eitaa logo
اسناد المصائب
3هزار دنبال‌کننده
974 عکس
303 ویدیو
42 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام رضا(علیه السلام) : «مَنْ تَذَكَّرَ مُصَابَنَا كَانَ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا يَوْمَ القِيَامَةِ» 📚أمالی شیخ صدوق، ص۷۳ ✍ارائه ی مصائب و مراثی اهل بیت(علیهم السلام) @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚کانال تاریخ اسلام : @TarikhEslam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5⃣جان نثاری و شهادت طلبی:👇 ✅معرفت عميق ياران، نسبت به امام زمان(علیه السلام)، دل‌های آن‌ها را مملوّ از عشق به امام(ع) می كند. بنابراين در ميدان رزم او را، چون نگينی در ميان مي‌گيرند و جان خود را سپر بلای او می كنند. 👤امام جعفر صادق(علیه السلام) فرمود: «رِجَالٌ يَحُفُّونَ بِهِ يَقُونَهُ بِأَنْفُسِهِمْ فِي اَلْحُرُوبِ وَ يَكْفُونَهُ مَا يُرِيدُ فِيهِمْ وَ يَدْعُونَ بِالشَّهَادَةِ» ♦️ياران امام زمان(علیه السلام) در ميدان رزم در اطراف او را می گیرند و با جان خود از گزند حوادث محافظت می كنند، و او هر چه بخواهد آن را کفایت می کنند و خواستار شهادت در راه خدا هستند.(۱) ┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈ 👤امام جعفر صادق(علیه السلام) در روایتی دیگر می فرماید : «[رِجَالٌ] يَدْعُونَ بِالشَّهَادَةِ وَ يَتَمَنَّوْنَ أَنْ يُقْتَلُوا فِي سَبِيلِ اَللَّهِ شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ اَلْحُسَيْنِ(ع)» ♦️آنان براى شهادت دعا می كنند و آرزومند كشته شدن در راه خدايند و شعارشان یا لثارات الحسین(علیه السلام) است.(۲) 📚منابع: ۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۵۲، ص۳۰۸ ۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۵۲، ص۳۰۷ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
29.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ زیبا و شنیدنی با با نوای :👆 «در انتظار آمدنم ایستاده ای شاید به این امید که می آیمت به کار» 🔹️«یا صاحب الزمان ادرکنی»🔹️ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴 ✍ 7️⃣1️⃣1️⃣ 👤 @AsnadolMasaeb
🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَا عَبدَالمُطَلِّبِ(ع) وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ》🔷🔹 ✅نام عبدالمطّلب شَیبَه و کنیه‌ اش أبو الحارث بود. در منابع، او را به القاب و نامهای دیگری نیز از قبیل «عامر، سید البطحاء، ساقی الحجیج، ساقی الغیث، غیث الوری فی العام الجدب، أبو السادة العشره، عبد المطّلب، حافر زمزم، ابراهیم ثانی و فیّاض» خوانده اند.(۱) او جدّ حضرت رسول اکرم(ص) و بزرگِ قبیله قریش و همچنین از بزرگان شهر مکه بود. درباره سبب شهرت او به عبدالمطلب نوشته اند : چند سال پس از وفات هاشم، مطلب (عموی عبدالمطّلب)، او را از یثرب به مکه آورد. وقتی مردم مکه و قریش عبدالمطلب را دیدند که همراه مطلّب وارد شهر می‌شود، به گمان این که او بنده خریداری شده مطلّب از یثرب است، او را «عبدالمطلب خواندند و این نام بعدها همچنان باقی ماند.(۲) نسب عبدالمطلب(ع) به حضرت ابراهیم(علیه السلام) می‌رسد. قول مشهور در بین سیره‌ نویسان و مورخان، به این ترتیب می باشد : 📋《محُمَّدٌ رَسُولُ اللهِ(ص) ابْنُ عَبْدِ اللهِ بْنِ عَبْدِ المُطَّلِبِ بْنِ هَاشِمِ بْنِ عَبْدِ مَنَافِ بْنِ قُصَيِّ بْنِ كِلَابِ بْنِ مُرَّةَ بْنِ كَعْبِ بْنِ لُؤَيِّ بْنِ غَالِبِ بْنِ فِهْرِ بْنِ مَالِكِ بْنِ النَّضْرِ بْنِ كِنَانَةَ بْنِ خُزَيْمَةَ بْنِ مُدْرِكَةَ بْنِ إِلْيَاسَ بْنِ مُضَرَ بْنِ نِزَارَ بْنِ مَعَدَّ بْنِ عَدْنَان》 به نقل از ابن عباس از حضرت رسول اکرم(ص) روايت شده است كه ایشان فرمودند : 📋《إِذَا بَلَغَ نَسَبِی إِلَى عَدْنَانَ فَأَمْسِکُوا》 ♦️هرگاه نسب من به «عدنان» رسيد توقف كنيد.(۳) عبدالمطلب(ع) رسول اکرم(ص) را خیلی دوست می داشت و به تنها یادگار فرزندش عبدالله می بالید. نقل است که بعد از ولادت حضرت رسول اکرم(ص)، عبدالمطلب(ع) نوزاد را در آغوش گرفت و وارد خانه كعبه شد و در آنجا به دعا و نيايش پرداخت و از درگاه خداوند به خاطر عطاي چنين فرزندی، شكر بجا آورد و این شعر را سرود : «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَعْطَانِي هَذَا الْغُلامَ الطَّيِّبَ الأَرْدَانَ قَدْ سَادَ فِي الْمَهْدِ عَلَى الْغِلْمَانِ أُعِيذُهُ بِالْبَيْتِ ذِي الأَرْكَانِ حِینَ یَکُونُ بِلُغَةِ الفِتْيَانِ حَتَّى أَرَاهُ بَالِغَ الْبُنْيَانِ أُعِيذُهُ مِنْ شَرِّ ذِي شَنَآنِ مِنْ حَاسِدٍ مُضْطَرِبِ الْعَنَانِ» ♦️حمد و سپاس خداوند را كه اين پسر را به من داد كه اندامى خوشبو دارد. او در گهواره بر همه پسران سیادت دارد و من او را به ارکان کعبه تعویذ می کنم.(۴) عبدالمطّلب موحد و یکتا پرست بود و از پرستش بت‏ها بر کنار بود، و خدا را به یگانگی می ‏شناخت و به نذر وفا می‌کرد، و سنت‎هایی نهاد که بعضی از آن‏ها در قرآن نازل گشت. بنابر روایات تاریخی، ماجرای حمله ابرهه به مکه معروف به حمله اصحاب فیل در زمان عبدالمطلب روی داد. وقتی ابرهه با لشکری از یمن به قصد تخریب کعبه به مکه حمله کرد، لشکریان ابرهه شتران قریش را به غارت بردند و میان عبدالمطّلب و ابرهه ملاقاتی صورت گرفت. عبدالمطلب تنها آزادی شتران خود را درخواست کرد. ابرهه گفت : 📋《عَجَباً لِقَوْمٍ سَوَّدُوكَ وَ رَأَّسُوكَ عَلَيْهِمْ حَيْثُ تَسْأَلُنِي فِي عِيرٍ لَكَ وَ قَدْ جِئْتُ لِأَهْدِمَ شَرَفَكَ وَ مَجْدَكَ وَ لَوْ سَأَلْتَنِي اَلرُّجُوعَ عَنْهُ لَفَعَلْتُ》 ♦️تعجب می کنم از اینکه قومت چگونه تو را به سروری قبولت کردند، در حالی که تو فقط شترانت را از من مطالبه می کنی، در حالی که من برای انهدام کعبه آمده ام که اگر از من درخواست بازگشت داشتی، بر می گشتم. عبدالطلب پاسخ داد : 📋《أَيُّهَا اَلْمَلِكُ! إِنَّ هَذِهِ اَلْعِيرَ لِي وَ أَنَا رَبُّهَا فَسَأَلْتُكَ إِطْلاَقَهَا وَ إِنَّ لِهَذِهِ اَلْبَنِيَّةِ رَبّاً يَدْفَعُ عَنْهَا》 ♦️ای پادشاه! من خداوندگار شترانم و این خانه نیز خداوندگاری دارد که از آن محافظت خواهد کرد. سپس به مکه بازگشت، که روز بعد تودۀ عظیمی از پرندگان به لشکر ابرهه حمله کردند.(۵) رسول اکرم(ص) هشت سال از عمر شریفش گذشته بود که عبدالمطلب از دنیا رفت. از حضرت رسول اکرم(ص) سوال شد : 📋《أَ تَذْكُرُ مَوْتَ عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ》 ♦️آیا مرگ عبدالمطلب را به یاد دارید؟ حضرت(ص) فرمود : 📋《نَعَمْ! أَنَا يَوْمَئِذٍ اِبْنُ ثَمَانِ سِنِينَ》 ♦️آری! آن وقت من هشت ساله بودم. ام ایمن می گوید : 📋《رَأَيْتُ رَسُولَ اَللَّهِ(ص) يَبْكِي خَلْفَ سَرِيرِ عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ 》 ♦️حضرت رسول اکرم(ص) را می دیدم که در کودکی پشت سر تابوت عبدالمطلب(ع) می گریست.(۶) عبدالمطلب را در مکه در قبرستان (حُجون) که بعدها به نام قبرستان ابوطالب مشهور شد، دفن کردند. {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📚منابع : ۱)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱ ۲)تاریخ‏ طبری، ج‏۳، ص۸۰۲ ۳)الکامل ابن اثیر، ج۲، ص۲۱ ۴)الطبقات الکبری ابن سعد، ج۱، ص۸۲ ۵)مستدرک محدث نوری، ج۹، ص۳۴۰ ۶)بحارالانوار مجلسی، ج۱۵، ص۱۶۲ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴 ✍ 8️⃣1️⃣1️⃣ 👤 @AsnadolMasaeb
🔸🔶《اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَا ابَوطَالِبِِ(عَلیهِ السَّلامُ) وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ》🔶🔸 ✅نام او «عبدمناف» و کنیه اش «ابوطالب» بود. حضرت ابوطالب(ع) با حضرت فاطمه بنت اسد، مادر بزرگوار امام علی(ع) نسبت عمو زادگی داشتند. یعنی هاشم جدّ مشترک هر دو آنها بوده است. پس در نتیجه فرزندان این دو بزرگوار از هر دو طرف (پدر و مادر) بنی هاشمی محسوب می شوند. تا جایی که مرحوم اربلی درباره امام علی(ع) می نویسد : 📋《أَوَّلُ هَاشِمِيٍّ وَلَدَهُ هَاشِمٌ مَرَّتَيْنِ》 ♦️امام علی(ع) نخستین هاشمى نسبى است كه از دو طرف به هاشم مى‏ رسد.(۱) ابوطالب(ع) دارای چهار پسر به ترتیب به نام‌ های طالب، عقیل، جعفر و علی(ع) بود. ابن عباس می گوید : 📋《كَانَ بَيْنَ طَالِبٍ وَ عَقِيلٍ عَشْرُ سِنِينَ وَ بَيْنَ عَقِيلٍ وَ جَعْفَرٍ عَشْرُ سِنِينَ وَ بَيْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِيٍّ(ع) عَشْرُ سِنِينَ وَ كَانَ عَلِيٌّ(ع) أَصْغَرَهُمْ》 ♦️فاصله سنی هر کدام از پسران ابوطالب، ده سال بود که کوچکترین آنها امام علی(ع) بود.(۲) ابوطالب(ع) از آنجایی که عیال وار بوده و از وضعیت فقر و تنگدستی برخوردار بود، بدین جهت جعفر تحت سرپرستی عمویش عباس و امام علی(ع) تحت تربیت و پرورش حضرت رسول اکرم(ص) قرار گرفت و جعفر تا زمانی که اسلام آورد و مستغنی گردید، در خانه عمویش زندگی می‌کرد.(۳) اما عقیل نزد خود ابوطالب ماند و ابوطالب نیز او را بسیار دوست می داشت. روزی امیرالمؤمنین(ع)، به حضرت رسول اکرم(ص) عرضه داشت : 📋《یَا رَسُولَ اللهِ(ص)! إنَّکَ لَتُحِبُّ عَقِیلَاً؟》 ♦️ای رسول خدا(ص)! آیا شما عقیل را دوست دارید؟ حضرت(ع) فرمود: 📋《أَی وَاللهِ! إنِّی لَاُحِبُّهُ حُبَّینِ، حُبَّاً لَهُ وَ حُبَّاً لِحُبِّ أَبِی طَالِبِِ(ع) لَهُ》 ♦️آری! من عقیل را از دو جهت دوست دارم! یکی این که؛ عقیل را به خاطر خودش دوست دارم و یکی هم این که؛ عقیل محبوب پدرش ابوطالب(ع) بود و به خاطر اینکه ابوطالب(ع) عقیل را دوست داشت، دوستش دارم.(۴) ابوطالب پس از وفات پدرش عبدالمطلب، سرپرستی برادرزاده‌اش، حضرت محمد(ص) را بر عهده گرفت و در  ماجرای رسالت رسول اکرم(ص)، به شدت از او حمایت کرد. ابن شهر آشوب می نویسد : وقتی لحظات آخر عمر عبدالمطلب(ع) فرا رسيد، پسرانش را جمع کرد و سفارش رسول اکرم(ص) را به آن ها نمود. عبدالمطلب گفت : 📋《مُحَمَّدٌ(ص) يَتِيمٌ فآوُوهُ وَ عَائِلٌ فَأَغْنُوهُ اِحْفَظُوا وَصِيَّتِي فِيهِ》 ♦️محمد(ص) يتيم است و او را سرپرستی کنيد و نيازمند است او را بي نياز کنيد و وصيت و سفارش مرا درباره او حفظ کنيد! ابولهب گفت : من اين کار را خواهم کرد؟ عبدالمطلب به او گفت : 📋《كُفَّ شَرَّكَ عَنْهُ》 ♦️شرّت را از او بازدار! عباس اظهار داشت : من اين کار را به عهده خواهم گرفت! عبدالمطلب به او گفت : 📋《أَنْتَ غَضْبَانُ لَعَلَّكَ تُؤْذِيهِ》 ♦️تو مرد خشمناکی هستی، می ترسم او را آزار بدهی! ابوطالب(ع) گفت : من اين دستور را اجرا مي کنم و کفالت او را به عهده مي گيرم؟ عبدالمطلب به او گفت : آری! تو سرپرستی او را به عهده گير! و سپس بدنبال اين سخن، خطاب به حضرت محمد(ص) گفت : 📋《يَا مُحَمَّدُ(ص)! أَطِعْ لَهُ》 ♦️ای محمد! از او اطاعت کن! حضرت محمد(ص) فرمود : 📋《يَا أَبَهْ! لاَ تَحْزَنْ فَإِنَّ لِي رَبّاً لاَ يُضِيعُنِي》 ♦️پدرجان! غمگين مباش مرا پروردگاري است که تباهم نخواهد کرد و به حال خود وانخواهد گذارد. 📋《فَأَمْسَكَهُ أَبُو طَالِبٍ فِي حَجْرِهِ وَ قَامَ بِأَمْرِهِ يَحْمِيهِ بِنَفْسِهِ وَ مَالِهِ وَ جَاهِهِ فِي صِغَرِهِ مِنَ اَلْيَهُودِ  اَلْمُرْصِدَةِ لَهُ بِالْعَدَاوَةِ وَ مِنْ غَيْرِهِمْ مِنْ بَنِي أَعْمَامِهِ وَ مِنَ اَلْعَرَبِ قَاطِبَةً اَلَّذِينَ يَحْسِدُونَهُ عَلَى مَا آتَاهُ اَللَّهُ مِنَ اَلنُّبُوَّةِ》 ♦️پس از آن پس، ابوطالب(ع)، رسول اکرم(ص) را در کنار خود گرفت و با جان و مالش از او حمايت کرد و او را از خطرات یهود و برخی از عموزادگان که حسادت رسول اکرم(ص) را به خاطر مقام نبوتی که نصیب ایشان شده بود، را در دل می پروراندند، حفظ نمود.(۵) حضرت رسول اکرم(ص) از ابوطالب و فاطمه بنت اسد مادر امام علی(ع) همواره به عنوان پدر و مادر خویش یاد می کرده است. عبدالله بن عباس می گوید : هنگامی که فاطمه بنت اسد وفات نمود، رسول اکرم(ص) گریست و به امام علی(ع) فرمود : 📋《رَحِمَ اللَّهُ اُمَّکَ یَا عَلِیُّ(ع)! اَمَا اِنَّهَا اِنْ کَانَتْ لَکَ اُمّاً فَقَدْ کَانَتْ لِی اُمّاً》 ♦️خداوند مادرت را بیامرزد! اگر مادر تو بود، مادر من هم بود.(۶) ابن سعد می‌نویسد : 📋《لَمَّا تُوُفِّيَ عَبْدُالْمُطَّلِبِ قَبَضَ أَبُو طَالِبٍ رَسُولَ اللَّهِ(ص) إِلَيْهِ فَكَانَ يَكُونُ مَعَهُ! وَكَانَ أَبُو طَالِبٍ لا مَالَ لَهُ وَ كَانَ يُحِبُّهُ حُبًّا شَدِيدًا لا يُحِبُّهُ وَلَدَهُ وَكَانَ لا يَنَامُ إِلَّا إِلَى جَنْبِهِ وَ يَخْرُجُ فَيَخْرُجُ مَعَهُ》 @AsnadolMasaeb ادامه مطالب :👇
♦️هنگامی که عبدالمطلب(ع) رحلت نمود، ابوطالب(ع) [طبق وصیت] وکالت رسول اکرم(ص) را بر عهده گرفت. ابوطالب هر جا می رفت، برادر زاده یتیم خود را نیز با خود می برد. ابوطالب توجهی ویژه ای به رسول اکرم(ص) داشت و بیش از فرزندانش به او محبت و نیکی می‌ ورزید. بسترش را در کنار بستر خود قرار می‌داد و می‌کوشید همواره او را همراه خود داشته باشد. 📋《وَ كَانَ يَخُصُّهُ بِالطَّعَامِ وَكَانَ إِذَا أَكَلَ عِيَالُ أَبِي طَالِبٍ جَمِيعًا أَوْ فُرَادَى لَمْ يَشْبَعُوا وَإِذَا أَكَلَ مَعَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ(ص) شَبِعُوا فَكَانَ إِذَا أَرَادَ أَنْ يُغَذِّيَهُمْ قَالَ : كَمَا أَنْتُمْ حَتَّى يَحْضُرَ ابْنِي》 ♦️بهترین غذا را برای وی فراهم می‌ساخت و ابوطالب همیشه هنگام غذا خوردن به فرزندان خود می‌گفت : صبر کنید تا پسرم (محمد) بیاید.(۷) در یکی از سفرهایی که ابوطالب به تجارت رفته بود، رسول اکرم(ص) را نیز با خود برد. در این سفر حضرت(ص) در میان بچه ها و کودکان مشغول بازی بود که شخصی پرسید : اسمت چیست و پدر و مادرت کیانند؟ رسول اکرم(ص) فرمود : ♦️《أَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ أَنَا يَتِيمٌ لَا أَبَ لِي وَ لَا أُمَّ》 نامم محمد بن عبدالله است و من یتیمم و پدر و مادری ندارم! در اینجا وقتی ابوطالب(ع) این سخن را شنید؛ 📋《فَبَکَی و عَانَقَهُ أَبُو طَالِبٍ وَ قَبَّلَهُ ثُمَّ أَلْبَسَهُ جُبَّةً مِصْرِيَّةً وَ دَهَّنَ رَأْسَهُ وَ شَدَّ دِينَاراً فِي رِدَائِهِ》 ♦️گریست و او را به آغوش کشید و بوسید و سپس جبّه ای مصری بر تن او پوشاند و به موهایش روغن زد و دیناری در ردای او ریخت.(۸) گزارش‌های تاریخی از حمایت‌های بی‌دریغ ابوطالب از رسول اکرم(ص) در برابر فشارها و تهدیدهای قریش نسبت به رسول اکرم(ص) حکایت دارد. با آنکه در زمان بعثت رسول خدا(ص) ۷۵ سال داشت، با رسول اکرم(ص) در انجام رسالتش همراه شد و در دیدارها و گفتگوهایش با سران قریش، رسما حمایت خویش را از او اعلام کرد. پیامبراکرم(ص) در روز وفات ابوطالب فرمود : تا زمانی که ابوطالب زنده بود قریش از من ترس و واهمه داشت.(۹) شیخ مفید می نویسد : هنگام درگذشت ابوطالب، جبرئیل بر رسول اکرم(ص) نازل گردید و به ایشان گفت : 📋《اُخْرُجْ مِنْ مَكَّةَ فَقَدْ مَاتَ نَاصِرُكَ》 ♦️از مکه خارج شو که یاوری در این شهر نداری!(۱۰) ابوطالب دو منصب رفادت (مهمانداری حاجیان) و سقایت (آب‌رسانی به حاجیان) را در مکه بر عهده داشت. رسول اکرم(ص) روز وفات ابوطالب در حالی که به شدت محزون بود و می‌گریست، و به امیر مؤمنان دستور غسل و کفن او را داد و برای وی طلب رحمت کرد و هنگامی که به محل دفن وی رسید، فرمود : 📋《أَمَا وَ اَللَّهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَ لَأَشْفَعَنَّ فِيكَ شَفَاعَةً يَعْجَبُ لَهَا اَلثَّقَلاَنِ》 آن گونه برای تو طلب آمرزش و شفاعت می‌کنم که جن و انس دچار شگفتی شوند.(۱۱) امام صادق(ع) درباره ایمان ابوطالب(ع) می فرماید : 📋《إِنَّ مَثَلَ أَبِی طَالِبٍ مَثَلُ أَصْحَابِ الْکَهْفِ أَسَرُّوا الْإِیمَانَ وَ أَظْهَرُوا الشِّرْکَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ أَجْرَهُمْ مَرَّتَیْنِ》 ♦️ابوطالب مانند اصحاب کهف بود که ایمان را پنهان داشتند و اظهار شرک کردند. بدین روی، خداوند دو بار به آنها اجر و پاداش داد.(۱۲) 📋《وَ اللَّهِ إِنَ‏ إِيمَانَ‏ أَبِي‏ طَالِبٍ‏ لَوْ وُضِعَ فِي كِفَّةِ مِيزَانٍ وَ إِيمَانُ هَذَا الْخَلْقِ فِي كِفَّةِ مِيزَانٍ لَرَجَحَ إِيمَانُ أَبِي طَالِبٍ عَلَى إِيمَانِهِم‏》 ♦️اگر ايمان ابوطالب را در يک کفه ترازو و ايمان اين مردم را در کفه ديگر قرار دهند، ايمان ابوطالب فزونی خواهد داشت.(۱۳) نمونه‌ای از اشعار ابوطالب در مدح رسول اکرم(ص) : 📋《أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّا وَجَدْنَا مُحَمَّدًا نَبِیَِّا کَمُوسَی خُطَّ فِی أَوَّلِ الْکتُبِ وَأَنَّ عَلَیهِ فِی الْعِبَادِ مَحَبَّةً وَلَا خَیرَ مِمَّنْ خَصَّهُ اللَّهُ بِالْحُبِّ》 ♦️آیا نمی‌دانید که ما او (محمد) را مانند موسی پیامبر یافته‌ایم و نام و نشان او در کتاب‌های آسمانی قید گردیده است، و بندگان خدا محبت مخصوصی به وی دارند، و نباید درباره کسی که خدا محبت او را در دل‌هایی به ودیعت گذارده ستم کرد.(۱۴) پیکر ابوطالب در مکه، کنار قبر پدرش عبد المطلب، درقبرستان حُجون به خاک سپرده شد. حضرت(ص) آن سال را «عام الحُزن» نامید. 📚منابع : ۱)کشف الغمة اربلی، ج۱، ص۵۹ ۲)الخصال شیخ صدوق، ص۱۸۱ ۳)تاریخ طبری، ج۲، ص۵۸ ۴)امالی شیخ صدوق، ص۱۲۸ ۵)مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۱۳۵ ۶)امالی شیخ صدوق، ص۳۹۱ ۷)الطبقات الکبری ابن سعد، ج۱، ص۹۶ ۸)مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۱۳۵ ۹)انساب الاشراف بلاذری، ج۲، ص۲۸۸ ۱۰)ایمان ابی طالب(ع) شیخ مفید، ص۲۴ ۱۱)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۷۶ ۱۲)الکافی شیخ کلینی، ج۱، ص۴۴۸ ۱۳)بحار الانوار مجلسی ج۳۵، ص۱۱۲ ۱۴)السیرة النبویة ابن هشام، ج۱، ص۳۵۲ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴 ✍ 9️⃣1️⃣1️⃣ 👤 @AsnadolMasaeb
🔹🔷《السَّلامُ عَلَيْكِ یَا فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ أُمَّ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(عَلیهِما السَّلامُ)》 ✅حضرت فاطمه بنت اسد مادر بزرگوار امام علی(ع) با حضرت ابوطالب(ع) نسبت عمو زادگی داشتند. یعنی ابوطالب بن عبدالمطلب بن هاشم! فاطمه بنت اسد بن هاشم! پس در نتیجه امام علی(ع) از هر دو طرف (پدر و مادر) بنی هاشمی محسوب می شود. تا جایی که مرحوم اربلی می نویسد : 📋《أَوَّلُ هَاشِمِيٍّ وَلَدَهُ هَاشِمٌ مَرَّتَيْنِ》 ♦️امام علی(ع) نخستین هاشمى نسبى است كه از دو طرف به هاشم مى‏ رسد.(۱) به نقل از ابوالفرج اصفهانی؛ هنگام نزول آیه دعوت بیعت؛ [يََا أَيُّهَا اَلنَّبِيُّ إِذََا جََاءَكَ اَلْمُؤْمِنََاتُ يُبََايِعْنَكَ] 📋《كَانَت فَاطِمَةُ بِنتُ أَسَدِِ أَوَّلُ اِمرَأَةِِ بَايَعَت رَسُولِ اللّهِ(ص)》 ♦️فاطمه بنت اسد نخستین زنی بود که با حضرت رسول اکرم(ص) بیعت کرد.(۲) حضرت رسول اکرم(ع) سخنانی درباره فاطمه بنت اسد فرموده که نشان از جایگاه ویژه ایشان دارد. فاطمه بنت اسد را به لقب [كافِلَة رسُولِ الله(ص)] می خواندند وحضرت(ص) بعد از رحلت ایشان خطاب به فاطمه بنت اسد فرمود : 📋《رَحِمَکِ اللهُ یَا اُمِّی》 ♦️خدا رحمتت کند ای مادر!(۳) در روایتی دیگری فرمود : 📋《اِنَّهُ لَمْ یَکُنْ أَحَدٌ بَعْدَ أَبِی طَالِبِِ(ع) أَبَرَّ بِی مِنْهَا》 ♦️همانا پس از ابوطالب(ع)، کسی مانند فاطمه(س) به من نیکی نکرد.(۴) امام علی(ع) در روزهای آخر عمر شریفشان در جواب سوال صعصعه بن صوحان که پرسید : 📋《اَنْتَ اَفْضَلُ اَمْ عِیسَی بْنُ مَرْیَمَ(ع)؟!》 ♦️شما برترید یا عیسی بن مریم(س)؟!! خود را برتر و افضل از عيسى(ع) دانست، و دليل آن را نيز چنين بيان كرد: به اذن و قدرت پروردگار، وقتى جبرئيل در گريبان مريم(س) دميد، او حامله شد و زمانى كه موقع وضع حملش رسيد، به مريم وحى شد كه؛ 📋《اُخْرُجِی هَذَا بَیْتُ الْعِبَادَةِ لَا بَیْتُ الْوِلَادَةِ》 ♦️از بيت المقدس بيرون برو که اين خانه محل عبادت است نه محل ولادت و زايشگاه! به همين دليل از بيت المقدس بيرون رفت و عيسى(ع) در بيابان خشكيده‏ اى متولد شد. 📋《وَ اَنَا اَمَّا اُمِّی فَاطِمَةُ بِنْتُ اْلاَسَدِ لَمّا قَرُبَ وَضْعُ حَمْلِهَا کَانَتْ فِی الْحَرَم فَانْشَقَّ حائِتُ الْحَرَمِ الْکَعْبَةِ وَ سَمِعَتْ قَائِلاً یَقُولُ لَهَا اُدخُلِی وَ فَدَخَلَتْ فِی وَسَطِ البَیْتِ وَ اَنَا وُلِدْتُ بِهِ》 ♦️اما وقتى مادر من، فاطمه بنت اسد درد زاييدن گرفت، در وسط كعبه به مستجار كعبه متوسل شد و گفت : بارالها! به حق اين خانه كعبه و بحق كسى كه اين خانه را بنا نهاده است، درد زايمان را بر من سهل و آسان گردان! در همان وقت، ديوار كعبه شكافته شد و مادرم فاطمه با نداى غيبى به داخل خانه راه يافت، من در همان خانه كعبه متولد شدم. 📋《وَ لَیْسَ ِلاَحَدٍ هذِهِ الْفَضِیلَةُ لا قَبْلِی وَ لا بَعْدِی》 ♦️و چنین فضیلتی برای اَحَدی نبوده است؛ نه پیش از من؛ نه  آینده ­گان پس از من!(۵) شیخ صدوق نقل می کند : هنگامی که فاطمه بنت اسد، مادر بزرگوار امیرمؤمنان(ع) از دنیا رحلت کردند؛ 📋《اَقْبَلَ عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ(ع) ذَاتَ یَوْمٍ اِلَی النَّبِیِّ(ص) بَاکِیاً وَ هُوَ یَقُولُ : اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَیْهِ راجِعُونَ!》 ♦️یک روز امام علی(ع) در حال گریه نزد حضرت رسول اکرم(ص) آمد و عرضه داشت : اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَیْهِ راجِعُونَ! حضرت رسول اکرم(ص) فرمود : 📋《مَهْ یَا عَلِیُّ(ع)》 ♦️آرام باش ای علی(ع)! [چرا گریه می‌کنی؟] امام علی(ع) عرضه داشت : 📋《یَا رَسُولَ اللَّهِ(ع)! مَاتَتْ اُمِّی فَاطِمَةُ بِنْتُ اَسَدٍ》 ♦️ای رسول خدا(ص)! مادرم فاطمه بنت اسد از دنیا رفته است. عبدالله بن عباس می گوید : 📋《فَبَکَی النَّبِیُّ(ص) ثُمَّ قَالَ : رَحِمَ اللَّهُ اُمَّکَ یَا عَلِیُّ(ع)! اَمَا اِنَّهَا اِنْ کَانَتْ لَکَ اُمّاً فَقَدْ کَانَتْ لِی اُمّاً خُذْ عِمَامَتِی هَذِهِ وَ خُذْ ثَوْبَیَّ هَذَیْنِ فَکَفِّنْهَا فِیهِمَا وَ مُرِ النِّسَاءَ فَلْیُحْسِنَّ غُسْلَهَا وَ لَا تُخْرِجْهَا حَتَّی اَجِیءَ فَاَلِیَ اَمْرَهَا》 ♦️اگر مادر تو بود، مادر من هم بود. این عمامه مرا با این پیراهنم برگیر و او را در آن کفن کن و به زنان بگو خوب غسلش بدهند و بیرونش نبر تا من بیایم که کار او با من است. بعد از مدتی؛ 📋《وَ اَقْبَلَ النَّبِیُّ(ص) بَعْدَ سَاعَةٍ وَ اُخْرِجَتْ فَاطِمَةُ اُمُّ عَلِیٍّ ع) فَصَلَّی عَلَیْهَا النَّبِیُّ(ص) صَلَاةً لَمْ یُصَلِّ عَلَی اَحَدٍ قَبْلَهَا مِثْلَ تِلْکَ الصَّلَاةِ ثُمَّ کَبَّرَ عَلَیْهَا اَرْبَعِینَ تَکْبِیرَةً ثُمَّ دَخَلَ اِلَی الْقَبْرِ فَتَمَدَّدَ فِیهِ فَلَمْ یُسْمَعْ لَهُ اَنِینٌ وَ لَا حَرَکَةٌ》 ♦️رسول اکرم(ص) پس از ساعتی آمد و بر او نمازی خواند که مانند آن را بر دیگری نخوانده بود و چهل تکبیر بر او گفت و در قبر او بی ناله و بی حرکت دراز کشید. @AsnadolMasaeb ادامه مطالب :👇
سپس حضرت(ص) فرمود : 📋《یَا عَلِیُّ(ع) ادْخُلْ! یَا حَسَنُ(ع) ادْخُلْ! فَدَخَلَ الْقَبْرَ فَلَمَّا فَرَغَ مِمَّا احْتَاجَ اِلَیْهِ قَالَ لَهُ : یَا عَلِیُّ(ع) اخْرُجْ! یَا حَسَنُ(ع) اخْرُجْ! فَخَرَجَا ثُمَّ زَحَفَ النَّبِیُّ(ع) صحَتَّی صَارَ عِنْدَ رَاْسِهَا ثُمَّ قَالَ : یَا فَاطِمَةُ(س)! اَنَا مُحَمَّدٌ(ص) سَیِّدُ وُلْدِ آدَمَ وَ لَا فَخْرَ فَاِنْ اَتَاکِ مُنْکَرٌ وَ نَکِیرٌ فَسَاَلَاکِ مَنْ رَبُّکِ فَقُولِی اللَّهُ رَبِّی وَ مُحَمَّدٌ(ص) نَبِیِّی وَ الْاِسْلَامُ دِینِی وَ الْقُرْآنُ کِتَابِی وَ ابْنِی اِمَامِی وَ وَلِیِّی》 ♦️وقتی حضرت(ص) از کار خود فارغ شد به امام علی(ع) و امام حسن(ع) فرمود : آن دو بزرگوار از قبر بیرون آمدند و حضرت(ص) خود را بالین فاطمه(س) رسانید و [جنازه را با دست خود گرفت و درون قبر گذاشت] و بالای سرش قرار گرفت و فرمود‌ : ای فاطمه! من محمد(ص) سید اولاد آدمم و بر خود نبالم اگر منکر و نکیر آمدند و از تو پرسیدند پروردگارت کیست، بگو : خدا پروردگار من و محمد(ص) پیغمبر من است و اسلام دین من است و قرآن کتاب من و پسرم امام و ولی من است. سپس فرمود : 📋《اللَّهُمَّ ثَبِّتْ فَاطِمَةَ(س) بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ ثُمَّ خَرَجَ مِنْ قَبْرِهَا وَ حَثَا عَلَیْهَا حَثَیَاتٍ ثُمَّ ضَرَبَ بِیَدِهِ الْیُمْنَی عَلَی الْیُسْرَی فَنَفَضَهُمَا ثُمَّ قَالَ : وَ الَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ(ص) بِیَدِهِ لَقَدْ سَمِعَتْ فَاطِمَةُ(س) تَصْفِیقَ یَمِینِی عَلَی شِمَالِی》 ♦️خدایا! فاطمه(س) را به قول حق ثابت قدم دار و از قبر او بیرون آمد و چند مشت خاک روی آن پاشید و دو دست بر هم زد و آن را تکانید و سپس فرمود : به آن که جان محمد(ص) به دست او است فاطمه(س) دست بر هم زدنم را شنید. هنگامی که عمار یاسر از حضرت رسول اکرم(ص) پرسید که شما این کار را با هیچکس نکردید، فرمود : 📋《[إِنَّ هَذِهِ الْمَرْأَةَ كَانَتْ أُمِّي الَّتِي وَلَدَتْنِي] لَقَدْ كَانَ لَهَا مِنْ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَلَدٌ كَثِيرٌ وَ لَقَدْ كَانَ خَيْرُهُمْ كَثِيراً وَ خَيْرُنَا قَلِيلاً فَكَانَتْ تُشْبِعُنِي وَ تُجِيعُهُمْ وَ تَكْسُونِي وَ تُعْرِيهِمْ وَ تُدَهِّنُنِي وَ تُشَعِّثُهُمْ!》 ♦️[همانا این زن پس از اینکه مادرم مرا به دنیا آورد، مادرم بود.] او از ابی طالب(ع) فرزندان بسیاری داشت که خیر ایشان(مال ایشان) بسیار بود و خیر ما اندک! و با وجود این آنان را گاه برهنه می داشت و بر من جامه می پوشاند و بر سر من روغن می زد و حال آنکه موهای آنان خاک آلود و ژولیده بود.(۶) در روایتی دیگر آمده است که؛ حضرت(ص) در سوال شخصی که پرسید چرا لباس خود را کفن او نمودید، فرمود : 📋《اِنَّما أَلْبَسْتُها قَمِیصِی لِتُکْتَسَی مِن حُلَلِ الْجَنَّة وَ اضْطَجَعتُ مَعَهَا لِیُهَوِّنَ عَلَیهَا ضَغطَةَ القَبرِ》 ♦️پیراهنم را به او پوشاندم تا با زینتهای بهشتی پوشانده شود و با او غمگین شدم تا ناراحتی‌های قبر بر او آسان شود.(۷) سرانجام فاطمه بنت اسد در قبرستان بقیع در نزدیکی قبور ائمه(ع) دفن شد. شیخ مفید می نویسد : 📋《أَنَّهُ لَمَّا دُفِنَ فَاطِمَةُ بِنْتُ أَسَدٍ أُمُّ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) لَقَّنَهَا اَلْإِقْرَارَ بِوَلاَيَةِ اِبْنِهَا(ع) لِتُجِيبَ بِهِ عِنْدَ اَلْمُسَائَلَةِ بَعْدَ اَلدَّفْنِ》 ♦️هنگامی که فاطمه بنت اسد مادر بزرگوار حضرت امیر المومنین(ع) دفن شد، حضرت رسول اکرم(ص) اقرار ولایت به فرزندش علی(ع) را به او تلقین کرد تا در سوال قبر پاسخ دهد.(۸) حضرت رسول اکرم(ص) فرمود : 📋《إِنَّ جِبْرِائيلَ أَخْبَرَنِي عَنْ رَبِّي عَزَّوَجَلَّ أَنَّهَا مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ》 ♦️همانا جبرئیل از طرف پروردگارم به من خبر داد که فاطمه بنت اسد اهل بهشت است.(۹) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📚منابع: ۱)کشف الغمة اربلی، ج۱، ص۵۹ ۲)مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی، ص۵ ۳)ترغیب اهل المودة و الوفاء اسکداری، ص۹۴ ۴)روضة الواعظین ابن فتّال نیشابوری، ص۷۶ ۵)علی(ع) من المهد الی اللحد قزوینی، ص۳۲۰ ۶)امالی شیخ صدوق، ص۳۹۱ ۷)الاصابه ابن حجر عسقلانی، ج۸، ص۲۶۹ ۸)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۵ ۹)المستدرک حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۱۶ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا