🍃 از آیت الله سیستآنی سوال شد :
حُکمِ عاشق شدن چیست !؟💞
جوآب دادند : "امر غیرِ ارادی حُکم ندارد "
🌿با اختلاف زیباترین فتوا از صدرِ اسلــام تا امروزِ ..
واسه همین میگیم خدایا عاشقتیم♥️
【﷽】
#عطر–ناب–خدا✍👇
❣ @Atre_Naab_khoda ❣
🌿 #گشایش
🍂 #حــاجــت
✍هر که #حاجتی داشته باشد ، روز جمعه به مسجد جامع رفته و نماز جمعه بگذارد و بعد از نماز #سیصد مرتبه این کلمات شریفه را بخواند و حاجت خود را بخواهد
✨یا الله المحمود فی کل فعاله
و همین کلمات شریفه را هرگاه روز یکشنبه یا روز #پنجشنبه به آن مطلبی که دارد #بیست_و_چهار مرتبه بخواند مطلب (حاجت) حاصل شود.
ان شاء الله تعالی
📚اسرار العارفین و زبدةالسالکین
✨﷽✨
✍داستان کوتاه پند آموز
💭 یه روز یه خانم مثل هر روز بعد ازکلی آرایش کنار آینه ،پوشش نامناسب راهی خیابونای شهرشد. همینطوری که داشت می رفت وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش را جلب کرد:خواهرم حجابت
خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن
نگاه کرد،دید یه جوون ریشوئه
ازهمونا که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار
به دوستش گفت باید حال اینو بگیرم،وگرنه خوابم نمیبره. تصمیم گرفت مسیرش و به سمت اون آقا کج کنه ویه چیزی بگه دلش خنک شه
💭 وقتی مقابل پسر رسیدچشماشو تا آخر باز کرد و دندوناشو روی هم فشار داد وگفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش کن با اون ریشای مسخره ات، بعدشم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن ، پسر سرشو رو به آسمون بلند کردو گفت: خدایا این کم رو ازمن قبول کن
💭 پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زدو به یک بار حمله کردو به زور اورا به سمت ماشینش کشید. دختر شروع کرد به داد و فریاد، اما اینار کسی جلو نیومد، اینبار با صدای بلند التماس کرد، اماهمه تماشاچی بودن ، هیچکس ازاونایی که تو خیابون بهش متلک می انداختن وزیباییشو ستایش می کردن 'حاضر نبودن جونشو به خطر بندازن
💭 دیگه داشت نا امید می شد دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه، آهای بی غیرت ولش کن، مگه خودت ناموس نداری ، وقتی بهشون رسید ،سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو.و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد
💭 دختر درحالی که هنوز شوکه بود و دست وپاش می لرزید یکدفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید جوون ریشو از همونا که پیرهن روی شلوار میندازن و ازهمونا که ب نظرش افراطی بودن افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خون و ناخوادآگاه یاد دیروز افتاد
وقتی خواستن به زور سوارش کنن همون کسی ازجونش گذشت که توی خیابون بهش گفت:خواهرم حجابت!
🌹مثل شهید امر به معروف علی خلیلی🌹
#پند
❓حدود ارتباط و دوستی با نامحرم چگونه است؟
🌀ارتباط و معاشرت دوستانه،صمیمی و عاطفی با نامحرم تحت هر عنوانی، حرام است.
🌀بر هر زن و مرد مکلفى شرعاً واجب است در تماس و نشست و برخاست با جنس مخالف، حریم ضوابط شرعى و مقررات اسلامى را دقیقاً مراعات نمایند و از هرگونه عمل و رفتارى که آمیخته به ریبه و یا موجب ترتب فتنه و فساد باشد، جداً احتراز نمایند.
┄┄┅┅┅❅💠❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سبد سبد گل مهر تقدیم
🕊حضورسبزتان
🌸یہ دنیاعشق و وفا
🕊نثارهمراهیپرفروغتان
🌸دعای خیر
🕊بدرقہ راه زندگیتان
💗دلتون شاد ولبتون خندون
༅͢͜͡❉ٜٜٜٜٜٜٖٖٖٖٜ͢͜͡❉͜͢͡༅🌺༅͢͜͡❉ٜٜٜٜٜٜٖٖٖٖٜ͢͜͡❉͜͢͡
🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🌓🔥𝐉𝐎𝐈𝐍 𝐂𝐇𝐀𝐍𝐍𝐄𝐋👇🏻👇🏻
👇 🇯🇴🇮🇳 👇
➖➖➖➖➖➖➖
✔️🎦 #کاناݪرسمےعجایبجهان 📶
🇯🇴🇮🇳🆗 @Ajaieb_Jahan
✿ مهمون امام رضا (ع)
❗️ خادم حرم امام رضا(ع) میگفت: وقتی ماها يه حاجتی رو از آقا طلب می کنيم غذای خودمونو ميدیم به يکی از زوار
اومدم تو صحن
لباس خادمی حضرت به تنم بود و ظرف غذا تو دستم
ديدم يه پيرزنی داره ميره داخل حرم
دويدم ولی بهش نرسيدم
نگاه کردم سمت در
ديدم يه آقايی با بچه اش داره ميره بيرون از حرم. به دلم افتاد غذا رو بدم به بچه اش
خودمو رسوندم بهش
◇ سلام کردم
جواب داد
گفتم اين غذای امام رضاست
مال شما
◇ همون جا روی زمين نشست و بلند بلند گريه ميکرد
گفتم چی شده؟
گفت الان کنار ضريح داشتم زيارتنامه میخوندم بچه ام گفت من گرسنمه
گفتم صبرکن ميريم هتل غذا می خوريم.
〽️ ديدم خيلی بی تابی می کنه...
گفتم باباجان ما مهمون امام رضاييم
اينجاهم خونه امام رضاست
از امام رضا بخواه
بچه رو کرد به ضريح گفت امام رضا من غذا می خوام. الان شما غذای حضرتو آوردی دادی به اين بچه...
سلام بر تو ای امام رئوف...【♥️】
【﷽】
#عطر–ناب–خدا✍👇
❣ @Atre_Naab_khoda ❣
✨﷽✨
✅ سبک زندگی امام رضا علیه السلام
✍نماز اول وقت: روشش این بود که بر خواندن نماز در اول وقت اصرار می کرد؛ به طوری که تأخیرانداختن بدون عذر نماز را جایز نمیدانست.۱
روزی در خراسان و هنگام نماز، امام به ابراهیم بن موسی فرمود: «اذان بگو.» او از امام اجازه خواست که صبر کند تا همراهان هم برسند. حضرت فرمود: «خدا تو را بیامرزد. نماز اول وقت را بدون عذر تأخیر نینداز و نمازت را اول وقت بخوان. » ابراهیم بی معطلی بلند شد و اذان گفت و آنها نماز را اول وقت خواندند.۲
راز تأکید بر خواندن نماز در اول وقت را چنین بیان می کرد: «مردم نماز را در سه حالت میخوانند: بعضی ها اول وقت، بعضی ها آخر وقت، بعضی ها هم بین اول و آخر وقت . آن کس که اول وقت نماز بخواند رضوان الله شاملش می شود . کسی که وسط وقت می خواند مشمول عفو خدا و آن کس که آخر وقت می خواند مشمول غفران الله می شود . مطمئناً اول وقت بهترین زمان است۳
📚۱. فقه الرضا (ع)، ص ۷۱
📚۲. بحار الانوار، ج۴۹، ص۴۹
📚۳. فقه الرضا (ع)، ص ۷۱
【﷽】
#عطر–ناب–خدا✍👇
❣ @Atre_Naab_khoda ❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🍎عصر تابستانی
🌸با عطر و بوی یاس
🍎کنار خانواده
🌸حـال خوشی دارد
🍎دنیـا را برایت شـاد
🌸و شـادی را بـرایت
🍎دنیـا دنیـا آرزومـندم
🌸 #عصر_زیباتون_بخیر
༅͢͜͡❉ٜٜٜٜٜٜٖٖٖٖٜ͢͜͡❉͜͢͡༅🌺༅͢͜͡❉ٜٜٜٜٜٜٖٖٖٖٜ͢͜͡❉͜͢͡
🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🌓🔥𝐉𝐎𝐈𝐍 𝐂𝐇𝐀𝐍𝐍𝐄𝐋👇🏻👇🏻
👇 🇯🇴🇮🇳 👇
➖➖➖➖➖➖➖
✔️🎦 #کاناݪرسمےعجایبجهان 📶
🇯🇴🇮🇳🆗 @Ajaieb_Jahan
(وقتی چترت خداست)
بگذار ابر سرنوشت هر چقدر میخواهد ببارد
(وقتی دلت با خداست)
بگذار هر کس میخواهد دلت را بشکند
(وقتی توکلت با خداست)
بگذار هر چقدر میخواهند با تو بی انصافی کنند
(وقتی امیدت با خداست)
بگذار هر چقدر میخواهند نا امیدت کنند
(وقتی یارت خداست)
بگذار هر چقدر میخواهند نا رفیق شوند
(همیشه با خدا بمان )
چتر پروردگار، بزرگترین چتر دنیاست
چتر خدا بالای سر زندگیتون دوستان مهربان💜 #إیــ♡ــده_بانـ♡ـو ↬ 💛
░҉⃟🧚🏼♀↬ @IdehBano ↶⃝⃡🧚♂
✨﷽✨
🔴 اولین و آخرین نماز یک شهید!
✍یه لات بود تو مشهد. داشت میرفت دعوا، شهید چمران دیدش. دستشرو گرفت و گفت اگه مردی بیا بریم جبهه. به غیرتش برخورد و همراه شهید چمران رفت جبهه!
تو جبهه واسه خرید سیگار با دژبان درگیر میشه و با دستبند میارنش تو اتاق شهید چمران.
رضا شروع میکنه به فحش دادن به شهید چمران، وقتی دید که شهید چمران به توهیناش توجه نمیکنه، یه دفعه داد زد کچل با توام!
شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: چیه؟ چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا، چه سیگاری میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید. رضا که تحت تأثیر رفتار شهید چمران قرار گرفته میگه: میشه یه دوتا فحش بهم بدی؟! کشیدهای، چیزی!
شهید چمران: چرا؟ رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده. تاحالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه! شهید چمران: اشتباه فکر میکنی! یکی اون بالاست، هرچی بهش بدی میکنم، نه تنها بدی نمیکنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده. هی آبرو بهم میده.
گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده بگم بله عزیزم. یکم مثل اون بشم. رضا جاخورد و رفت تو سنگر نشست و زار زار گریه میکرد. اذان شد، رضا اولین نماز عمرش بود. سر نماز موقع قنوت صدای گریش بلند بود!
وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد، رضا اولین و آخرین نماز عمرش را خواند و پرکشید...!