eitaa logo
- از سرنوشت -
1.5هزار دنبال‌کننده
736 عکس
57 ویدیو
0 فایل
[ وایب؟ کلاسیک؛ ] « اینجا؟ بوی بهارنارنج شیراز. » ″ سخت نگیر، قهوه‌ت رو بنوش. ″ | کپی؟ فور زیباتره.‌ | { تولد : ¹⁴⁰²,⁰⁴,¹¹ } 'گاه در رگ یک حرف، خیمه باید زد‌.'
مشاهده در ایتا
دانلود
و اگر نمی‌توانی دل مرا بسازی، دست کم ویرانش نکن.
من را به یاد بیاور، آنگاه که هیچکس را نیافتی که به اندازه‌ی من دوستت داشته باشد.
من شکسته تر و درمانده تر از آن چیزی هستم که در آینه به نظر می‌رسم.
گاهی‌خورد شدن استخوان‌هایم را زیر بار همه‌ی زندگی نکردن‌هایم حس میکنم.
آدم می‌تواند از کنار کسی برود و دور بشود، اما هنوز دوستش داشته باشد.
تردید بین رفتن و ماندن، شکی که تو به دلم انداختی. و انسان اگر کسی را دوست بدارد، او را میان شک و تردید رها نمی‌کند.
او می‌گفت همه چیز درست می‌شود و من دلگرم ترین و آرام ترین آدم جهان می‌شدم، حتی اگر هیچ چیز درست نمی‌شد.
سن‌وسالی نداشت،اما همان سال‌های اندکی که در این جهان زندگی کرده بود چنان اثری بر روح او گذاشته بودند که در اوج جوانی حس می‌کرد پیرمردی فرتوت و تنهاست.
نمی‌توانستم با کسی از غمم حرف بزنم، انگار که کلمات راهِ بیرون آمدن از دهانم را گم کرده‌اند.
هیچ راهی برای خروج از تنهایی‌ نیست؛ اگرهم هست من نمی‌خواهم پیدا کنم.
زندگی من می‌توانست یک عصر بارانی اما دلگیر و مملو از رنج‌و غم کسی باشد.
بخاطرشان دنیایم را از دست دادم، و حالا جایی در دنیایشان ندارم.
مدت‌ها بعد در آدم‌های دیگری دنبال من می‌گردی، و دلت برای یک دوست داشته شدن واقعی تنگ می‌شود.