فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرمانده ی قدس
این روزها همه
بیش از هر زمانی
یاد تو هستند
آقای ژنرال ما تا قیامت به تو افتخار میکنیم....🇮🇷👌
#به_یاد_فرمانده
دعای حضرت زهرا سلام الله علیها در روز سه شنبه
اََللّهُمَّ اجْعَلْ غَفْلَةَ النّاسِ لَنا ذِکْراً، وَ اجْعَلْ ذِکْرَهُمْ لَنا شُکْرَاً، وَاجْعَلْ صالِحَ ما نَقُولُ بِأَلْسِنَتِنا نِیَّةً فی قُلُوبِنا اََللّهُمَّ إِنَّ مَغْفِرَتَکَ أَوْسَعُ مِنْ ذُنُوبِنا، وَ رَحْمَتَکَ أَرْجَی عِنْدَنا مِنْ أَعْمالِنا اََللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ وَفِّقْنا لِصالِحِ الإَعْمالِ وَالصَّوابِ مِنَ الْفِعالِ
خداوندا، حالت غفلت مردم را به یادآوری نام خویش جلوه گر نما و دعای آنان به درگاه خداوند را برای ما، سپاسگزاری از نعمات الهی مقرر گردان، و سخنان شایسته ای که بواسطه ی زبانمان عرضه می داریم، به اراده ای استوار در دلهایمان، مبدّل گردان، خداوندا، بخشش تو گسترده تر از معاصی ماست، و امید ما به رحمت تو، بیشتر از اعمالمان است، خدایا، بر محمد و خاندان او درود بفرست، و ما را در انجام اعمال پسندیده و صحیح، موفق گردان
(بحارالانوار ج۸۷ ص۳۳۸)
هدایت شده از مریدان حضرت زهرا (س) _1_
#یاد_یاران ❤️
شهید حسین پور جعفری🌸🍃
از همراهان شهید حاج قاسم سلیمانی
هدایت شده از مریدان حضرت زهرا (س) _1_
زندگینامه شهید حسین پورجعفری
نفیسه پورجعفری، دختر شهید حسین پور جعفری، یار همیشگی سپهبد شهید قاسم سلیمانی است. شهید پور جعفری یکی از شهدای مقاومتی است که در ترور آمریکایی 13 دی ماه به همراه حاج قاسم به شهادت رسید. دختر شهید از صفات مختلف پدرش که به طنز و جدی میان دوستانش مصطلح بود تعریف می کند: «مخزن الاسرار حاج قاسم»، «جعبه سیاه حاج قاسم»، «یار همیشگی» و ... اما او معتقد است حاج قاسم، بابا حسینش را برادر می دانست و همیشه می گفت: «حسین مثل پروانه دور من می چرخد.» روایت هایی دخترانه به نقل از نفیسه پور جعفری در ادامه می آید: هشتم فروردین 1342بود که قابله فراخوانده شد تا هشتمین فرزند خوانواده را به دنیا بیاورد. زمانی که نوزاد متولد شد قابله رو به هاجر گفت: «این فرزند را نشان هرکسی نده، این کودک آینده ای درخشان و خوب و بخت و اقبال بلندی دارد.» بعد پارچه ای را روی صورت نوزاد انداخت تا صورتش دیده نشود. نامش را حسین گذاشتند و شد عزیز دل مادر و پدرش شد. از 12 سالگی مشغول به کار شد و هزینه تحصیل خود را از طریق قالی بافی تامین می کرد. 15 ساله بود که تنها به کرمان سفر کرد و در یک اتاق اجاره ای ادامه درسش را خواند. بعدها هم شد همسر بی نظیر مادر و بابا حسین ما. و بعد هم تا شهادت یار وفادار حاج قاسم بود. پدر به روایت مادر مادرم می گوید: سال 1361 وارد سپاه شد. احتمالا اوایل تیر ماه بود یعنی وقتی مدرسه ها تمام شد. آن اوایل در ستاد تبلیغات سپاه بود. 22شهریور 1361 بود که عقد کردیم. دو ماه طول کشید تا مراسم عروسی را برگزار کنیم. 38روز بعد عروسی، ساکش را جمع کرد و راهی جبهه شد. اوایل ورودش به جبهه در گردان 22 بهمن آرپی چی زن بود. دوران خیلی سختی بود. برایم نامه می نوشت، از دلتنگی هاش و اتفاقات جنگ می گفت. یادم هست یک بار نوشته بود: «امروز صبح یک نفر پیشانی ام را بوسیده و گفته تو شهید خواهی شد.» نامه را که می خواندم، گریه می کردم. باید صبر می کردم تا نامه بعدی. بعد از پایان عملیات والفجر مقدماتی به اولین مرخصی آمد. اردیبهشت ماه بود. اردیبهشت 1362 به مدت شش ماه در دبیرخانه سپاه گلباف مامور شد. بعد این شش ماه عازم جبهه شد و در کنار حاج قاسم سلیمانی در قسمت دبیرخانه مشغول به کار شد. سال 1364 بود که در هورالعظیم در اثر برخورد دو قایق خودی از ناحیه کمر مجروح شد. 97 روز استراحت مطلق داشت. سال 1366 هم شش ماه در لشکر 41 ثارالله کرمان مامور شد و بعد این مدت تا پایان جنگ در جبهه حضور داشت. بعد از پایان جنگ هم با حاج قاسم وارد لشکر 41 ثارالله کرمان شد که ناامنی های شرق کشور پیش آمد. سال 1376 هم یک هفته بعد از حاج قاسم وارد سپاه قدس تهران شد. اولین نفری که همراه حاجی به تهران آمد حسین پورجعفری بود. سه تا از چهار فرزند ما یادگار زمان جنگ هستند. سال 1362 خدا محمدحسین را به ما داد.تا سه ماهگی محمدحسین پیشمان ماند و بعد به جبهه رفت. سال 1363 محمدعلی 10 روزه بود که بابا به خانه برگشت. فقط توانست یک هفته پیش ما بماند. سال 1365 دختر دار شدیم. روز تولد نعیمه رسید، نعیمه که 10 روزه شد، باز به جبهه برگشت. آن سال ها یک مدتی هم اهواز زندگی کردیم. بعد از اینکه پدر بزرگ بچه ها در سال 1362 فوت کرد، حاج حسین مادرش را 12 سال پیش خودش نگه داشت. هرجا میرفتیم بی بی را هم با خودمان می بردیم. خیلی روی دعای مادر و احترام به مادرحساس بود و تاکید داشت. می گفت: «تا می توانید به پدر و مادرهایتان برسید. سریع ترین دعایی که خدا قبول می کند، دعای مادر است.» دورهمی های پدر پنجشنبه و جمعه ها که می رسید، همگی دور هم جمع می شدیم . بابا جای همیشگی اش می نشست و ما به دور او. بابا برای ما پدری بود قابل اعتماد، دوست دار خانواده، با صلابت و مهربان، زمان سختی ها از اولین و آخرین نفری که طلب یاری و کمک می کردیم بابا بود. و بابا بود که همیشه جوابمان را اینگونه می داد :«به امید خدا» بابا اجازه نداد هیچ زمان کوچیکترین کمبودی را در زندگی احساس کنیم. درست است که خیلی وقت ها نبود اما از راه دور هم حواسش به ما بود. خیلی وقت ها که از بابا گله می کردم برای کارهای زیاد، ماموریت های سنگین و این دور بودن ها، تنها با یک جمله مرا قانع می کرد: «تمام تلاشم برای راحتی امروز و فردای شماست.» فردایی که در آن بابا حضور نداشت. گاه گداری هم شروع می کرد به تعریف کردن از دوران نوجوانی و جوانی اش. از سختی های آن زمان و از خاطرات جنگ. همینطور از اتفاقات اخیر و ...و چه زیبا بیان می کرد. دنیایی از خاطراتبود. از ما فرزندان گرفته تا آشنایان و دوستان، همگی مشتاق بودند تا یک دورهمی برسد و بابا خاطراتی را برایشان تعریف کند.
#ادامه_دارد....
هدایت شده از مریدان حضرت زهرا (س) _1_
#ادامه_زندگینامه 🌸🍃
. خاطراتی که خیلی ها به بابا تاکید میکردند آنها را به قلم آورده و ثبت کند اماناگهان چه زود دیر می شود. همیشه هم آخر صحبت هایش می رسیدیم به احترام فرزند نسبت به پدر و مادر علی الخصوص مادر . می گفت: «همه دار و ندار ما پدر و مادرمان هستند.» می گفت: «دعای مادر».می گفت: «مادر کافیست فقط بگوید خدا به شما برکت دهد. همین. بحق حضرت زهرا(س) همه ما عاقبت بخیر شویم. این پست و مقام و میز و مال و املاک هیچ ارزشی ندارد. این دنیا برای هیچکسی تا به حال نمانده. دو رکعت نمازی که شما در جوانی می خوانید اندازه صد رکعت نمازی است که من می خوانم.» مهمانی به نام حاج قاسم بیش از یک سال از آن مهمانی خاطره انگیز گذشته است. از آخرین روزی که قرار بود برای افطار همگی دور هم جمع باشیم تا مهمان ویژه بابا از راه برسد. همه چیز آماده و مهیا بود. مهمان های بابا حسین، یک به یک از راه می رسیدند. صدای اذان که شنیده شد، سجاده ها پهن شد . حاج قاسم به نماز ایستاد و دیگران پشت سرش ایستادند. آن شب بعد از افطار یک به یک ما انگشتری را از حاجی به هدیه گرفتیم. لبخند هایی که بین حاضرین رد و بدل می شد و دوربین هایی که لحظه به لحظه آن شب را ثبت می کردند به یادگار ماند. امسال جایشان خالیست. بازگشت از حج سفر حج شان به پایان رسیده بود و وقت بازگشت بود. یک ماه گذشته بود و قرار بود مادر و پدر برگردند. قرآن و لیوان شربت و اسپند. آماده کرده بودم و بیرون، دم در منتظرشان بودم. تمام مدت از ذوق دیدن دوباره شان حال عجیبی داشتم. مدام با خودم مهربانی هایشان را مرور می کردم و این یک ماه دوری و دلتنگی را. مادر زودتر رسید. ساعتم را نگاه می کردم. لحظه ها به کندی گذر می کردند. چشمم مدام به خیابان بود و ماشین هایی که رد می شدند. بالاخره بابا رسید. به آرامی از ماشین پیاده شد. اسپندی روی آتش ریختم و دور سر بابا چرخاندم. قرآنی بالای سرش گرفتم تا وارد خانه شود. آغوش و لبخند مهربانش ارام بخشمان شد. لبخندی که جزء اصلی چهره مهربانش بود. چقدر دلم هوایش را کرده بود. دلم برایش تنگ شده بود. حالا هم مثل همان روزها دلتنگم. دلتنگ نماز خواندن و تعریف کردن خاطراتش... گویی هنوز هم انتظارش را می کشم و مدام ساعتم را نگاه می کنم که زمان چه بی رحمانه سپری می شود و می گذرد. اما من باور نمی کنم... چرا این سفر به پایان نمی رسد؟ خطرات داعش برای بابا و حاج قاسم از تهران تا عراق و بغداد، حضور داعش، ترس در دلهایمان بود. از نبودن بابا می ترسیدیم. هر دفعه که بابا راهی منطقه بود، می گفت تا شب همه دور هم جمع شویم برای خداحافظی و هر وقت که برمیگشت، مادر تماس می گرفت برای دورهمی دوباره. در روزهایی که بابا نبود، مدام از مادر سوال می کردم: «بابایی زنگ نزد؟ نگفت کی برمی گردد؟» گاهی چند روز خبری از او نبود. مادر به خانم حاجی زنگ می زد و خانم حاجی به مادر. هر دو نگران همسران خود بودند و در انتظار خبر. ترس و دلتنگی روز به روز بیشتر می شد. گاهی مدت ماموریت هایشان نزدیک 30 روز طول می کشید. وقت هایی که از ماموریت برمیگشت و دور هم جمع بودیم، از خاطراتش می گفت. از کارهای بی رحمانه داعش، از تجاوز به نوامیس جلوی مردان، بعد سربریدن مردان جلوی چشم زن ها و بچه ها، آویزان کردن سر بریده مردان در خیابان های شهر، سلاخی کردن زنده زنده مردمان و ...از خطراتی می گفت که برایشان اتفاق افتاده بود و بارها و بارها به جانشان سوءقصد شده بود ولی تقدیر الهی بر این بود آنها باشند تا داعشی نابود شود و ایرانی سربلند بماند. یادم هست یکبار برایمان گفت: «روزی در مکانی مستقر بودیم، وقت نماز شد، گفتم حاجی بهتر است برویم، اینجا امن نیست نماز را جای دیگری می خوانیم. حاجی به اصرار نماز ظهر را خواند. اما هرجور بود حاجی را متقاعد کردم نماز عصر را جای دیگری بخوانیم. سوار ماشین شده و از آنجا دور شدیم. بعد از گذشت پنج دقیقه طی یک تماس تلفنی متوجه شدیم مکان جلسه که در آنجا حضور داشتیم، طی حمله انتحاری توسط یک خودرو داعشی به هوا رفته است.»
❇️لینک کانال مریدان حضرت زهرا (س) ⬇️
https://eitaa.com/joinchat/3962110156C63df99db04
13.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟥قَسَمهای قاسم
برخی از قسمهای حاج قاسم در حین سخنرانیها
توجه
در پايان ماه جمادي الثاني توصيه به خواندن نماز توبه و غسل توبه شده است
نماز توبه چگونه خوانده میشود؟
اگر واقعاً از گناهی پشیمان هستید و از صمیم قلب میخواهید که توبه کنید مطمئن باشید که توبه شما توبه نصوح خواهد بود و خدا توبهتان را خواهد پذیرفت.
ابتدا غسل کنید.
بعد از آن وضو بگیرید.
دو نماز دو رکعتی مانند نماز صبح بخوانید و در هر رکعت بعد از حمد سه بار سوره توحید، یک بار سوره فلق و یک بار سوره ناس را بخوانید.
بعد از نماز 70 مرتبه استغفار کنید.
سپس بگویید: «لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ إلّا بِالله العَلِیِّ العَظیمِ»
در انتها بگویید: «یا عَزیزُ یا غَفّارُ إغفِر لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمیعِ المؤمِنینَ وَ المُؤمِناتِ فَإنَّهُ لا یَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ»
📢 هماکنون؛ #تیتر_یک KHAMENEI.IR
✏️ تأکید رهبر انقلاب بر ترویج حضور مردم در میدان انتخابات توسط افراد موثر
👈 حضور مردم در صحنه معجزه آفرین است
👈 دوقطبی کردن مردم؛ از اهداف مخالفان
💻 Farsi.Khamenei.ir
شهید احمد کاظمی را بشناسیم
سرلشکر پاسدار شهیداحمد کاظمی در2 مرداد سال 1337 در شهر نجف آیاد اصفهان دیده به جهان گشود و همچون سایر جوانان، سرگرم تحصیل گردید.پس از تحصیلات دوره دبیرستان به مبارزین درجبهههای جنوب لبنان پیوست. با پیدایش جرقههای انقلاب اسلامی به مبارزه علیه رژیم ستم شاهنشاهی پرداخت و در بیست و سومین بهار زندگی خود، در اوایل سال ۵۹ به کردستان رفت تا دشمنان داخلی انقلاب راسرکوب نماید. همچنین احمد کاظمی پس از اغاز جنگ تحمیلی با یک گروه ۵۰ نفره درجبهههای آبادان حضور یافت و در برابر اشغالگران عراقی ایستاد.حضور مستقیم وی در خط مقدم جبهه باعث شد از ناحیه پا ، دست ، و کمر بارها مجروح گردیده و یک بار نیز انگشت
دستش قطع شود او دوران جوانی خود را با لذت حضور در جبهههای نبرد از کردستان
گرفته تا جای جای جبهههای جنوب در صف مقدم مبارزه با متجاوزان عراقی درسِـمتهایی
چون: دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان، شش سال فرماندهی لشکرزرهی ۸ نجف اشرف ،یکسال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین(ع)، هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع)و قرارگاه رمضان و پنج سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه را به عهده داشت وی پس ازجنگ به تحصیل پرداخت و مدرک کارشناسی خود را در رشته جغرافیا و کارشناسی ارشد رادر رشته مدیریت دفاعی گذراند و موفق شد دانشجوی دکتری در رشته دفاع ملی گردد کاظمی به علت کفایت و شجاعت از سوی آیتالله خامنهای ۳ مدال فتح دریافت کرد وی در اواسط سال ۱۳۸۴ از سوی فرمانده کل سپاه، به فرماندهی نیروی زمینی منصوب گردید.
شهید احمد کاظمی در 19دی ماه سال 1384 در حادثه هواپیمایی فالکن نزدکی به اورمیه به درجه شهادت نائل گردید.
#جملات_طلایی_علماء_وشهدا
15.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فیلم | روایتی متفاوت از خدمت به نیابت از یک شهید
فاطمه دهقانی از شهدای حادثه تروریستی کرمان آماده بود تا اولین کشیک خود را در حرم امام رضا علیه السلام خدمت کند ولی ...
eitaa.com/banoyealam
22.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰چهل نامه نهج البلاغه
چهل صبح بیا بریم سر درس مولا امیرالمومنین ع اونم از نهج البلاغه
🟢موضوع: از انسانیت تا عزت نفس
هر روز صبح ساعت ۶ الی ۶:۲۰ دقیقه پخش زنده از همین کانال(ذخیره نمیشه)
⭕️با کلی جوایز کربلا و تور مشهد با سیدکاظم روح بخش و... که کل طرح رو تو کلیپ بالا توضیح دادم
❌️این کلیپ رو برای همه نفرست❗️
فقط برای اون رفیقایی بفرست که پایه ان
#سیدکاظم_روحبخش #چهل_نامه
https://eitaa.com/seyyed_kazem_roohbakhsh
🌹١٩دی /یاد و خاطره شهدای عرفه گرامیباد
🇮🇷اسامی شهدای عرفه...
🌹سردار سرلشكر پاسدار احمد كاظمي فرماندهي نيروي زميني سپاه
🌹سردار سرتيپ پاسدار سعيد مهتدي جعفري فرماندهي لشكر ۲۷ محمد رسولالله
🌹سردار سرتيپ پاسدار سعيد سليماني معاون عمليات نيروي زميني سپاه
🌹سردار سرتيپ پاسدار نبيالله شاهمرادي معاون اطلاعات نيروي زميني سپاه
🌹سردار سرتيپ پاسدار خلبان عباس كربندي مجرد فرماندهي پايگاه هوايي قدر نيروي هوايي سپاه و خلبان يكم پرواز
🌹سردار سرتيپ پاسدار غلامرضا يزداني فرماندهي توپخانهي نيروي زميني سپاه
🌹سردار سرتيپ پاسدار صفدر رشادي معاون طرح و برنامهي نيروي زميني سپاه
🌹سردار سرتيپ پاسدار خلبان احمد الهامينژاد فرماندهي دانشكدهي پروازي نيروي هوايي سپاه و كمك خلبان
🌹سردار سرتيپ دوم پاسدار حميد آذينپور رييس دفتر فرماندهي نيروي زميني سپاه
🌹سرهنگ پاسدار مرتضي بصيري مهندس پرواز
🌹برادر پاسدار محسن اسدي افسر همراه فرماندهي شهيد نيروي زميني سپاه
🌹شادی روح بزرگشان الفاتحه مع الصلوات
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#امام_زمان
سلام علیکم 🌷🍃🌷🍃🌷🍃کم کم بوی عطر ماه مبارک رجب به مشام میرسدو🌷🍃🌷🍃
🌷خدایا ما بی صبرانه منتظر بر آمدن هلال ماه مبارک رجب هستیم تا فصل جدیدی از بندگی و طاعتت را رقم بزنیم
🌷با غسل توبه و نماز توبه و استغفار و تطهیر ظاهری و باطنی به استقبال این ماه عزیز خواهیم رفت بعون الله
پیشاپیش حلول ماه رجب برشما عزیزان وبندگان خوب خدا مبارک🌷🍃لطفا دوستانی که تمایل دارند در ختم قرآن این ماه قمری به نیت ۱۴ معصوم ( ص)واموات شرکت کنند اعلان نمایند🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
روانشناسی قلب 11.mp3
7.59M
#فایل_صوتی_روانشناسی_قلب 11
🎧آنچه می شنوید؛
❣️دل ما؛
مثل يه خونه اس☺️
خونه ای که،تمام آرامش دنیا وآخرتمون
بستگی به آرامش این خونه داره!
💓برای آرامش ابدی ات؛
این خونه روخوب،بساز
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
#
سلام علیکم 🌷🍃🌷🍃🌷🍃کم کم بوی عطر ماه مبارک رجب به مشام میرسدو🌷🍃🌷🍃
🌷خدایا ما بی صبرانه منتظر بر آمدن هلال ماه مبارک رجب هستیم تا فصل جدیدی از بندگی و طاعتت را رقم بزنیم
🌷با غسل توبه و نماز توبه و استغفار و تطهیر ظاهری و باطنی به استقبال این ماه عزیز خواهیم رفت بعون الله
پیشاپیش حلول ماه رجب برشما عزیزان وبندگان خوب خدا مبارک🌷🍃لطفا دوستانی که تمایل دارند در ختم قرآن این ماه قمری به نیت ۱۴ معصوم ( ص)واموات شرکت کنند اعلان نمایند🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🔸عظمت و اهمیت ماه رجب(در لینک زیر)
🔸این مطالب را با توجه و دقت بخوانیم تا بیشتر و بهتر با عظمت و بزرگی این ماه عظیم الشان آشنا شویم⬇️
https://erfan.ir/farsi/amp86526.html
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کیفیت خواندن نماز توبه
انشاءالله برنامه ریزی کنیم برای خواندن این نماز در آستانه ورود به ماه مبارک رجب
🔸توضیحات حجت الاسلام حسینی قمی در مورد این نماز را در کلیپ را ببینید