eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.4هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
•𓆩🌙𓆪• . . •• •• ••᚜‌‌‌‌‌تو🌱 ماهِ شب های منی🌙 ای عشق🥰 دورِ تو💫 می‌گردد جهانِ من🌹‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌᚛•• فصیحی هروی ✍🏼 . . •✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🧡 •📲 بازنشر: •🖇 «1262» . . 𓆩خوش‌ترازنقش‌تودرعالم‌تصویرنبود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• 🍃🌺اجازه ندیم افکار منفی باعث بشه، هر روز ☀️ طلوع زیبای خورشید رو نادیده بگیریم و از زندگی لذت نبریم :) . . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 http://Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌤𓆪•
•𓆩⛵️𓆪• . . •• •• رفتم به او بگویم🚶🏻 "من عاشقـ😍ـت شدم" را😅 لرزیدم از نگاهش🥶 گفتم عجب هوایۍ⛈🙄 🌊 . . 𓆩عاشقےباش‌ڪه‌گویندبه‌دریازدورفت𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⛵️𓆪•
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𓆩🪴𓆪• . . •• •• جغرافـ🌏ــیاےکوچک‌من بازوان‌ ست اےکاش تنگ‌تر شود این سرزمین به من😍🫀 . . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•
31.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•𓆩🎀𓆪• . . •• •• دستـورِ پخـ👩🏻‍🍳ــتِ یھ هویـ🥕ــچ پــ🍛ـلو مجلسۍ و خوشمزھ😋🤤 . . 𓆩حالِ‌خونھ‌با‌توخوبھ‌بآنوےِ‌خونھ𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal . . •𓆩🎀𓆪•
•𓆩🪞𓆪• . . •• •• ⏱ قانون مکث ۳ ثانیه: وقتی همسرتون از شما سؤالی ميپرسه، سريعا جواب نديد، سه ثانيه مكث کرده🤐 و بعد جواب بدید. اين مكث های سه ثانيه ای باعث افزایش قدرت و صبرتون میشه☺️ در اين كار ممارست بخرج بدید تا اينكه ملكه ذهنتون بشه😇 مهم ترين فايده «مكث سه ثانيه» جلوگیری از بروز خشم و عصبانيته و بهتون ترمزی ميده كه خودتون رو كنترل كنيد😁 . . 𓆩چشم‌مست‌یارمن‌میخانہ‌میریزدبهم𓆪 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •𓆩🪞𓆪•
•𓆩🧕𓆪• . . •• •• 💬 ‌‏امروز صبح رفتم فروشگاه؛ یه بچه کوچیک بود اومد کنارم و مامانشو نشونم داد و گفت: اون خانمه رو میبینی⁉️ مامانمه😌 لُپاش به خودم رفته😁😂😂 . . •📨• • 820 • "شما و مامانتون" رو بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩با‌مامان،حال‌دلم‌خوبه𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🧕𓆪
•𓆩☀️𓆪• . . •• •• امام رضا(ع) فرمودند: ترس از خدا از صفاتی است که اگر در کسی نباشد، در دنیا و آخرت، به او امیدی نیست 🍃🌸 . . 𓆩ماراهمین‌امام‌رضاداشتن‌بس‌است𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩☀️𓆪•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
•𓆩⚜𓆪• . . •• #عشقینه •• #یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو #قسمت_دویست‌وهشتم آقاجان آه کشید و گفت: کاش می شد
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• آقا جان آه کشید و از جا برخاست. من هم به احترامش از جا برخاستم و تا دم در اتاق همراهی اش کردم. آقا جان بی هیچ حرفی از اتاق رفت ولی صبح هنگام صبحانه موافقتش را با رفتنم اعلام کرد. با این حرف انگار دنیا را به من هدیه داد. این بار از خوشحالی اشکم بند نمی آمد. چند بار با ذوق دست آقاجان را بوسیدم و آقا جان با غم نگاهم می کرد. حرم که رفتم نماز شکر خواندم و چندین بار سجده شکر به جا آوردم. وسایلم را با ذوق جمع کرده بودم و چند روزی منتظر بودم تا به دنبالم بیایند و مرا پیش احمد ببرند دیگر نه اشک می ریختم و نه ناراحت بودم. همه وجودم شوق و ذوق بود. دلم برای آرامشی که در کنار احمد داشتم تنگ شده بود و برای احساس دوباره اش دلم پر می کشید. در این چند روز که من خوشحال بودم و لبخند از لبم کنار نمی رفت آقاجان غمگین بود و طور خاصی نگاهم می کرد. از نگاهش دلم می لرزید و بابت خوشحالی و ذوق و شوقی که داشتم عذاب وجدان می گرفتم. هر روز آقاجان قبل از این که سر کارش برود طوری مرا بغل می گرفت و می بوسید که انگار وداع آخرمان است. تنها آقاجان بود که این قدر ناراحت بود و بقیه اعضای خانواده با این که ابراز دلتنگی می کردند ولی به خاطر این که من به مراد دلم رسیده ام خوشحال بودند. مادر برایم خوراکی های مختلف را در پاکت می پیچید و کنار می گذاشت، توصیه های مختلف می کرد، گاهی وسط صحبت هایش از دلتنگی ام اشک می ریخت اما به خاطر دل من وسط همان گریه ها می خندید و خدا را شکر می کرد. بالاخره بعد از چند روز انتظار محمد امین به خانه مان آمد تا در مورد رفتن من هماهنگی کند. همه در مهمانخانه و زیر باد خنک پنکه سقفی نشسته بودیم. محمد حسن پیش دستی های هندوانه را که مادر برش می زد را جلوی اعضای خانواده می گذاشت و ما همه منتظر بودیم محمد امین لب به سخن باز کند. محمد امین حالت نشستنش را عوض کرد و گفت: فردا صبح که حرم شلوغه بهترین موقعیت برای رفتن رقیه است. خانباجی با تعجب پرسید: فردا چرا حرم شلوغه؟ محمد علی با کنایه گفت: اعلی حضرت همایونی تشریف میارن زیارت. مردم ساده هم قراره بیان استقبال و خوشامد گویی کاش این مردم بفهمن این مردک قاتل و جانی مثل همون خلفای بنی امیه و بنی عباسه جای استقبال تو همون حرم بریزن سرش نذارن جون سالم به در ببره آقاجان گفت: هنوز مونده مردم بفهمن این شاه چه بالاهایی سرمون آورده و میاره مردم فکر می کنن اوضاع همینه و باید فقط بسوزن و بسازن اذیت هستن ناراضی هستن ولی یک درصد هم احتمال نمیدن بشه اوضاع رو عوض کرد. مادر زیر لب گفت: خدا لعنتش کنه هم خودشو هم اون بابای گور به گور شدش رو که حجاب از سر زن ها کشید. مادر خدا بیامرزم همیشه می گفت زیارت عاشورا که می خونید لعن قاتلای امام حسین رو می کنید این مردک رو هم تو ذهن تون بیارید که مثل یزیدیا که ریختن چادر و معجر از سر زن و بچه اهل بیت کشیدن اینم چادر و روسری از سر ناموس شیعه کشید. محمد علی گفت: خدا لعنتش کنه من اگه اون زمان می بودم خودم می کشتمش مردک انگار با دین پدر کشتگی داشت اون از کشف حجابی که راه انداخت اون از این که روضه و عزاداری امام حسین رو ممنوع کرد اون از هتک حرمتش تو حرم حضرت معصومه که زن و دختراش بی حجاب رفتن حرم و وقتی یکی از علما اعتراض کرد مردک اون عالم و مجتهد بیچاره رو زیر لگد و چکمه هاش له کرد. ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• محمد علی کلافه نفسش را بیرون داد و گفت: کاش من بودم اون زمان گردن این مردک قلدر رو میشکستم خانباجی گفت: رضا شاه به رضا قلدر معروف بود. تو بی رحمی و خشونت رو دست نداشت مادر تو اگر بودی هم مثل بقیه مردم زورت بهش نمی رسید. یک آیه الله مدرس زورش به این رضاشاه می چربید که اونم کشتنش محمد علی با حرص گفت: مردک فقط زورش به ملت بیچاره ایران می رسید وگرنه در مقابل خارجی ها و اجنبی مثل موش بود. هر چی اونا می گفتن می گفت چشم این همه قوه نظامی داشت ارتش داشت سه روزم ارتشش جلوی ارتش اجنبی دووم نیاورد و ایران افتاد دست شوروی و انگلیس این همه به حساب خودش پول خرج ارتش ایران و تجهیزش می کرد بعد آژان ها تو اسلحه هاشون گلوله نداشتن مجبور بودن خالی ببندن ایرانم که انگار ارث پدرش بود به هر کی می خواست حاتم بخشی می کرد مردک با کمک اجنبی روی کار اومد فقط هم به فکر منافع اجنبی بود جای منافع مردم اجنبی هم خوب حقش رو گذاشت کف دستش هم از پادشاهی بر کنارش کردن هم از کشور انداختنش بیرون آقاجان گفت: بابا جان اینا رضا شاه و محمد رضا شاه پدر و پسر عین همن هر دو با کمک اجنبی اومدن روی کار فقط هم در خدمت اجنبی ان اگه رضاخان آرارات رو داد ترکیه محمد رضا هم بحرین رو شوهر داد از هیرمند و اروند هم نگم مردم کشور ما امکانات ندارن تو حاشیه شهر تو حلبی آبادن بیشتر جاهای کشور آب لوله کشی و تمیز نیست، بیماری بیداد می کنه جای این که به کشور برسه بودجه کشور رو صرف آبادانی کشور کنه صرف بهداشت کنه میره به این کشور اروپایی وام میده میره به اون کشور اروپایی که چه می دونم خیابوناش چه کار شدن پول میده تعمیرات کنن الان کشور خود ما نه فاضلاب داره نه راه و جاده درست تمام کوچه ها و خیابونا بوی گند فاضلاب میده بعد آقا به فکر فاضلاب فلان کشور خارجیه همین روستاهای مرزی خودمون هر چند وقت یک بار اشرار حمله می کنن مردم بدبخت رو می کشن اموال شون رو می دزدن به زن و بچه مردم دست درازی می کنن بعد شاه جای تقویت مرزا و دفاع از مردم خودمون جنگنده هاش رو میفرسته ویتنام که به امریکایی ها کمک کنن مردم بدبخت اون جا رو بمبارون کنن و بکشن. مثل باباش تو کوچه خیابون چادر از سر زن و بچه نمی کشه ولی اجازه نمیده یک دختر یک زن با حجاب پا تو مدرسه و دبیرستان و دانشگاه و اداره بذاره مردم ما مسلمونن این بی دین میخواد تیشه بزنه به ریشه اسلام اونم از سینما و تلوزیونش که آدم دلش میخواد بمیره ولی ناموس ایرانی رو با این سر و شکل نبینه. محمد علی گفت: حاج آقا موسویان می گفت تو دنیا فیلم فارسی ایران معروفه ازش پرسیدم چرا گفت بس که صحنه های ناجور داره که بقیه کشورا حتی نامسلمون و کافراش هم هنوز این طور فیلم نساختن. مادر آه کشید و گفت: خدا خودش شر این خاندان رو از سر این مردم و این کشور کم کنه کاش امام زمان بیاد اینا نابود بشن آقاجان گفت: ان شاء الله ولی فقط نباید دست رو دست بذاریم بگیم خدا درست کنه یا امام زمان بیاد درست کنه باید ما هم تلاش کنیم شرایط رو مهیا کنیم با ظلم بجنگیم محمد امین گفت: ما که آقاجان داریم تلاش مون رو می کنیم حاضریم جون مون و همه چی مونم فدا کنیم شر ظالم و دشمن دین رو کم کنیم ان شاء الله خدا خودش کمک مون کنه در هر صورت فردا این شاه گور به گوری با زنش و خدم و حشمش دارن میان حرم این بهترین موقعیت برای اینه که رقیه رو بفرستیم بره پیش احمد. ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•
•𓆩🌙𓆪• . . •• •• ••᚜‌‌‌‌‌هیچ‌وقت❌ ارتباط برقرار نکردم با هنرهای مفهومی❕ با من سُنَتی😌 به زبانِ ساده‌ی نوازش🦋 با دستانت👋 حرف بزن🌹‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌᚛•• عباس معروفی ✍🏼 . . •✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🧡 •📲 بازنشر: •🖇 «1263» . . 𓆩خوش‌ترازنقش‌تودرعالم‌تصویرنبود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• 🌼:🍃 /سلام‌مولاےمهربانم../ صبح یعنے.. تپشِ قلبِ زمان ، درهوسِ دیدنِ تــو کہ بیایی و زمین، گلشنِ اسرار شود ••|سلام آرزویِ زمین و زمآن|•• 🌼:🍃 . . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 http://Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌤𓆪•