eitaa logo
اسناد المصائب
3.1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
307 ویدیو
42 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام رضا(علیه السلام) : «مَنْ تَذَكَّرَ مُصَابَنَا كَانَ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا يَوْمَ القِيَامَةِ» 📚أمالی شیخ صدوق، ص۷۳ ✍ارائه ی مصائب و مراثی اهل بیت(علیهم السلام) @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚کانال تاریخ اسلام : @TarikhEslam
مشاهده در ایتا
دانلود
✅حرمله بن کاهل از قبیله بنی اسد و از تیراندازان روز عاشورا بود و در میان قتله حضرت سید الشهداء(ع) در صحرای کربلا، شقی ترین آنها حرمله بن کاهل بود که طبق نقل مقاتل، وی مستقیما در شهادت پنج شخص به ترتیب ذیل، نقش داشت : 1⃣ :👇 بلاذری می نویسد : 📋《قَتَلَ حَرمَلَةُ بْنُ كَاهِلِ الأَسَدِي، العَبَّاسَ بنَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبِِ(ع) مَعَ جَمَاعَةِِ وَ تَعَاوَرُوُهُ》 ♦️حرمله بن کاهل، عباس بن علی(ع) را در حالی که گروهی به صورت پی در پی به او ضربه می زدند، سرانجام او را به شهادت رساندند.(۱) 2⃣ :👇 مقتل در این باره می نویسد : امام حسین(ع) علی اصغر(ع) را در مقابل لشگر، به روی دست گرفت و بلند کرد، و از آنان برای طفل تقاضای آب کرد. 📋《بَینَمَا هُوَ یُخَاطِبُهُم!》 ♦️هنوز کلام امام(ع) تمام نشده بود.(۲) که؛ 📋《اِذ رَمَاهُ حَرْمَلَةُ بنُ کاهِل الاَسَدَی بِسَهمٍ فِی حَجرِ الحُسَینِ(ع) فَذَبَحَهُ》 ♦️ناگهان حرمله تیری انداخت و آن طفل را در آغوش پدر ذبح کرد.(۳) یعقوبی می نویسد : 📋《..فَوَقَعَ فِي حَلقِ الصَّبِي، فَذَبَحَهُ، فَنَزَعَ الحُسَينُ(ع) السَّهمَ مِن حَلقِهِ، وَ جَعَلَ يُلَطِّخُهُ بِدَمِهِ》 ♦️تیر به گلوي اين كودك نشست و حلقش را دريد و امام حسين(ع) تير را از گلويش بيرون آورد در حالي كه او به خون خود آغشته شده بود.(۴) 3⃣ :👇 ابن طاووس در این باره می نویسد : در مورد نحوه شهادت امام حسین(ع) نقل شده است که، در روز عاشورا؛ 📋《فَأَتَاهُ [حَرْمَلَةُ] سَهْمٌ مَسْمُومٌ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ عَلَى قَلْبِهِ》 ♦️حرمله بن کاهل، تیرى سه شاخه و زهرآلودی را به قلب امام حسین(ع) نشانه رفت و آن تیر بر قلب مقدس امام(ع) نشست.(۵) 4⃣ : 👇 ابن نمای حلی در این باره می نویسد : در همان لحظاتى که امام حسین(ع) در شهادتگاه خود با لب تشنه، در حالی که همچنان خون از او می رفت و ضعیف گشته بود و غرق در خون شده بود، دشمن قدری توقف نمود و سپس همگی به سمت ایشان یورش بردند. در این هنگام؛ عبدالله فرزند امام حسن مجتبی(ع) از سراپرده بانوان بیرون آمد و شتابان خود را به عموى گرانمایه اش حسین(ع) رسانید تا عمو را یارى کند. در این هنگام؛ عمه اش زینب کبری(س) خود را به او رساند تا وى را به خیمه ها بازگرداند، امّا او پایدارى کرد و بازنگشت و فریاد بر آورد که : به خداى سوگند! از عمویم جدا نخواهم شد و او را تنها نخواهم گذاشت! یکى از تجاوزکاران اموى بنام بحر بن کعب به سوى امام حسین(ع) روى آورد، که عبدالله فریاد بر آورد : هان اى پلید زاده! آیا مى خواهى عمویم را به شهادت برسانى؟ آن پلید نیز شمشیرى بر آن کودک فرود آورد و عبدالله دست خود را سپر ساخت که دستش از بدن جدا شد! او در حالى که دستش تنها به پوست آویزان بود، فریاد بر آورد که : عمو جان مرا دریاب! امام حسین(ع) او را در آغوش کشید و بر سینه چسباند. در این هنگام ؛ 📋《فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ [بِسَهمِِ] فَذَبَحَهُ》 ♦️پس آن گاه حرمله گلوى آن کودک محبوب را هدف تیر خود ساخت و سرش را از پیکرش جدا کرد!(۶) 5⃣ :👇 ابن اثیر نقل می کند : 📋《وَ قُتِلَ أَبُوبَكرِِ بنِ أَخِيِهِ الحَسَنِ(ع) أَيضَاً وَ أُمُّهُ أُمُّ وَلَدِِ قَتَلَهُ حَرمَلَةُ بنُ الكَاهِلِ رَمَاهُ بِسَهمِِ》 ♦️ابوبکر پسر حسن(ع) که برادر زاده امام حسین(ع) بود در روز عاشورا پس از برادرش، قاسم بن حسن(ع) شهید شد، که مادرش ام ولد بود و او توسط تیر حرمله بن کاهل اسدی به شهادت رسید.(۷) @AsnadolMasaeb ادامه مطالب :👇
💀اما عاقبت حرمله بن کاهل اسدی لعین : منهال بن عمرو از شیعیان و یاران امام سجاد(ع) می گوید : پس از زیارت خانه کعبه، از مکه عازم مدینه شدم و خدمت امام سجاد(ع) رسیدم. امام(ع) از من پرسید : 📋《يَا مِنْهَالُ! مَا فَعَلَ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ اَلْأَسَدِيُّ؟》 ♦️ای منهال! از حرمله بن کاهل اسدی چه خبر؟ عرض کردم : 📋《تَرَكْتُهُ حَيّاً بِالْكُوفَةِ》 ♦️هنگامی که از کوفه خارج شدم، زنده بود! سپس دیدم امام(ع)، هر دو دستش را به دعا بلند کرد و چنین فرمود : 📋《اَللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ اَلْحَدِيدِ! اَللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ اَلنَّارِ》 ♦️خدایا! خدایا سوزش تیغ را به او بچشان، خدایا سوزش آتش را به او بچشان. منهال می گوید : پس از زیارت، از مدینه عازم کوفه شدم، هنگامی که به کوفه رسیدم، مختار مشغول کشتن قتله کربلا بود و من قبلاً با او رفاقت قدیمی داشتم؛ چند روزی در خانه، برای دید و بازدید مردم نشستم و پس از آن به قصد دیدار با مختار، سوار بر مرکبم شدم و به سوی او شتافتم. او را در خارج از خانه‌اش با گروهی دیدار نمودم، گویا به مأموریتی می‌رفتند. 📋《رَكِبْتُ مَعَهُ حَتَّى أَتَى اَلْكُنَاسَةَ فَوَقَفَ وُقُوفَ مُنْتَظِرٍ لِشَيْءٍ وَ كَانَ قَدْ وَجَّهَ فِي طَلَبِ حَرْمَلَةَ بْنِ كَاهِلٍ》 ♦️من نیز با آنان همراه شدم و به راه افتادم و از اوضاع صحبت می‌کردیم تا به محله «کناسه» رسیدیم. مختار، در آنجا ایستاد و گویی منتظر است و به نقطه‌ای می‌نگریست و به او خبر داده بودند که اینجا مخفی گاه حرمله است، سپس تعدادی از افرادش را به جستجوی حرمله، گسیل داشت و خود همچنان آنجا ماند. دیری نپائید که مأموران با تاخت برگشتند و با خوشحالی فریاد زدند : بشارت ای امیر بشارت! حرمله دستگیر شد. عده‌ای، حرمله را کشان کشان به نزد مختار آوردند. مختار گفت : 📋《اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي مَكَّنَنِي مِنْكَ ثُمَّ دَعَا بِالْجَزَّارِ!》 ♦️خدای را سپاس که به چنگ افتادی! بلافاصله جلّاد را فرا خواند و به او دستور داد : 📋《اِقْطَعُوا يَدَيْهِ فَقُطِعَتَا! ثُمَّ قَالَ : اِقْطَعُوا رِجْلَيْهِ فَقُطِعَتَا! ثُمَّ قَالَ : اَلنَّارَ! اَلنَّارَ! فَأُتِيَ بِطُنِّ قَصَبٍ ثُمَّ جُعِلَ فِيهَا ثُمَّ أُلْهِبَ فِيهِ اَلنَّارُ حَتَّى اِحْتَرَقَ》 ♦️اول دو دستش را قطع کن! جلّاد بلافاصله با ضربتی سخت دو دست نحس او را قطع کرد. سپس مختار فریاد زد : دو پایش را نیز قطع کن! و جلاد، فرمان را اجراء کرد. جسد بی دست و پای حرمله، در خون کثیفش غوطه می‌خورد که باز مختار صدا زد : آتش! آتش! و بلافاصله، چوب‌های نازکی را روی جسد انداختند و آتش زدند و جسد آن جنایتکار همچنان می‌سوخت. در این هنگام من گفتم : 📋《سُبْحَانَ اَللَّهِ! سُبْحَانَ اَللَّهِ!》 مختار دلیل تسبیح من را پرسید و من نیز برای او ماجرا را شرح دادم و گفتم : 《دَخَلْتُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ(ع) فَسَأَلَنِي عَنْ حَرْمَلَةَ فَأَخْبَرْتُهُ أَنِّي تَرَكْتُهُ بِالْكُوفَةِ حَيّاً فَرَفَعَ يَدَيْهِ وَ قَالَ : اَللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ اَلْحَدِيدِ! اَللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ اَلنَّارِ!》 ♦️در سفرم به مدینه، خدمت على بن حسين(ع) رسیدم که آن حضرت(ع) أحوال حرمله از من پرسيد و من خبر دادم كه؛ هنگام ترک کوفه، او را زنده دیدم. سپس دستان مبارک را بالا برد و فرمود : خدایا! سوزش تیغ را به او بچشان، خدایا! سوزش آتش را به او بچشان. در این هنگام مختار گفت : 📋《اَللَّهَ! اَللَّهَ! أَ سَمِعْتَ عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ(ع) يَقُولُ هَذَا؟》 ♦️اللّٰه! اللّٰه! آيا تو شنيدى که على بن حسين(ع) این را فرمود؟ گفتم : 📋《اَللَّهَ! اَللَّهَ! لَقَدْ سَمِعْتُهُ》 ♦️الله! الله! به خدا كه شنيدم اين را فرمود. سپس مختار، از این که دعای امام سجاد(ع) به دست او تحقق یافته است، سجده شکر به جای آورد.(۸) 《أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى القَومِ الظَّالِمِینَ》 📚منابع : ۱)انساب الاشراف بلاذری، ج۳، ص۲۰۱ ۲)يَنابيع المودة قُندوزی، ج۳،ص۷۹ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۶ ۴)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۵ ۵)اللهوف ابن طاووس، ص۱۲۰ ۶)مثیر الأحزان ابن نما حلی، ص ٧٣ ۷)الکامل ابن اثیر، ج۴، ص۹۲ ۸)كشف الغمة اربلی، ج۲، ص۱۱۲ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅عَمرو بن حَجّاج زُبَیدی از کسانی بود که برای امام حسین(ع) نامه نوشت و ایشان را به کوفه دعوت کرد. اما در روز عاشورا یکی از فرماندهان لشکر کوفه بود که چهار هزار نفر تحت فرمان او بودند. او از عمر بن سعد دستور یافته بود که بین شریعه آب و اردوگاه امام حسین(ع) فاصله بیاندازد. بلاذری می نویسد : عمرو در روز عاشورا با عربده های مستانه خود خطاب به امام حسین(ع) می گفت : 📋《یَا حُسَینُ(ع)! هَذَا الفُرَاتُ تَلَغُ فِيهَا اَلْكِلاَبُ وَ تَشْرَبُ مِنْهُ اَلْحَمِيرُ وَ الخَنَازِیرُ! وَاللَّهِ لَا تَذُوقُ مِنْهُ جُرعَةً حَتَّى تَذُوقَ الحَمِیمَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ!》 ♦️ای حسین! این آب فرات است که از آن سگ‌ها، الاغ‌ها و خوک‌ها آب می‌نوشند. سوگند به خدا! تو از آن جرعه‌ای هم نمی‌نوشی تا این که در آتش دوزخ از حمیم آن بنوشی.(۱) بلاذری در جای دیگر می نویسد : 📋《..قَبْلَ قَتْلِ اَلْحُسَيْنِ(ع) بِثَلاَثٍ، لَمَّا اِشْتَدَّ عَلَى اَلْحُسَيْنِ(ع) وَ أَصْحَابِهِ اَلْعَطَشُ دَعَا اَلْعَبَّاسُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَخَاهُ، فَبَعَثَهُ فِي ثَلاَثِينَ فَارِساً وَ عِشْرِينَ رَاجِلاً، وَ بَعَثَ مَعَهُمْ بِعِشْرِينَ قِرْبَةً! فَجَاءُوا حَتَّى دَنَوْا مِنَ اَلْمَاءِ لَيْلاً وَ اِسْتَقْدَمَ أَمَامَهُمْ بِاللِّوَاءِ نَافِعُ بْنُ هِلاَلٍ اَلْجَمَلِيُّ!》 ♦️سه روز قبل از شهادت امام حسین(ع)، هنگامی که محاصره امام حسین(ع) و یارانش از سوی سپاه عمر بن سعد، شدت گرفت و راه ورود به آب نیز بر امام حسین(ع) و یارانش بسته شد. امام حسین(ع) حضرت ابوالفضل العباس(ع) را به حضور طلبید و به ایشان فرمودند که شبانه و به پرچمداری نافع بن هلال با سی سوار و بیست پیاده، به سوی فرات رفته آب به خیمه‌ها برسانند. هنگامی که به شریعه رسیدند، بین عمرو بن حجاج زبیدی که مسئول منع آب بود، با نافع بن هلال مکالمه ای صورت گرفت. عمرو بن حجاج گفت : کیستی و چه می خواهی؟ نافع گفت : 📋《جِئْنَا نَشْرَبُ مِنْ هَذَا اَلْمَاءِ اَلَّذِي حَلَّأْتُمُونَا عَنْهُ》 ♦️آمده ایم از این آب که ما را از آن منع کرده اید، بنوشیم. عمرو گفت : گوارایت باد، بنوش![ولی برای حسین(ع) مبر!] نافع گفت : 📋《لاَ! وَ اَللَّهِ لاَ أَشْرَبُ مِنْهُ قَطْرَةً وَ حُسَيْنٌ(ع) عَطْشَانُ وَ مَنْ تَرَى مِنْ أَصْحَابِهِ [وَ أَشَارَ إِلَى أَصْحَابِهِ] فَطَلَعُوا عَلَيْهِ》 ♦️نه به خدا سوگند! قطره‌ای از آن آب نمی‌نوشم، در حالی‌که حسین(ع) و خاندان و یاران همراهش، همه تشنه‌اند. عمرو گفت : 📋《لاَ سَبِيلَ إِلَى سَقْيِ هَؤُلاَءِ، إِنَّمَا وُضِعْنَا بِهَذَا اَلْمَكَانِ لِنَمْنَعَهُمُ اَلْمَاءَ》 ♦️به هيچ وجه اينها نمى‌توانند آب بنوشند، اصلا ما اينجا قرار گرفته‌ايم تا آب را بر آنها ببنديم. در این هنگام؛ عمرو بن حجاج و يارانش به سويشان حمله بردند، ولى حضرت عباس(ع) و نافع بن هلال جلويشان را سدّ كردند، و دیگر اصحاب از این فرصت استفاده کردند و مشکهایشان را پر کردند و برگشتند.(۲) عمرو بن حجاج در روز عاشورا سربازان خود را به جنگ با امام حسین(ع) تشویق و ترغیب می نمود، در حالی که چنین می گفت : 📋《قَاتِلُوُا مَن مَرَقَ عَنِ الدِّینِ وَ فَارَقَ الْجَمَاعَةَ》 ♦️بجنگید، بجنگید باکسی که از دین خدا برگشته و از صف مسلمانان بیرون رفته است. امام حسین(ع) وقتی گفتار عمروبن حجاج را شنید فرمود : 📋《وَیْحَکَ یا عَمْرُو! أ عَلیَّ تُحَرِّضُ النَّاسَ؟ أََ نَحْنُ مَرَقْنَا مِنْ الدّینِ وَ اَنْتَ تُقِیمُ عَلَیْهِ؟ سَتَعْلَمُونَ اِذَا فَارقَتْ اَرْواحُنَا اَجْسَادَنَا مَنْ اَوْلَی بِصَلیِ النَّارِ》 ♦️ای بر تو ای عمرو! آیا مردم را به این بهانه و اتهام که ما از دین خدا خارج شده ایم به جنگ و ریختن خون ما تشویق و ترغیب می کنی؟ آیا ما از دین خدا خارج شده ایم و تو در دین خدا پا برجا هستی؟ نه، هرگز چنین نیست؛ روزی که روح از تن ما جدا گردید، خواهید فهمید که چه کسی سزاوار آتش است!(۳) بعد از واقعه کربلا، عمرو بن حجاج، از مخالفان قیام مختار بود و در جنگ عبدالله بن مطیع با مختار، از یاران ابن مطیع بود. در روز شکست شورشیان علیه مختار ناپدید شد. مختار، خانه‌اش را ویران و اموالش را مصادره کرد. بلاذری می نویسد : عمرو راهی بصره شد ولی از ترس سرزنش مردم به سراف فرار کرد و در واقصه از تشنگی به هلاکت رسید و وقتی سپاهیان مختار به او رسیدند هنوز رمقی در بدن داشت و آنان سر از تنش جدا کردند.(۴) 《أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى القَومِ الظَّالِمِینَ》 📚منابع : ۱)انساب‌الاشراف بلاذری، ج۳، ص۱۸۲ ۲)انساب الاشراف بلاذری، ج۳، ص۱۸۱ ۳)البدایه و النهایه ابن کثیر، ج۸، ص۱۸۲ ۴)انساب الاشراف بلاذری، ج۶، ص۴۰۹ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍آخرین سفارش امام حسین(علیه السلام) به امام سجاد(علیه السلام) در کربلا!👇 👤امام محمد باقر(علیه السلام) می فرماید : هنگامی که لحظه شهادت پدرم، امام سجاد(علیه السلام) فرا رسید، مرا به سینه اش چسباند و فرمود : فرزندم! وصیتی به تو دارم که پدرم نیز هنگام شهادت مرا به آن سفارش کرد و فرمود : «يَا بُنَيَّ! إِيَّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا يَجِدُ عَلَيْكَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ» ♦️فرزندم! از ظلم کردن به کسی که در برابر تو یاوری جز خدا ندارد، بپرهیز!(۱) 🔹️🔷️«إِتَّقُوا دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ»🔷️🔹️ از آه مظلوم بترسید.(۲) 📚منابع : ۱)الکافی کلینی، ج۲، ص۳۳۱ ۲)نهج الفصاحه، ح۲۸ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اسناد المصائب
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ #روضه_های_بی_سند #روضه_های_جعلی #جعل_حدیث #جعل_روایت 5️⃣5️⃣ #سید_علی_صادقی @AsnadolM
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ 6⃣5⃣متن کلیپ : «حضرت فاطمه(سلام الله علیها) وقتی میان در و دیوار قرار گرفت صدا زد : یا مهدی(ع)» 🎤حاج ✍ : این سخن تنها در کتاب «الغدیر» مرحوم علامه امینی آمده است که ایشان در اشاره به این سخن، به هیچ منبعی استناد نکرده است، حالا این گفته می‌ تواند به عنوان زبان حالی از خود ایشان، مطرح شده باشد. و شاید ایشان این سخن را در منبعی دیده که در اختیار خود داشته، ولی مصدر آن را ذکر نکرده است و در منابع معتبر، ذکری از آن، به میان نیامده است. به هر حال، این سخن غیر از کتاب الغدیر در جایی دیگر نقل نشده است. @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ 7⃣5⃣متن کلیپ : «بچه نگاه می کرد به عمه جلو پاشو نمیدید میخورد زمین! تا رقیه می دید عمه داره میوفته، برمیگشت عمه رو نگه میداشت. تو نیوفتیا! جلو اینا تو نیوفیا! تو آبروی مایی! من اگه بیوفتم بچم! تو زینبی! زانو نزنیا! برا عباس بد میشه..» 🎤 ‌✍ : در روایتی امام حسین(علیه السلام) قبل از شهادت به زینب کبری(سلام الله علیها) فرمود : «لاَ تَقُولُوا بِاَلْسِنَتِكُمْ مَا يَنْقُصُ عَنْ قَدْرِكُمْ» چيزى كه از ارزشتان بكاهد، بر زبان جارى نكنيد.(۱) حضرت زینب(س) هم در مجلس ابن زیاد در کوفه و هم در مجلس یزید در شام، این دستور برادر را به بهترین شکل عملی کرد. حال؛ در مورد شدت مصائبی که در کربلا برای حضرت زینب(سلام الله علیها) رخ داد، یک امر غیر قابل انکار هست، ولی انصاف نیست که شدت مصائب رو اینچنین شرح داده بشه! یعنی باید حضرت رقیه(س) به حضرت زینب کبری(س) بگه که یه وقت زانو نزنیا!! یه وقت نیوفیا! برای عباس(ع) بد میشه؟!! طبق نقلی از فاطمه(س) دختر امام حسین(ع) که می گوید : ما بعد از واقعه عاشورا به زینب کبری(سلام الله علیها) پناه می بردیم.(۲) 📚منابع : ۱)جلاءالعيون علامه مجلسی، ج۲، ص۲۰۵ ۲)سیر اعلام النبلاء ذهبی، ج۳، ص۳۰۹ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ 8⃣5⃣متن کلیپ : به زبان آذری در قالب یک بیت شعر، به ماجرای «ام حبیبه» اشاره دارد و میگه؛ «کار روزگار به جایی رسیده که ام حبیبه برای من صدقه می آورد! کنیز رو ببین! کار ما رو ببین! روزگار رو ببین! من رو ببین!» 🎤 ‌✍ : پیشتر در مورد جعلی بودن ماجرای «ام حبیبه» مطالبی گفته شد. به لینک زیر مراجعه کنید.👇 https://eitaa.com/AsnadolMasaeb/4302 @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ 9⃣5⃣متن کلیپ : «ما کجا تو گریه کردن برا امام حسین(ع) افراط کردیم؟ افراط رو امام رضا(ع) کرد، گفت : اقرع جُفونِنا! اومد پیش امام رضا(ع) پرسید؛ حضرت موسی بن جعفر(ع) وقتی به دنیا آمد، مژه نداشت؟!! فرمود؛ اینقدر برا جدش گریه کرده، مژه هاش ریخته! امام رضا(ع) از ذی‌الحجه منتظر بودن که برای محرّم سیاهی بزنند و خودشان روی چارپایه رفته و به اباصلت فرمود : برو کنار ببینم، خودم می‌خواهم سیاهیِ جدّم را بزنم! و اباصت میگه؛ هر میخی که می کوبید میگفت؛ ازلّ عزیزنا!» 🎤 شیخ ✍ : عباس صراف، سخنرانی نام آشنا در تولید روضه های جعلی و بی سند که گوی سبقت را از هم ربوده است. متاسفانه ایشان چند سالیست که اینگونه مطالب جعلی را به اسم حضرات معصومین(علیهم السلام) در قالب حدیث، در منابر بیان می کند که مسلما مصداق و است. اولا؛ تعبیرِ "امام رضا(ع) افراط کرد" مسلما صحیح نیست! باید بگوییم امام حقّش را ادا نمود. زیرا "افراط و تفریط" در مکتب تشیّع مذموم است و نهی شده‌ است. ثانیا؛ در کدام منبع و مصدر شیعی، روایت شده که امام کاظم(علیه السلام) از بس برای امام حسین(علیه السّلام) گریه کرد، مژه نداشت؟!! این چنین روایتی وجود ندارد. ثالثا؛ روایت سوم که سیاهی زدن حضرت(ع) به نقل از اباصت می باشد هم جعلی است و هیچ سندیتی ندارد و مطالبی که عباس صراف بیان می کند، اولین قائلش فقط خودش می باشد که مطمئنا کذب محض است! لطفا هشتک را هم دنبال کنید تا از بقیه اراجیف و اکاذیب ایشان غافل نشوید. @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ 0⃣6⃣متن کلیپ : «همان مطلب جعلی از در پست قبلی درباره سیاهی زدن امام رضا(علیه السلام) را این مدّاح تحریف کرده، و به شکل دیگری به حضرت(عليه السلام) نسبت می‌ دهد!» 🎤 ✍ : ملاحظه می کنید که به همین راحتی جریان جعل و تحریف در حال پیشرفت است. شاهد ‌اوج اباحه گری و مماشات با برخی از منبریان و مادحینی هستیم که به راحتی می توانند یک نقل بی اساس و جعلی را در جلسات خود دهان به دهان بچرخانند تا به گونه ای که از مسلمات تاریخ شود. می توان گفت که گاهی این جعلیات مقصر مستمعین آن جلسات نیز هست که در آنجا نشسته اند و همه این حرفها رو بی چون و چرا می پذیرند و سند اینها را از شخص مداح نمی پرسند، که این بی تفاوتی باعث می شود که شخص روضه خوان، جرات بیان مجدد آن را در جلسه ای دیگر را داشته باشد و هر چه به درازا می کشد این قصه شاخ و برگ بیشتری به خود می گیرد. @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ 1⃣6⃣متن کلیپ : «هلال میگه؛ رفتم یه ظرف آب آوردم، اما یه وقت دیدم شمر از گودال بیرون میاد، یه چیزی تو دومن عربیش گرفته، قطرات خون داره می ریزه. هلال میخوای چه کنی؟ گفتم برا پسر فاطمه آب آوردم. گفت؛ برگرد من با دم خنجر سیرابش کردم. گفتم؛ نانجیب تو که کارتو کردی، چرا بدنت می لرزه؟ هلال، همین که روی سینه نشستم دیدم صدای ناله ی یه خانمی میاد، هی دور گودال می چرخه.» 🎤 ‌✍در منابع معتبر از چنین نقلی ذکری به میان نیامده است. @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ 2⃣6⃣متن کلیپ : «ماجرای زجر و دختر سه ساله امام حسین(علیه السلام)» 🎤 ‌✍ : این داستان هم از جمله داستانهای ساختگی برای واقعه کربلاست. در حالی که در هیچ یک از مقاتل متقدم و معتبر ذکری از این داستان به میان نیامده است. طبق تاریخ دو نفر در واقعه کربلا با نام «زجر» موجود بوده اند : ۱)زجر [زحر] بن بدر نخعی : کسی که بنابر نقل برخی مقاتل، قاتل ابوبکر بن علی(ع) بود.(۱) و در همان روز عاشورا توسط «عمرالاطرف» به هلاکت رسید.(۲) ۲)زجر [زحر] بن قیس جُعفی کوفی : او در واقعه کربلا رئیس پاسبانان کوفه بود و پس از واقعه، سرهای شهدا را به همراه اسیران کربلا از کوفه به شام نزد یزید بن معاویه برد و گزارش واقعه کربلا را به یزید داد.(۳) در هیچ یک از اخبار نوشته شده درباره زجر مطلبی درباب این ماجرا نیامده است، مگر در برخی از مقاتل ضعیف و متاخر که از نظر محققین فاقد اعتبار و استناد است.(۴) 📚منابع : ۱)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۳ ۲)الفتوح ابن اعثم کوفی، ج۵، ص۱۱۲ ۳)انساب الاشراف بلاذری، ج۳، صص۱۷_۲۱۲ ۴)ناسخ التواریخ میرزا سپهر، ج۲، ۵۳۱/ معالی السبطین مازندرانی، ج۲، ص۱۳۵ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ 3⃣6⃣متن کلیپ : روضه دامادی حضرت قاسم(ع)! «تو تازه دامادی، عمو دورت بگرده..» 🎤 ‌✍ : پیشتر در مورد جعلی بودن ماجرای «دامادی حضرت قاسم(ع)» مطالبی گفته شد. به لینک زیر مراجعه کنید.👇 https://eitaa.com/AsnadolMasaeb/4155 @AsnadolMasaeb