#تلنگرانه 👇👇
چیزی که نمیتوانی
در قیامت از آن دفاع کنی
نه ببین، نه بنویس، نه بشنو، نه بگو ...
+ آیةالله جوادی آملی
@Asheghanezohoor
🌹عاشقـــ♡ــان ظهور 🌹
─┅═ೋ❅🐾❤️❅ೋ═┅─ قسمت پنحاه و نهم👇👇 ♥️ #حجابفاطمی ♥️ 👑 تقدیـمـ بـهـ چــادرمـ 👑 با من بمــ💕 ــان ای
قسمت شصتم👇
🦋 #حجابفاطمی 🦋
👑 #چادر کہ بہ سر کردے❗️
♨️ باید خیلی چیز ها را ز سر برون کنی...
🎈 یادت نرود تو بہترین و #ارزشمند ترین خلقت خدایے❗️
✨ #ریحانہ ے زیباے #خدا...
🌼 سخنت 🌼
🌸 رفتارت 🌸
🌺 ظاهرت 🌺
👒 بیانگر بانو بودنت هست❗️
♥️بانو بودن کم #مسئولیتی نیست...
😇 #مسئولیتپذیر ڪہ باشے...
ڪار حساس تر مےشود❗️
🌹 اینجا دیگر تنہا بحث چادر نیست...
🌸 #علاقہ و احساست 🌸
🌺 دخترانگے هایت 🌺
🌼 #زیبایے هایت 🌼
❤️ فقط و فقط میشود سهمِ #یڪ نفر...
💫 ڪسے ڪہ حتے بہ #باد هم #حسادت میکند اگر ببیند #زلف هاے پاکت را پریشان کرده❗️
❣ #تعهد داشته باش بہ این حسِ عاشقانہ...
🙂 متعہد بودن ڪار سختے نیست❗️
🌙مطمئن باش طعم شیرین #خوشبختے را میچشے...
#مدافع_چادرم 😌
#تلنگرانه 🌿
🌷الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌷
┄┅═✧❁✧═┅┄
@Asheghanezohoor
🍁🌾🌻🍂
🌾🌻🍂
🌻🍂
🍂
دلنوشته
🔴 #تلنگرانه
استاد دفتر را روی میز گذاشت...📖
+سعیدی.... حاضر🙋🏻♂
+محمدی...حاضر🙋🏻♂
+فرامرزی...حاضر🙋🏻♂
+مجاهد...حاضر🙋🏻♂
+حسینی...!!!
+حسینی...!!!🤨
_استاد امروز هم غایبه...
استاد نگاهی کرد...👀
_چهار روز هستش که حسینی نیومده...🤨
ازش خبر ندارین!؟🧐
بچه ها همگی سکوت کردند...🤐
استاد ناراحت شد...😔
سرخی گونه اش تا پیشانیش کشیده شد...😡
ناگهان فریاد زد...🤬
خجالت نمیکشید که چهار روز...
چهار روز...
از رفیقتون بی خبرین!؟😤
نگرانش نشدین!؟🤔😕
چهار روز بی خبر!!!؟
به شما هم میگن دوست!!!؟😏
رفیق...!؟😒
صد رحمت به دشمن...🤭
چشمهایمانبه زمین دوختهشد...
توان بالا آمدن نداشت...
شرم و خجالت میسوزاندمان...
اما واقعا... از حسینی چه خبر⁉️
محمد چهار روز نیامده!!!
نگران شدیم... واقعا نگران...😰
استاد سکوت کرده بود...
کتاب را ورق میزد...📖
زیر لب چه میگفت...خدا میداند!
کار او به من هم سرایت کرد...🔗
الکی کتاب را ورق میزدم...📖
آشوبی در دل...
نگرانی موج میزد...
واقعا محمد کجاست⁉️
چه شده⁉️
چهار روز...‼️
چقدر بی فکرم...🤦🏻♂🤦🏻♀
لحظه ها به سکوت گذشت...
با صدای استاد شکست...
حسین ... امروز نوبت کنفرانس تو هست!
منتظریم...
فیشهای خلاصه کنفرانسم را برداشتم...
بلند شدم...
پای تخته رفتم...👨🏻🏫
بااجازه استاد...🙋🏻♂
با علامت سر ، اجازه داد...
ذهنم ...🧠
قلبم...🧡
فکرم...🧠
روحم...👻
روانم...
پیش محمد هست...
چهار روز غیبت کرده!😞
کجاست!؟
چرا بی خبرم!؟
وای بر من...
چطوری کنفرانس بدم!؟
چی بگم!!!
با کدام زبان!؟
سرم را بالا آوردم...
نگاهم به انتهای کلاس افتاد...
به آن تابلوی خوشنویسی ...
دلم دوباره لرزید...
مثل همان لحظه ای که استاد فریاد زد...
فیش های خلاصه را در دستم مچاله کردم...
شروع کردم...
بسم الله الرحمن الرحیم...
بنده حقیر ...
حسین ...
دوست محمد هستم...
کسی که چهار روز غایب است
و از او بی خبریم...
استاد با تعجب به من نگاه کرد...
دقیقا عین نگاه همکلاسیها...
آری ... من حسینم...
دوست رفیق غایبمان...
کسی که چهار روز غیبت کرده...
و بخاطر بی خبری از اوموأخذه شدیم...
شرمسارم...😓
خجالت زده ام...😢
حرفی ندارمکه انقدر بی تفاوت...
اشکهایم جاری شد...😭
بغض تارهای گلویم رازیر و بم میکرد...🥺
حرف زدن برایمسختتر از نفس کشیدن در آب بود!!!
به هر زحمتی بغض و اشکم را خوردم...😵
ادامه دادم...
ممنونم استاد...🙏
که امروزبیدارمان کردی...
بیدار از یک حقیقت تلخ...
و یک خواب نه چندان شیرین!!!
بیدار شدیم تا بفهمیم...
چقدر زمان گذشته!؟
یک روز!!!
نصف روز!!!
یا مثل اصحاب کهف!!!
که سیصد سال در خواب...
و وقتی بیدار شدند کهدیگر سکه آنها ...
مال عهد دیگری بود...
عهد دقیانوس!!!😏
امروز بیدار شدیم...
و نمیدانیم چقدر خوابیدیم!
چهار روز!!!؟
سیصد سال!!؟
بیشتر...!؟
آری خیلی بیشتر...
۱۱۸۷ سال در خواب هستیم!!!
و کسی نبود که بر ما نهیب بزند!!!
کسی نگفت که اگر محمدچهار روز غایب است...
مهدی۱۱۸۷ سال است که غایب است!!!
و کسی فریاد نزد...
چطور از وی بی خبرید...⁉️
او که نه تنها دوستبلکه بهترین دوستمان...
بلکه پدر مهربان...
بلکه صاحب نفوس مان ...
بلکه صاحب این زمان ...
کسی ما را ملامت نکردکه خجالت نمیکشید...⁉️
شبها راحت میخوابیدو نمیدانید این غایب
آیا به راحتی خوابیده است⁉️
یا تا صبح به درگاه الهی ندبه میکند...😇
که خدایا...
شیعیان ما ...
از اضافه طینت ما خلق شدند...
به خاطر ما...
به آبروی ما...
غفلت آنها را ببخش...🤲
و چقدر نابرابر...⚖
که او بخاطر ما در زنجیر غیبت است...⛓
اما...❗️
من راحت میخوابم...‼️
و او نگران من بیدار...
خودش گفته است...
انا غیر مهملین لمراعاتکم...
محال است که هوایتان رانداشته باشیم...
و این بزرگترین غایب زندگیمانهرگز باعث نشد...
که استاد مارا ملامت کندبه اندازه چهار روز غیبت دوستمان!!!
دیگر قدرت مقابله با بغض نبود...
مثل استاد...
مثل بچه های کلاس...
مثل تابلوی نستعلیق اخر کلاس...
که با بغض ...
اما مظلومانه....
نوشته اش را فریاد میزد....
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
❤️@Asheghanezohoor
⚠️ تـــلنگـــر
💫 نورانی شدن باطن
✅ آیت الله ناصری:
خیلی از جوانها مرتب دنبال گرفتن ذکر از این و آن هستند،
حضرت امیر (ع) میفرمایند:🌸
بهترین ذکر، قرآن است که با آن شرح صدر پیدا میکنند و باطن افراد، نورانی میشود.
✅✅
#تلنگرانه
💫 @Asheghanezohoor
#تلنگرانه 🌼
💎آیٺ الله جـاودان میفرمـودند:
❤️اگہ کسےدرجنگ شهـیدبشه= یڪبارشهـیدشده
❤️اماکسے اگہ باهوای نفـس خودش بجنگه=هر روز شهـید میشه
و این است راز ماندگاری ابراهیم ...
@Asheghanezohoor
#تلنگرانه
#چادرانه
دختر ها هم شهید می شوند
یا شهید پرور می شوند
خواهرم تو مانده ای که دفاع کنی
از آنچه که شهدا برایش خون دادند
دفاع کنی از حجابت ...!
✨🌺
#نگار_خانه
#عفافوحجاب
🌹برای ظهور آقا صلوات یادتون نره🌹
═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═
@Asheghanezohoor
إياك أن تنسى إنك في يوم من الأيام
كنت تدعو الله في الاشياء التي تمتلكها الان
؛
مبادا فراموش كني که روزی از روزها
از خدا چیزایی رو می خواستی که الان داری
#تلنگرانه
❣@Asheghanezohoor
#تلنگرانہ
دنیـامانـنـدمارۍاسـتڪہپوستـے
نـرمدارد،،،
امـازهریڪُشندهـ:)
امامعلـے"ع"
✨@Asheghanezohoor
🌹عاشقـــ♡ــان ظهور 🌹
قسمت شصت و چهارم👇👇 🌸 #حجابفاطمی 🌸 💟 چادر رو عاقلانه انتخاب کردیم،😊 ❣عاشقانه سر کردیم...❣ 🔹ما این
قسمت شصت و پنجم👇👇
🌸 #حجاب_فاطمی 🌸
همین که دلت پاک باشد کافیست...آدم باید دلش پاک باشد...
بافجیع ترین ظاهرممکن رفته بود مراسـم عروسي آن هم مختــلط!
چشمهاودلهای مردهارانشان گرفته بود...
چند سال بعد يكي دل همسـرش را بـُـرد
در يك مراسم عروسي!
و چندين سـال بعد يكـي دل پسرش
ودیگری دل وعفت دخترش را...
آري در مكتب ِ مـآ يك شب ،هـزار شب مي شود...
امروز شیطان شدی... چشم های پسران را؛
فردایی زود... شیطان می شوند هزاران چشم... دل همسرت را؛
حواست باشد بانو!
چیزی که عوض دارد گله ندارد!
#تلنگرانہ
🍁@Asheghanezohoor