eitaa logo
اسناد المصائب
3هزار دنبال‌کننده
974 عکس
303 ویدیو
42 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام رضا(علیه السلام) : «مَنْ تَذَكَّرَ مُصَابَنَا كَانَ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا يَوْمَ القِيَامَةِ» 📚أمالی شیخ صدوق، ص۷۳ ✍ارائه ی مصائب و مراثی اهل بیت(علیهم السلام) @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚کانال تاریخ اسلام : @TarikhEslam
مشاهده در ایتا
دانلود
در این هنگام، به طرف در رفتم، استقامت کرد؛ با تازیانه بر دست هایش زدم، به دردش آورد، صدای ناله و گریه اش را شنیدم. 📋《فَكِدْتُ أَنْ أَلِينَ وَ أَنْقَلِبَ عَنِ الْبَابِ فَذَكَرْتُ أَحْقَادَ عَلِيٍّ(ع) وَ وُلُوعَهُ فِي دِمَاءِ صَنَادِيدِ الْعَرَبِ، فَرَكَلْتُ‏ الْبَابَ》 ♦️نزدیک بود دلم به رحم بیاید و برگردم که به یاد کینه های علی(ع) و حرص و ولع او در ریختن خون بزرگان عرب پس در حالی که او خود را به در چسبانده بود تا مانع شود با تمام توان لگدی به در زدم و ناگهان پشت در افتاد.(۷) در مورد امام حسین(ع) آمده است که؛ وقتی تمام یاران امام حسین(ع) به شهادت رسیدند و درباره امام حسین(ع) آمده است که؛ حضرت(ع) قبل از اینکه برای جنگ آهنگ دشمن کند، برای آخرین بار برای اتمام حجت خطاب به آنان فرمود : 📋《لِمَ تَسْتَحِلُّونَ دَمِی؟ یا وَیْلَکُمْ اَتَقْتُلُونِی عَلى سُنَّه بَدَّلْتُها؟ اَمْ عَلى شَریعَه غَیَّرْتُها؟ اَمْ عَلى جُرْم فَعَلْتُهُ؟ اَمْ عَلى حَقٍّ تَرَکْتُهُ؟》 ♦️چرا ریختن خون مرا مباح می دانید؟ واى بر شما! چرا با من مى جنگید؟ آیا سنّتى را تغییر داده ام؟ یا شریعتى را دگرگون ساخته ام؟ یا جرمى مرتکب شده ام؟ و یا حقّى را ترک کرده ام؟! اما دشمن لجوج و کینه ای با کمال وقاحت خطاب به امام(ع) گفتند :  📋《اِنّا نَقْتُلُکَ (نُحَارِبُکَ) بُغْضاً مِنَّا لاَِبِیکَ》 ♦️ما به خاطر کینه اى که از پدرت علی(ع) به دل داریم، با تو مى جنگیم و تو را مى کشیم.(۸) 5⃣به خانه و خیمه هر دو آتش افکندند! ابان بن ابى عيّاش از سُليم بن قيس نقل می كند كه گفت : نزد عبدالله بن عباس در خانه‏ اش بودم، و گروهى از پيروان على(ع) با ما بودند، ابن عباس براى ما سخن مى‏ گفت. از جمله ماجرای هجوم را برای ما بازگو کرد‌. او گفت : 📋《يَا إِخْوَتِي! تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ(ص)، فَأَقْبَلَ عُمَرُ حَتَّى ضَرَبَ الْبَابَ ثُمَّ نَادَى: يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ! افْتَحِ الْبَابَ‏! فَقَالَتْ فَاطِمَةُ : يَا عُمَرُ مَا لَنَا وَ لَكَ لَا تَدَعُنَا وَ مَا نَحْنُ فِيهِ! قَالَ : افْتَحِي الْبَابَ وَ إِلَّا أَحْرَقْنَاهُ عَلَيْكُمْ!》 ♦️اى برادران! بعد از رحلت رسول خدا(ص) عمر به در خانه حضرت فاطمه(س) آمد و بر در كوبيد و فرياد زد : اى پسر ابوطالب! در را باز كن! حضرت فاطمه(س) فرمود : اى عمر! ما را به تو چه کار؟! ما را در مصيبت‏مان هم رها نمى‏ كنى؟ عمر گفت : فاطمه! در را باز كن و گر نه آن را بر سر شما به آتش مى‏ كشيم. حضرت زهرا(س) فرمود : 📋《يَا عُمَرُ! أَمَا تَتَّقِي اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ تَدْخُلُ عَلَى بَيْتِي وَ تَهْجُمُ عَلَى دَارِي؟》 ♦️اى عمر! از خدا نمى‏ ترسى كه به سرايم درآمدى و به خانه‏ ام يورش آوردى؟! 📋《فَأَبَى أَنْ يَنْصَرِفَ ثُمَّ دَعَا عُمَرُ بِالنَّارِ فَأَضْرَمَهَا فِي الْبَابِ فَأَحْرَقَ الْبَابَ ثُمَّ دَفَعَهُ عُمَر》 ♦️عمر برنگشت، سپس آتش خواست، و درب خانه را آتش زد و در آتش گرفت.(۹) اما در کربلا؛ قبل از شهادت امام حسین(ع) در کربلا، مهاجمین به خیمه گاه امام(ع) حمله کردند. در بين حمله كنندگان، شمر بن ذى الجوشن دست به حمله برد، او با نيزه‌اش به خيمه ی حسين(ع) ضربه‌اى زد و فرياد كشيد : 📋《عَلَيَّ بِالنَّارِ حَتَّى أُحْرِقَ هَذَا اَلْبَيْتَ عَلَى أَهْلِهِ!》 ♦️برايم آتش بياوريد تا اين خيمه را بر اهلش آتش بزنم! زنان فرياد كشيدند و از خيمه خارج شدند! امام حسین(ع) با ديدن اين صحنه، فرياد كشيد : 📋《يَابْنَ ذِي اَلْجَوْشَنِ! أَنْتَ تَدْعُو بِالنَّارِ لِتُحْرِقَ بَيْتِي عَلَى أَهْلِي؟! حَرَّقَكَ اَللَّهُ بِالنَّارِ!》 ♦️اى پسر ذى الجوشن! تو آتش مى‌خواهى تا خانه‌ام را بر خاندانم به آتش بكشانى‌؟! خدا تو را با آتش بسوزاند!(۱۰) 6⃣در مورد هر دو، آمده است که؛ در لحظه های آخر عمرشان به پیامبر اکرم(ص) متوسل شده اند! هنگامی که حضرت فاطمه(س) بین در و دیوار قرار گرفتند، ناله زنان فرمود : 📋《يَا أَبَتَاهْ! يَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ، آهِ يَا فِضَّةُ! إِلَيْكِ فَخُذِينِي فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْلٍ》 ♦️ای پدرم! ای رسول خدا(ص)! این چنین رفتار می شود با حبیبه ات و دخترت! آه ای فضّه! مرا بگیر به خدا قسم فرزندی که در شکم داشتم کشته شد.(۱۱) در ظهر عاشورا وقتی حضرت زینب(س) دید دشمن برادرش را محاصره کرده و بدن صد پاره امام(ع) داخل گودال افتاده، رو به مدینه کرد و با صدایی غم انگیز، ندبه کنان خطاب به پیامبر اکرم(ص) عرضه داشت : 📋《وامُحَمّداه، صَلّيٰ عَلَيْكَ مَليكُ السَّماء، هَذا حَسَينٌ(ع) بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاءِ..》 ♦️وامحمّداه! درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين(ع) است كه عريان بر خاك افتاده و به خون آغشته شده و اعضايش از هم جدا شده است!(۱۲) @AsnadolMasaeb ادامه مطالب :👇
7⃣از هر دو طفلی به شهادت رسید! خصیبی در کتاب خود می نویسد : 📋《قَدْ جَاءَهَا الْمَخَاضُ مِنَ الرَّفْسَةِ وَ رَدِّ الْبَابِ فَسَقَطَتْ مُحَسِّناً عَلَيْهِ قَتِيلًا》 ♦️پس درد زایمان با این کوبیدن ها و افتادن درب، بر زهرای مرضیه(ع) غلبه کرد، و محسن(ع) درحالی که شهید شده بود، سقط شد.(۱۳) در مورد امام حسین(ع) آمده است که؛ در روز عاشورا حضرت علی اصغر(ع) در آغوش پدر به شهادت رسید. هنگامی که؛ امام حسین(ع) طفل را در مقابل لشگر، به روی دست گرفت و بلند کرد، و از آنان برای طفل تقاضای آب کرد. 📋《بَینَمَا هُوَ یُخَاطِبُهُم!》 ♦️هنوز کلام امام(ع) تمام نشده بود. 📋《إِذْ رَمَاهُ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ الْأَسَدِيَّ بِسَهْمٍ فِی حَجْرِ الحُسَینِ(عَلَیهِ السَّلَامُ) فَذَبَحَهُ》 ♦️در این هنگام، حرمله تیری انداخت و آن طفل را در آغوش پدر ذبح کرد.(۱۴) یعقوبی می نویسد : 📋《..فَوَقَعَ فِي حَلقِ الصَّبِي، فَذَبَحَهُ، فَنَزَعَ الحُسَينُ(ع) السَّهمَ مِن حَلقِهِ، وَ جَعَلَ يُلَطِّخُهُ بِدَمِهِ》 ♦️تیر به گلوي اين كودك نشست و حلقش را دريد و امام حسين(ع) تير را از گلويش بيرون آورد در حالي كه او به خون خود آغشته شده بود.(۱۵) 8⃣دوستداران و محبّین هر دو در بهشت خواهند بود! حضرت رسول اکرم(ص) در روایتی می فرماید : 📋《إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا بَعَثَ الْخَلَائِقَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ نَادَى مُنَادِي رَبِّنَا مِنْ تَحْتِ عَرْشِهِ يَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ لِتَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ(ص) سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ عَلَى الصِّرَاطِ》 ♦️هنگامی که خداوند متعال در روز قیامت تمام مخلوقاتش از اوّلین و آخرین را بر می‌انگیزد و از قبورشان بیرون می‌آورد، منادی از زیر عرش الهی ندا می‌کند که ای گروه خلائق! چشمان خویش را ببندید تا این که فاطمه دختر محمد(ص) سَرور زنان عالَم از صراط بگذرد. 📋《فَتَغُضُّ الْخَلَائِقُ كُلُّهُمْ أَبْصَارَهُمْ فَتَجُوزُ فَاطِمَةُ عَلَى الصِّرَاطِ لَا يَبْقَى أَحَدٌ فِي الْقِيَامَةِ إِلَّا غَضَّ بَصَرَهُ عَنْهَا إِلَّا مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ الطَّاهِرُونَ‏ مِنْ أَوْلَادِهِمْ فَإِنَّهُمْ أَوْلَادُهَا》 ♦️در این هنگام، همۀ مردم چشمانشان را می‌بندند، تا این که حضرت زهرا(س) از صراط عبور می‌ فرمایند و در عرصۀ قیامت احدی باقی نمی‌ماند مگر این که چشمانش بسته می‌شود و فقط چشمان حضرت محمد(ص) و علی(ع) و حسن(ع) و حسین(ع) و طاهرین از فرزندان حضرت زهرا(س) باز می‌باشد و به درستی که ایشان محارم حضرت زهرا(س) است. 📋《فَإِذَا دَخَلَتِ الْجَنَّةَ بَقِيَ مِرْطُهَا مَمْدُوداً عَلَى الصِّرَاطِ طَرَفٌ مِنْهُ بِيَدِهَا وَ هِيَ فِي الْجَنَّةِ وَ طَرَفٌ فِي عَرَصَاتِ الْقِيَامَةِ فَيُنَادِي مُنَادِي رَبِّنَا يَا أَيُّهَا الْمُحِبُّونَ‏ لِفَاطِمَةَ تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ‏ مِرْطِ فَاطِمَةَ(س) سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ》 ♦️پس هنگامی که حضرت زهرا(س) قبل از همه، وارد بهشت می‌گردند چادر ایشان بر روی صراط کشیده می‌شود و بر صراط پَهن می‌شود که یک طرف چادر به دست حضرت فاطمه(س) است که ایشان در آن لحظه، در بهشت هستند و یک طرف چادر نیز در عرصات قیامت است.(۱۶) در مورد امام حسین(ع) در روایتی آمده است که؛ حذیفه بن یمان نقل می کند : 📋《رَأَيْتُ اَلنَّبِيَّ(ص) آخِذاً بِيَدِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ(ع) وَ هُوَ يَقُولُ : يَا أَيُّهَا اَلنَّاسُ! هَذَا اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع)! فَاعْرِفُوهُ فَوَ اَلَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنَّهُ لَفِي اَلْجَنَّةِ وَ مُحِبِّيهِ فِي اَلْجَنَّةِ وَ مُحِبِّي مُحِبِّيهِ فِي اَلْجَنَّةِ》 ♦️پیامبر اکرم(ص) را در حالی که دست امام حسین(ع) را گرفته بود، فرمود : اي مردم! اين حسين بن علي(ع) است! او را بشناسيد؛ سوگند به آن خدايي كه جانم به دست اوست، به راستي او در بهشت است، و دوستدار او نيز در بهشت است، و دوستدار دوستدار او نيز در بهشت خواهد بود.(۱۷) 9⃣هر دو عاشق عبادت بودند! امام حسن مجتبی(ع) در این باره می فرماید : 📋《رَأَیْتُ أُمِّی فَاطِمَةَ(س) قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا لَیْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاکِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ》 ♦️مادرم فاطمه(س) را در شب جمعه ای دیدم که در محرابش ایستاده بود و پیوسته در حال رکوع و سجده بود تا اینکه روشنایی صبح نمایان شد و از او شنیدم که برای مردان و زنان مومن دعا می کرد.(۱۸) @AsnadolMasaeb ادامه مطالب :👇
در روایت دیگری آمده است که؛ 📋《مَا کَانَ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدُ مِنْ فَاطِمَةَ کَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا》 ♦️در بین این مردم، کسی عابدتر از حضرت فاطمه زهرا(س) نیست، آنقدر در نماز می‌ایستاد که قدم‌هایش ورم می‌کرد.(۱۹) در مورد حضرت سید الشهداء(ع) آمده است که؛ در عصر تاسوعا از برادرش حضرت ابوالفضل(ع) خواست یك شب از امویان مهلت بگیرد تا در آن یك شب فقط دعا، نماز، تلاوت قرآن، استغفار و راز و نیاز باخدا داشته باشد. حضرت(ع) فرمود : 📋《يَا عَبّاسُ(ع)! إركَبْ، بِنَفسي أنتَ يَا أخِي! اِرْجِعْ اِلَيهِمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ اِلَي الْغُدْوَةِ وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِيةَ لَعَلَّنا نُصَلي لِرَبِّنَا اللَّيلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ فَهُوَ يعْلَمُ أَنِّی كُنْتُ قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ كِتَابِهِ وَ كَثْرَةَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ》 ♦️اى عبّاس(س)! بر اسب سوار شو! جانم فدايت اى برادرم! به نزد آنها بازگرد و اگر می‌توانی تا فردا از ایشان مهلت بگیر و امشب ایشان را از ما باز گردان تا امشب برای پروردگار خود نماز خوانده دعا کنیم و از او آمرزش خواهی نمائیم؛ زیرا خدا می‌داند من نماز و تلاوت کتابش قرآن و دعای بسیار و استغفار را دوست دارم.(۲۰) 📚منابع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۵۹۳ ۲)موسوعة كربلاء لبيب بيضون، ص۲۰۷ ۳)امالی شیخ صدوق، ص۵۹۳ ۴)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۹۳ ۵)بحارالانوار مجلسی، ج۳۷، ص۷۱ ۶)تاريخ مدينة دمشق ابن عساكر، ج۱۴، ص۱۲۴ ۷)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴ ۸)ينابيع المودّة قُندوزی، ج۳، ص۸۰ ۹)کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۸۶۴ ۱۰)وقعة الطّف ابومخنف، ص۲۲۸ ۱۱)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴ ۱۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۱۳ ۱۳)الهدایة الکبری خصیبی، ص۴۰۸ ۱۴)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۶ ۱۵)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۵ ۱۶)امالی شیخ صدوق، ص۱۸ ۱۷)امالی شیخ صدوق، ص۵۹۷ ۱۸)کشف الغمه اربلی، ج۱، ص۴۶۸ ۱۹)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۴۱ ۲۰)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۰ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌🚩🕌🏴🕌🚩🕌🏴🕌🚩🕌 🤲شکر خدا که در پناه حسینیم.. @AsnadolMasaeb
هدایت شده از استاد عندلیب همدانی
✔️در صفحه ۵۴ و ۵۵ کتاب «فضل زيارة الحسين (عليه السلام)» تأليف جناب ابو عبدالله محمد بن علي بن الحسن العلوي الشجري(۳۶۷- ۴۴۵ ق)، این حدیث از امام جعفر صادق (علیه السلام) آمده است: «مَن لاذَ بِقَبرِ الحُسَينِ (عليه السلام) فَاستَجارَ مِنَ النّارِ، و سَأَلَ اللّه َ الجَنَّةَ، إلّا أجارَهُ اللّه مِنَ النّارِ، وأعطاهُ الجَنَّةَ» هرکس به قبر حسین (علیه السلام) پناهنده شود و از خداوند در امان ماندن از آتش و ورود به بهشت را خواهد، ( دعایش مستجاب شود و) خداوند او را از آتش پناه دهد و بهشت را به او اعطاء کند. ✔️و از روایت منقول از امام حسن عسکری ( علیه السلام) هم می آموزیم که زائر، پناهنده به مضجع منور حسینی شود و اعلام آمادگی برای رجعت آن حضرت کند. «...نَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ وَ نَنْتَظِرُ أَوْبَتَهُ، آمِینَ رَبَّ الْعالَمِینَ» (ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج ۲، ص ۶۹۰.) 🆔@andalibhamedani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚 1️⃣1️⃣ :📚 کتاب «فضلُ زيارة الحسين(علیه السلام)» مجموعه حدیثی در بیان فضیلت زیارت و اقامه عزا و گریه بر مصائب حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام)؛ اثر مرحوم «محمد بن علی شَجَری»(متوفی‌۴۴۵ق)✍📚👇 @AsnadolMasaeb
فضل زیارة الحسین علیه السلام.pdf
931.9K
✍📚✍📚✍📚✍📚✍ کتاب «فضلُ زيارةِ الحسين(ع)» @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️ ✍ 1️⃣8️⃣ 👤 @AsnadolMasaeb
🔸《اَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْ عَلَیهِ اَلأَنْبِياءُ》🔸 ✅در تفسیر آیه ۳۷ سوره مبارکه بقره که خداوند متعال می فرماید : 📋《فَتَلَقَّي آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ》 ♦️پس آدم از پروردگارش کلماتی را آموخت و به سوی او توبه نمود.(۱) آمده است که؛ وقتی خداوند متعال خواست که توبه ی حضرت آدم(علیه السلام) را قبول کند، جبرائیل را نزد او فرستاد تا به او تعلیم دهد. پس آدم(ع) به امتداد عرش نگریست و اسماء مبارکه پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(علیهم السلام) را دید. سپس جبرائیل این اسماء را برای آدم(ع) تلقین کرد و فرمود : 📋《یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ(ص)، یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ(ع)، یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ(س)، یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَیْنِ(ع) وَ مِنْکَ الْإِحْسَان》 در این هنگام؛ 📋《فَلَمَّا ذَكَرَ اَلْحُسَيْنَ(ع) سَالَتْ دُمُوعُهُ وَ اِنْخَشَعَ قَلْبُهُ!》 ♦️وقتی کلام جبرائیل به نام نامی امام حسین(ع) رسید و نام مبارکش را بر زبان آورد، حضرت آدم(ع) از شنیدن آن دلش شکست و اشکش جاری شد. سپس آدم(ع) از جبرائیل پرسید : 📋《يَا أَخِي جَبْرَئِيلُ فِي ذِكْرِ اَلْخَامِسِ يَنْكَسِرُ قَلْبِي وَ تَسِيلُ عَبْرَتِي!》 ♦️ای برادرم جبرائیل! وقتی نام پنجمی آمد قلبم به درد آمد و اشکم جاری شد! جبرائیل در جواب به او فرمود : 📋《وَلَدُكَ هَذَا يُصَابُ بِمُصِيبَةٍ تَصْغُرُ عِنْدَهَا اَلْمَصَائِبُ》 ♦️ای آدم، این فرزند تو مصیبت زده می شود به مصیبتی که همه مصیبت ها در نزد آن کوچک باشد! آدم(ع) گفت : آن مصیبت چیست؟ جبرائیل فرمود : ای آدم(ع)! 📋《يُقْتَلُ عَطْشَاناً غَرِيباً وَحِيداً فَرِيداً لَيْسَ لَهُ نَاصِرٌ وَ لاَ مُعِينٌ وَ لَوْ تَرَاهُ يَا آدَمُ وَ هُوَ يَقُولُ : وَا عَطَشَاهْ! وَا قِلَّةَ نَاصِرَاهْ! حَتَّى يَحُولَ اَلْعَطَشُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَلسَّمَاءِ كَالدُّخَانِ فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ إِلاَّ بِالسُّيُوفِ وَ شُرْبِ اَلْحُتُوفِ فَيُذْبَحُ ذَبْحَ اَلشَّاةِ مِنْ قَفَاهُ وَ يَنْهَبُ رَحْلَهُ أَعْدَاؤُهُ وَ تُشْهَرُ رُءُوسُهُمْ هُوَ وَ أَنْصَارُهُ فِي اَلْبُلْدَانِ وَ مَعَهُمُ اَلنِّسْوَانُ كَذَلِكَ سَبَقَ فِي عِلْمِ اَلْوَاحِدِ اَلْمَنَّانِ》 ♦️این فرزند تو کشته می شود در حالتی که تشنه و از وطن دور افتاده و تنها و بی یاور باشد و اگر می دیدی او را در حالی که تشنگی او حائل شود میان او و‌ آسمان مانند دود سیاه از شدّت درد تشنگی! و او می گوید : آه از تشنگی و کمی یاور! پس جواب او را نگوید احدی مگر با شمشیرها و شربت های مرگ! پس با همین حالت سر او را از قفا بریده می شود، مانند بریده شدن سر گوسفند، و خیمه هایش را غارت می کنند، و سر او و سرهای یارانش را بالای نیزه زنند و با زنانش در شهرها بگردانند. از پیش در علم خدای منّان چنین نوشته شده است. 📋《فَبَكَى آدَمُ وَ جَبْرَئِيلُ بُكَاءَ اَلثَّكْلَى》 ♦️پس حضرت آدم(ع) و جبرئیل هر دو مانند زنی که فرزند جوانش مرده باشد، گریه کردند.(۱) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : آفریدند تو را تا که مسیحا باشی همه چون خادم دربار و تو آقا باشی   آفریدند تو را از طبق گریه‌ی نور تا که جانسوزترین واژه‌ی دنیا باشی   تو قتیل‌العبراتی نه که بر گریه‌ی ما کشته‌ی چشم تر زینب کبری باشی   بر سر نیزه نشستی و تلألؤ کردی مثل خورشیدی و زیباست که بالا باشی   خیزران خورده‌ترین قاری قرآن خدا طشت زر دیده‌ترین حضرت یحیی باشی 👤لطیفیان 📚منبع : ۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۴۵ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️ ✍ 2️⃣8️⃣ 👤 @AsnadolMasaeb
🔹《اَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْ عَلَیهِ اَلأَنْبِياءُ》🔹 ✅روایت شده است که؛ 📋《اِنَّ نُوحاً لَمَّا رَکِبَ فِی السَّفِینَهِ طَافَتْ بِهِ جَمِیعَ الدُّنْیَا فَلَمَّا مَرَّتْ بِکَرْبَلَاءَ أَخَذَتْهُ الْأَرْضُ وَ خَافَ نُوحٌ الْغَرَقَ! فَدَعَا رَبَّهُ وَ قَالَ : إِلَهِی طُفْتُ جَمِیعَ الدُّنْیَا وَ مَا أَصَابَنِی فَزَعٌ مِثْلُ مَا أَصَابَنِی فِی هَذِهِ الْأَرْضِ!》 ♦️وقتى حضرت نوح(علیه السلام) بر کشتى سوار شد و تمام دنیا را گردید و گذرش به کربلا افتاد زمین کشتى او را درگرفت. نوح از غرق شدن خائف شد، لذا دعا کرد و گفت : پروردگارا، من همه زمین را گردیدم و دچار یک چنین جزع و فزعى که در این زمین گردیدم، نشدم. در این هنگام جبرائیل نازل شد و فرمود : 📋《یَا نُوحُ! فِی هَذَا الْمَوْضِعِ یُقْتَلُ الْحُسَیْنُ(ع) سِبْطُ مُحَمَّدٍ خَاتَمِ الْأَنْبِیَاءِ وَ ابْنِ خَاتَمِ الْأَوْصِیَاءِ!》 ♦️ای نوح(ع)! حسین(علیه السلام) که سبط خاتم الأنبیاء و پسر خاتم الاوصیاء است، در این موضع شهید خواهد شد. نوح(ع) پرسید : ای جبرائیل! قاتل او کیست؟ جبرائیل جواب داد : 📋《قَاتِلُهُ لَعِینُ أَهْلِ سَبْعِ سَمَاوَاتٍ وَ سَبْعِ أَرَضِینَ》 ♦️همان کسى است که اهل آسمانها و زمین او را لعنت خواهند کرد. 📋《فَلَعَنَهُ نُوحٌ أَرْبَعَ مَرَّاتٍ فَسَارَتِ السَّفِینَهُ حَتَّى بَلَغَتِ الْجُودِیَّ وَ اسْتَقَرَّتْ عَلَیْهِ》 ♦️پس در این هنگام، حضرت نوح(ع) چهار مرتبه قاتل امام حسین(علیه السلام) را لعنت کرد، آنگاه کشتى حرکت نمود تا بر سر جودى استقرار یافت.(۱) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : چه کربلا ست که آدم به هوش می آید  هنوز ناله ی زینب به گوش می آید  چه کربلاست کز آن بوی سیب می آید  صدای ناله ی مردی غریب می آید  چه کربلاست که بوی گلاب می آید  صدای گریه طفل رباب می آید  چه کربلاست که بوی عبیر می آید  صدای کودک نا خورده شیر می آید  چه کربلاست که بانگ صفیر می آید  هنوز ناله ی طفل صغیر می آید  چه کربلاست از آن ناله ی رباب آید  صدای ناله لالایی علی بخواب آید  👤محمدی 📚منبع : ۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۴۳ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️ ✍ 3️⃣8️⃣ 👤 @AsnadolMasaeb
🔸🔶《أَلسَّلَامُ عَلَى إِسْمَاعِیلَ الَّذِی فَدَاهُ اللهُ بِذِبْحِِ عَظِیمِِ مِنْ جَنَّتِهِ》🔶🔸  ✅روایتی است در کتاب عیون اخبار الرضا(علیه السلام) مرحوم شیخ صدوق که «فضل بن شاذان» می گوید : از امام رضا(علیه السلام) چنین شنیدم كه آن زمان كه خداوند تبارك و تعالى به حضرت ابراهیم(ع) امر فرمود كه به جاى فرزندش اسماعیل، گوسفندى را كه خداوند فرستاده بود ذبح نماید، حضرت ابراهیم(ع) در دل آرزو كرد كه اى كاش فرزندش اسماعیل را به دست خود ذبح می كرد و دستور ذبح گوسفند به جاى ذبح فرزندش به او داده نشده بود، تا به این‏ وسیله احساس پدرى را كه عزیزترین فرزندش را به دست خود ذبح می كند، داشته باشد و در نتیجه شایسته ی رفیع‏ ترین درجات ثواب در صبر بر مصائب شود. خداوند عزّوجلّ به ابراهیم خلیل وحى فرمود كه : 📋《یَا ابرَاهِیمَ! مَنْ أَحَبُّ خَلْقِي إِلَيْكَ؟ فَقَالَ : يَا رَبِّ! مَا خَلَقْتَ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ حَبِيبِكَ مُحَمَّدٍ(ص)》 ♦️اى ابراهیم! محبوبترین خلق من، نزد تو كیست؟ ابراهیم گفت : خدایا! مخلوقى خلق نكرده ‏اى كه از حبیبت محمّد مصطفی(ص) نزد من محبوبتر باشد. خداوند به او وحى فرمود كه : 📋《فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَيْهِ يَا إِبْرَاهِيمُ! أَ فَهُوَ أَحَبُّ إِلَيْكَ أَوْ نَفْسُكَ؟ قَالَ : بَلْ هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ نَفْسِي! قَالَ : فَوَلَدُهُ أَحَبُّ إِلَيْكَ أَوْ وَلَدُكَ؟ قَالَ بَلْ وَلَدُهُ! قَالَ : فَذَبْحُ وَلَدِهِ ظُلْماً عَلَى أَعْدَائِهِ أَوجَعُ لِقَلْبِكَ أَوْ ذَبْحُ وَلَدِكَ بِيَدِكَ فِي طَاعَتِي؟ قَالَ : يَا رَبِّ! بَلْ ذَبْحُهُ عَلَى أَيْدِي أَعْدَائِهِ أَوْجَعُ لِقَلْبِي!》 ♦️اى ابراهیم! آیا او را بیشتر دوست دارى یا خودت را؟ ابراهیم(ع) گفت : او را بیشتر دوست دارم. خداوند فرمود : آیا فرزند او را بیشتر دوست دارى یا فرزند خودت را؟ عرض كرد : فرزند او را. خداوند فرمود : آیا بریده شدن سر فرزند او از روى ظلم، به دست دشمنانش، دل تو را بیشتر به درد می آورد یا بریدن سر فرزندت به دست خودت به خاطر اطاعت از فرمان من؟ او گفت : بریده شدن سر فرزند او به دست دشمنانش دل مرا بیشتر به درد می ‏آورد. خداوند فرمود : 📋《يَا إِبْرَاهِيمُ! فَإِنَّ طَائِفَةً تَزْعُمُ أَنَّهَا مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ(ص) سَتَقْتُلُ الْحُسَيْنَ(ع) ابْنَهُ مِنْ بَعْدِهِ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ فَيَسْتَوْجِبُونَ‏ بِذَلِكَ سَخَطِي》 ♦️ای ابراهیم(ع)! گروهى كه خود را از امّت محمّد(ص) می دانند، فرزندش حسین(ع) را به ظلم و ستم به مانند گوسفند ذبح خواهند كرد و با این كار مستوجب خشم و غضب من خواهند شد. 📋《فَجَزِعَ إِبْرَاهِيمُ(ع) لِذَلِكَ وَ تَوَجَّعَ قَلْبُهُ وَ أَقْبَلَ يَبْكِي! فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهِ : يَا إِبْرَاهِيمُ! قَدْ فَدَيْتُ‏ جَزَعَكَ عَلَى ابْنِكَ إِسْمَاعِيلَ لَوْ ذَبَحْتَهُ بِيَدِكَ بِجَزَعِكَ عَلَى الْحُسَيْنِ(ع) وَ قَتْلِهِ وَ أَوْجَبْتُ لَكَ أَرْفَعَ دَرَجَاتِ أَهْلِ الثَّوَابِ عَلَى الْمَصَائِبِ》 ♦️پس ابراهیم خلیل(ع) بر این مطلب جزع و فزع نموده، دلش به درد آمد و شروع به گریه كرد، خداوند عزّوجلّ هم به او چنین وحى فرمود : اى ابراهیم(ع)! به خاطر این ناراحتى و جزع و فزعت بر حسین(ع) و قتل او، ناراحتى و اندوهت بر اسماعیل را در صورتى كه اگر او را ذبح می کردى پذیرفتم، و رفیع‏ترین درجات ثواب، در صبر بر مصائب را به تو خواهم داد. 📋《فَذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَ‏ وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ‏》 ♦️و این همان مطلبى است كه آیه «وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» بدان اشاره دارد.(۱) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : شورش روز قیامت به جهان برپا بود  آه از آن روز که در دشت بلا غوغا بود  خصم چون دایره گرد حرم و، شاه شهید  در دلِ دایره چون نقطه ی پابرجا بود  عرصه ی دشت چو دیبای مُنَقّش از خون  و آن همه صورت زیبا که در آن دیبا بود  جان به قربان ذبیحی که به قربانگه دوست  با لب تشنه روان می شد و خود دریا بود  تو مپندار که شاهنشه دین در گَهِ رزم  در بیابان بلا بی مدد و تنها بود  انبیا و رُسُل و جنّ و ملایک هریک  جان به کف در برِ شه منتظر ایما بود  پرده پوشان نهانخانه ملک و ملکوت  همه پروانه آن شمع جهان آرا بود  قتل عباس و علی اکبر و قاسم ز ازل  بر فرامین قضایای فلک طغرا بود  ورنه اندر نظر قهر شهنشاه جهان  عدم هر دو جهان بسته به حرف "لا" بود  علی اکبر به رخ چون گل و با قدِّ چو سرو  فرد و تنها به سوی رزمگه اعدا بود  گردِ شمع رخ اکبر، به گهِ صبح وداع  لیلیِ سوخته، پروانه ی بی پروا بود  در همه مُلک بلا نیست به جز ذکر حسین  قاف تا قاف جهان صوت همین عنقا بود  👤نیّر تبریزی  📚منبع: ۱)عیون اخبار الرضا(ع) شیخ صدوق، ج۱، ص۲۰۹ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️ ✍ 4️⃣8️⃣ 👤 @AsnadolMasaeb
🔸️《اَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْ عَلَیهِ اَلأَنْبِياءُ》🔸️ ✅روزی حضرت موسی(علیه السلام) با حضرت یوشع بن نون(علیه السلام) در اطراف زمین سیر می کردند که به سرزمین کربلا رسیدند. در این هنگام بند نعلین حضرت(علیه السلام) پاره شد و کف آن جدا شد و خاری به پای او اصابت کرد و پایش خونی شد و درد کشید. پس ناراحت و محزون سر به طرف آسمان بلند کرد و فرمود : 📋《إِلَهِي! أَيُّ شَئِِ حَدَثَ مِنِّي؟ 》 ♦️خدا چه بدی از من سرزده بود که دچار این بلا شدم؟ خداوند متعال به او فرمود : 📋《أَنَّ هُنَا يُقتَلُ الحُسَينُ(ع) وَهُنَا يَسفَكُ دَمُهُ فَسَالَ دَمُكَ مُوَافِقَةََ لِدَمِهِ》 ♦️اینجا حسین(علیه السلام) را شهید می کنند، اینجا خونش را می ریزند و من خواستم خون و حُزن تو با او موافق باشد.  حضرت موسی(ع) عرض کرد : 📋《رَبِّ! وَ مَن يَكُونُ الحُسَينُ(ع)؟》 ♦️ پروردگارا! حسین(ع) کیست؟! وحی شد که؛ حسین(علیه السلام) سبط محمد مصطفی(ص) و پسر علی مرتضی(علیه السلام) است.  موسی(ع) ناراحت و گریان شد و عرضه داشت : قاتل او کیست؟ خطاب رسید : 📋《هُوَ لَعِينُ السَّمَكِ فِي البِحَارِ، وَالوُحُوشِ فِي القَفَارِ، وَالطَّيرِ فِي الهَوَاءِ!》 ♦️قاتل او نفرین شده ی ماهی دریا و وحشی های بیابان و پرندگان هواست.  در این هنگام؛ 📋《فَرَفَعَ مُوسَى يَدَيهِ وَلَعَنَ يَزِيدَ وَدَعَا عَلَيِه وَ اَمِنَ يُوشَعُ بنُ نُونِِ عَلَى دُعَائِه وَمَضَى لِشَأنِه》 ♦️حضرت موسی(ع) نالان و گریان دستها را بالا برد و یزید را لعنت و نفرین کرد و حضرت یوشع بن نون(ع) هم گریان به دعای حضرت موسی(ع) آمین گفت و بعد هر دو رفتند.(۱) در حدیث دیگری از مناجات حضرت موسی(ع) با خداوند آمده است که؛ حضرت موسی(ع) به درگاه خداوند متعال عرضه داشت : پروردگارا! چرا امّت محمّد(ص) را بر سایر امتها برتری دادی؟! خداوند فرمود : به خاطر ده خصلت! موسی(ع) عرض کرد : آن ده خصلت چیست تا به بنی اسرائیل دستور دهم انجام دهند؟ خطاب رسید آن ده خصلت عبارتند از : نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، نماز جمعه، نماز جماعت، قرآن، علم و عاشورا! موسی(ع) عرض کرد : 📋《یَا رَبِّ وَ مَا الْعَاشُورَاءُ؟》 ♦️پروردگارا! عاشورا چیست؟ 📋《الْبُکَاءُ وَ التَّبَاکِی عَلَى سِبْطِ مُحَمَّدِِ(ص) وَ الْمَرْثِیَةُ وَ الْعَزَاءُ عَلَى مُصِیبَةِ وُلْدِ الْمُصْطَفَى(ص)》 ♦️گریه کردن یا تباکی کردن و عزاداری بر مصیبت فرزند مصطفی(ص) است. سپس خداوند متعال فرمود : 📋《یَا مُوسَى! مَا مِنْ عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِی فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ بَکَى أَوْ تَبَاکَى وَ تَعَزَّى عَلَى وُلْدِ الْمُصْطَفَى(ص) إِلَّا وَ کَانَتْ لَهُ الْجَنَّةُ ثَابِتاً فِیهَا وَ مَا مِنْ عَبْدٍ أَنْفَقَ مِنْ مَالِهِ فِی مَحَبَّةِ ابْنِ بِنْتِ نَبِیِّهِ طَعَاماً وَ غَیْرَ ذَلِکَ دِرْهَماً إِلَّا وَ بَارَکْتُ لَهُ فِی الدَّارِ الدُّنْیَا الدِّرْهَمَ بِسَبْعِینَ دِرْهَماً وَ کَانَ مُعَافاً فِی الْجَنَّةِ وَ غَفَرْتُ لَهُ ذُنُوبَهُ》 ♦️ای موسی! در آن زمان هیچ بنده ای نیست که گریه یا تباکی کند در عزای فرزند پیامبر(ص) مگر این بهشت برای او حتمی است و هیچ بنده ای نیست که مقداری از مالش را در راه محبّت فرزند پیامبر(ص) انفاق کند از طریق طعام دادن یا غیر آن مگر این که خداوند متعال در دنیا به هر درهمی هفتاد درهم به او برکت عنایت می کند و سرانجام به فضل خدا وارد بهشت می شود و گناهانش آمرزیده می گردد. 📋《وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی مَا مِنْ رَجُلٍ أَوِ امْرَأَةٍ سَالَ دَمْعُ عَیْنَیْهِ فِی یَوْمِ عَاشُورَاءَ وَ غَیْرِهِ قَطْرَةً وَاحِدَةً إِلَّا وَ کُتِبَ لَهُ أَجْرُ مِائَةِ شَهِیدٍ》 ♦️به عزت و جلالم قسم که؛ هیچ مرد و زنی نیست که در روز عاشورا و غیر عاشورا برای امام حسین(علیه السلام) قطره اشکی بریزد مگر این که برای او ثواب صد شهید نوشته می شود.(۲) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : فغان ز سینه بر آمد، زماجرای حسین  بیا قیامت خون بین، به کربلای حسین به نینوای شهادت، نگر شهیدان را بخاک و خون شده غلطان، به امر و رای حسین قلم چگونه نویسد، حدیث عاشورا که دیده خون شود از شرح ماجرای حسین دگر به نام جهان مهر و مه نمی تابد ستارگان همه یک یک نشسته در عزای حسین   به روز حادثه، باران تیغ و نیزه گرفت  همی به سینه و پشت و به دست و پای حسین  خوشا به کرب و بلای وطن شوم کشته  که جان کوچک خود را کنم فدای حسین  رضای درگه حقم زحق نخواهم هیچ  بجز رضای خدا و به دل ولای حسین 👤سعادتی 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۴۴ ۲)مستدرک‏ الوسائل محدث نوری، ج۱۰، ص۳۱۹ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️ ✍ 5️⃣8️⃣ 👤 @AsnadolMasaeb
🔹《اَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْ عَلَیهِ اَلأَنْبِياءُ》🔹 ✅ابن عباس روایتی را از امام علی(علیه السلام) نقل می کند که حضرت امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) هنگام حرکت به سوی صفّین، هنگام فرود در دشت نینوا، فرمود : 📋《أَنَّهُ(عیسی) مَرَّ بِهَا وَ مَعَهُ الْحَوَارِيُّونَ فَرَأَى هَاهُنَا الظِّبَاءَ مُجْتَمِعَةً وَ هِيَ تَبْكِي فَجَلَسَ عِيسَى وَ جَلَسَ الْحَوَارِيُّونَ مَعَهُ فَبَكَى وَ بَكَى الْحَوَارِيُّونَ وَ هُمْ لَا يَدْرُونَ لِمَ جَلَسَ وَ لِمَ بَكَى فَقَالُوا : يَا رُوحَ اللَّهِ وَ كَلِمَتَهُ مَا يُبْكِيكَ؟! قَالَ : أَتَعْلَمُونَ أَيُّ أَرْضٍ هَذِهِ؟ قَالُوا : لَا! قَالَ : هَذِهِ أَرْضٌ يُقْتَلُ فِيهَا فَرْخُ الرَّسُولِ أَحْمَدَ(ص) وَ فَرْخُ الْحُرَّةِ الطَّاهِرَةِ الْبَتُولِ(ص) شَبِيهَةِ أُمِّي وَ يُلْحَدُ فِيهَا طِينَةٌ أَطْيَبُ مِنَ الْمِسْكِ لِأَنَّهَا طِينَةُ الْفَرْخِ الْمُسْتَشْهَدِ وَ هَكَذَا يَكُونُ طِينَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَوْلَادِ الْأَنْبِيَاءِ! فَهَذِهِ الظِّبَاءُ تُكَلِّمُنِي وَ تَقُولُ إِنَّهَا تَرْعَى فِي هَذِهِ الْأَرْضِ شَوْقاً إِلَى تُرْبَةِ الْفَرْخِ الْمُبَارَكِ وَ زَعَمَتْ أَنَّهَا آمِنَةٌ فِي هَذِهِ الْأَرْضِ ثُمَّ ضَرَبَ بِيَدِهِ إِلَى هَذِهِ الصِّيرَانِ فَشَمَّهَا وَ قَالَ هَذِهِ بَعْرُ الظِّبَاءِ عَلَى هَذِهِ الطِّيبِ لِمَكَانِ حَشِيشِهَا!》 ♦️حضرت عیسی(ع) به همراه حواریون از کربلا می گذشتند و او آهوانی را دید که در اینجا جمع شده اند. آنها گریان به نزد عیسی(ع) آمدند و عیسی(ع) نشست و حواریان نیز نشستند و او گریست و حواریان نیز گریستند، در حالی که نمی دانستند چرا عیسی(ع) نشسته و چرا گریه می کند؟ آن گاه گفتند : ای روح خدا و ای کلمه خدا! برای چه گریه می کنی؟ عیسی(ع) فرمود : آیا می دانید که این، چه سرزمینی است؟ گفتند : نه! عیسی(ع) فرمود : اینجا سرزمینی است که فرزند محمد مصطفی(ع) و فرزند آن آزاده پاک یعنی بتول که شبیه مادرم مریم بود، در این جا کشته می شود و در تربتی که به سبب سرشت آن فرزند شهید، خوش بوتر از مُشک است، دفن می شود و البتّه سرشت پیامبران و اولاد پیامبران، چنین (خوش بو) است. این آهوها با من گفتگو می کنند و می گویند : ما به خاطر اشتیاقی که به تربت این نونهال شهید داریم، در این سرزمین می چریم و یقین دارند که در این سرزمین، در امان اند.(۱) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : ای سرت چون ماه سرگردان به روی نیزه ها  از غمت خون عقده بسته در گلوی نیزه ها  خاطرات کربلا از پیش چشمانم گذشت  تا برآمد صوت قرآنت ز روی نیزه ها  آمدی با سر به دیدارم که بر گردد، حسین  دیده ی مردم ز محمل ها به سوی نیزه ها  من فدای حنجر خشکت که نوشیدست آب  گه زجام دشنه ها، گاه از سبوی نیزه ها  از فراق اکبرت، قلب رقیه آب شد  کاش این دختر نگردد رو بروی نیزه ها  ای موید! تا بیابم آن سر ببریده را  می روم با پای دل در جستجوی نیزه ها  👤سید رضا مؤید  📚منبع : بحار الأنوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۵۳ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا