فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه زیارت رو گوش بکن
به امام زمانت سلام بده!
اللهم عجل لولیک الفرج
♥️ کانال #عاشقان_ظهور ♥️
@Asheghanezohoor
✨✨مشخصات #رئیس_جمهور اصلح
✅قدرت ایجاد وفاق ملی بین نخبگان را داشته باشد، چهره ای فراجناحی باشد؛
✅اشراف به مشکلات تک تک وزارتخانه ها داشته باشد؛
✅مرد تصمیم های بزرگ و راهبردی و تغییر مسیر برای خدمت به مردم باشد...
#سخن_نگاشت
#استاد_پناهیان
#انتخابات
🍃🌸✨🍃🌸✨🍃🌸✨🍃🌸✨
🍃🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇
🍃🔸 #عاشقان_ظهور 🍃🔸
🍀🌾🔸 @Asheghanezohoor ☘✨
#قرآن
‼️امیدبخشترین آیه قرآن
💫🌸حضرت امیر المومنین علی(علیه السلام) فرمود:
از حبيبم 🌺رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) شنيدم كه اميدبخشترين آيه در قرآن اين آيه است: «حسنات و نیکوکاریها، سیّئات و بدکاریها را نابود میسازد.» (هود،۱۱۴)
💝قرآن میگوید اگر مرتکب اشتباهی شدی، ناامید نشو، سریع یک کار خوبی انجام بده، مثلا به مادرت خدمت کن یا به نیازمندی کمک کن، تا گناهت پاک شود.
برای همین در روایات آمده به کسی که مرتکب گناه میشود،هفت ساعت مهلت داده میشود، اگر استغفار نکرد یا حسنهای انجام نداد، گناهش ثبت میشود.
📚کافی، ج۲، ص ۴۲۹
✾࿐༅🍃❤️🍃༅࿐
✅ #عاشقان_ظهور
@Asheghanezohoor
🔴تغییر ساعت سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب؛ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ ازساعت ۲۰ به ساعت ۱۹
🔹در آستانه برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و ششمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، رهبر انقلاب چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ به صورت تلویزیونی با مردم سخن خواهند گفت
✍️بیداری ملت
♥️ کانال #عاشقان_ظهور ♥️
@Asheghanezohoor
#نهج_البلاغه✨
امام عݪے(؏):
چون نشانههاے نعمٺ پروردگاࢪ آشكار شد، با ناسپاسۍ، نعمتها ࢪا از خود دور نسازيـد.♥️✨
@Asheghanezohoor
°•🚛•°}
•
-"چه کردے کـه خریدارټـ شدند.. ؟؟
بگـ..ـو بࢪادر 🌱
مݩ نـیز ،،،
جآنِـ ناقابݪێ دارمـ ...💔
شهیداحمدمحمـدمشݪبـــ🕊
@Asheghanezohoor
چه زود فراموش کردند کسانی که
دیروز در تشییع پیکر پاک سردار دلها
فریاد «من یک سلیمانی هستم» سر می دادند،
امروز می گویند:
*«رای نمی دهم»!!!!!!*
#شهید_سلیمانی در هیچ عرصه ای تماشاچی نبود....
🌺به نیابت از سردار سلیمانی رای میدهم🌺✌️
@Asheghanezohoor
#طنز_جبهه😄😂
خاطره ای زیبا و خنده دار از جبهه و جنگ😃
نخونیش از دستت رفته!! 😄😉
👤بین ما یکی بود که چهرهی سیاهی داشت؛ اسمش عزیز بود.
توی یه عملیات ترکش به پایش خورد و فرستادنش عقب..
بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش..
🏩با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی که توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا کمپوت رفتیم سراغش.
پرستار گفت: توی اتاق 110 بستری شده؛
اما توی اتاق 110 سه تا مجروح بودند که دوتاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود.
دوستم گفت: اینجا که نیست، بریم شاید اتاق بغلی باشه!
یهو مجروح باندپیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سروصدا کردن! 😅
گفتم: بچه ها این چرا اینجوری میکنه؟ نکنه موجیه؟!!! 🤭
یکی از بچه ها با دلسوزی گفت: بنده خدا حتما زیر تانک مونده که اینقدر درب و داغون شده! 😶
پرستار از راه رسید و گفت: عزیز رو دیدین؟!!!
همگی گفتیم: نه! کجاست؟
پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت: مگه دنبال ایشون نمی گردین؟
همه با تعجب گفتیم: چی؟!!! عزیز اینه؟! 😳
رفتیم کنار تختش..
عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود !
👤با صدای گرفته و غصه دار گفت: خاک توی سرتان! حالا دیگه منو نمی شناسین؟ ☹️🙄
یهو همه زدیم زیر خنده 😅😁
گفتم: تو چرا اینجوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک و دمبک نمی خواد!
👤عزیز سر تکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم اومد که ترکش خوردن پیش اون ناز کشیدنه !!
بچه ها خندیدند. 😄
اونقدر اصرار کردیم که عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف کرد:
👤 وقتی ترکش به پام خورد، منو بردند عقب و توی یه سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند تا آمبولانس خبر کنند.
توی همین گیر و دار یه سرباز موجی رو آوردند و انداختند توی سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و بر نگاهم کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم رو کیسه کردم. یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد: عراقی پَست فطرت میکشمت. 😱
چشمتان روز بد نبینه. حمله کرد بهم و تا جان داشت کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمیکنم. حالا من هر چه نعره میزدم و کمک میخواستم ، کسی نمیاومد.
اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر و از حال رفت. من هم فقط گریه می کردم... 😕😭
بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم😁
دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند.😂
👤عزیز ناله کنان گفت: کوفت و زهر مار هرهر کنان!!! خنده داره؟ تازه بعدش رو بگم:
یک ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش. تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم که دوباره قاطی نکنه ... 😂😂
رسیدیم بیمارستان اهواز. گوش تا گوش بیمارستان آدم وایستاده بود و شعار می دادند و صلوات میفرستادند.
دوباره حال سرباز خراب شد. یهو نعره زد: آی مردم! این یه مزدور عراقیه، دوستای منو کشته. و باز افتاد به جونم. این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند کمکش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند. یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام ! رحم کنین. یهو یه پیرمرد با لهجه ی عربی گفت: ای بی پدر! ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین.😅😅😅
دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا. حالا هم که حال و روزم رو می بینید!
صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا.😂 😂😂
پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت: چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر کردن؟ وقت ملاقات تمومه، برید بیرون
خواستیم از عزیز خدافظی کنیم که یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد: عراقی مزدور! میکشمت!!! 😱
👤عزیز ضجه زد: یا امام حسین! بچه ها خودشه، جان مادرتون منو نجات بدین ...😂😂😂
@Asheghanezohoor
🔔 #تلنگرانه...
هَر وَقت بَعد از اون گُناه...!
خدا انقدر زِنده نِگَه داشتـ
که وضو بِگیرے
وایستے جلوشو نَماز بِخونے...
یَعنے پَذیرفتَتِتـ
خُدا از تو نا اُمید نیستـ... 🌱
@Asheghanezohoor