eitaa logo
عصر دانایی
4.1هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
7.5هزار ویدیو
60 فایل
✅خرمشهرها در پیش داریم ♨️نه در میدان جنگ نظامی، در میدانی که از جنگ نظامی سخت تر است... 🖥 لینک آپارات 👇 🌐 aparat.com/Asredanayi پیشنهادات و انتقادات 👇 @Yaali1375 ارتباط با ادمین👇 @Admin_asredanayi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴فعالیت های مجازی کودکان نیازمندنظارت والدين 🔻تهدیدات فضای مجازی از جمله دسترسی به محتوای غیر اخلاقی ، دوستی با افراد ناشناس و ...همواره در کمین کودکان بوده که والدین بایستی با روش های جایگزین از بروز آسیب های احتمالی جلوگیری به عمل آورند. ✅راهکار و توصيه: 🔹 استفاده از برنامه های معتبر کنترل والدین بر فعالیت های مجازی کودکان 🔹جایگزین کردن برنامه های دورهمی، سرگرمی های آموزشی، ورزشی و ... 🔹 برقراری ارتباط صمیمی با کودکان به منظور ایجاد محیطی امن برای آنان در مواجهه با تهدیدات 🔹ارتقاء سطح سواد رسانه ای و مجازی والدین •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🇮🇷https://eitaa.com/nokhbeganejavan
🔆 ✍ عاقبت صبر و تحمل در برابر بداخلاقی والدین علامه طهرانی در كتابی می‌فرمايد: يک روز در تهران، براى خريد كتاب به كتاب‌فروشى رفتم. مردى در آن انبار براى خريد كتاب آمده بود. آماده براى خروج شد كه ناگهان در جا ایستاد و گفت: حبيبم الله. طبيبم الله، یارم... فهميدم از صاحب‌دلان است که مورد عنایت خاص خداوند قرار گرفته. گفتم: آقاجان! درويش جان! انتظار دعاى شما را دارم. چه جوری به این مقام رسیدی؟ ناگهان ساکت شد. گریه بسیاری کرد. سپس شاد و شاداب شد و خندید. گفت: سید! شرح مفصلی دارد. من مادر پيرى داشتم، مريض و ناتوان، و چندين سال زمين‌گير بود. خودم خدمتش را می‌کردم؛ و حوائج او را برمی‌آوردم؛ غذا برايش می‌پختم؛ و آب وضو برايش حاضر می‌كردم؛ و خلاصه به‌ هرگونه در تحمّل خواسته‌هاى او در حضورش بودم. او بسيار تند و بداخلاق بود. ناسزا و فحش می‌داد و من تحمل می‌كردم، و بر روى او تبسم می‌كردم. به همين جهت عيال اختيار نكردم، با آنكه از سن من ۴۰ سال می‌گذشت. زيرا نگهدارى عيال با اين اخلاقِ مادر مقدور نبود. به همین خاطر به نداشتن زوجه تحمل كرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم. گهگاهى در اثر تحمل ناگواری‌هایى كه از مادرم به من می‌رسيد؛ ناگهان گویى برقى بر دلم می‌زد، و جرقه‌اى روشن می‏شد؛ و حال بسیار خوشی دست می‌داد، ولى البته دوام نداشت و زودگذر بود. تا يک شب كه زمستان و هوا سرد بود. من رختخواب خود را پهلوى او و در اتاق او پهن می‌کردم تا تنها نباشد، و براى حوائج، نياز به صدازدن نداشته ‏باشد. در آن شب كه من كوزه را آب كرده و هميشه در اتاق پهلوى خودم می‌گذاشتم كه اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم، ناگهان او در ميان شب تاريک آب خواست. فوراً برخاستم و آب كوزه را در ظرف ريخته و به او دادم و گفتم: بگير، مادرجان! او كه خواب‌آلود بود و از فوريت عمل من خبر نداشت؛ چنين تصور كرد كه من آب را دير داده‌ام. فحش غريبى به من داد، و كاسه آب را بر سرم زد. فوراً كاسه را دوباره آب کرده و گفتم: بگير مادرجان، مرا ببخش، معذرت می‌خواهم! كه ناگهان نفهميدم چه شد. اجمالا آنكه به آرزوى خود رسيدم؛ و آن برق‌ها و جرقه‌ها تبديل به يک عالمى نورانى همچون خورشيد درخشان شد؛ و حبيب من، يار من، خداى من، با نظر لطف و عنایت خاصش به من نگاه کرد و چیزهایی از عالم غیب شنیدم و اين حال ديگر قطع نشد؛ و چند سال است كه ادامه دارد. 📚نور ملكوت قرآن، ج‏۱، ص۱۴۱ با اندكی تلخيص •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🇮🇷https://eitaa.com/nokhbeganejavan
معرفی شهید محمد بلباسی دارای چهار فرزند به نام‌های فاطمه،مهدی،حسن و زینب است که زینب ۶ماه بعد از شهادت پدر به دنیا آمدند. ✅خصوصیات اخلاقی شهید محمد بلباسی ایشان بامفهوم صحیح آتش به اختیار بودن و روحیه جهادی در مقاطع مختلف از عمر کوتاه، اما پربرکتش آشنا شد و فهمید که اگر انسان از زمان خود به درستی استفاده کند و به هر اتفاقی در وقت و جایگاه خودش رسیدگی نماید، دیگر هیچ چیز در زندگی، قضا نمی‌شود. 🌷🌟غبطه خوردن سردار علی فضلی « کار جهادی محمد باعث شد تا سردار علی افضلی ، جانشین آن زمان سازمان بسیج غبطه اینگونه کار کردن را بخورد ، اما این بذل توجهات مسئولان ارشد سپاه در مسیر خدمت تاثیری در بردارم نداشت و او را مغرور نمی کرد چون همه کارها را بر اساس باورش انجام می داد. بسم الله الرحمن الرحیم  هوالشهید با درود و سلام به پیشگاه امام عصر حضرت بقیة الله الاعظم و شهدای گرانقدر از ابتدای خلقت تا کنون خصوصاً شهدای مظلوم مدافع حرم و درود به محضر معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و رهبر عظیم الشأن حضرت امام خامنه ای و آرزوی صحت و سلامت برای همه خادمین به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و پیروزی همه رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی و مدافعین حرم. شهادت می‌دهم به یگانگی خداوند و نبوت خاتم المرسلین حضرت محمد(ص) و ولایت امیرالمومنین علی ابن ابی طالب(ع) و یازده فرزند معصومش. ولادت: اسفندماه ۱۳۵۷قائمشهر شهادت : ۱۳۹۵/۰۲/۱۶خان طومان مزار:گلزار شهدای قائمشهر •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/nokhbeganejavan
🦋"به نام خداوند بخشنده مهربان"🦋 ♡ سه شنبه ♡ - ۱۴ تیر ماه سال ۱۴۰۱ هجری شمسی - ۵ ذی الحجه سال۱۴۴۳هجری قمری - ۵ ژوئیه سال ۲۰۲۲ میلادی -روز قلم -روز شهرداری و دهیاری •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈ السلام عَلَیْک َ وَ عَلے أَبْنآئِڪَ الْمُسْتَشْهَدینَ... سلام بر تو و برفرزندان شهیدت... السلام‌علیڪ‌یااباعبدللہ ‌•°☘️ هرصبح راباسلام براباعبدالله الحسین علیه السلام آغازکنیم: ❤️السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ ❤️ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ ❤️ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ ❤️ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ و ❤️َ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْد ❤️ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ ❤️ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ❤️ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ❤️ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🇮🇷https://eitaa.com/nokhbeganejavan
3.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
3⃣1⃣ روز تا روز غدیر 🔸پیامبراکرم(ص)فرمودند: علی نابود کننده باطل و بازدارنده از آن است @nokhbeganejavan
💚 تبلیغ غدیر واجب است 🔸یک فرد میتواند با اهداء مبلغ نان یک روز یا نصف روز به نانوایی محله و نصب پوستر تبریک روز غدیر در نانوایی؛ در روز عید غدیر نان صلواتی بین مردم پخش کند و مبلغ غدیر باشد. @nokhbeganejavan
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۲۷۸ قرآن کریم ( آیات ۹۴ تا ۱۰۲ سوره مبارکه نحل )  🍃🌹🍃 🌺 امام صادق (ع) می‌فرمایند: «یَنبَغی لِلمُؤمِنِ اَن لا یَموتَ، حَتّی یَتَعَلَّمَ القُرآنَ، اَو یَکونَ فی تَعلیمِهِ» شایسته است که مؤمن از دنیا نرود، مگر آن که قرآن را فرا گیرد و یا در حال آموختن آن باشد. (اصول کافی ۲/۶۰۷) 🎙 استاد پرهیزگار 🌺┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•🌺 با نهج البلاغه 🌎مردم در سختى هایى که با آن روبرو هستید و مشکلاتى که پشت سر گذاردید، درس هاى عبرت فراوان وجود دارد. نه هر که صاحب قلبى است خردمند است، و نه هر دارنده گوشى شنواست، و نه هر دارنده چشمى بیناست •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🇮🇷https://eitaa.com/nokhbeganejavan
🌹🍃تربیت‌فرزند... ✅برای فرزندتان، از ۵ درخواست، ۳ مورد را انجام دهید، 🔸۱ مورد را با تاخیر 🔸۱ مورد را رد کنید... با این روش ، صبر و تحمل «نه » شنیدن را در فرزندتان افزایش خواهید داد! 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🇮🇷https://eitaa.com/nokhbeganejavan
4.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥عنایت شهید مدافع حرم در امر فرزندش •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/nokhbeganejavan
4.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به کل دنیا می‌گوییم همانا امام ما و رهبر ما، و آقای ما، و عزیز ما، و حسین ما در این زمان.. آیت الله العظمی امام سید علی حسینی خامنه‌ای است •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/nokhbeganejavan
9.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | نبرد با دشمن اصلی 🔻 ۱۴ تیرماه سالروز ربوده شدن حاج به دست ایادی رژیم صهیونیستی است. 🔺️ آنچه مشاهده خواهید کرد بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب است که در بهمن ۱۳۹۸ در دیدار جمعی از خانواده شهدای مدافع حرم ایراد شده است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/nokhbeganejavan
🔆 ✍ زود قضاوت نکنیم خانم معلمی تعریف می‌کرد که در مدرسه ابتدایی بودم. مدتی بود تعدادی از بچه‌ها را برای یک سرود آماده می‌کردم. به نیت اینکه آخر سال مراسمی برایشان گرفته شود. روز مراسم بچه‌ها را آوردم و مرتبشان کردم. پدرومادرها هم دعوت بودند. موقع اجرای سرود ناگهان دختری از جمع جدا شد و به‌جای خواندن سرود، شروع کرد به حرکت جلوی جمع. دست‌وپا تکان می‌داد و خودش را عقب‌وجلو می‌کرد و حرکات عجیبی انجام می‌داد. بچه‌ها هم سرود را می‌خواندند و ریز می‌خندیدند، کمی مانده بود به‌خاطر خنده‌شان هرچه ریسیده بودم، پنبه شود. با خود گفتم: چرا این بچه این کار را می‌کند؟ چرا شرم نمی‌کند از رفتارش؟ اینکه قبلش بچه زرنگ و عاقلی بود! رفتم روبه‌رویش و اشاراتی کردم. هیچی نمی‌فهمید. به قدری عصبانی‌ام کرده بود که آب دهانم را نمی‌توانستم قورت دهم. خونسردی خود را حفظ کردم، آرام رفتم سراغش و دستش را گرفتم. خودش را از دستم رها کرد و رفت آن طرف‌تر و دوباره شروع کرد! فضا پر از خنده حاضران شده بود. مدیر هم رنگش عوض شده بود، از عصبانیت و شرم عرق‌هایش سرازیر بود. از صندلی‌اش بلند شد و آمد کنارم، سرش را نزدیک کرد و گفت: فقط این مراسم تمام شود، ببین با این بچه چه‌کار کنم. اخراجش می‌کنم. مادر دختر‌ هم که نزدیک من بود، بسیار پرشور می‌خندید و کف می‌زد. دخترک هم با تشویق مادر گرم‌تر از پیش شده بود. همین که سرود تمام شد، پریدم بالای سن و بازوی بچه را گرفتم و گفتم: چرا این‌طوری کردی؟! چرا با رفقایت، سرود را نخواندی؟! دخترک جواب داد: آخر مادرم اینجاست. برای مادرم این‌ کار را می‌کردم! گفتم: آخر ندید بَدید همه مثل تو مادر یا پدرشان اینجاست. چرا آن‌ها اینچنین نمی‌کنند و خود را لوس نمی‌کنند؟! خواستم بکشمش پایین که گفت: خانم معلّم صبر کنید. بگذارید مادرم متوجه نشود، خودم توضیح می‌دهم؛ مادر من مثل بقیه مادرها نیست، مادر من ناشنواست. چیزی نمی‌شنود و من با آن حرکاتم شادی و کلمات زیبای سرود را برایش ترجمه می‌کردم تا او هم مثل بقیه مادران این شادی را حس کند! این کار من رقص و پایکوبی نبود، این زبان اشاره است، زبان ناشنواهاست. همین که این حرف‌ها را زد، انگار مرا برق گرفت. دست خودم نبود. با صدای بلند گریستم و دختر را محکم بغل کردم و گفتم: آفرین دخترم! فضای مراسم پر شد از پچ‌پچ و درگوشی حرف‌زدن و... تا اینکه همه موضوع را فهمیدند. نه‌تنها من که هرکس آنجا بود از اولیا و معلمان همه را گریاند. از همه جالب‌تر اینکه مدیر آمد و عنوان دانش‌آموز نمونه را به او تقدیم کرد. با مادرش دست همدیگر را گرفتند و رفتند. گاهی جلوتر از مادرش می‌رفت و برای مادرش جست‌وخیز می‌کرد تا مادرش را شاد کند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🇮🇷https://eitaa.com/nokhbeganejavan