هدایت شده از فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
درباره اسب تازاندن با نعل تازه توسط 10 نفر ملعون بر پیکر مطهر سیدالشهدا (علیه السلام)
🔻درباره این عمل شنیع آن ملعونان ابوریحان بیرونی در صفحه 329 کتاب آثار الباقیه خود به نقل از مقتل الحسين (علیه السّلام) مقرم می نویسد:
«قال البيروني: لَقَدْ فَعَلُوا بِالْحُسَيْنِ مَا لَمْ يَفْعَلْ فِي جَمِيعِ الأُمَمِ بِأَشْرَارِ اَلْخَلْقِ مِنَ الْقَتْلِ بِالسَّيْفِ وَ الرُّمْحِ وَ اَلْحِجَارَةِ وَ إِجْرَاءِ الْخُيُولِ وَ قَدْ وَصَلَ بَعْضُ هَذِهِ اَلْخُيُولِ إِلَى مِصْر فَقَلَعَتْ نِعَالَهَا وَ سَمَرَتْ عَلَى أَبْوَابِ اَلدُّورِ تَبَرُّكاً وَ جَرَتْ بِذَلِكَ اَلسُّنَّةُ عِنْدَهُمْ فَصَارَ أَكثَرُهُمْ يَعْمَلُ نَظِيرَهَا وَ يُعَلَّقُ عَلَى أَبْوَابِ اَلدُّورِ.»
(مقتل الحسين(علیه السّلام) مقرم، صفحه 318)
هدایت شده از فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
ابوريحان بيرونى مىگويد: با حسين كارى كردند كه در تمامى امّتها با شرورترين خلائق، چنين نكرده بودند از كشتن با شمشير و نيزه و سنگ و دواندن اسب كه پس از آنكه بعضى از اين اسبها به شهر رسيدند نعل آنها را كندند و به عنوان تبرّك بر در خانه آويزان كردند كه اين امر به صورت سنّت در آمد و بسيارى نظير آن را انجام دادند.»
(ترجمه مقتل مقرم، صفحه 207 – 206)
هدایت شده از فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
قَالَ الرَّاوِي: ثُمَّ نَادَى عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ فِي أَصْحَابِهِ مَنْ يَنْتَدِبُ لِلْحُسَيْنِ (ع) فَيُوَاطِئُ الْخَيْلَ ظَهْرَهُ وَ صَدْرَهُ فَانْتَدَبَ مِنْهُمْ عَشَرَةٌ...»
راوى گويد: بعد عمر بن سعد در لشكرش ندا در داد: كى داوطلب تازاندن اسب بر پيكر حسين است؟
ده نفر داوطلب شدند كه عبارتند از: اسحاق بن حویه آن كه پيراهن امام را برد، اخنس بن مرثد، حكيم بن طفيل سنبسى، عمر بن صبيح صيداوى، رجاء بن منقذ عبدى، سالم بن خيثمه جعفى، صالح بن وهب جعفى، واحظ بن غانم، هانى بن شبيت حضرمى، اسيد بن مالك (لعنه الله علیهم)
هدایت شده از فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
راوى گويد: اين ده نفر به نزد ابن زياد ملعون آمدند و اسيد بن مالك يكى از ده نفر گفت:
نَحْنُ رَضَضْنَا الصَّدْرَ بَعْدَ الظَّهْرِ
بِكُلِّ يَعْبُوبٍ شَدِيدِ الْأَسْرِ
مائيم كه با تاختن اسبان جهنده و تندرو بر پيكر، سينه را بعد از پشت خرد كرديم.
هدایت شده از فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
فَقَالَ ابْنُ زِيَادٍ مَنْ أَنْتُمْ؟
قَالُوا نَحْنُ الَّذِينَ وَطِئْنَا بِخُيُولِنَا ظَهْرَ الْحُسَيْنِ حَتَّى طَحَنَّا حَنَاجِرَ صَدْرِهِ قَالَ فَأَمَرَ لَهُمْ بِجَائِزَةٍ يَسِيرَةٍ.
ابن زياد (لعنه الله علیه) گفت: شما چه کسانی هستید؟
گفتند: ما آنانيم كه با اسبهايمان پشت و سينه حسين را در هم كوفتیم و خرد كرديم. ابن زياد (لعنه الله علیه) به آنان جايزه اى ناچيز داد.
هدایت شده از فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
ابو عمر زاهد گويد: در باره اين ده نفر نگريستيم و يافتيم كه همگان زنازاده اند. و اينان هم آن کسانی هستند كه گرفتار مختار شدند و مختار دستها و پاهاى آنان را با ميخهاى آهنين به زمين كوفته و پشت آنان اسب تاخته تا هلاك گرديدند.
(اللهوف على قتلى الطفوف، صفحه 136 – 134)
هدایت شده از فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
در ارشاد ذکر شده است که این تازاندن اسب به دستور ابن زیاد (لعنه الله علیه) بوده:
«ابن زیاد به عمر بن سعد (لعنه الله علیهما) نوشت: من تو را به سوى حسين نفرستادم كه از او دست بردارى يا آنكه كارش را از امروز به فردا بيفكنى و يا آنكه برايش آرزوى خوش دلى و سلامت كنى و يا براى او پوزش بخواهى و يا نزد من از وى شفاعت كنى. ببين اگر كه حسين و يارانش به فرمان من در آمدند و تسليم شدند، آنان را به سلامت نزد من بفرست
وَ إِنْ أَبَوْا فَازْحَفْ إِلَيْهِمْ حَتَّى تَقْتُلَهُمْ وَ تُمَثِّلَ بِهِمْ فَإِنَّهُمْ لِذَلِكَ مُسْتَحِقُّونَ وَ إِنْ قُتِلَ الْحُسَيْنُ فَأَوْطِئِ الْخَيْلَ صَدْرَهُ وَ ظَهْرَهُ فَإِنَّهُ عَاتٍ ظَلُومٌ وَ لَيْسَ أَرَى أَنَّ هَذَا يَضُرُّ بَعْدَ الْمَوْتِ شَيْئاً وَ لَكِنْ عَلَيَّ قَوْلٌ قَدْ قُلْتُهُ لَوْ قَتَلْتُهُ لَفَعَلْتُ هَذَا بِهِ
و اگر خوددارى كردند به آنان حمله كن و آنان را بكش و مُثله كن. چرا كه اينان مستحق اين كارند. اگر حسين كشته شد بر پشت و سينهاش اسب بتازان. زیرا كه او سركش و ستمگر است. گمان نمىكنم كه اين كار پس از مرگ زيانى برساند، ولى من با خود عهد كردهام كه اگر او را بكشم، با او اين گونه رفتار كنم.
(الإرشاد، جلد 2، صفحه 89 – 88)