الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :
لا يَكونُ الجَوادُ جَوادا إلاّ بثَلاثةٍ : يَكونُ سَخِيّا بمالِهِ على حالِ اليُسْرِ و العُسْرِ ، و أنْ يَبْذلَهُ للمُستَحِقِّ ، و يَرى أنَّ الّذي أخَذَهُ مِن شُكْرِ الّذي أسْدى إلَيهِ أكْثَرُ مِمّا أعْطاهُ
[بحار الأنوار : 78/231/27 .]
بخشنده، بخشنده نباشد مگر آن كه سه خصلت داشته باشد: در توانگرى و تنگدستى مال خويش را ببخشد، آن را به كسى كه مستحقّ است ببخشد ، و تشكّرى را كه دريافت مى كند بيشتر و ارزشمندتر از آن چيزى بداند كه بخشيده است.
امام جواد عليه السلام :
إعلَم أنَّكَ لَن تَخلُوَ مِن عَينِ اللّه ِ فَانظُر كَيفَ تَكُونُ
[تحف العقول ، ص 455 .]
بدان كه از ديد خداوند پنهان نيستى ، پس بنگر چگونه اى
امام جواد عليه السلام :
مَنِ استَحسَنَ قَبيحا كانَ شَريكا فيهِ
[بحار الأنوار ، ج 75 ، ص 82 .]
هر كه كار زشتى را نيك بشمارد ، در آن كار شريك است
مَن شَهِدَ أمرا فَكَرِهَهُ كانَ كَمَن غابَ عَنهُ ومَن غابَ عَن أمرٍ فَرَضِيَهُ كانَ كَمَن شَهِدَهُ؛
هر كه حاضر و ناظر كارى باشد و آن را ناپسند دارد ، مانند كسى است كه [آن هنگام] غايب بوده ، و هر كه در كارى حاضر و ناظر نباشد ، ولى بِدان راضى باشد ، مانند كسى است كه خود در آن حضور (و مشاركت) داشته است .
گزيده تحف العقول حدیث شماره : ۵۰۰۲۵۴
#اگهمیخوای خداببخشهدوکارکنید
1⃣🔹والیعفوا
2⃣🔹والیصفحوا
ألا تحبّون أن یغفر الله لکم؟
1⃣ باید دیگران را ببخشند،
( ولی این کافی نیست بلکه )
2⃣باید صفح کنند،
( یعنی اشتباهات دیگران، از صفحه دل هم، پاک و فراموش شود )
آیا دوست نمی دارید خداوند شما را ببخشد؟
( یعنی اگر دیگران را نبخشید، خدا هم شما را نمی بخشد )
امام جواد علیه السلام فرمودند:
ثَلاثٌ مِن عَمَلِ الأبرارِ: إقامةُ الفَرائِضِ، وَ اجتِنابُ المَحارِمِ، وَ احتِراسٌ مِنَ الغَفلَةِ فِی الدّینِ؛
سه چیز است که از کار نیکان است: بر پا داشتن واجبات، پرهیز از حرامها، و دوری کردن از غفلت در دین.
موسوعة کلمات الامام الجواد علیه السلام، ص 242
شرح حدیث:
«ابرار» که در قرآن هم به عنوان صفتی شایسته برای انسانها والا و مقرّب و الهی به کار رفته است، به مقامی ارجمند اشاره دارد
در این حدیث، سه عمل از رفتار ابرار و نیکان شناخته شده که حقیقت دینداری و عبودیت کامل به آنها برمی گردد
یکی «اقامه ی فرایض» است؛
یعنی آنچه از سوی خدا به عنوان تکلیف حتمی و فریضه برای مسلمان بیان شده، مورد عمل قرار گیرد، بر پا شود، اجرا گردد و زمین نماند، که گوشه ای از این فرایض، فروع دین است
دیگری «اجتناب محارم» است
دوری از آنچه از سوی خداوند حرام و ممنوع اعلام شده است، که قطعاً حکمت و فلسفه ای دارد و به سلامت و سعادت ما می انجامد
سومین، عقل مواظبت بر اینکه دچار غفلت در دین نشویم.
«غفلت در دین»
گاهی در مرحله ی شناخت و بصیرت است
گاهی در مرحله ی عمل و تعبّد و پایبندی
«دین»، در کجای ذهن و زندگی ما قرار دارد؟
تا چه حدّ، اندیشه ها و باورهایمان دینی است؟
تا چه حد، مواضع و رفتارمان برگرفته از دستورات دین است و چه مقدار مکتبی هستیم؟
زندگی بر «مدار دین»، شرط مسلمانی است
عمل به واجبات و ترک محرّمات، عرفانِ ناب اسلامی است.
راه را اشتباه نرویم و به دیگران هم آدرس اشتباه ندهیم
منبع: حکمت های تقوی
(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام) جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)
شیعه حقیقی از نظر امام باقر علیه السلام
ابو اسماعیل گوید:
به امام باقر علیه السلام عرض کردم فدایت شوم در محیطى که ما زندگى مى کنیم "شیعه" بسیار زیاد است .
امام باقر (ع) فرمود:
آیا توانگر به فقیر توجه دارد؟ آیا نیکوکار از خطا کار در مى گذرد؟ و آیا نسبت به یکدیگر همکارى و برادرى دارند؟
عرض کردم : نه .
حضرت فرمود: آنها شیعه نیستند شیعه کسى است که این کارها را انجام دهد.
دوستی و محبت اهل بیت (ع) افتخار بزرگی است. محبت انسان را به محبوبش نزدیک می کند. و چه محبوبی بهتر از ایشان که سرتا پای وجودشان بندگی خداوند است. دوستی اهل بیت (ع) به ادعا نیست و دوستان حقیقی ایشان کسانی هستند که در اخلاق و عمل به ایشان تمسک کرده و دنباله رو ایشان هستند:
امام عزیزمان (ع) در جای دیگر فرمودند:
«سوگند به خدا! شیعه ی ما نیست مگر کسی که تقوای الهی داشته باشد و از او اطاعت کند. ای جابر! شیعیان، شناخته نمی شوند مگر به تواضع و فروتنی و امانتداری و زیاد یاد خدا کردن و روزه و نماز و نیکی به پدر و مادر و تعهد نسبت به همسایگان فقیر و زمینگیر و مقروض و یتیمان و راستگویی و تلاوت قرآن و بازداشتن زبان از گفت و گوی در مورد مردم، جز در مورد نیکی آنها. آنان، در همه کارها، امین اطرافیان شان هستند»
کافی 2/173/11
کافی 2/74/3
@BALAGH69
مؤمن و الگو قرار دادن پیامبر اسلام (آیه 21 احزاب)
خداوند در سوره احزاب آیه 21 میفرماید:
«لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا؛
مسلما برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می کنند»
پیام آیه
1- ساختمان وجودی انسان ها به گونه ای تنظیم شده است که الگوسازی و الگوبرداری و پیروی از الگو را پیوسته در زندگی تعقیب می کند.
2- انسان باایمان نیز از این نقطه نظر مشمول همین قانون کلی است و در پی آن است که در زندگی ایمانی خویش با یک انتخاب الگویی شایسته برای خود برگزیند.
3- قرآن کریم که کتاب هدایت انسان و پاسخگویی به نیازهای فطری و پاک آنهاست نه تنها الگوپذیری انسان ها را پذیرفته است بلکه مؤمنان را به پیروی از بهترین الگوی زندگی ترغیب کرده است.
4- بهترین ها کسانی و چیزهایی هستند که خدای هستی آنها را بهترین بداند و رسول گرامی اسلام نیز بهترین و شایسته ترین الگو بلکه الگوی منحصر به فرد برای تنظیم یک زندگی خدامحور است.
5- تحقق هر هدفی نیازمند شرایط مناسب با آن هدف است و پیروی از الگوی زیبا و شایسته زندگی یعنی پیامبر اکرم (ص) نیازمند امید داشتن به خدا و روز رستاخیز و بهره مندی از نعمت یاد خدا در سطح عالی است.
جمع بندی پیام ها
انسان باایمان اگر وظیفه شناس و قدردان باشد تمام امکانات و فرصت ها برای دستیابی او به سعادت راستین در اختیارش گذاشته شده است. معرفی رسول گرامی اسلام از سوی خداوند متعال به عنوان الگو و سرمشقی نیکو، ارزشمندترین موهبتی است که ارزانی مؤمن شده است.
منابع
*سید محمدحسین طباطبائی- تفسیر المیزان
*شیخ حویزی- تفسیر نور الثقلین
*شیخ صدوق- امالی
*شیخ صدوق- معانی الاخبار
*شیخ کلینی- اصول کافی
*راغب اصفهانی- مفردات
@BALAGH69
تربیت فرزند با الگو سازی
تربیت به روش الگو سازی روشی کارآمد است که در آن مربى مى كوشد نمونه رفتار و كردار مطلوب را عملا در معرض ديد متربى قرار دهد و بدين گونه موقعيت اجتماعى او را دگرگون كند تا او به پيروى بپردازد و حالت نيكويى، مطابق با آن عمل نمونه در خويش پديد آورد. در اين حال فرد سعى مى كند با شخص يا اشخاصى كه به نظرش شخصيتى قابل قبول دارند، همانند سازى كند و نگرش ها و ويژگى هاى رفتارى و اخلاقى آن فرد يا اشخاص را براى خود سرمشق قرار دهد.
تربيت به معناى دقيق آن، آموزش انتخاب بهترين روش ها در موقعيت و شرايط خاص مى باشد. و الگوگيرى گزینه ای است که شخص به کمک آن انتخابی بهتر را به آسانی انجام می دهد. و از این رو اینکه ما الگوی مناسب شخص را در دسترس او قرار دهیم کمک خوبی به انتخاب شایسته اوست.
ساختمان وجودى انسان به گونه اى است كه تأثير رفتار بر او بسيار بيشتر از گفتار است. مردم از راه چشم، بيش از گوش امور را فرا مى گيرند و تعليم عملى سودمندتر از تعليم زبانى است. امام صادق عليه السلام به اين امر توجه مى دهند، آن جا كه مى فرمايند:
كونو ادعاه الناس بأعمالكم، و لاتكونوا دعاه بألسنتكم؛ مردم را با رفتار خويش به حق دعوت كنيد نه با زبان خويش. (سفينه البحار، ج 2، ص 278.)
حضرت على عليه السلام نيز مى فرمايند:
مردم را با غير زبان (يعنى عمل خود) به نيكى دعوت كنيد
نقش پدر و مادر در تربیت از طریق الگو سازی:
همانند سازى در زمينه هاى گوناگون از دوران كودكى آغاز مى شود. كودك از پنج ماهگى به تقليد حالات و حركات اطرافيان مى پردازد و خود را در مسير هماهنگى و همانند سازى قرار مى دهد. با افزايش سن و تجارب ذهنى، تقليد به صورت آگاهانه صورت گرفته و در حيطه اراده قرار مى گيرد و با دخالت آگاهى و اراده، رفتارها تحت كنترل قرار گرفته و جهت مند مى شود.
در الگو سازی برای کودک از اکسیر محبت استفاده کنید. مثلا وقتی نماز می خوانید به جای اینکه از همسرتان بخواهید کودک را از بازی اش باز داشته از شما دور کند . قبل وو بعد از نماز و بر سر سجاده دستی بر سر کودک خود بکشید و او را مورد تفقد و محبت قرار دهید.
در کودکی رفتار و عملکرد پدر و مادر نقش بسزایی در چگونگی رفتار و حرکات فرزند دارد و پدر و مادر باید خود مواظب رفتار خویش و نقش بالای آن در الگو پذیری فرزند باشند. در این خصوص به نکات زیر دقت کنید:
1. در ساماندهى اين مسئوليت، خود سازى قبل از دگر سازى مورد توجه است، امير مومنان (عليه السلام) در اين باره مى فرمايند:
من نصب نفسه للناس اماما فليبدا بتعليم نفسه قبل تعليم غيره؛
آن كه خود را پيشواى مردم سازد، پيش از تعليم ديگرى بايد به ادب كردن خويش بپردازد.( نهج البلاغه، حكمت 73.)
2. در خانواده اختلاف و دوگانگی بوجود نیاورید چرا که در خانواده هایی که اختلاف و دوگانگی بوجود می آید کودکان در انتخاب راه صحیح و درست دچار اشتباه شده و نخواهند فهمید که روش پدر درست است یا روش مادر.
3. باید رفتار و گفتار شما با هم مطابق باشد. کودکان گرچه در سنینی گفتار منطقی و درست را درک می کنند اما همچون خود شما غالبا تمایل به پذیرش گفتار درست از کسی که رفتارش مخالف آن است نشان نمی دهند. به عبارت دیگر آنان علاوه بر صداقت در گفتار خواهان صداقت در رفتار نیز هستند. قانون عمل به گفتار در تربیت برای نتیجه بخش بودن آن قانونی است که نمی توانید به هیچ وجهی از آن شانه خالی کنید. امام علی علیه السلام را ببینید که مى فرمايند:
اى مردم! به خدا من شما را به طاعتى بر نمى انگيزم، جز آن كه خود پيش از شما به گزاردن آن برمى خيزم و شما را از معصيتى باز نمى دارم، جز آن كه پيش از شما آن را فرو مى گذارم.( نهج البلاغه، خطبه 175.)
4. در الگو سازی برای کودک از اکسیر محبت استفاده کنید. مثلا وقتی نماز می خوانید به جای اینکه از همسرتان بخواهید کودک را از بازی اش باز داشته از شما دور کند . قبل وو بعد از نماز و بر سر سجاده دستی بر سر کودک خود بکشید و او را مورد تفقد و محبت قرار دهید.
5. به مرور که سن کودک بالا می رود پدر و مادر می توانند الگوهای مناسب دیگر را به کودک بشناسانند و به این وسیله به او در انتخاب رفتارهای زندگی اش کمک کنند. و طبیعی است که هر چه این الگوها مناسب تر باشند فرد در رسیدن به کمال موفق تر است. در این کار از شناختن و شناساندن بهترین الگوهای نظام هستی پیامبر و اهل البیت علیهم السلام به فرزندان خود غافل نشوید. چنانچه قرآن که برترین کتاب تربیت است در مورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
لقد كان لكم فى رسول الله أسوه حسنه؛
همانا رسول خدا براى شما سرمشق نيكويى است.( احزاب/ آيه 21.)
منابع :
سلوك علوي [راهبردهاي امام علي(ع) در تربيت فرزندان]، حسین اسحاقي، در دسترس در کتابخانه دیجیتال اهل البیت علیهم السلام
2222 نکته در تربیت، جعفر شیخ الاسلامی
@BALAGH69
روشهای تربیت در نهج البلاغه: روش الگویی
انسان به فطرت خود عاشق کمال است و از نقص و ناقص منزجر است و همین عشق به کمال و انزجار از نقص، آدمی را به الگوطلبی و الگوپذیری می کشاند و بر این اساس است که روش الگویی روشی مطلوب فطرت آدمی در تربیت است و از مؤثرترین روشها شمرده می شود. در این روش انسان نمونه ای عینی را مطلوب خویش می گیرد و به شبیه سازی دست می زند و تلاش می کند در همه امور خود را همانند الگوی مطلوب خویش سازد و گام در جای گام او نهد و بدو تشبیه نماید.
البته هر چه نمونه ارائه شده از کمال بیشتر و جاذبه فراگیرتری بهره مند باشد، روش الگویی روشی مطلوبتر و از کارایی بیشتر برخوردار خواهد بود. بنابراین بهترین الگو، نمونه ای است تام و تمام و انسانی کامل که الگوهای دیگر نیز باید آدمی را بدین سمت هدایت نماید.(1) امیرمؤمنان فرموده است:
«وَ لَقَدْ كَانَ فِي رَسُولِ اللهِ كَافٍ لَكَ فِي الْأُسْوَةِ ... فَتَأَسَّ بِنَبِيِّكَ الْأَطْيَبِ الْأَطْهَرِ فَإِنَّ فِيهِ أُسْوَةً لِمَنْ تَأَسَّى وَ عَزَاءً لِمَنْ تَعَزَّى وَ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللهِ الْمُتَأَسِّي بِنَبِيِّهِ وَ الْمُقْتَصُّ لِأَثَرِه».(2)
برای تو بسنده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را الگوی خود گردانی... پس به پیامبر پاکیزه و پاک خود اقتدا کن، که راه و رسمش سرمشقی است (نیکو) برای کسی که بخواهد تأسی جوید و انتسابی است (عالی) برای کسی که بخواهد منتسب گردد. و محبوبترین بندگان نزد خدا کسی است که رفتار پیامبر را سرمشق کند، و به دنبال او رود.
به دلیل نیاز فطری آدمی به الگو و همانند سازی در تربیت، لازم است الگوهای والا به درستی معرفی شوند تا انسان با بینشی روشن مصداق کمال حقیقی را تشخیص دهد و به الگوگیری بپردازد که اگر چنین نشود، انسان نیاز خود به الگو را به دلیل اشتباه در مصادیق کمال در نمونه هایی نامناسب جستجو می کند و به بیراهه کشیده می شود.
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
از این روست که ارائه الگوهای متعالی و قابل پیروی از مهمترین امور تربیت انسانی است و امیر مؤمنان علی (علیه السلام) مکرر بدان اشاره نموده است:
«وَ اقْتَدُوا بِهَدْيِ نَبِيِّكُمْ فَإِنَّهُ أَفْضَلُ الْهَدْيِ وَ اسْتَنُّوا بِسُنَّتِهِ فَإِنَّهَا أَهْدَى السُّنَن».(3)
به سیرت پیامبرتان اقتدا کنید که برترین سیرت است، و به سنت او بگروید که راهنماترین سنتهاست است.
«أَرْسَلَهُ دَاعِياً إِلَى الْحَقِّ وَ شَاهِداً عَلَى الْخَلْق».(4)
او را فرستاد تا حق را دعوت کننده راه باشد، و بر آفریدگار گواه باشد.
«سِيرَتُهُ الْقَصْدُ وَ سُنَّتُهُ الرُّشْدُ وَ كَلَامُهُ الْفَصْلُ وَ حُكْمُهُ الْعَدْل».(5)
سیرت او میانه روی در کار است، و شریعت او راه حق را نمودار. سخنش حق را از باطل جدا سازد، و داوری او عدالت است و ستم را براندازد.
انسان برای سیر به سوی کمال مطلق به الگوهایی کامل نیاز دارد و تأکید قرآن کریم بر اینکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) منبع و معدن و مرکزی است که انسانهای می توانند در همه وجوه زندگی به راه رسم و سیرت او تأسی کنند، پاسخ به این نیاز اساسی است.(6)
هیچ کس را نیست ره سوی وصال تا نباشد رهبرش صاحب کمال
پی نوشت:
1) روح الله موسوی خمینی، آداب الصلاة، ص 262 - 263.
2) نهج البلاغه، خطبه 160.
3) نهج البلاغه، خطبه 110.
4) نهج البلاغه، خطبه 116.
5) نهج البلاغه، خطبه 94.
6) تفسیر المیزان، ج 16، ص 288.
منبع: مشرب مهر، روشهای تربیت در نهج البلاغه، نویسنده: مصطفی دلشاد تهرانی
@BALAGH69