هدایت شده از -کاغذنویس-
صفحـــ ⁹⁵ــه
اشک چشم هایم را میسوزاند. اهریمن از خنده دست کشید و مستقیم به من خیره شد. کاش هیچ کدام از این اتفاق ها واقعی نبود. کاش چیزی که به آن فکر میکردم، اشتباه بود. اما درست مثل گذاشتن آخرین قطعه پازل ناگهان همه چیز معلوم شد.
از:@kaghaz_nevis
به:https://eitaa.com/joinchat/1673265733Cf8e5f5ef76
- بارانا|ʙᴀʀᴀɴᴀ ؛🇵🇸
هدایت شده از مَمسوس .
رفقا ؛
ریزش خیلی بدی داشتیم .
ی دستی میرسونید ؟
تگ میذارم .
- بارانا|ʙᴀʀᴀɴᴀ ؛🇵🇸