✨﷽✨ فرزند با سواد چوپان چوپانی را فرزندی بود زیرک و کاردان و این پسر کمک پدر همی کرد در احصاء (شمارش) و آمارگیری از گوسفندان. چنان چه هر غروب پسر گوسفندان را همی شمرده و چند و چون کار به پدر گزارش همی داده تا پدر به نتیجه همی رساند. تا اینکه پسر بزرگ شد و به دنبال کسب مدرک راهی شهر شد؛ بعد از چند سال تلاش و کوشش و جد و جهد بالاخره پسر باسواد شد و به خدمت پدر بازگشت. پدر در کمال مسرت روزی از او خواست تا باز در شمارش گوسفندان به او کمک کند؛ فرزند هم با تمام اشتیاق قبول کرد. گوسفندان وارد آغل شدند اما گویی کار پسر به انجام نرسیده بود چون معلوم بود که هنوز نتوانسته آن ها را بشمرد. به همین دلیل از پدر خواهش کرد که بار دیگر گوسفندان را برگرداند و از نو وارد آغل کند؛ ولی مثل این که ... پسر نتوانست برای بار دو م و... بار ... هم موفق شود و نصف شب شد. پدر که تا آن موقع حوصله کرده و چیزی نگفته بود از کوره در رفت و با عصبانیت از پسر ش پرسید: قبلاً بار اول گوسفندان را دقیق می شمردی و آمارش را به من تحویل می دادی، اما الان تا نصف شب هم از عهده این کار بر نیامده ای؟ علت چیست؟ پسر گفت: قبلاً که با سواد نبودم و ضرب و تفسیم و توان نمی دانستم کله گوسفندان را می شمردم اما الان با سواد شده ام، پای گوسفندان را می شمرم و تقسیم بر 4 می کنم ولی نمی دانم چرا جور در نمی آید! ┈┈┈┈••✾🏴🏴🏴🏴✾••┈┈┈┈ •✾📚 با ماه همراه باشید در #زنگ_تفریح ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 هشتگ_یاب : #داستان_کوتاه📚 ✾• ┈┈┈┈••✾🏴🏴🏴🏴✾••┈┈┈┈

انگشتر اوریگامی با ماه همراه باشید در #زنگ_تفریح ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 هشتگ_یاب : #سرگرمی

سلام✋ کتاب صوتی 🎧📚 🍃راز درخت کاج🍃 زندگینامه شهیده #زینب_کمایی • • گوینده نوجوان 🎙: #نرگس_کوهکن • • فصل چهارم( تولد ) قسمت دوم 🎬 با ماه همراه باشید در #زنگ_تفریح ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 هشتگ_یاب : #کتاب_صوتی

🔴 حکمت #مسح_سر در وضو ♻ در جمجمه یک درز و شکاف وجود دارد که در منابع طب سنتی به آن #یافوخ و در طب نوین درز #ساژیتال گفته می‌شود. حکما به افرادی که دارای مغز خشکی هستند که یکی از عارضه‌های آن #خواب_سبک و #سوت_گوش هست، توصیه میکنند که مسیر درز یافوخ را با روغن بنفشه یا بادام شیرین چرب کنند. یکی از رطوبت‌بخش‌های طبیعی دیگری که باید خیلی خیلی به آن توجه کنیم، کشیدن #مسح_سر هست که در طی شبانه‌روز چندین مرتبه به مغز رطوبت بخشیده و باعث #آرامش_اعصاب و ... در فرد می‌گردد. با ماه همراه باشید در #زنگ_تفریح ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 هشتگ_یاب : #خبر_سلامت

🌺🌿بچه که بودیم اگر مسابقه ای شرکت میکردیم کلی استرس و اضطراب داشتیم اما اگر پدر و مادرمون و بین جمعیت میدیدم که دارن ما رو نگاه میکنن، مثل یک کوه قوی می‌شدیم. تمام تلاش مون رو میکردیم تا برنده مسابقه بشیم و پدر و مادرمون بهمون افتخار کنن. حالا بزرگ شدیم و تو مسابقه زندگی شرکت کردیم مشکلات و سختی ها میان تا ما رو شکست بدن اما اگر بدونیم خدا داره نگاه میکنه و حتی گاهی کمک میکنه تا آخر کار پیروزی و موفقیت ما رو ببینه، مطمئنا تمام این مسابقه با همه تلخ و شیرینش برامون لذت بخش میشه. بخند خدا داره تو رو میبینه ❤️🌿 🦋قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَىٰ 🌿🌺ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻧﺘﺮﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻫﺴﺘﻢ [ ﺳﺨﻦ ﺍﻭ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ]ﻣﻰ ﺷﻨﻮم ﻭ [ ﺍﻋﻤﺎﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ] ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻢ .(٤٦) سوره طه🦋 #آرامش_با_قرآن با ماه همراه باشید در #زنگ_تفریح ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 هشتگ_یاب : #چطور_شاد_زندگی_کنیم 🌺🌿🌺🌿

✨﷽✨ تلنگر روزی مردی زیر سایه‌ی درخت گردویی نشست تا خستگی در کند در این موقع چشمش به کدو تنبل‌هایی که آن طرف سبز شده بودند افتاد و گفت: خدایا! همه‌ی کارهایت عجیب و غریب است! کدوی به این بزرگی را روی بوته‌ای به این کوچکی می‌رویانی و گردوهای به این کوچکی را روی درخت به این بزرگی! همین که حرفش تمام شد گردویی از درخت به ضرب بر سرش افتاد. مرد بلافاصله از جا جست و به آسمان نظر انداخت و گفت: خدایا! خطایم را ببخش! دیگر در کارت دخالت نمی‌کنم چون هیچ معلوم نبود اگر روی این درخت به جای گردو، کدو تنبل رویانده بودی الان چه بلایی به سر من آمده بود !! ┈┈┈┈••✾🏴🏴🏴🏴✾••┈┈┈┈ •✾📚 با ماه همراه باشید در #زنگ_تفریح ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 هشتگ_یاب : #داستان_کوتاه 📚✾• ┈┈┈┈••✾🏴🏴🏴🏴✾••┈┈┈┈

ساخت نیمکت با چوب بستنی🍡 با ماه همراه باشید در #زنگ_تفریح ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 هشتگ_یاب : #کاردستی

سلام✋ کتاب صوتی 🎧📚 🍃راز درخت کاج🍃 زندگینامه شهیده #زینب_کمایی • • گوینده نوجوان 🎙: #نرگس_کوهکن • • فصل چهارم( تولد ) قسمت سوم 🎬 با ماه همراه باشید در #زنگ_تفریح ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 هشتگ_یاب : #کتاب_صوتی

🚨سکته قلبی یک پدر به خاطر تکالیف مدرسه پسر❗️ 👈یه پدر ۴۵ ساله چینی داشته به پسرش یه مساله ریاضی رو توضیح میداده و انقد حرص خورده که سکته کرده!😐 با ماه همراه باشید در #زنگ_تفریح ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 هشتگ_یاب : #خبر_ویژه

🦋وقتی کلاف زندگی بهم گره میخوره و تو بین این کلاف چشم به راه، یک راه نجات و معجزه ای... احساس افسردگی و تنهایی نابودت میکنه اگر که فکر کنی تو این دنیا تنهایی باید با مشکلات دست و پنجه نرم کنی 🥀 😍اما اگر بدونی تنهاترین و بزرگترین قدرت دنیا کنارته و میتونی رایگان و بدون منت ازش کمک بخوای، قطعا همیشه آرامش داری، چون تو آغوش معجزه قرار هستی 🦋 🍃دعاکردن و کمک گرفتن از خدا، بهترین و تضمینی ترین راهِ برون رفت از مشکلاتِ به خداوند اعتماد کنیم❤️❤️👇 🦋ای آنکه گرهِ کار‌های فرو بسته به سر انگشت تو گشوده می‌شود، و ای آن که سختیِ دشواری‌ها با تو آسان می‌گردد، و‌ ای آن که راه گریز به سوی رهایی و آسودگی را از تو باید خواست. سختی‌ها به قدرت تو به نرمی گرایند و به لطف تو اسباب کار‌ها فراهم آیند.❤️ دعای هفتم صحیفه سجادیه 🦋 #اسرار_الهی_آرامش 🦋 ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ با ماه همراه باشید در #زنگ_تفریح ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 هشتگ_یاب : #چطور_شاد_زندگی_کنیم 🌺🌿🌺🌿

✅راه کربلا بازه اگه هر کدوم بخوایم که به ««کاروان اربعینی شهید سلیمانی»» بپیوندیم❗️ 📌برای شرکت در پویش #کاروان_اربعینی_شهید_سلیمانی و دریافت کارت زائری میتونید در ایام اربعین به آیدی های کانال برای ثبت نام مراجعه کنید ✔️🌹 #اربعین #پویش #زیارت_به_نیابت ((شهید سلیمانی نائب الزیاره ی همه ی جاماندگان اربعین)) _______ 💫 مدرسه تربیت تشکیلاتی نوجوان مضمار ↪️ https://eitaa.com/joinchat/566296620Cb6b44ca14e _______

✨﷽✨ بیت المال ..‌. در زمان پهلوی می‌خواستند در منطقه بهارستان تهران، اطراف ساختمان مجلس، شوراى ملّى را بسازند و بايد ۳۵ خانه خراب می‌شد، به اطلاع صاحبان خانه‌ها رساندند كه خانه شما را مترى فلان مقدار می‌خریم. هر كس اعتراض دارد، بنويسد تا رسيدگى شود، هيچ‏كس به‌جز مرحوم آیت الله حسینعلی راشدتربتی اعتراض نكرد. اين جريان خيلى بر مسؤولين گران آمد و گفتند: فقط یک آخوند ، اعتراض كرده، بعد مرحوم راشد را دعوت كردند و آماده شدند تا به بهانه این اعتراض او را تحقیرش نمايند. نزد ایشان آمدند، بعد از سلام و احوال‏پرسى پرسيدند: اعتراض شما چيست؟ گفت: حقيقتش اين است اين خانه را من سال‌ها قبل و به قيمت خيلى كم خریده‌ام و در اين مدت‌ زمان طولانى مخروبه شده و به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد کرده‌اید، زياد است! من راضى نيستم از بیت‌المال مردم قيمت بيشترى براى خانه‌ام بگيرم. بُهت و تعجّب همه را فرا گرفت و يكى از اعضاى كميسيون كه از اقلیت‌های دينى بود، از جا برخاست و مرحوم راشد را بوسيد و گفت : اگر اسلام اين است، من آماده‌ام براى مسلمان شد. منبع 📚: با اقتباس و ویراست از کتاب جرعه‌ای از دریا با ما همراه باشید در #زنگ_تفریح ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 هشتگ_یاب : #داستان_کوتاه