eitaa logo
🇵🇸عـاشـقـان شـهادت🇵🇸
417 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
270 فایل
کپی=آزاد با ذکر صلوات📿🌹 نظرات پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بذارید🤗 https://daigo.ir/secret/8279187997 شادی روح شهدا صلوات🌸💖 سبک شهدا رو در پیش بگیریم تا انشاءالله شهادت نصیبمون بشه😍❤
مشاهده در ایتا
دانلود
↙️بپیوندید↙️ •┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄• @Asheghaneh_Shahadat •┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄•
١١٨١سال‌است‌کھ‌ کانديدِانتخابات‌شدھ🚶🏽‍♂ ولی‌هیچکس‌ايشان‌راانتخاب‌نمی‌کند! ستادتبليغاتی‌ندارد ومیتوان‌گفت‌کھ، 🥀 رفقاامام‌زمان‌اومدنی‌نیست..! آوردنیھ بایدبیاریمِش ↙️بپیوندید↙️ •┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄• @Asheghaneh_Shahadat •┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄•
14.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
↙️بپیوندید↙️ •┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄• @Asheghaneh_Shahadat •┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄•
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو تبریز «دوره عمومی پاسداری» باهم در مورد تست های پزشکی سپاه صحبت می کردیم🌸 من از تستای پزشکی که ازم گرفته شده بود و سخت گیری های اون دکتر به حسین گفتم اونم شروع کرد به گفتن: وقتی من رفتم برای چک پزشکی یه دکتر بود که خیلی سخت می گرفت ، یعنی تقریبا هر کی قبل از من رفت داخل رو رد کرده کرده بود😒 تا اینکه نوبت من شد🖐🏻 [می خندید و اینو می گفت]😍 منم رفتم داخل🌱 تا نشستم همون دکتره که میگفتن خیلی سخت گیره گفت: اوه اوه واستا ببینم، تو چقدر قیافت شبیه شهداست! بیا دفترچت رو بگیر و برو. دفترچم رو بدون چک پزشکی امضا کرد و اومدمدکتر تو فاصله یه باز و بسته کردن در و نشستن رو صندلی با دیدن چهره ای که لبخند همیشه نشسته بود یه گوشه اش، همه چیز رو تا آخر حکایت فهمیده بود... الان دارم تو ذهنم تصور می کنم حسین رو با همون خنده اش. راستش دوست دارم از اینجا به بعد رو با خط درشت بنویسم و تو هم با صدای بلند بخونی؛ من سرم درد می کنه برای دوباره دیدن اون خنده ها. آخ! وقتی که می خندید چقدر شبیه شهدا می شد😍 🌷 ↙️بپیوندید↙️ •┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄• @Asheghaneh_Shahadat •┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄•
امام خامنہ‌اے👇🏻👇🏻👇🏻 اهمیت فضای مجازی به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است ↙️بپیوندید↙️ •┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄• @Asheghaneh_Shahadat •┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄•
در منطقۀ تفحص، بدنهای شهدا پیدا نمی شد. یکی گفت: بیایید به قمربنی هاشم متوسل بشویم. نشستند و به دست های علمدار سیدالشهداء متوسل شدند. درست است که دست های قمربنی هاشم قطع شد، اما بابالحوائج است. خود سیدالشهدا هم وقتی کارش در کربلا گره میخورد به عباس رو میانداخت. نشستند و متوسل شدند؛ بعد از آن بلند شدند و خاک ها رو به هم زدند. یک جنازه زیر خاک دیدند، او را بیرون آوردند. الله اکبر! دیدند اسم این شهید عباس است. شهید عباس امیری گفتند: شاید پیدا شدن شهیدی به نام عباس اتفاقی است. گشتند و یک جنازۀ دیگر پیدا شد که دست راستش درعملیاتی دیگر قطع شده و مصنوعی بود. او را بیرون آوردند دیدند اسمش ابوالفضل است. فهمیدند اینجا خیمهگاه بنیهاشم است. گفتند: اسم این مکان را بگذاریم مقر ابوالفضل العباس ↙️بپیوندید↙️ •┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄• @Asheghaneh_Shahadat •┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄•