eitaa logo
💚‌عـاشقان‌امـٰام‌زمـان‌(عجل الله تعالی فرجه الشریف )💚
1.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
10.6هزار ویدیو
122 فایل
بسم رب الذی خلق المهدی❤ 🔹ارتباط‌بامرڪزپاسخگویےومشاوره‌‌رایگان‌حوزه‌ علمیہ‌قم‌درزمینہ‌هاےدینے،اعتقادے،خانوادگےو احکام و تربیت کودک و. @pasokhgo313 کپی باذکرصلوات برای تعجیل فرج ❤ همسایهامون @golljin// @ibrahim_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
❣دعای مادرمون حضرت زهرا در روز ـ خدایا من به اینها احتیاج دارم؛ ـ که راه و چاه نشانم دهی! ـ که یاریم کنی در مدیریتِ خودم ، تا روحم را آلوده نکنم ، و از غیر تو بی‌نیاز باشم! و همان چیزی از من صادر شود ، که تو دوستش داری و راضی‌ات می‌کند! 🔅ـ خدایا من به اینها احتیاج دارم؛ که ضعف مرا از دریچه‌ی قوت خودت ، که فقر مرا از دریچه‌ی بی‌نیازی خودت ، که جهل مرا از دریچه‌ی صبوری و علم خودت، پُر کنی ! ـ خدایا بر ✨محمّـــد و آلش درود فرست ، من به یاری تو احتیاج دارم؛ که یادم باشد ، شکرت کنم، یادم باشد ، یادت کنم، یادم باشد ، جز در مسیر باید و نبایدها و عاشقی‌ات ، نروم! 💫 من به تو احتیاج دارم چون از همه مهربان‌تری! 💚:♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313 ♥️
❤️زیارت امام (عليه السّلام) در روز :❤️ ❣﷽❣ 💚السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ خَالِصَتَهُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ 🔆يَا مَوْلايَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَنَا مَوْلًى لَكَ وَ لِآلِ بَيْتِكَ، وَ هَذَا يَوْمُكَ وَ هُوَ يَوْمُ ، وَ أَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكَ فِيهِ، فَأَحْسِنْ ضِيَافَتِي وَ إِجَارَتِي بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ💚 ❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️ ♥️🦋♥️♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
📢 به توصیه آیت‌الله بهجت قدس‌سره 🔷آیت‌الله بهجت قدس‌سره اطرافیان و شاگردان خود را بسیار به خواندن نماز روز پنجشنبه توصیه می‌کردند و می‌فرمودند: «آیت‌الله سید مرتضی کشمیری هر وقت این نماز را می‌خواند، هدیه‌ای برای او می‌رسید». 📃شیوه خواندن نماز از کتاب جمال‌الاسبوع سیدبن‌طاووس چهار رکعت (دو نماز ) 1⃣ در رکعت اول بعد از حمد ۱۱بار سورۀ توحید 2⃣ در رکعت دوم بعد از حمد ۲۱بار سورۀ توحید 3⃣ در رکعت سوم بعد از حمد ۳۱بار سورۀ توحید 4⃣ در رکعت چهارم بعد از حمد ۴۱بار سورۀ توحید 5⃣ بعد از سلام نماز دوم ۵۱بار سورۀ توحید 6⃣و ۵۱بار «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» را بخواند 7⃣ و سپس به سجده برود و ۱۰۰بار «یاالله» بگوید و هرچه می‌خواهد از خدا درخواست کند. ✅ پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: اگر از خدا بخواهد که کوهی را نابود کند کوه نابود می‌شود؛ نزول باران را بخواهد به‌یقین باران نازل می‌شود؛ همانا هیچ‌چیز مانع میان او و خداوند نیست؛ خداوند متعال بر کسی که این نماز را بخواند و حاجتش را از خدا نخواهد غضب می‌کند. برگرفته از کتاب ، ص٣٨٠ـ٣٨١ 👈💚:♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313 ♥️🦋♥️
باریکتر از مو 🕯 ۞؎ امروزپنج شنبه است! امروز پنج شنبه است و اعمال این هفته‌ی ما به پیشگاه امام زمان‌ علیه‌السّلام عرضه می‌شود. ایشان "عین الله النّاظرة" و "اذن الله السّامعة" می‌باشند ... و ما غافل از این نکته، هر چه خواستیم کرده‌ایم ... ؎۩زبان به استغفار بگشاییم و از پروردگار متعال، طلب مغفرت کنیم، تا شاید نامه‌ی اعمال‌مان، پاک به دست مبارکشان برسد.💔 ؎۩یادمان باشد ایشان به اندازه‌ی کافی غصّه در دل دارند؛ پس اقلّاً از ما خیالشان راحت باشد! ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313 🔍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 احکام نماز بیماران 💬 سوال: کسانی که نمی توانند به طور معمول رکوع به جا آورند ✅ پاسخ: ❇️ الف: کسی که نشسته رکوع می کند: واجب است به قدری خم شود که صورتش مقابل زانو برسد. ❇️ ب: کسی که ایستاده نماز می خواند: 🔸- هرگاه نتواند به اندازه ی رکوع خم شود باید به چیزی تکیه کند و رکوع کند. 🔹 - اگر نتواند تکیه کند به هر اندازه می تواند خم شود. 🔸- اگر هیچ نتواند خم شود (نظر آیات عظام خامنه ای و مکارم) باید بنشیند و نشسته رکوع کند، و (به نظرآیات عظام سیستانی و زنجانی) در حال ایستاده با سر اشاره نماید. 🔹- اگر نتواند برای رکوع با سر اشاره کند باید به نیت رکوع چشم ها را روی هم بگذارد و ذکر آن را بگوید و به نیت برخاستن از رکوع، چشم ها را باز کند. و اگر از این هم عاجز است، در قلب نیت رکوع کند و ذکر را بگوید. 📚 منبع: توضیح المسائل مراجع، مسائل 106 و 1037 رساله رهبری مسئله 217 ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم بازیهاشونو دیده بود هم بخشیدن مدالشون به شهید رو میدونست هم محجبه بودن خانواده ی آقا وحید رو رهبری با این هوش و ذکاوت بی نظیره👌 ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑فوق العاده زیباست! قول می‌دهم هر کس ۲ دقیقه ی اول را دید حتماً بقیه‌اش را با عشق می‌بینه! ✨یا امیرالمؤمنین‌علی عليه‌السّلام ادرکنی✨ بسیار زیبا و عالی 🪞اگه دوست داشتید 🎁 صلواتی هدیه بفرمائید 🤲🏼🌹 ᯽᯽᯽᯽᯽᯽ ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رییسی: نگاه ابزاری به زن و دختر را قبول نداریم/ شما دختران صاحبان اندیشۀ فردا برای جامعه هستید و ما قدر شما را می‌دانیم 🔺 رییس‌جمهور در جشن «دختران آرمانی»: دختران حقیقتاً معلمان، استادان دانشگاه، صاحبان اندیشه برای جامعه و آینده سازان کشور هستند. دختران سرمایه بزرگ برای شهر و کشور هستند و ما قدر دختران را می‌دانیم. 🔹 دختر هدیه خداوند است. دختران هدیه الهی برای خانواده، شهر و دیار هستند. نگاه ابزاری به زن و دختر را قبول نداریم، نگاهی که می‌خواهد زن را از جامعه و نقش‌آفرینی جدا کند را قبول نداریم و منزوی کردن زنان را قبول نداریم. ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐روزی یک صفحه از قران برای و هدیه به چهارده معصوم،رفع بیماری ،گرفتاری ، به نیت شهدا ،اموات کانال، و حاجات همگی💐 همه عزیزان لطفا تلاوت کنید اجرتون با امام زمان عج 🌺🍃🌼🍃🌺🍃🌼🍃🌺🍃🌼 ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 💚بر جلوه ی روی    مهدی  صلوات ♥️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم♥️ 💚بر جذبه ی هر نگاه مهدی صلوات ♥️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم♥️           💚ما را نبود چو هدیه یی در  خور او صلوات ♥️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم♥️ 💚بفرست به پیشگاه مهدی صلوات ♥️اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ♥️ 🌺🍃🌼🍃🌺🍃🌼 ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ ❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. ❣هر روز حداقل روزی بفرستید برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان (عج)❣ ❤️همین الان۱۴ صلوات بفرستید یه ثواب یهوی❤️😍 🌹 قرار هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام زمان (عج) و چهارده معصوم ع داشته باشیم.🙏🌷 اجرتون با امام زمان عج🙏😍 ┄═❁🍃🌺❈🌼🍃🌼❈🌺🍃❁ ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
...❣ 💌 براے کسایے که قلبشون کبوتر 🕊 کسایے که دلشون با اسم امام مهربون آروم مے‌گیره ♥️💚💜 🔆 امشب هم، عاشقانه و با شوق، زمزمه کن صلوات خاصه امام رضا (ع) رو:☺️😍♥️ سلام وصلوات به نیابت از جمیع شهدا و رفتگان به محضر آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام 🦋بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🦋 ♥️اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِىِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الاِْمامِ التَّقِىِّ النَّقِىِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَْرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلوةً کَثیرَةً تآمَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ♥️ 🕊یا جواد الائمه ادرکنی🕊 ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
قسمت : ششم فردا صبح یک نفر از همان مهمان های پدرم کاغذ را به خانه پدر صمد برد. همان وقت بود که فهمیدم پدرم مهریه ام را پنج هزار تومان تعیین کرده. پدر و مادر صمد با هزینه هایی که پدرم مشخص کرده بود، موافق نبودند؛ اما صمد همین که رقم مهریه را دیده بود، ناراحت شده و گفته بود: «چرا این قدر کم؟! مهریه را بیشتر کنید.» اطرافیان مخالفت کرده بودند. صمد پایش را توی یک کفش کرده و به مهریه پنج هزار تومان دیگر اضافه کرده و زیر کاغذ را خودش امضا کرده بود. عصر آن روز، یک نفر کاغذ امضاشده را به همراه یک قواره پارچه پیراهنی زنانه برای ما فرستاد. دیگر امیدم ناامید شد. به همین سادگی پدرم به اولین خواستگارم جواب مثبت داد و ته تغاری اش را به خانه بخت فرستاد. چند روز بعد، مراسم شیرینی خوران و نامزدی در خانه ما برگزار شد. مردها توی یک اتاق نشسته بودند و زن ها توی اتاقی دیگر. من توی انباری گوشه حیاط قایم شده بودم و زارزار گریه می کردم. خدیجه، همه جا را دنبالم گشته بود تا عاقبت پیدایم کرد. وقتی مرا با آن حال زار دید، شروع کرد به نصیحت کردن و گفت: «دختر! این کارها چه معنی دارد؟! مگر بچه شده ای؟! تو دیگر چهارده سالت است. همه دخترهای هم سن و سال تو آرزو دارند پسری مثل صمد به خواستگاری شان بیاید و ازدواج کنند. مگر صمد چه عیبی دارد؟ خانواده خوب ندارد که دارد. پدر و مادر خوب ندارد که دارد. امسال ازدواج نکنی، سال دیگر باید شوهر کنی. هر دختری دیر یا زود باید برود خانه بخت. چه کسی بهتر از صمد. تو فکر می کنی توی این روستای به این کوچکی شوهری بهتر از صمد گیرت میآید؟! نکند منتظری شاهزاده ای از آن طرف دنیا بیاید و دستت را بگیرد و ببردت توی قصر رویاها. دختر دیوانه نشو. لگد به بختت نزن. صمد پسر خوبی است تو را هم دیده و خواسته. از خر شیطان بیا پایین. کاری نکن پشیمان بشوند، بلند شوند و بروند. آن وقت می گویند حتماً دختره عیبی داشته و تا عمر داری باید بمانی کنج خانه.» با حرف های زن برادرم کمی آرام شدم. خدیجه دستم را گرفت و با هم رفتیم توی حیاط. از چاه برایم آب کشید. آب را توی تشتی ریخت و انگار که من بچه ای باشم، دست و صورتم را شست و مرا با خودش به اتاق برد. از خجالت داشتم می مردم. دست و پایم یخ کرده بود و قلبم به تاپ تاپ افتاده بود. خواهرم تا مرا دید، بلند شد و شال قرمزی روی سرم انداخت. همه دست زدند و به ترکی برایم شعر و ترانه خواندند. اما من هیچ احساسی نداشتم. انگار نه انگار که داشتم عروس می شدم. توی دلم خداخدا می کردم، هر چه زودتر مهمان ها بروند و پدرم را ببینم. مطمئن بودم همین که پدرم دستی روی سرم بکشد، غصه ها و دلواپسی هایم تمام می شود. ادامه دارد... ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
قسمت :هفتم چند روز از آن ماجرا گذشت. صبح یک روز بهاری بود. توی حیاط ایستاده بودم. حیاطمان خیلی بزرگ بود. دورتادورش اتاق بود. دو تا در داشت؛ یک درش به کوچه باز می شد و آن یکی درش به باغی که ما به آن می گفتیم باغچه. باغچه پر از درخت آلبالو بود. به سرم زد بروم آنجا. باغچه سرسبز و قشنگ شده بود. درخت ها جوانه زده بودند و برگ های کوچکشان زیر آفتاب دلچسب بهاری می درخشید. بعد از پشت سر گذاشتن زمستانی سرد، حالا دیدن این طبیعت سرسبز و هوای مطبوع و دلنشین، لذت بخش بود. یک دفعه صدایی شنیدم. انگار کسی از پشت درخت ها صدایم می کرد. اول ترسیدم و جا خوردم، کمی که گوش تیز کردم، صدا واضح تر شد و بعد هم یک نفر از دیوار کوتاهی که پشت درخت ها بود پرید توی باغچه. تا خواستم حرکتی بکنم، سایه ای از روی دیوار دوید و آمد روبه رویم ایستاد. باورم نمی شد. صمد بود. با شادی سلام داد. دستپاچه شدم. چادرم را روی سرم جابه جا کردم. سرم را پایین انداختم و بدون اینکه حرفی بزنم یا حتی جواب سلامش را بدهم، دو پا داشتم، دو تا هم قرض کردم و دویدم توی حیاط و پله ها را دو تا یکی کردم و رفتم توی اتاق و در را از تو قفل کردم. صمد کمی منتظر ایستاده بود. وقتی دیده بود خبری از من نیست، با اوقات تلخی یک راست رفته بود سراغ زن برادرم و از من شکایت کرده بود و گفته بود: ” انگار قدم اصلاً مرا دوست ندارد. “ ” من با هزار مکافات از پایگاه مرخصی گرفته ام، فقط به این خاطر که بیایم قدم را ببینم و دو سه کلمه با او حرف بزنم. چند ساعت پشت باغچه خانه شان کشیک دادم تا او را تنهایی پیدا کردم. بی انصاف او حتی جواب سلامم را هم نداد. تا مرا دید، فرار کرد و رفت.” نزدیک ظهر دیدم خدیجه آمد خانه ما و گفت: «قدم! عصر بیا کمکم. مهمان دارم، دست تنهام.» عصر رفتم خانه شان. داشت شام می پخت. رفتم کمکش. غافل از اینکه خدیجه برایم نقشه کشیده بود. همین که اذان مغرب را دادند و هوا تاریک شد، دیدم در باز شد و صمد آمد. از دست خدیجه کفری شدم. گفتم: «اگر مامان و حاج آقا بفهمند، هر دویمان را می کشند.» خدیجه خندید و گفت: «اگر تو دهانت سفت باشد، هیچ کس نمی فهمد. داداشت هم امشب خانه نیست. رفته سر زمین، آبیاری.» بعد از اینکه کمی خیالم راحت شد، زیر چشمی نگاهش کردم. چرا این شکلی بود؟! کچل بود. خدیجه تعارفش کرد و آمد توی اتاقی که من بودم. سلام داد. باز هم نتوانستم جوابش را بدهم. بدون هیچ حرفی بلند شدم و رفتم آن یکی اتاق. خدیجه صدایم کرد. جواب ندادم. کمی بعد با صمد آمدند توی اتاقی که من بودم. خدیجه با اشاره چشم و ابرو بهم فهماند کار درستی نمی کنم. بعد هم از اتاق بیرون رفت. من ماندم و صمد. ادامه دارد… 💚♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا