eitaa logo
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
538 ویدیو
11 فایل
﷽ 👑 @Atredelneshin_eshgh 👑 کانال های پیشنهادی ما 👇 🇮🇷 بصیرت عمار🚩 🔭🔍 @basirrat_ammar کانال دانشجو🎓 🎓 @Official_Daneshjou مطالب زیبا 💝 🌍 http://eitaa.com/joinchat/59637781Ce849d29b1f انتقادات وپیشنهادات👇 @serfanjahateettla
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 یکی باید باشه که وقتی نگاش می کنی تمام غصه هات یادت بره..💔 شبتون خوش ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بده مفتاحی از سطر کلامم وزان بگشای قفل ازگنج کامم❄️🍃 به ذکرخود بلند آوازه ام کن رفیق لطف بی اندازه ام کن "بسم الله الرحمن الرحیم" با نام خدای مهربان آغاز میکنیم دوشنبه۱۲ اسفند ماه راه ❄️🍃 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
❣❣❣ 🌼🍃از این پس میخواهم در شرایط سخت و بحرانی، شبیه درختان زمستانی باشم؛ 🌼🍃یعنی حتی اگر همه چیزم را از دست دادم بازهم امیدوار باشم و محکم بِایستم 🌼🍃چون خداوند فرموده: ❣وَ مَنْ‌ يَقْنَطُ مِنْ‌ رَحْمَةِ رَبِّهِ‌ إِلاَّ الضَّالُّونَ‌،(حجر/٥٦ ) جز گمراهان، چه کسی از رحمت پروردگارش مأیوس می‌شود؟! ❣وَ اصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ، فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا (طور/۴۸) در راه پروردگارت، و در حُکم پروردگارت صبر کن.. تو در پیشگاه ما هستی... جلوی چشم ما هستی... ما مراقبِ تو هستیم‌...😍 🌼🍃 ناامید نمیشوم. خوب میدانم که خدا عاشق صابرین است و برایشان در بهترین زمان راه می‌گشاید. ❣والله یحب الصابرین خدا صابرین را دوست دارد. 146سوره آل عمران ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
ماجرای اقامه نماز در کاخ کرملین قبل از دیدار با پوتین ابراهیم شهریاری ماجرای نماز سپهبد شهید سلیمانی را که در کاخ کرملین اقامه کرد، نقل می‌کند. در بخشی از کتاب «سلیمانی عزیز» که روایتگر خاطراتی متفاوت و خوانده‌ نشده از سپهبد است، ابراهیم شهریاری ماجرای نماز شهید سلیمانی را که در کاخ کرملین اقامه کرد، تعریف کرده است. در این خاطره آمده است: وقت نماز بود، زدیم بغل، گفتم: «حاجی قبول باشه.» ‌گفت: «خدا قبول کنه، ان‌شاءاللّه.» نگاهم کرد و گفت: «ابراهیم!» ــ نمازی خواندم که در طول عمرم در جبهه نخواندم. به حاج قاسم گفتم: حاج آقا شما همه‌ی نمازهایتان قبول است. قصه نماز خوانده شده حاج قاسم فرق می‌کرد. به کاخ کرملین رفته بود و با پوتین قرار داشت. تا رئیس‌جمهور روسیه برسد وقت اذان شد. حاجی هم بلند شد. اذان و اقامه‌اش را گفت. صدایش در سالن پیچید، بعد هم به نماز ایستاد. همه نگاهش می‌کردند. می‌گفت: در طول عمرش همچین لذتی از نماز نبرده بوده. پایان نماز پیشانی‌اش را روی مهر گذاشت. به خدای خودش گفت: «خدایا این بود کرامت تو، یک روزی در کاخ کرملین برای نابودی اسلام نقشه می‌کشیدند، حالا منِ آمدم اینجا نماز خواندم.» ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
✅ خاطره یی از جنگ 218 « در خصوص ماسک » ✍ عبدالصمد زراعتی جویباری ♦️من در ارکان فرماندهی گردان رزمی آقا صاحب الزمان عج، در لشکر ۲۵ کربلاء بودم. جوانی پر شور و البته احساسی... بعد از شکست در عملیات کربلای چهار، فرمانده ی گردان ما شهید « جواد نژاد اکبر بابلی »، طبق دستور ما فوق، فرمان باز گشت به نقطه ی عزیمت را صادر کرده بودند. اگر اشتباه نکنم، شهرک پاستوریزه در شمال غربی آبادان بود.... اما دشمن تمام منطقه را با جنگنده و یا با توپ خانه، شیمیایی زده بود!. ظهر روز پنجم یا ششم دی ماه سال ۱۳۶۵ بود که، از تدارکات ناهار آورده بودند، استانبولی پلو!!، با کلی سنگ ریزه و شیشه خورده که معلوم نبود، از کجا در دیگ های غذای ما، سر در آورده بود!!. در حین پخش غذا، تعدادی از بچه ها به یک باره بی حال شده بودند، وضعیت بدون علائم هشدار بود، وقتی فهمیدیم که آن جا را هم شیمیایی زدند، بچه ها ماسک زدند و جلوی تلفات بیش تر گرفته شد. مجروحین را با هر وسیله یی که پیدا می شد، به مراکز درمانی می رساندیم. من هم با موتور کراس ۱۲۵ فرماندهی، بچه های آلوده را به بیمارستان نیمه فعال و شبه مخروبه ی نفت آبادان، منتقل می کردم. پس از دو سه باری که دو تا، دو تا را با چفیه دور کمرم می بستم، تا نیافتند و به بیمارستان می بردم، متوجه شدم « آقای بابایی » یکی از بسیجی های ساروی که مرد میان سالی هم بود، ماسک ندارد و در گوشه یی افتاده و اطراف دهان اش را کف پر کرده و اشک، مثل آب روان از چشمان اش می ریزد، تند و تند نفس می کشد و سرفه می کند....!!. بدون هیچ درنگی ماسک را از روی صورت ام در آوردم و به صورت اش بستم، تقلا می کرد که نگذارد ولی او واجب تر بود، چفیه را خیس کردم و روی صورت ام گذاشتم، هوا بسیار سرد بود، با چفیه ی خیس، سرما تا استخوان ام، راه پیموده بود!!، اتفاقٱ در حین انتقال او، در خروجی خیابان شهرک به کمر بندی آبادان به خرم شهر، گلوله ی شیمیایی خورده بود و دود سفید ناشی از آن، که بوی چمن تازه درو شده را داشت!، تا وسط خیابان امتداد می یافت و از میان آن گذشتم. ⬅ این را نگفتم که خودی نشان بدهم و یا کار شاقی کرده باشم، بلکه این کار ها متداول ترین رفتار در میان همه ی رزمنده گان بود.... 👈 حالا ببینید که ماسک فروش های هم وطن ما، چه قدر از خود گذشته گی دارند!!..... ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
یاد بگیرید که ببخشید... بی آنکه هرگز، به پاداش آن فکر کنید .! ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
🌸هر کسی عشق را 🌾با زبان خود بیان میکند 🌸دارکوب، میکوبد... 🌾پیکاسو، میکِشد... 🌸باباطاهر، میمیرد... 🌾قناری، میخواند... 🌸هیتلر، میکُشد... 🌾آهو، می دوَد... 🌸هیچکاک، می نویسد... 🌾اما خدا؛ میبخشد... 🌷من هم عشقم را در قالب این 🌷گل‌های زیبا به شما تقدیم میکنم ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💿فایل تصویری 📌موضوع: هر وقت گرفتار شدید به به این چهارچیز فکر کنید! 🎙ایت الله مجتهدی ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 آشکارا نهان کنم تا چند؟ دوست می دارمَت به بانگ بلند.. ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا