2.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌍 چرا اصولگراهای نقابدا همراه با اصلاحطلبان ائتلاف کرده اند ،و زاکانی را مورد تخریب قرارداده و سعی در پایین کشاندن او دارند؟
🔹این کلیپ نشان میدهد قبل انتخابات او چگونه گزارشات و بدهی های مالی از مدیریت گران ومفسدین را افشا میکرد !
╭┅┈┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈╼┅╮
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
⭕️🖊شما فاز جانشینی برداشتید یا فاز جایگزینی؟
🙏 حضرت آقا به کوری چشم شما سلامت جلو چشممون دارن رهبری این نتنها وسعت عظیم ایران رو بکه جهان اسلام وجبهه مقاومت روانجام میدن. 📌پروژه #حذف_رهبری دارید دوزاریای نفوذی؟!!! شما چکاره اید که برا جانشینی رهبری تصمیم بگیرید؟!!!
✌️این حرف رو تو چشمتون فرو کنید بعد رهبری فقط امام زمان ( عج) هستند...تمام
🚨مگر مرده باشیم که چنین شخصیتی خائن و فتنه گر و جاسوس و باندباز و سرتاپا تعفن بخواهد بر ما رهبر کند
⚠️مطرح کردن این سخنان از حرام لقمه ها برای این است که اگر خدای نکرده نیاز به تعیین رهبر بود از مجرای غبرقانونی علیه خبرگان کشور را به آشوب بکشند
🔔نهادهای امنینی قوه قضائیه صدای این حرام لقمه ها را خاموش کنید
کشور را دهها ساله اینها به لجن کشیدن با در دست داشت قوه مجریه
⚠️حال می خواهند کل اسلام را نابود کنند
👈بزرگتر شما که چنین ادعائی داشت
و امام و فرزندش را مسموم کردند
نتوانست و خدا جانش را به بدترین وجه ممکن گرفت
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
⭕️علت تیراندازی در اطراف حرم شاهچراغ چه بود؟ 💢دبیر شورای تأمین استان فارس: علت صدای شنیده شده در اط
🔷این گروهک تروریستی بعد از ضربه بزرگی که بهشون خورد میخوان انتقام بگیرن و هیچ جایی بهتر از شاه چراغ نیست، برای اینکه نیرو های امنیتی رو به سخره بگیرن.
🔹به هر حال رصد های ما نشون میده این گروهک تروریستی تحرکاتی داشته و نیرو هاشون احتمالا برای انتقام عملیات دستگیری عبدالله کویته حرکتی بزنند؛ لذا هر گونه مورد مشکوک امنیتی مشاهده کردید که به فکر تون رسید طرف قیافه شو پوشونده یا استرس داره و به دنبال ایجاد کاری است و یا تحرکات مشکوک اطراف دسته های عزاداری داره، مثلا کیفی همراهش هست و یا کیف وسایل موزیک مثال گیتار داره، به وزارت اطلاعات(113) گزارش نمایید.
🔹این نکته رو دقت کنید، یه گزارشی که شاید اشتباه باشه بهتر از گزارشی هست که هیچوقت داده نشده؛ نهایت عوامل امنیتی موضوع رو برسی میکنند و فرد خاطی رو رها میکنند ولی اگه تروریست باشه و شما نگید مبنی بر اینکه شاید طرف نباشه اشتباه بزرگی میشه.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
⭕️🖊شما فاز جانشینی برداشتید یا فاز جایگزینی؟ 🙏 حضرت آقا به کوری چشم شما سلامت جلو چشممون دارن رهبر
❌️اصلاح طلبان و این همه تضاد با انقلاب؟!
⭕️🖊اگر به حافظه تاریخی عملکردها در طول انقلاب اسلامی رجوع شود، بهتر می توان قضاوت کرد .
۱- چرا اغلب فتنهگران در این سالها در جمع اصلاحطلبها بودهاند؟
۲- چرا عموم افرادی که به غرب و شبکههای ماهوارهای پیوستند نوعا" اصلاحطلب بودند؟
۳- چرا غرب و صهیونیست ها از برخی از اصلاحطلبان حمایت میکنند؟
۴- چرا هیچ اصلاحطلبی شهید راه حجاب و امر به معروف و نهی از منکر نمیشود؟
۵- چرا هیچ اصلاحطلبی مدافع یا شهید حرم نمیشود؟
۶- چرا خیلی از اصلاح طلبان از ولی فقیه اطاعت نمی کنند، بلکه مخالف قانون اساسی هستند (اگر اطاعت می کردند، قائله سال ۸۸ با آن همه خسارت جانی و مالی بوجود نمی آمد).
🕹حالا گوشه ای از اظهارات سران اصلاحات را به روایت روزنامه ها مطالعه کنید :
۱- آقای محمد خاتمی:احکام قرآن متناسب با زندگی قبیلهای است، قرآن برای ما قابل استناد نیست!؟ (کیهان ۱۲ شهریور سال ۷۸).
۲- آقای عبدالکریم سروش: ولایت پیامبر بعد از فوتش به کسی منتقل نشده است (مخالفت با غدیر / روزنامه صبح امروز ۱۶ شهریور ۷۸)
۳- ابراهیم اصغرزاده:حتی علیه خدا هم میتوان تظاهرات کرد! (خدا ستیزی / روزنامه آفتاب امروز دوم شهریور ۷۸).
۴- محمد کاظم محمدی اصفهانی : به خود خدا هم میتوان اعتراض کرد، و او را فتنهگر نامید!(روزنامه ایران ۲۴ تیر ۷۹).
۵- محسن کدیور:معصومین فقط در کلیات و اصول اسوهاند (ماهنامه کیان بهمن ۷۷).
۶- محسن کدیور: امروز خدا در جامعه هیچکاره است (خدا را از جهان برداریم همه کار درست است/نشریه پژوهشهای قرآنی سال ۷۹).
۷- هاشم آقاجری:در حکومتهای دینی، نه تنها دین افیون تودههاست، بلکه افیون حکومتها نیز هست (از مارکس ضد خدا نیز پیشی گرفته/ ۲۵ فروردین ۸۱).
۸- رجبعلی مزروعی:حضرت علی مانند معاویه مشروعیت خود را از مردم گرفته است (انکار ولایت/حریم ۲۳ بهمن ۷۸).
۹- محمد مجتهد شبستری:فعل و قول معصوم حجت نیست(کیان بهمن ۷۷)
۱۰- علیرضا علوی تبار:ما پیشرفت نمیکنم، چون در جامعه ما هنوز خدا نمرده است (یا لثارات ۴ خرداد ۷۹)
۱۲- اکبر گنجی:حرکت اصلاحطلبانه ما عاقبت به جدایی دین از سیاست خواهد انجامید (مصاحبه با شبکه آلمانی ۲۴ فروردین ۷۹)
۱۳- محمدرضا خاتمی:مبنای مشروعیت هر کاری رأی مردم است (پیغمبر اکرم با رای مردم حاکم شد؟) روزنامه جمهوری اسلامی ۸ شهریور ۷۹).
۱۴- بهاءالدین خرمشاهی:کافر و بی دین هم خودی است(روزنامه صبح امروز ۲ شهریور ۷۸).
۱۵- عزتالله سحابی: معصومین بدون نظارت مردم در معرض انحراف هستند (معصوم و انحراف؟! روزنامه عصر آزادگان۱۶ دی ۷۸).
۱۶- عطاالله مهاجرانی: نظریه غیرت دینی ویران کننده اندیشه و فرهنگ و تمدن است (روزنامه آریا ۷۹/۱/۱۶).
۱۷- سعید حجاریان: تفکر فقهی نمیتواند فرهنگ عاشورا را بازسازی کند(روزنامه ایران/ ۳۱ فروردین ۷۸).
۱۸- احمد نراقی: وحی برای انسانهای بعد از زمان خود، قابل فهم نیست (هفته نامه آبان ۷۷)
۱۹_ مقصود فراستخواه:حقیقت ثابت نداریم، حتی در دست انبیاء و معصومین (۲۲ شهریور ۷۷).
۲۰_مقصود فراستخواه:هنرمند اصیل هم به نحوی به فضای آمیخته با ابتذال نیاز دارد و گرنه از دل و دماغ می افتد (۲ آبان ۷۹).
۲۱- اکبر گنجی:افکار خمینی را باید در موزه تاریخ یافت (۲۴ فروردین ۷۹).
۲۲- سیدمحمد خاتمی:اگر این حجاب مانع حضور زن شود، قطعا مضر است (مرجع دینی نیست ولی فتوا می دهد!/ ۱۶ آبان ۷۹).
۲۳- سیدمحمد خاتمی: مشکل این نیست که زنان چگونه لباس بپوشند، مشکل این است که زنان بتوانند در عرصه های مختلف حضور داشته باشند (روزنامه همبستگی ۷۹/۸/۱۶ ).
۲۴- جهانبخش محبینیا: موسیقی، رقص و سکس باید شرعی شود!(آفتاب امروز/ ۷۸/۷/۳).
۲۵- عبدالکریم سروش:خدای جدید با خدای گذشتگان متفاوت است! (نشریه کیان).
۲۶- عبدالکریم سروش:فرهنگ شهادت خشونت آفرین است، اگر کشته شدن آسان شد، کشتن هم آسان می شود (روزنامه نشاط ۸۷/۳/۱۳).
و...
❇️چرا در بین اصلاح طلبان هیچ فرمانده جنگ یا شهید هشت ساله جنگ دیده نمی شود مگر اونها در این مملکت زندگی نمی کردن، نکند پشت بدشمن و رو به مهین فراری بودن...!؟!
❇️قاسطین، مارقین و ناکثین انقلاب اسلامی هنوز در جامعه فراوانند بیشتر مراقب باشیم .
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
7.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀هر گُلی زیباست اما یاس چیز دیگری ست
🖤در میان سنگ ها الماس چیز دیگری ست
🥀ما میان عمر خود خیلی برادر دیده ایم
🖤در وفاداری ولی عباس چیز دیگری ست
فرارسیدن عاشورای حسینے تسلیت🖤🥀
4.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ روا نیست پسر مالک اشتر باشی و به قافله نینوا نرسی...
هر که سرباز خدا نیست نماند، برود
وان که پابند وفا نیست نماند، برود
#امام_حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفتند و در روز #عاشورا جورِ دیگر!
#شب_عاشورا، سخن از اگر می خواهید بروید بود...
#روز_عاشورا فرمودند: آیا یاوری هست؟( #هل_من_ناصر ینصرنی)
شب صحبت می فرمایند تا مبادا خبیثی در بین طیّب ها باشد...
و روز سخن می گویند تا مبادا در بین خبیث ها کسی مانده باشد...
شب غربال می فرمایند تا فقط صالحان بمانند و روز غربال می فرمایند تا فقط اشقیاء در مقابل او ایستاده باشند...
ما کجاییم؟ آیا در لشکر #امام_زمان(عج) هستیم و میل به دشمنانش داریم یا در لشکر دشمنانش هستیم و تصمیم به پیوستن به حق داریم؟!
ان شاءالله اگر به حق نپیوستیم سریع وارد شویم و اگر در این لشکر هستیم با تمام وجود و با قلبی مطمئن حاضر باشیم...
#عاشورا #محرم 💔🥀
#شهادٺ_سالار_شهیدان💔
#امامحسین_ع_تسلیٺ_باد🏴
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
3.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ناحیه مقدسه مصور
این زیارت عمق جنایت کربلا را روایت میکند و سوگنامه و مرثیه سوزناک امام زمان ارواحنا فداه برای سیدالشهداست.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
داستان«ماه آفتاب سوخته» #قسمت_نوزدهم🎬: رباب سراپا گوش شد تا نظر مولایش را بداند که حسین چنین فرمود:
داستان«ماه آفتاب سوخته»
#قسمت_بیستم🎬:
زنها و بچه ها بر کجاوه نشستند و کاروان حسین با سرعت به پیش میرفت.
رباب، سکینه و رقیه را در کنار خود گرفت، حالا علی اصغر شش ماهه شده بود و عجیب دلبری می کرد، با هر حرکت علی اصغر، خنده بر لبهای رقیهٔ سه ساله می نشست.
شتر شتابان گام برمی داشت و هراز گاهی بچه ها به طرفی خم می شدند و این خود گویی بازیی بود برایشان..
و اما رباب خوب می دانست که دلیل این شتاب چیست، او از زبان حجت خدا شنیده بود که یزید نقشه ها دارد، اولین نقشه اش کشتن پنهانی حسین در حریم بیت الله الحرام بود، او گفته بود اگر این نقشه نگرفت، حسین مجبور است راه خروج از مکه را در پیش گیرد و بی شک اهل و عیالش را همراه نخواهد برد، نقشه دوم اسارت وگروگان گیری، اهل بیت حسین بود و سپس مجبور کردن حسین با این حربه تا بیعت کند یا کشته شود و اما حال که این دونقشه نگرفته بود، والی جدید مکه که از خروج حسین علیه السلام آگاه شده بود، جنگاوران سپاه یزید را در گروهی جمع کرده بود و در تعقیب این کاروان کوچک اما تاثیر گذار فرستاده بود، پس حسین باید به شتاب میرفت تا از کمند سربازان یزید رهاشود.
روز به نیمه رسیده که سوارانی با اسب های تیزرو و شمشیر و تازیانه به دست کاروان را دوره می کنند.
صدای همهمهٔ بیرون کجاوه بچه ها را از عالم بازی بیرون میکشد، رباب پرده کجاوه را کمی کنار میزند، سکینه با نگرانی می گوید: چه شده مادر؟!
رباب آهی می کشد و می گوید: گمانم سربازان یزید ما را محاصره کرده اند و حتما قصد دارند، ما را به مکه بازگردانند و...
رباب خاموش میشود و سکینه در خود فرو میرود، ناگهان صدای ناز و کودکانهٔ رقیه در کجاوه می پیچد: تا عمویم عباس هست، آنها نمی توانند کاری کنند آخر عمو عباس یل عرب است و هیچ کس توان مبارزه با او را ندارد، صدای خنده علی اصغر بلند می شود و گویی او هم با حرکتش، حرف رقیه را تایید می کند، رقیه دستی به گونه نرم علی اصغر می کشد و رو به رباب می گوید: علی اصغر بزرگ شود هم مثل عمو عباس پهلوانی شجاع میشود و جنگاوری می کند.
رباب لبخندی میزند و بوسه ای از گونه این دخترک شیرین زبان میگیرد و می گوید: آری براستی که چنین است، من نذر کرده ام خداوند فرزند پسری به من دهد تا برای پدرش سربازی کند.
در همین حین صدای یل ام البنین، قمر بنی هاشم است که گویا هل من مبارز میطلبد و بنیان زمین را می لرزاند: آهای سپاهیان یزید، منم عباس بن علی، فرزند ابوتراب، شمشیر زنی را از مادرم که شمشیری زنی قهار در عرب بود فرا گرفتم و در رکاب پدرم علی، مشق سربازی و جنگ کرده ام، من خون حیدر کرار در رگ دارم، همان کس که پهلوانان کفار را با یک اشاره ذوالفقار به دونیم کرده، همان کس که با یک ضربه درب قلعهٔ خیبر از جا کند، اگر مرد این میدان هستید جلو بیایید، بدانید تا من هستم محال است بگذارم چشم زخمی به مولایم حسین برسد.
سواران یزید از برق نگاه عباس و رجز خوانی این شیر بیشهٔ حسین، لرزه بر اندامشان افتاد و راه آمده را بازگشتند.
رباب که شاهد ماجرا بود، دستی به سر رقیه کشید و گفت: همانطور شد که تو گفتی، تا عباس هست هیچ کس جرات آن را ندارد که نگاهی چپ به ما کند، خوشا به حال حسین و زینب که چنین برادری دارند و خوشا به حال شما که اینچنین عمویی دارید و خوشا به حال ما که در جوار قمر بنی هاشم هستیم.
وکاروان دوباره حرکت کرد.
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
داستان«ماه آفتاب سوخته» #قسمت_بیستم🎬: زنها و بچه ها بر کجاوه نشستند و کاروان حسین با سرعت به پیش می
داستان«ماه آفتاب سوخته»
#بیست_یکم🎬:
غروب دوازدهم ذی الحجه است، کاروان چهار روز است بی وقفه، شب و روز رانده است، اکنون به وادی عقیق رسیده اند و به حد کافی از مکه دور شده اند، دیگر خطر حمله یزیدیان، کاروان حسین را تهدید نمی کند و یزید باید نقشه دیگر و حیله ای دیگر به کار برد تا به حسین دست یابد.
همه خسته شده اند، پس دستور توقف و استراحت صادر میشود.
شترها را می نشانند و اهل بیت حسین از کجاوه پایین می آیند، قارب غلام رباب مشغول برپا کردن خیمهٔ بانویش است که دیده بان کاروان ندا میدهد: چند سوار به سمت ما می آیند، تعدادشان زیاد نیست اما انگار هدفشان ما هستیم.
رباب علی اصغر را در آغوش می فشارد و به سمتی میرود که جمعیت جمع شده اند و به رد آمدن آن سواران خیره شده اند.
کمی که میگذرد، سه سوار به کاروان میرسند، رباب دقت می کند و بعد نفس راحتی می کشد، بوسه ای از گونه علی اصغر میگیرد و می گوید: عبدالله بن جعفر، همسر عمه جانت زینب است با دو پسرش عون و محمد آمده است و بعد زیر لب می گوید: عبدالله بن جعفر که نماینده امام در مکه بود و قرار شد آنجا بماند و اخبار مکه را به سمع حسین برساند، پس برای چه آمده؟!
خیلی نمی گذرد که همه اهل کاروان میفهمند عبدالله نامه ای از والی مکه دارد که از حسین خواسته برگردد و قول داده که از یزید برای حسین امان نامه بگیرد.
رباب با شنیدن این حرف سری تکان میدهد و میگوید: والی مکه چه فکری با خود کرده که اینچنین پیشنهاد مضحکی به مولایم حسین میدهد؟ مگر نمی داند که حسین حجت خداست و همراه شدن حسین با کسی چون یزید خیالی خام نیست، مگر نمی داند امان نامهٔ همه دست خداست و یزید در این وادی راهی ندارد..
عبدالله بن جعفر، نامه والی مکه را به حسین تسلیم می کند و حسین میداند که این هم خدعه ایست از طرف یزید تا او را به بند کشد پس چنین جواب میدهد: «نامه تو به دستم رسید، اگر قصد داشتی به من نیکی کنی، خدای جزای نیک به تو دهد، تو به من امان دادی اما بهترین امان ها، امان خداست»
واینچنین است که باز نقشهٔ یزید نقش بر آب میشود، عبدالله قصد برگشتن می کند، اما عون و محمد دلشان پیش دایی شان حسین است و از پدر رخصت می گیرند که در کنار مادرشان زینب و مولایشان حسین بمانند.
عبدالله که عشق زینب را به حسین دیده و خوب میداند این عشق را با شیر خود به خورد فرزندانش داده و آنان هم عاشقانه سر بر مهر حسین نهاده اند،مخالفتی نمی کند.
خداحافظی زینب و فرزندانش با عبدالله تماشایی ست...عبدالله هم دل در گرو حسین دارد، اما چه کند که حسین امر کرده او در مکه بماند، پس سفارش زینب را به عون و محمد می کند و می گوید: مبادا بگذارید خم به ابروی مادرتان بیاید.
زینب که دختر حجت خداست و خواهر حجت خداست و عمه حجت خداست و خود حجتی ست بر حجت خدا، خوب می داند که این سفر به کجا ختم می شود پس از عبدالله تشکر می کند و گویی با زبان بی زبانی به او می گویید: ممنون از اینکه به فکر من بودی و نگذاشتی در قربانگاه ابتلای کربلا من بدون قربانی باشم و فرزندانت را در آن روز عظیم به قربانگاه دفاع از حجت خدا بفرستم...
عبدالله آخرین نگاه را به فرزندانش می کند و به سمت مکه می تازد.
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi