مهارتهای ارتباطی
شاید نتوانید تصور کنید که چقدر ارتباط ساده بین آدمها با همدیگر در دنیا مسأله سخت و پیچیدهای شده است. بسیاری از ابزارها و تکنولوژیها ساخته شدهاند تا دیگر نیاز نباشد که خدای ناکرده دو نفر با هم روبرو شوند و بخواهند با هم حرف بزنند مثلا رباتها و چتباتها و پرتالهای صوتی و منشیهای تلفنی و غیره. حتی در رستورانها هم دارند کاری میکنند که برای یک سفارش ساده غذا یا نوشیدنی نیاز نباشد با یک آدم واقعی حرف بزنی و با یک دستگاه سفارش بدهی که مبادا با آن شخص به مشکل بخوری. از طرفی مطرح میکنند که انسانها تنها هستند و نیاز به کسی دارند که به حرف آنها گوش بدهد و از طرفی بسیاری از راههای طبیعی و روزانه حرف زدن انسانها با یکدیگر را از بین بردهاند.
آن جایی هم که هنوز نتوانستهاند با ربات و هوش مصنوعی و تکنولوژی جای انسان را بگیرند و هنوز دو یا چند انسان واقعی لازم است با هم حرف بزنند کلی دورههای مفصل و گران و پیچیده مهارتهای ارتباطی و Effective Communication و هوش هیجانی و روشهای همدلی و همدردی و غیره برگزار میکنند تا مبادا انسانها از دست هم ناراحت شوند یا بی احترامی کنند یا منظور بد از رفتار و گفتار هم برداشت کنند و خلاصه به مشکل بخورند.
دنیا همچنان دارد دور خودش میچرخد تا زمانی که متوجه شود تنها کسی که میتواند مشکل انسان را به صورت ریشهای و واقعی حل کند کسی است که انسان را و جسم و روح و فکرش را او خلق کرده است. حجم بالایی از تعالیم دینی ما تمرکز روی همین روابط بین انسانها دارد و برای همه مشکلات احتمالی راه حل دارد.
در دستور حسن ظن، مؤمنین اگر خطا یا اشتباهی در کسی دیدند ممنوع است که قضاوت منفی بکنند و باید به بهترین احتمال ممکن تعبیر کنند. در دستور غیبت، ممنوع است که مؤمنین در غیاب یکدیگر حرفی بزنند که اگر به گوششان برسد ناراحت میشوند. در دستور حسد، مؤمنین لازم است که خیرخواه همدیگر باشند و اگر پیشرفت و موفقیتی در دیگران دیدند خوشحال شوند به جای اینکه جلوی آن را بگیرند. در دستور تکبر، مؤمنین اجازه ندارند که خود را برتر و بهتر و بالاتر از دیگران تصور کنند. در دستور عجب، مؤمنین نباید تصور کنند که کارهایی که انجام میدهند خیلی مهم و بیعیب است و به خاطر آن مستحق پاداش و تشکر و احترام و منت گذاری هستند. احترام مؤمن از احترام خانه کعبه بالاتر است و مؤمنین اجازه ندارند به کسی بیاحترامی کنند.
در دستور ریا مؤمنین اجازه ندارند که برای خودنمایی و جلب نظر و محبوب شدن کاری را انجام دهند و کارها باید برای جلب نظر خدا و محبوب شدن پیش خدا باشد. در دستور حق والدین مؤمنین اجازه ندارند ذرهای باعث رنجش و ناراحتی والدینشان شوند. در دستور حق همسایگی مؤمنین باید از حال همسایگان خود مطلع باشند و به مشکلاتشان رسیدگی کنند. در دستور صله رحم مؤمنین باید با خویشان و نزدیکانشان رفت و آمد داشته باشند و مشکلاتشان را بشوند و رفع کنند. در دستور ایثار مؤمنین باید دیگران را برخودشان مقدم بدارند و دهها دستور و تعلیم دیگر همه درباره روابط انسانها با یکدیگر است و تصور کنید با اجرای این دستورات جامعه به چه سطحی از تکامل و ترقی میرسد و چقدر زندگی در میان چنین انسانهایی لذت بخش است.
تصور کنید اگر انسانها مشکل ارتباط با یکدیگر نداشتند تکنولوژی و نرم افزارها و سایتها را چطور طراحی میکردند؟ شاید برعکس طوری طراحی میکردند که انسانها عمدا بیشتر فرصت پیدا کنند که با هم حرف بزنند و تعامل کنند تا از یکدیگر بیشتر انرژی مثبت بگیرند.
@MojtabaInFrance
عطش آب
«علیٍّ صِراط حق نُمْسِكُهُ»؛ راه علی حق است ما به آن چنگ میزنيم
جناب فیض كاشانی(ره) از تركیب حروف چهارده گانه(أ، ح، ر، س، ص، ط، ع، ق، ك، ل، م، ن، ه، ی) جمله «علیٍّ صِراط حق نُمْسِكُهُ» یا «علیٍّ صِراط حق نُمْسِكُهُ» را ساخته که به معنای این است كه: «راه حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، حق است كه ما آن راه را تبعیت می كنیم.»
در ابتدای ۲۹ سوره از سوره های قرآن، یک یا چند حرف از حروف الفبا وجود دارد، که مجموعاً ۷۸ حرف است که با حذف مکررات ۱۴ حرف می شود؛ یعنی نصف حروف هجاء که ۲۸ حرف است. این حروف را «حروف مقطعه»، یا «حروف نورانی» گویند.
یعنی حروفی كه پیش هم چیده شده اند اما كلمه ای را تشكیل نداده اند. اگر چه در كتابت سر هم نوشته شوند، ولی در قرائت جدا از هم خوانده می شوند. مانند “الم” كه خوانده می شود” الف لام میم”.
حروف مقطعه در قرآن عبارت است از:
الم . الم . المص .الر. الر. الر. المر. الر. الر. کهیعص.طه. طسم . طس . الم.الم . طسم . الم.الم. یس . ص . حم.حم.حم.حم.حم.حم.حم . ق . حمعسق.ن
حروف مقطعه تکراری را حذف میکنیم؛ ۱۴ کلمه زیر باقی می ماند:
الم . المص . الر . المر . کهیعص . طه . طسم . طس . یس . ص . حم . حمعسق . ق . ن
مجددا حروف تکراری را حذف میکنیم و ۱۴ حرف زیر باقی می ماند:
ص، ر، ا ،ط،ع، ل ،ی ،ح، ق، ن، م، س ،ک، ه
به عبارتی حروف مقطعه حروفی اند که در اول بعضی از سوره ها می آیند و معنای مستقلی ندارند. در تفسیر این حروف آرای مختلفی گفته شده است که رأی درست تر این است که این حروف رمزند و پیامبر و اولیا از آن مطلع اند. از مفسران قرآن در تفسیر حروف مزبور بیش از ۲۵ نظر نقل شده است.
اما جناب فیض كاشانی(ره) از تركیب حروف چهارده گانه(أ، ح، ر، س، ص، ط، ع، ق، ك، ل، م، ن، ه، ی) جمله «علیٍّ صِراط حق نُمْسِكُهُ» یا «علیٍّ صِراط حق نُمْسِكُهُ» را ساخته است که به معنای این است كه: «راه حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، حق است كه ما آن راه را تبعیت می كنیم.»
این اثر تصویری، توسط گروه رسانه فارسی زبان آستان مقدس علوی تهیه و تولید شده است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عطش آب
179
خدایا این ایران که از همه اطراف به او هجوم شده است برای اسلام، این ایران را تو تقویت کن.
http://eitaa.com/AtasheAab