خلاصهٔ مطلب تهش رسید به اینجا
که گفت تازه فهمیدم تعریف اون از
حجاب و وقار و عفت فقط در کلمات
با من اشتراک داشته و اون معنایی
که توی ذهن اون این کلمات رو
باهاش پرورش داده
با چیزی که توی ذهن من بوده از
زمین تا ثریا فاصله داشته
برعکسشم شما تصور کن
دختر خانومی که تعریفش از
اخلاق و محبت و ... یه چیز دیگس
با اون چیزی که در ذهن آقا پسره
برداشت و تفسیر هر کدوم از اونها
متفاوت از برداشت و تفسیر دیگریه!
مثلا زن بگو بخند با پسر عمو و پسر
خاله رو منافاتی با عفت نمیدونه اما
مرد این کارو بیعفتی میدونه
یا اینکه مرد جوراب پوشیدن در مقابل
نامحرم رو لازمهی حجاب میدونه اما
برای زن اهمیتی نداره
یا برعکس مرد گفتگوی دوستانه با
زنها رو از آداب معاشرت و لازمهی
اجتماعی بودن میدونه اما زن از
این کار مرد متنفر باشه
در بحث کفویت اقتصادی شما
نگاه کن
از دختر خانوم میپرسی از نگاه شما
وضعیت اقتصادی همسر آیندهت باید
چطور باشه میگه: معمولی!
برای اینکه بدونه معمولی یه حرف کلیه
و هر کس ازش یه تفسیری داره بهش میگم
بهش میگم اگه شما با این پسر ازدواج کردید،برای زندگی چه خونهای ازش میخوایید؟
میگه خونهی معمولی
میگم خب خونهی معمولی یعنی چه؟
میگه فکر نمیکنید پیش از ازدواج حرف
زدن راجب خونهای که میخواییم توش
زندگی کنیم زوده؟
میگم همین که شما خواستید زندگی
مشترکتون رو شروع کنید اولین بحثی
که پیش میاد محل سکونته!
برای این که سوالم واضحتر شه میگم
اگه همسر شما زیرزمینی در پایین
شهر اجاره کنه حاضرید در اون زندگی کنید؟
انگار که بهش برخورده باشه میگه:
نه اصلا!