عطش آب 53 پیامبر اولین و آخرین حضرت خاتم صلوات الله علیه فرمود : ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه ✍ایام سوگواری حضرت سید الشهدا ،ایام فقط گریه و سینه زنی نباید باشد ،بلکه ایام الله شناخت کامل و درست و کاربردی از انسان و عالم و خالق هستی است حضرات معصومین خصوصا امام حسین ع گنجینه نامحدود علم و معرفت و راه گشای سلامت حقیقی و آرامش بی پایان هستند ،باید گنجینه بینهایت جان انها را کاوش کرد با اطاعت کامل و تامل و تدبر ♦️جناب عمان سامانی تحقیقی زیبا در حرکت عارفانه و عاشقانه حضرت کرده است 👇 👥💬🗣 رسانه حقیقت شوید و آب را به تشنگان برسانید http://eitaa.com/AtasheAab

راز سراج.mp3

کیست این پنهان مرا در جان و تن کز زبان من همی گوید سخن این که گوید از لب من راز کیست بنگرید این صاحب آواز کیست؟ گوید او چون شاهدی صاحب جمال حسن خود بیند به سر حد کمال از برای خود نمایی صبح و شام سر برآرد گه ز برزن گه ز بام با خَدنگ غمزه صید دل کند، دید هر جا طایری بسمل کند گردنی هر جا درآرد در کمند، تا نگوید کس : اسیرانش کم اند ماسوی آیینه آن رو شــدنــد مظهر آن طلعت دلجو شدند پس جمال خویش در آیینه دید روی زیبا دید و عشق آمد پدید خوش پریشان با منش گفتارهاست در پریشان گوییش اسرارهاست کیست این گویا و شنوا در تنم؟ باورم یا رب نیاید کاین منــم عمان سامانی 👥💬🗣 رسانه حقیقت شوید و آب را به تشنگان برسانید http://eitaa.com/AtasheAab

آینه عشق و باده الست

جلوه ای کرد از یمین و از یسار دوزخی و جنتی کرد آشکار جنتی خاطر نواز و دلفروز دوزخی دشمن گداز و غیر سوز پرده ای کاندر برابر داشتند وقت آمد پرده را برداشتند پس ندا داد او نه پنهان ٫ بر ملا که الصّلا ای باده خواران الصّلا همچو این می خوش گوار و صاف نیست ترک این می گفتن از انصاف نیست هر که این می خورد جهل از کف بهشت گام اول پای کوبد در بهشت جمله ذرات از جا خــــاستند ساغر می را ز ساقی خواستند بار دیگر آمد از ساقی صدا طالب آن جام را بر زد ندا این نه جام عشرت این جام ولاست درد او دردست و صاف او بلاست حبذا زین می که هر کس مست اوست خلقت اشیا مقام پست اوست گرچه این می را دو صد مستی بود نیست را سرمایه هستی بود از خمار آن حذر کن کاین خمار از سر مستان برون آرد دمار درد و رنج و غصه را آماده شو بعد از این آماده پیمانه شو در هوای او نفس هر کس کشید یکقدم نارفته پا وا پس کشید سرکشید اول به دعوی آسمان کاین سعادت را بخود بردی گمان ذره یی شد زآن سعادت کامیاب زآن بتابید از ضمیرش آفتاب جرعه یی هم ریخت زان ساغر بخاک زان سبب شد مدفن تنهای پاک بود آن می از تغیر در خروش در دل ساغر چو می در خم بجوش چون موافق با لب همدم نشد آنهمه خوردند اصلا کم نشد باز ساقی برکشید از دل خروش گفت ای صافی دلان دردنوش مرد خواهم همتی عالی کند ساغر ما را ز می خالی کند جمله را دل در طلب چون خم به جوش لیکن آن سرخیل مخموران خموش سر به بالا یکسر از برنا و پیر لیکن آن منظور ساقی سر به زیر هر یک از جان همتی بگماشتند جرعه ای از آن قدح برداشتند باز بود آن جام عشق ذوالجلال همچنان در دست ساقی ماند مال جان بر کف منتظر ساقی هنوز الله الله غیرت آمد غیر سوز زینت افزای بساط نشأتین سرور و سرخیل مخموران حسین (علیه السلام) گفت : آن کس را که می جویی منم باده خواری را که می گویی منم شرطهایش را یکایک گوش کرد ساغر می را تمامی نوش کرد باز گفت از این شراب خوش گوار دیگرت گر هست یک ساغر بیار خود به معنی باده بود و جام بود گر به صورت رند درد آشام بود شد تهی بزم از منی و از تویی اتحاد آمد به یکسو شد دویی عمان سامانی 👥💬🗣 رسانه حقیقت شوید و آب را به تشنگان برسانید http://eitaa.com/AtasheAab

عطش آب کیست این پنهان مرا در جان و تن کز زبان من همی گوید سخن این که گوید از لب من راز کیست بنگرید این صاحب آواز کیست؟ گوید او چون شاهدی صاحب جمال حسن خود بیند به سر حد کمال از برای خود نمایی صبح و شام سر برآرد گه ز برزن گه ز بام با خَدنگ غمزه صید دل کند، دید هر جا طایری بسمل کند گردنی هر جا درآرد در کمند، تا نگوید کس : اسیرانش کم اند ماسوی آیینه آن رو شــدنــد مظهر آن طلعت دلجو شدند پس جمال خویش در آیینه دید روی زیبا دید و عشق آمد پدید خوش پریشان با منش گفتارهاست در پریشان گوییش اسرارهاست کیست این گویا و شنوا در تنم؟ باورم یا رب نیاید کاین منــم عمان سامانی 👥💬🗣 رسانه حقیقت شوید و آب را به تشنگان برسانید http://eitaa.com/AtasheAab

عطش آب جلوه ای کرد از یمین و از یسار دوزخی و جنتی کرد آشکار جنتی خاطر نواز و دلفروز دوزخی دشمن گداز و غیر سوز پرده ای کاندر برابر داشتند وقت آمد پرده را برداشتند پس ندا داد او نه پنهان ٫ بر ملا که الصّلا ای باده خواران الصّلا همچو این می خوش گوار و صاف نیست ترک این می گفتن از انصاف نیست هر که این می خورد جهل از کف بهشت گام اول پای کوبد در بهشت جمله ذرات از جا خــــاستند ساغر می را ز ساقی خواستند بار دیگر آمد از ساقی صدا طالب آن جام را بر زد ندا این نه جام عشرت این جام ولاست درد او دردست و صاف او بلاست حبذا زین می که هر کس مست اوست خلقت اشیا مقام پست اوست گرچه این می را دو صد مستی بود نیست را سرمایه هستی بود از خمار آن حذر کن کاین خمار از سر مستان برون آرد دمار باز بود آن جام عشق ذوالجلال همچنان در دست ساقی ماند مال جان بر کف منتظر ساقی هنوز الله الله غیرت آمد غیر سوز زینت افزای بساط نشأتین سرور و سرخیل مخموران حسین (علیه السلام) گفت : آن کس را که می جویی منم باده خواری را که می گویی منم شرطهایش را یکایک گوش کرد ساغر می را تمامی نوش کرد باز گفت از این شراب خوش گوار دیگرت گر هست یک ساغر بیار خود به معنی باده بود و جام بود گر به صورت رند درد آشام بود شد تهی بزم از منی و از تویی اتحاد آمد به یکسو شد دویی عمان سامانی 👥💬🗣 رسانه حقیقت شوید و آب را به تشنگان برسانید http://eitaa.com/AtasheAab

عطش آب 54 ✍آزادی شهوات و شرارت و ستم و اهانت به مقدسات انبیاء و اولیاء و تابعین ایشان در فرهنگ شیطانی 👥💬🗣 رسانه حقیقت شوید و آب را به تشنگان برسانید http://eitaa.com/AtasheAab

عطش آب 54.1 ✍حرمت شکنی مقدسات ِاهل ایمان با به کار گرفتن تعابیر محترم فطری که برای همه آحاد بشر ضروری و خواستنی است توسط تمدن شیطانی آزادی،حقوق بشر ،حق زن ،حق بدن من و.... 👥💬🗣 رسانه حقیقت شوید و آب را به تشنگان برسانید http://eitaa.com/AtasheAab