eitaa logo
بسیـ⚘ـج دانش اموزی مازندران
1.7هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
4.6هزار ویدیو
249 فایل
『بسیـ⚘ـج دانش اموزی مازندران』 جایی برای آغاز آغاز یک جنگ جنگی در دل . . .❣🍃 🌷 با سربازان کوچک امام خامنه ای عزیز 🌷 🌱 محل شناسایی و پرورش استعدادهای دانش‌آموزان‌ بسیجی استان مازندران🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 💠 دلنوشته ای از شهید صدیقه رودباری شیرزنانی مانند شهید صدیق رود باری باید به مردم ما درس بدن این زنان دلیر و شجاع هیچوقت نه از یاد کشور و نه از یاد مردمان ما می رود .🌹🌹💪💪✌️✌️✌️🇮🇷🇮🇷🇮🇷 صدای بچه ها از کوچه منو یاد بچگی و بازی ها و دنیای بی خیالی می اندازه آها صدای بچه ها که هوار لیله بازی کردنشون به آسمان رفته. احساس می کنم نمی خواهم جای اونها باشم، چون حوصله ی بی خود فکر کردن را ندارم. اما کمی به حال و آینده ی کشور و وضع ملتم نگاه می کنم، می بینم روزهای سختی در پیش داریم، روزهایی که شاید همش خون و خون و خون باشد، همش شکست های آغاز پیروزی باشه، آره به خاطر این مسئله که نمی خوام جای بچه های توی کوچه باشم، چون خودم توی خاک و خل بزرگ شدم و معنی بیهوده بودن را می دونم. روز های بچگی و جداً چه روزهایی بود، روزهای خواب و غفلت و در سایه ی شوم دیوها استراحت کردن، به راستی چه روزهایی بود. از صبح تا ظهر و از ظهر تا شب و از شب تا صبح در آرزوی های خام بودن و دوباره تکرار مکررات. آسمان رنگ خیلی آشنایی به خود گرفته، رنگ غروبهای تابستون های قشنگ که بوی عطر گل توی فضای خونه می پیچید و مادر چای دم میکرد … می دونم می تونم دوباره آن روزها را داشته باشم، اما نمی خوام. من باید برم قدم توی یک دنیایی که همش عشق و امید باشد، آره یک همچین دنیایی ایده آل منه، نمی دونم بهش می رسم یا نه. می خوام به گرد پای مطهری و خمینی برسم، می خوام صورتم از دویدن این راه سرخ و نفسهام در این راه تموم بشه، می خوام گرد پای خمینی بدنم را بپوشاند و جای پای اونو ببینم، می خوام قلم او را به دست بگیرم و دنباله­ ی راهش را بروم، می خوام …. آره اینها آرزوهای خام نیست، ای کسی که داری نوشته منو میخونی، اینه هدف و زندگی منه و به خاطر همین هدفو زندگی که نمی خوام بچه باشم، نمی خوام گرگم به هوا بازی کنم، می خوام راه برم، مطمئنم که خدا کمک می کنه چون خدای خمینی بزرگ و خوبه، مهربونه و بخشنده، من می خوام که به دستای رهبرم بوسه بزنم و قدرت متجلی را در او ببینم که خدا فرموده: “هرگاه می خواهی به من فکر کنی، به عظمت مخلوقاتم بنگر.” شرکت کننده: کوثرصادقی پایه ششم مدرسه ی حضرت رقیه میانرود شهر ساری با ما همراه باشید در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 😃
پویش شله زرد نذری وکمک به مادر در پخش کردنش به عشق سرداردلها.محمدرسا قهرمانی.4ساله.از قائمشهر با ماه همراه باشید ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 🌺
22.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختر خانم گلمون رویاقهرمانی کلاس سوم دبستان رضویه.قائمشهر🌹 با ماه همراه باشید ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 🌺 😍
3.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختر خانم گلمون رویاقهرمانی کلاس سوم دبستان رضویه.قائمشهر🌹 با ماه همراه باشید ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 🌺 😍
💠 💠 شرکت کننده: نیایش مومنی مازندران ساری ناحیه۱ پنجم دبستان محدثه با ما همراه باشید در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7 😃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسیـ⚘ـج دانش اموزی مازندران
‏فایل از طرف 💫 𝓐𝓫𝓫𝓪𝓼 𝓷𝓮𝔃𝓱𝓪𝓭 💫
🌹 زندگینامه شهید فوزیه شیردل🌹 شهيد فوزيه شیر دل در سال 1338 در شهر كرمانشاه در كانون گرم خانواده اي متدين و مومن متولد گرديد . پس از طی دوران طفولیت در سن 7 سالگي به مدرسه رفت و چون در خانواده اي مذهبي رشد كرده بود به نماز خواندن و روزه گرفتن بسيار پايبند بود. دوران ابتدايي و راهنمايي را باموفقيت پشت سر گذاشت ،پس از گرفتن مدرك سيكل وارد بهداري شد. وی به مدت 2 الي 3 سال در بهداري كرمانشاه خدمت كرد و پس از آشنايي با كارش به پاوه منتقل شدو در بيمارستان آن جا مشغول به كار شد. فوزیه با پیام انقلاب اسلامي همگام بود و دوستدار حضرت امام (ره) بود. او پرستار مومن و محجبه ای بود که آشكارا در بيمارستان پاوه اعلام مي كرد كه: من پيرو امام و خط امام هستم. سرانجام وی در روز بیست و پنجم مرداد 1358 در جریان حمله گروهک ضد انقلاب دموکرات به بهداری پاوه و محاصره آن محل و در حالی که گروه دکتر شهید چمران در صحنه حاضر بود در حالی که برای کمک به گروه اقدام می کرد و در حال راهنمایی هلی کوپتر برای فرود در بهداری بود، مورد اصابت گلوله ناجوانمردانه دموکراتها قرار گرفت و به شدت مجروح شد. فوزیه در آن محل بعد از 16 ساعت جان به جان آفرين تسليم كرد و به شهادت رسید. بعد از مدتي پيكر شهيد وچندتن ديگر شهدا را هلي كوپترحمل مي كرد،مورد اصابت گلوله هاي منافقين قرار گرفته و سقوط كرد. خلبان و كمك خلبان ومجروحان نیز همگي به شهادت رسيدند . شهید چمران در وصف رشادت این پرستار شهید نوشت: خداوندا! چه منظره ای داشت این خانه پاسداران! چه دردناک!.... دختر پرستاری که پهلویش هدف گلوله دشمن قرار گرفته بود خون لباس سفیدش را گلگون کرده بود، 16 ساعت مانده بود و خون از بدنش می رفت و پاسداران هم که کاری از دستشان بر نمی آمد گریه می کردند. این فرشته بی گناه ساعاتی بعد در میان شیون و زاری بچه ها جان به جان آفرین تسلیم کرد.
📻 برنامه رادیویی مکتب حاج قاسم 🎙بخش اول: وصیت نامه ⏰هرشب ساعت ۲۲:۳۰ _____ 🔆مدرسه تربیت تشکیلاتی نوجوان مضمار 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/566296620Cb6b44ca14e