رَدکردنوپشٺسرگذاشتنِـ شکستهاۍمتوالی بدون از دست دادن انگیزھوتوان ڪارفوقالعادهایه😃
رفیق . . .❤️
اگهـمیخوایبهـپیروزیدستپیداڪنے
بایدشکستخوردنمبلدباشے😎☝️🏻
#انگیزشی
#حتماًبخوانید
🌹جوانهای عزیز من! امروز نوبت شماست كه وارد ميدان علم ، عمل ، تقوا ، سياست وكار شويد🌹
🌺رهبرانقلاب👈🏻جوانهای عزیز من! نوبت شماست🌺
جوانهای قبل از شما هر چه نفس داشتند ، در این راه زدند و ما را به اینجا رساندند ؛ امروز نوبت جوانهای ماست💪🏻
در میدان علم ، در میدان عمل ، در میدان تقوا ، در میدان سیاست ، در میدان کار برای مردم و خدمت ، و در میدان شایستگیهای گوناگون وارد شوید ؛ خودتان را به صلاح و تقوا بیارایید و پیش بروید👊🏻
#نمایه😍
#سخنانرهبر🌈
#حتماًبخوانید👌🏻
•┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄•
@Asheghaneh_Shahadat
•┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄•
🌹مردی از خانه ای که در آن سکونت داشت زیاد راضی نبود، بنابراین نزد دوستش در یک بنگاه املاک رفت و از او خواست کمکش کند تا خانه اش را بفروشد، بعد از دوستش خواست تا برای بازدید خانه مراجعه کند. دوستش به خانه مرد آمد و بر مبنای مشاهداتش، یک آگهی نوشت و آنرا برای صاحبخانه خواند🌹
🌺خانه ای زیبا که در باغی بزرگ و آرام قرار گرفته، بام سه گوش، تراس بزرگ مشرف به کوهستان، اتاق های دلباز و پذیرایی و ناهار خوری وسیع، کاملا دلخواه برای خانواده های بچه دار🌺
🌷صاحب خانه گفت دوباره بخوان! مرد اطاعت کرد و متن آگهی را دوباره خواند و صاحب خانه گفت : این خانه فروشی نیست!!! در تمام مدت عمرم میخواستم جایی داشته باشم مثل این خانه ای که تو تعریفش را کردی ، ولی تا وقتی که تو نوشته هایت را نخوانده بودی نمی دانستم که چنین جایی دارم🌷
🦋خیلی وقت ها نعمت هایی را که در اختیار داریم را نمی بینیم چون به بودن با آنها عادت کرده ایم ، مثل سلامتی، مثل نفس کشیدن، مثل دوست داشتن، مثل پدر، مادر، خواهر و برادر، فرزند، دوستان خوب و خیلی چیزهای دیگه که بهشون عادت کردیم🦋
#داستانهایآموزنده👌🏻
#حتماًبخوانید👍🏻
💎قدر داشته های خود را بدانیم💎
جوانی می گفت👇🏻 روزی با پدرم بحث کردم و صداها بالا رفت🤭 از هم جداشدیم😔 شب به تخت خوابم رفتم🛏 خیلی بسیار اندوه قلب و فکرم را فرا گرفته بود😪 مثل همیشه سرم را روی بالش گذاشتم😴چون هر وقت غم ها زیاد می شوند با خواب از آنها می گریزم😃 روز بعد از دانشگاه بیرون آمدم و موبایلم📱را جلو در دانشگاه در آوردم و پیامی برای پدرم نوشتم💌تا به این وسیله از او دلجویی کنم💯 در آن نوشتم👇🏻 شنیدم که کف پای انسان از پشت آن نرمتر و لطیف تر است🦶🏻 آیا پای شما به من اجازه می دهد که با لبم از درستی این ادعا مطمئن شوم؟🥰 به خانه رسیدم و در را باز کردم. دیدم پدرم در سالن منتظر من هست و چشمانش اشکبار هست😭 پدرم گفت: اجازه نمی دهم که پایم را ببوسی🥺 ولی این ادعا درست است و من شخصا بارها آن را انجام داده ام🙂 وقتی کوچک بودی کف و پشت پای تو را می بوسیدم🤗 اشک از چشمانم سرازیر شد😓مواظب قلب همدیگه باشیم👌🏻 از یه جایی بــه بعد... دیگه بزرگ نمیشیم و پیر میشیم👴🏻 از یه جایی بــه بعد... دیگه خسته نمیشیم ومی بُرّیم😢 از یه جایی بــه بعد... دیگه تکراری نیستیم و زیادی هستیم😣 پس قدر خودمون ، خانواده مون ، دوستانمون ، زندگیمون و کلا حضور خوشرنگمون رو تو صفحهی دفتر وجود بدونیم📖 محبت تجارت پایاپای نیست⚠️ چرتکه نیندازیم که من چه کردم و تو در مقابل چه کردی🚫 بی شمار محبت کنیم✔ حتی اگر به هر دلیلی کفه ترازوی دیگران سبک تر بود✅ #حتماًبخوانید✅ #داستانهایآموزنده💯 #بهخودمونبیایمیکم...❗️
~\♥️🥰\~
میگُفتـــــ :
•همیشـہ تویِ عبـادتـــــ
•متوجـہ باش . . . !
#خـــــدا↓
•عاشـق مےخواد
•نـہ مشترےِ بهـشتـــــ
•|خدآعاشــــقمیخواد|•
#معشوقخـــداباش♥️
#حتماًبخوانید👌🏻
#تلنگرانہ✨
🚫 تبادل ادمینی🚫
💢حتما بخونید
و پخش کنید💢
اینروزا خیلی تبادل ادمینی رواج پیدا کرده و این خیلی بده
تبادل ادمینی چی هست ؟
ادمین های دو کانال همدیگر رو تو کانال های خودشون ادمین می کنند و به پیوی اعضای اون کانال میرن و میگن عضو شین و حتی اون فرد نمی فهمه چطور پیویش دست اونا افتاده
اولش من نمی دونستم این چی هست و با خودم می گفتم کسی این کارو نمیکنه تا اینکه امروز یه نفر به پیویم اومد و گفت بیا و عضو فلان کانال شو و حتی در خواست تبادل ادمینی هم کرد
اگه از نظر شرعی به این موضوع نگاه کنیم میبینیم که وقتی کسی عضو کانال ما میشه یعنی بهمون اعتماد کرده و پیویش رو در اختیار ما گذاشته و ما نباید اون رو در اختیار کسی قرار بدیم
یکی از دوستان من گفت که چند باری از این اتفاقات براش افتاده و خیلی ناراحت بود
آزارت
یکی از ادمین های کانالی که دوستم بود اینکار رو می کرد هر چقدر تلاش کردم که از این کار دست برداره و بفهمه که انجام اینکار باعث ازار و اذیت افراد میشه گوشش بدهکار نبود
حالا تنها کاری که می تونیم بکنیم اینکه این پیامو تا جایی که می تونیم در گروه ها و کانال ها نشر بدیم تا ریشه ی این نوع تبادل ها بر چیده شود
#مطالبآموزندهومفید👌🏻
#حتماًبخوانید👍🏻
♨️نشرش کنید لطفا♨️
زن فرعون تصميم گرفت که عوض شود😃
وپسر نوح تصميمي براي عوض شدن نداشت😕
✅ اولي همسر يک طغيانگر بود😖و دومي پسر يک پيامبر😥
✅ براي عوض شدن هيچ بهانه اي قابل قبول نيست❌
✅ اين خودت هستي که تصميم مي گيري تا عوض شوي💯
✅ بعضي از چيزها دير که شد
بی فايده هستند😫
#مطالبآموزندهومفید👏🏻
#حتماًبخوانید👌🏻
#تلنگرانہ👍🏻
•┄❁♥️❁┄••┄❁♥️❁┄•
@Asheghaneh_Shahadat
•┄❁♥️❁┄••┄❁♥️❁┄•
خیلیجاهامیبینیمکهنوشته کپی باذکر ۱۰۰ صلواتمجازاست⛔️😳
کپی بیوحرام😐
حقالناس😳🤯
بابادستبردارینتو رو قرآن‼️
مگه شماها مرجعتقلیدین که حکممیدین
چیحرومه چیحلال❓
مذهبیهامونمدارنبهفنامیرن😐
میدونیدما دوازدهملیون سایتپورنداریم🔪😕
کهکپیازشونکاملاازاده😐💣
بعداونوقت جوونما مثلا اومده برای امام زمانش کار کنه
اسمشم گذاشته سرباز گمنامامامزمان🙄
بعدنوشته کپیحرام (حالاخودشم پستو از یه کانال دیگه کپیکرده)😐
در مقابل اون دوازده سایت مستهجن یه کانال خوب وآموزنده همکه داریم کپیازشحرومه😔
دیدمکمیگما🔍
دوستعزیزپخشکردنیهمطلبخوب
خودشصدقهجاریست...🙃
#مطالبآموزندهومفید👌🏻
#حتماًبخوانید👍🏻
#منتشردهید👏🏻
•┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄•
@Asheghaneh_Shahadat
•┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄•
•|👌🏻🌹👌🏻|•
پیرمردی با پسر و عروس و نوه اش زندگی میکرد. او دستانش می لرزید و چشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را بر زمین انداخت و شکست. پسر و عروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد. آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قرار دادند و پدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد. بعد از این که یک بشقاب از دست پدربزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را در کاسه چوبی بخورد، هروقت هم خانواده او را سرزنش میکردند. پدر بزرگ فقط اشک میریخت و هیچ نمیگفت. یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی میکرد. پدر روبه او کرد و گفت: پسرم داری چی درست میکنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت: دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست میکنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید !!!🌹یادمان بماند که: زمین گرد است...🌹 #داستانهایآموزنده💯 #حتماًبخوانید👌🏻 #تلنگرانہ❗️ •┄❁♥️❁┄••┄❁♥️❁┄• @Asheghaneh_Shahadat •┄❁♥️❁┄••┄❁♥️❁┄•