🌸✨ آیت الله #مجتهدی(ره):
حدیث داریم قلب هایمان به ده دلیل مرده است و باعث شده دعاهایمان مستجاب نشود:
▫️اول: خدا را شناختیم ولیکن حقش را ادا نکردیم.
▪️دوم: گمان بردیم که پیامبر خدا رو دوست داریم سپس سنتش را ترک نمودیم.
▫️سوم: قرأن را قرائت کردیم ولی بدان عمل نکردیم.
▪️چهارم: نعمت خدا را خوردیم ولی شکرش را بجا نیاوردیم.
▫️پنجم: گفتیم شیطان دشمن ماست ولی با او در امور توافق کردیم.
▪️ششم: گفتیم بهشت حق است ولی برای رسیدن به آن کوشش نکردیم.
▫️هفتم: گفتیم جهنم حق است ولی از آن نگریختیم.
▪️هشتم: دانستیم مرگ حق است اما برای آن آماده نشدیم.
▫️نهم: به عیب مردم مشغول گشتیم و عیب خویش را فراموش کردیم
▪️دهم: مردگانمان را دفن کردیم ولی عبرت نگرفتیم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📿↶【 #عطر_ناب_خدا】↷❣👇
🌷 @Atre_Naab_Khoda 🌷
پيرزني در خواب خدا رو ديد و به او گفت:
خدايا من خيلي تنهام، مهمان خانه من مي شوي؟!
خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به ديدنش مي رود...
پيرزن از خواب بيدار شد و با عجله شروع به جارو زدن خانه اش کرد..!
رفت و چند نان تازه خريد و خوشمزه ترين غذايي که بلد بود رو پخت.
سپس نشست و منتظر ماند...
چند دقيقه بعد درب خانه به صدا در آمد...
پيرزن با عجله به سمت در رفت و اون رو باز کرد
پيرمرد فقيري بود، پيرمرد از او خواست تا به او غذا بدهد
پيرزن با عصبانيت سر فقير داد زد و در را محکم بست
نيم ساعت بعد دوباره در خانه به صدا در آمد. پيرزن دوباره با عجله در را باز کرد
اين بار کودکي که از سرما مي لرزيد از او خواست که از سرما پناهش دهد
پيرزن با ناراحتي در را بست و غرغرکنان به خانه برگشت
نزديک غروب بار ديگر درب خانه به صدا در آمد
اين بار نيز پيرزن فقيري پشت در بود. زن از او کمي پول خواست تا براي کودکان گرسنه اش غذا بخرد
پيرزن که خيلي عصباني شده بود با داد و فرياد پيرزن فقير را دور کرد
شب شد و خدا نيامد...!
پيرزن با يأس به خواب رفت و بار ديگر خدا را ديد
پيرزن با ناراحتي گفت: خدايا، مگر تو قول نداده بودي که امروز به ديدنم خواهي آمد؟!
خدا جواب داد:
بله، من امروز سه بار به ديدنت آمدم اما تو هربار در را به رويم بستي...!
آنهايي که به بيداري خداوند اعتماد دارند ، راحت تر مي خوابند . .يک جمله زيبا از طرف خدا :“قبل از خواب ديگران را ببخش ومن قبل از اينکه بيدار شويد شما را مي بخشم.خدايا! آنچه* که دادي تشکر! ! آنچه که ندادي تفکر!به آنچه که گرفتي تذکر!که:داده ات نعمت!نداده ات حکمت!و گرفته ات عبرت است!يا رب؛ آنچه خير است تقدير ما کن!و آنچه شر است از من و دوستانم جدا کن.
دست هايم به آرزوهايم نرسيد آنها بسيار دورند !
اما درخت سبز صبرم مي گويد : اميدي هست ؛ دعايي هست ؛ خدايي هست ..
🍃🌺🍃
📛 #مال_حرام توشه آتش جهنم📛
#جهنم و عذابهای جهنم تجسم و نتیجه اعمال ما در دنیا هستند نه اینکه جریمه و تنبیهی از طرف خدا! بهعبارتدیگر هر چه در دنیا کشت میشود در آخرت درو میگردد. حضرت محمد (صلیالله علیه و آله) درباره مال حرام فرمودند:
کسی که مالی را از راه غیر حلال به دست آورد، آن مال توشه و مرکب او به طرف آتش جهنم خواهد بود. [1]
در روایت دیگری حضرت فرمودند:
خداوند متعال فرمود: کسی که برایش مهم نباشد که دینار و درهم (پول) را از چه راهی به دست میآورد، برای من هم مهم نخواهد بود که او را از کدام در جهنم وارد آتش دوزخ بکنم.[2]
📚پینوشتها:
[1]. بحارالانوار جلد ۱۰۳ صفحه ۱۰ حدیث ۴۵
[2]. بحارالانوار جلد ۱۰۳ صفحه ۵ حدیث ۱۷
🔅 #گناه_شناسے 🔅
.
💢 حجابهاى معرفت
✍️ برخی از حجابهای معرفت تا جايى كه آينه دل را فاسد نكرده باشند، با داروى «بلا» قابل علاج اند .
اما اگر زنگارهاى شناخت بقدرى متراكم شود كه آينه دل فاسد گردد، آتش بلا نيز از صيقل دادن جوهر جان ناتوان مى ماند. در اين صورت بيمار غير قابل علاج مى گردد؛ همچنانكه #امام_علی_علیه_السلام مى فرمايد :
🔅«هركس كه خداوند با بلا و تجربه ها به وى سود نرساند، از هيچ پندى سود نمى برد»
📖 نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶.
🔅«چگونه كسى كه فرياد را نشنيده، صداى آهسته را بشنود؟»
📖 نهج البلاغة، خطبه ۴
🚩 علامت بيمارى غير قابل علاج معرفت اين است كه بيمار به تعصب شديد در عقايد باطل خود گرفتار و به هيچ وجه حاضر نيست حق را بپذيرد :
«وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ؛
خدا با وجود علم او را بيراه گذارد» .
📖 جاثيه، ۲۳
🔸نه موعظه و نه تازيانه بلا، و نه حتى اعجاز هيچ پيامبرى اينگونه زنگارهاى انديشه و قلب اين بيماران را نمى تواند بزدايد.
از همين رو #حضرت_عيسى_عليه_السلام مى فرمايد :
🔅«بيماران را با اذن الهى شفا بخشيدم ... و مردگان را با اذن الهى زنده كردم. به مداواى احمق همت كردم اما نتوانستم او را اصلاح كنم . ...
خودبين و خود رأى، آنكه همه فضل ها را از آنِ خود مى داند. و حق و وظيفه اى بر خويش نمىبيند، اين نادانى است كه راهى براى مداوايش نيست».
♦️فرعون و هوادارانش چنان گرفتار تعصب، كبر و لجاجت بودند كه نه مواعظ موسى، بلكه استدلالها، معجزات و بلاها و مشكلات اقتصادى، و اجتماعى كه گريبانگير آنان مى شد، هيچ يك از آنان را هشيار نساخت؛ ولى تازيانه عذاب استيصال، فرعون را وادار به اعتراف به حق نمود :
▫️ هنگامى كه در شُرُف غرق شدن قرار گرفت، گفت : «ايمان آوردم كه هيچ معبودى جز آنكه فرزندان اسرائيل به او گرويده اند، نيست، و من از تسليم شدگانم».
يونس : ۹۰
📖 علم و حكمت ج ۱، ص ۲۷۳
به برگ 🍁نگاه کن وقتی داخل جوی آب میافتد خود را به جریان آن میسپارد و میرود...
من تمام زندگی ام را با اطمینان به خالق رودخانه هستی و به جریان زندگی سپردهام…
چون میدانم در آغوش رودخانهای هستم که همه ذرات آن نشان از حضور حضرت دوست دارد پس از افت و خیزهایش هرگز دل نگران نمیشوم.
من ،آرامش برگ 🍁را دوست دارم...چون برایم ایمان و توکل راستین را یادآوری میکند
💎رها شدن از تمام گرفتاری ها و بلاها در زیاد دعا کردن برای فرج امام زمان عج است 👇
🌤 امام زمان حضرت مهدیِ صاحب الزمان (عجل الله فرجه) فرمودند:
(اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم)
▫️برای تعجیل در فرج و ظهور زیاد دعا کنید زیرا که فرج و گشایش شما فقط در زیاد دعا کردن برای فرج است
✅ حداقل بعدازهرنماز یومیه
دعای فرج رو بخونیم.
اللهم عجل لولیک الفرج
🌷↶【 #رساله_تمام_مراجع】↷🌷
❣ 💠 @Resule10 ❣
┈••✾•🌻 🌿🌺🌿 🌻•✾••┈
🌸عجایب آیت الکرسی🌸
✍«ابوبکر بن نوح» می گوید: پدرم نقل کرد:
دوستی در نهروان داشتم که یک روز برایم تعریف کرد که من عادت داشتم هر شب آیة الکرسی را می خواندم و بر در دکان و مغازه ام می دمیدم و با خیال راحت به منزلم می رفتم. یک شب یادم رفت آیةالکرسی را به مغازه بخوانم، و به خانه رفتم و وقت خواب یادم آمد، از همان جا خواندم و به طرف مغازه ام دمیدم.
فردا صبح که به مغازه آمدم و در باز کردم، دیدم دزدی در مغازه آمده و هر چه در آنجا بوده جمع کرده، بعد متوجّه مردی شدم که در آنجا نشسته. گفتم: تو که هستی و در اینجا چه کار داری؟ گفت: داد نزن من چیزی از تو نبرده ام، نگاه کن تمام متاع تو موجود است، من اینها را بستم و همینکه خواستم بردارم وببرم در مغازه را پیدا نمی کردم، تا اثاثها را زمین می گذاشتم در را نشان می کردم باز تا می خواستم ببرم دیوار می شد.
خلاصه شب را تا صبح به این بلا بسر بردم تا اینکه تو در را باز کردی، حالا اگر می توانی مرا عفو کن، زیرا من توبه کردم و چیزی هم از تو نبرده ام. من هم دست از او برداشتم و خدا را شکر کردم.
📚شفا و درمان با قرآن ، ص۵۰
📿↶【 #حِلْیَـةٌ_مُتَقَیـٖـن 】↷👇
🍃❣_________📿________❣🍃
http://eitaa.com/joinchat/2851143699C1fbb21ec49
در بازی زندگی یاد میگیری:
اعتماد به حرف های قشنگ
بدون پشتوانه ...مثل آویختن
به طنابی پوسیدست..
یاد میگیری:
نزدیکترین ها به تو ...گاهی
میتوانند دورترین ها باشند...
یاد میگیری :
دیوار خوب است...
سایه درخت مطلوب است...
اما هیچ تکیه گاهی ابدی نیست.
📿↶【 #حِلْیَـةٌ_مُتَقَیـٖـن 】↷👇
🍃❣_________📿________❣🍃
http://eitaa.com/joinchat/2851143699C1fbb21ec49
#متن_عالی
خوبه یاد بگیریم که:
دخالت در زندگی دیگران
"کنجکاوی" نیست "فضولیه"
تندگویی و قضاوت در مورد
دیگران "انتقاد" نیست ،"توهینه"
هر کار یا حرفی که در آخرش
بگی "شوخی کردم" شوخی نیست ؛
حمله به شخصیت اون فرد هست
بازی با احساسات مردم و
سرکار گذاشتنشون "زرنگی"
نیست اسمش "بی وجدانیه"
خراب کردن یه نفر توی جمع
"جوک" نیست اسمش "کمبوده"...
📿↶【 #حِلْیَـةٌ_مُتَقَیـٖـن 】↷👇
🍃❣_________📿________❣🍃
http://eitaa.com/joinchat/2851143699C1fbb21ec49
روزگار غریبی است...
نمڪدان را ڪه پر میڪنی توجهی به ریختن نمڪها نداری ...
اما زعفران را ڪه میسابی به دانه دانه اش توجه میڪنی!!!
حال آنڪه بدون نمڪ هیچ غذایی خوشمزه نیست...
ولی بدون زعفران ماهها و سالها میتوان آشپزی ڪرد و غذا خورد...
مراقب نمڪهای زندگیتان باشید
ساده و بی ریا و همیشه دم دست
ڪه اگر نباشند وای بر سفره زندگی!!!
📿↶【 #حِلْیَـةٌ_مُتَقَیـٖـن 】↷👇
🍃❣_________📿________❣🍃
http://eitaa.com/joinchat/2851143699C1fbb21ec49