بحث نمیڪنه
.
.
∫°🧡.∫ #ما بہ غیر از #تو نداریم، تمناے دگر👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
∫°🍊.∫
°✾͜͡👀 #سوتے_ندید 🙊
.
.
💬 یه روز مامانم و بابام داشتند میرفتند
سینما؛ مامانم منو حامله بود و خیلی کوچولو
هنوز بیست سالش نشده بود. اونموقع برف میومد زمستون.. بابام جلو میرفت عادت داشت
بعد مامانم میگه تا اومدم بگم عزیزم وایسا با هم
بریم مامانم لیز میخوره میره زیر یه ماشین که
پارک بوده😝😝😝
حالا بابام برمیگرده می بینه مامانم نیست چقدر
دنبالش میگرده بعد یه آقا هه صداش میکنه میگه
خانمت زیر ماشین افتاده😂😂😂 وای بابام با
زور از زیر ماشین میکشه بیرون این خاطره برای
۵۰ سال پیشه برای شادی روح همه پدرها و پدر
خودم صلوات🌹
.
.
''📩'' #ارسالے_ڪاربران [ 547 ]
سوتےِ قابل نشر و #مذهبے بفرستین
•⊰خاڪے باش تو خندیدنــ😅✋⊱•
°✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
YEKNET.IR - sorood 1 - milad imam ali 1400 - haddadian.mp3
10M
↓🎧↓
•| #ثمینه |•
.
.
#محمدحسین_حدادیان🎙
پـــدر،
بلندترینشعرِعاشقانھ...
براۍیڪدختراست
.
.
•|💚| •صد مُــرده زنده مےشود،
از ذڪرِ #یاحسیــــــــــــن ( ؏)👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
↑🎧↑
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•[🎨]•
•[ #پشتڪ 🎈]•
اَشهَدُ اَنَّ عَلیاً وَلیُ الله✋🏻✨
#علی_مولامه💚
•[📱]• بفرمایید خوشگلاسیون موبایل👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•[🎨]•
عاشقانه های حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [ #قسمتصدوبیستودوم ] یک خانه به شدت قدیمی و سن
❢💞❢
❢ #عشقینه 💌❢
.
.
[📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》
[ #قسمتصدوبیستوسه]
امیر علی میانشان قرار گرفت
زهرا دستش را حلقه در بازویش کرد
و من باز فقط خیره ماندم
عطیه هم به شانه اش تکیه داد و شیرین خندید
ناگهانی عطیه خم شد
و نگاهی به چهره امیر علی کرد:
خو بخند کاکا!
و امیر علی سری برای شیطنت های خواهرش تکان داد
و لبخند محوی روی چهره اش نقش بست
کاش میشد بگویم عمیق تر بخند
از همان ها که گونه هایت از شدت عمقشان چال بگیرند !
لبم را به دندانم گرفت
خاک بر سرم با این افکارم
راستی عشق شاعرم کرده بود به گمانم!
با مکثی لبخند های هر سه شان را ثبت کردم
و به اصرار عطیه یکی را هم کنار حوض انداختند
با تمام حسرت هایی که به دلم می افتاد
این جمع را دوست داشتم
شدیدا دوست داشتم
دلم ترک اهواز و آنها را نمی خواست!
دوربینم را به دست زهرا دادم
و خواستم تا چند عکس بگیرد
و او هم با دلتنگی عیانی گفت :
آخ کاش علی بود !
چشم غره ای حواله اش کردم :
حالا من و عطیه علی نداریم چیزیمون کمه؟!
عطیه حرفم را تایید کرد
و زهرا پر تاکید صد در صدی گفت
و خوب من در دل حرف زهرا را تایید کردم
حتما یک چیزی کم بود وقتی او را نداشتم
مثلا اگر مال من بود ...
حالا با دلبری چند عکس از ژست هایش می گرفتم
و او هم عکس ها را در پیجش می گذاشت
و هشتگ میزد فتو بای همسر
(...photo by)
البته مطمنا این کار از نواب بعید بود !
سلفی های دو نفره هم که بماند !
با صدای زهرا از رویا دست کشیدم :
حواست کجاست؟
و سعی کردم لبخند بزنم
و به لنز دوربینم نگاه کنم
این دوربین فقط باید لبخند ثبت می کرد همین !
بعد ساعتی که پر از خنده و ذوق بود
به راه افتادیم تا کمی هم کنار کارون قدم بزنیم
و بعد سراغ شام دست پخت مادر نواب برویم !
مسیر را هم یکی یکی عکس ها را نگاه کردیم
و کلی خندیدیم و برای هر کدامشان ذوق کردیم
#نویسنده_سنا_لطفی
[⛔️] ڪپے تنهاباذڪرمنبعموردرضایتاست.
.
.
❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [ #قسمتصدوبیستوسه] امیر علی میانشان قرار گرفت
❢💞❢
❢ #عشقینه 💌❢
.
.
[📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》
[ #قسمتصدوبیستوچهار]
کنار کارون چشم نواز قدم می زدیم !
نگاهم درگیر پل بود
که زهرا گفت :
امیر علی ، یکم ادای لیدر های تور رو در بیار!
امیر علی با لبخند محوی گفت :
خانم تاجفر، درباره پل و این کارون اگه میخوایین
یه چند جمله ای بگم ؟!
ادامه جمله اش را بعد خانم تاجفری که صدا کرد نشنیدم انگار !
بعد این چند روز توقع ریحانه خانوم داشتم نه خانم تاجفر
صدایی از درونم گفت :
این امیر علی نوابه ، نشناختی مگه ؟!
عاشق همین اخلاق های خاصش شدی دیگه !
دوباره به پل نگاه کردم:
اگه مقدوره براتون، خوشحال میشم بشنوم
عطیه عینک آفتابی اش را در آورد :
فقط به صورت جدی نه هااا
بزار اصلا خودُم بگم
خورشید دلبرانه در حال غروب بود
و من خیره به پل و غروب پشت سرش
حواسم را دادم به صدای عطیه
_ خب این پل خیلی قدیمیه ریحانه جانُم
انقلاب رو دیده ، روز های اول جنگ رو دیده
اگه دقت کنی حتی یه رد گلوله هایی هم می بینی رو بدنش
بی اختیار میان حرفش پریدم :
تو این منطقه درگیری هم اتفاق افتاده اون زمان ؟!
امیر علی جدی گفت :
صد در صد
کمی نگاه کارون کردم
و دوباره دل به غروب دادم :
اینجا قایق رانی هم هست ؟!
زهرا با ذوق گفت :
ها !
خیلی هم قشنگ میشه
یه روز عصر میاییم حتما
چند عکس با دوربینم از منظره غروب گرفتم
خارق العاده بود !
نمیدانم چرا یک هو
همانطور که نگاهم میان نواب و غروب در نوسان بود
نجوا کردم :
خدایا به عظمتت قسم ،
به همین غروب و کارونی که مردترین مرد ها رو دیده قسم
یا امیر علی رو قسمتم کن یا مهرش رو از دلم بیرون ببر !
در ماشین سرم را به شیشه تکیه دادم
بعد جملات خودم ، بغضم گرفت
انگار دلم به حال خودش سوخت !
که شاید در تقدیرش دل کندن بود!
#نویسنده_سنا_لطفی
[⛔️] ڪپے تنهاباذڪرمنبعموردرضایتاست.
.
.
❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦
◦「 #قرار_عاشقی 🕗」
.
شیعه ام،
افتخار من این است😌
#التماسدعا✨
.
◦「🕊」
حتما قرارِشـــاهوگدا، هستیادتان👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦
«🍼»
« #نےنے_شو 👼🏻»
بلادت امام علی دان مبالک😍
لباش اوشل پوسیدم بلای باباعلی دونم👑
🏷● #نےنے_لغت↓
ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ
حضرت علےعلیهالسلام
در سخنی به فرزندش امام حسنعلیهالسلام میفرماید:
«پیش از آن که قلب تو دچار قساوت
و اندیشهات سرگرم(امور بیهوده) شود،
به تربیت تو پرداختم»
#تربیت_فرزند #سالها_پیش_از_تولد_آغاز_میشود..
+ولادتبابامونمبـارکاست🎉🌸
«🍭» گـــــردانِزرهپوشڪے👇🏻
«🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal