شهید محمدابراهیم همت: یاد خدا را فراموش نکنید، مرتب بسمالله بگویید.
با یاد و ذکر خدا و عمل برای رضای خدا خیلی از مسائل حل میشود.
#درس_اخلاق
@cybertakab
⭕️دفترچه گناهان یک شهید ۱۶ ساله❗️
در تفحص شهدا، دفترچه یادداشت یک شهید شانزده ساله پیدا شد که گناهان هر روزش رو یادداشت کرده بود.
گناهان یک هفته شهید اینها بود:
شنبه: بدون وضو خوابیدم.
یکشنبه: خنده بلند در جمع.
دو شنبه: وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم.
سه شنبه: نماز شب را سریع خواندم.
چهارشنبه: فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت.
پنجشنبه: ذکر روز را فراموش کردم.
جمعه: تکمیل نکردن ۱۰۰۰ صلوات و بسنده به ۷۰۰ صلوات.
⛔️چقدر از یک نوجوان ۱۶ ساله عقبتر هستیم⁉️
منبع:کانال افسران
#درس_اخلاق
@cybertakab
⭕️یک هفته بود مادرم در بیمارستان بستری بود. مصطفی به من سفارش کرد که «شما بالای سر مادرتان بمانید ولش نکنید، حتی شبها.»
و من هم این کار را کردم. مامان که خوب شد و آمدیم خانه، من دو روز دیگر هم پیش او ماندم، یادم هست روزی که مصطفی آمد دنبالم، قبل از این که ماشین را روشن کند دست مرا گرفت و بوسید، می بوسید و همان طور با گریه از من تشکر می کرد.
من گفتم: «برای چی مصطفی؟»
گفت: این دستی که این همه روزها به مادرش خدمت کرده برای من مقدس است و باید آن را بوسید.»
گفتم: از من تشکر می کنید؟ خب این که من خدمت کردم مادر من بود، مادر شما نبود که این همه کارها میکنید.»
گفت: «دستی که به مادرش خدمت می کند مقدس است و کسی که به مادرش خیر ندارد به هیچ کس خیر ندارد. من از شما ممنونم که با این همه محبت و عشق به مادرتان خدمت کردید.» هیچ وقت یادم نرفت که برای او این قدر ارزش بوده که من به مادر خودم خدمت کردم.
#شهید_مصطفی_چمران
#درس_اخلاق
@cybertakab
⭕️آن روز وقتی بلوار نزدیک پایگاه هوایی شیراز را به نام من کردند، غرور و شادی را در چشمهای همسرم دیدم. خانواده خودم هم خوشحال بودند. حواله زمین را که دادند دستم، من فقط به خاطر دل همسرم گرفتم و به خاطر او و مردم که این همه محبت دارند و خوبند پشت تریبون رفتم.
ولی همین که پایم به خانه رسید، دیگر طاقت نیاوردم. حواله زمین را پاره کردم، ریختم زمین. یعنی فکر میکنند ما پرواز میکنیم و میجنگیم تا شجاعتهای ما را ببینند و به ما حواله خانه و زمین بدهند؟
#شهید_عباس_دوران
#درس_اخلاق
🚩 شهیدی که هواپیمای خودش را به هتل محل برگزاری هفتمین دوره اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها کوبید و مانع برگزاری این اجلاس در کشور عراق شد.
@cybertakab
⭕️خواهرش پیراهن برایش فرستاده بود. من هم یک شلوار خریدم تا وقتی از منطقه اومد، با هم بپوشه.
لباس ها رو که دید، گفت: "تو این شرایط جنگی وابستهم می کنین به دنیا."
گفتم: "آخه یه وقتایی نباید به دنیای ماها هم سربزنی؟" بالاخره پوشید.
وقتی اومد، دوباره همان لباس های کهنه تنش بود. چیزی نپرسیدم.
خودش گفت «یکی از بچه های سپاه عقدش بود، لباس درست و حسابی نداشت.»
#شهید_مهدی_زینالدین
#درس_اخلاق
💢به کانال قرارگاه سایبری شهید چمران بپیوندید👇
📲 sapp.ir/Cybertakab
📲 eitaa.com/Cybertakab