بسم رب الشـھــ🕊ـــدا🥀 و الصدیقین
✨پانزدهمین چله ی کانال بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
💫 امروز "سه شنبه" متعلق است به امام سجاد(ع)🌺 وامام محمد باقر(ع)🌺امام جعفر صادق🌺
🌷⃟ *صلي الله عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ
🌷⃟ *صَلي اَللَّهِ عَلَيْكَ ياجعفربنَ مُحَمَّدٍ
📌تاریخ: 1403/11/09
🥀شهید روز بیست و هفتم: شهید محمد ایزدی نیک🕊
🎁اعمال توسل در این روز
1⃣ 100 مرتبه 👈 صلوات📿
2⃣ 14مرتبه ذکر 👈✨ﺃَﺳﺘَﻐﻔِﺮُ ﺍﻟﻠَّﻪَ ﺍﻟَّﺬِﻯ لاَ ﺇﻟَﻪَ ﺇلاَّ ﻫُﻮ ﻭَﺣﺪَﻩُ لاَ ﺷَﺮِﻳﻚَ ﻟَﻪُ ﻭَ ﺃَﺗُﻮﺏُ ﺇﻟَﻴه✨
3⃣ 1مرتبه 👈 قرائت زیارت عاشورا🤲
🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
✅ان شاءالله همگی حاجت روا باشید
أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج
🌺معرفی شهید امروز
شهید محمد ایزدی نیک
💐🌺🥀💐🌺🥀💐🌺🥀
نــام :محمد
نـام خـانوادگـی :ایزدی نیک
نـام پـدر :احمد
تـاریخ تـولـد :۱۳۴۶/۰۱/۲۴
مـحل تـولـد :تهران
سـن :۱۷ سـال
تـاریخ شـهادت :۱۳۶۳/۰۱/۰۱
کـشور شـهادت :ایران
مـحل شـهادت :جزیره مجنون
عـملیـات :خیبر
نـحوه شـهادت :حوادث ناشی از درگیری
مـحل مـزار :بهشت زهرا (س)
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :۲۹_ردیـف :۱۶۵_شـماره :۱۵
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🎁کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
╔═"═••⊰🥀🕊♥️🕊🥀⊱••═''═╗
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
╚═-═••⊰🥀🕊♥️🕊🥀⊱••═-═╝
أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج.
💐🕊💐🕊💐🕊💐🕊💐
فروردین سال ۱۳۴۶، مصادف با شب عید قربان، در تهران، خدا به خانواده ایزدینیک، پسری عطا کرد که نامش را محمد گذاشتند و بعدها قربانی راه امام حسین علیهالسلام شد.
محمد، سه خواهر بزرگتر از خودش داشت و فرزند آخر و تک پسر خانواده بود، از همان ابتدا تحت تربیت ویژه مادر و پدری مذهبی، انقلابی و زحمتکش قرار گرفت و به گفته مادرش، محمد از همان کودکی با همه بچههای دور و برش فرق داشت.
در دبستان به دلیل اخلاق و رفتار زیبا و ویژهای که داشت، مورد تشویق مدیر مدرسه قرار گرفت. در سال سوم دبستان بود که از بی بندوباری معلمش به مادرش شکایت کرد، گریه میکرد و میگفت که دیگر نمیخواهم سر کلاسی درس بخوانم که معلمش بیحجاب است و چند روزی به مدرسه نرفت. مادر چندین بار با مسئولین مدرسه ماجرا را در میان گذاشت ولی اثری حاصل نشد، تا اینکه با اصرار زیاد محمد، تصمیم به تغییر مدرسهاش گرفتند که با مخالفت مدیر مدرسه مواجه شدند، مدیر نمیخواست که وجود چنین دانشآموزی را از دست بدهد، ولی بالاخره محمد را به مدرسه دیگری انتقال دادند
دوره راهنمایی را در مدرسه اسلامی جعفری آغاز کرد، کلاس اول راهنمایی بود که انقلاب پا گرفت، محمد مانند بسیاری از همسنگرانش در راهپیماییها و تظاهرات ضد رژیم شرکت میکرد و به فعالیتهای انقلابی میپرداخت.
اوایل دبیرستان بود که تصمیم گرفت به جبهه برود، چرا که یکسالی بود از آغاز جنگ تحمیلی می گذشت، ولی با مخالفت شدید مسئولین سپاه و مدرسه مواجه شد، زیرا هنوز سن او به حد قانونی نرسیده بود. به همین دلیل، بهترین راه را برای خدمت به انقلاب، در درس خواندن یافت و این راه را پی گرفت و آن سال را هم با معدل خیلی خوبی قبول شد، اما دل بیقرارش آرام نمیگرفت و برای رفتن به جبهه به هر دری میزد.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🎁کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
╔═"═••⊰🥀🕊♥️🕊🥀⊱••═''═╗
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
╚═-═••⊰🥀🕊♥️🕊🥀⊱••═-═╝
أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج.
سرانجام تصمیم گرفت که در بسیج عضو شود و از آن طریق به جبهه اعزام شود. روی همین نیت به مسئولین پایگاه ولی اعظم (سنگلجی) مراجعه کرد و پس از پذیرش به بسیج راه یافت. او حالا در دو سنگر درس و بسیج مشغول به خدمت بود. در کلاسهای عقیدتی و سیاسی و نظامی بسیج شرکت فعال داشت، به طوری که فرد نمونه این کلاسها شناخته شد و برای او از طرف سپاه جوایزی در نظر گرفتند که بعد از شهادتش به خانوادهاش اهدا شد.
در نهایت محمد اواخر سال ۶۱ توانست از طریق بسیج بعد از یک ماه آموزش، به کردستان اعزام شود، در شهر بوکان چهار ماه خدمت و با ناملایمات آنجا دست و پنجه نرم کرد، تا اینکه در روز نیمه شعبان سال ۶۲ به تهران بازگشت و بعد از استراحت در ماه مبارک رمضان در تابستان شروع به خواندن دوباره درس کرد و در عرض دو ماه، سال دوم تجربی را با معدل خوبی به پایان رساند. این کار او زبانزد همگان و مسئولین مدرسه و کلیه آشنایان بود به طوری که خیلیها این موضوع را باور نمیکردند و این اتفاقات همت و انگیزه والای محمد را به رخ همگان کشید.
با آغاز سال تحصیلی جدید او در مدرسه نیز، به فعالیتهای سیاسی و مذهبی خود ادامه داد و در کنار درس، از طرف دبیرستان با مراکزی چون جهاد، وزارت ارشاد، کانون معراج، انجمن اسلامی در ارتباط بود ولی بعد از بازگشت از بوکان در سر خود سودایی دیگر داشت و گویی او دیگر مرغی در قفس بود.
حدود دو ماه قبل از حرکت او به جبهه، شب جمعهای در خواب دیده بود که یک صف طولانی تشکیل شده و میگویند هرکس که میخواهد مولایش حسین(ع) را ملاقات کند، به صف بایستد، ایشان به مادرش گفته بود که من از همه جلوتر بودم که خدمت آقا رسیدم، امام حسین(ع) خیلی جوان و زیبا، لباس رزم پوشیده بودند و من رفتم جلو و ایشان را بوسیدم و گفتم آقا مرا شفاعت کنید، امام حسین هم تبسمی کردند و مرا در بغل گرفتند و در این وقت از شدت ذوق دیدار آقا از خواب پریدم. بعد از این جریان به زیارت حضرت رضا علیهالسلام مشرف شد و به تهران بازگشته و از آنجا عازم جبهه شد.
در روز بیستم اسفند ۶۲، بعد از جلب رضایت از پدر و مادرش و حلالیت طلبیدن از همه، با خداحافظی گرم و معنی داری از طریق پایگاه مقداد به کربلای ایران، جبهههای جنوب روانه شد و در آنجا نیز آن طوریکه همرزمانش نقل میکنند مدتی در انتظامات پادگان خدمت کرد و با تلاش و پشتکارش سرانجام به گروهان والعادیات از گردان قمر بنی هاشم راه پیدا کرده و رشادتهای بسیاری از خود نشان داد.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🎁کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
╔═"═••⊰🥀🕊♥️🕊🥀⊱••═''═╗
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
╚═-═••⊰🥀🕊♥️🕊🥀⊱••═-═╝
أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج.
در عملیاتی ایذایی، کمک تیربارچی بود که با مجروح شدن تیربارچی، در ساعات اولیه عملیات، مسئولیت تیربار را بر عهده میگیرد و از میدان مین، پل صراط این دنیا، گذشته و خود را به نزدیکی کانالهای دشمن رسانده تا دوشکای آنان را خاموش کند، تا اینکه با اصابت گلولههای دشمن بعثی به فیض شهادت نائل میآید و پیکر او روی زمین میافتد. به علت اینکه گروه امداد دسته، قبلا مجروح یا شهید شده بودند، امکان انتقال وی به پشت خط ممکن نمیشود و پیکر مطهرش در منطقه میماند. فردای آن شب باران شدیدی میبارد و همه جا را زیر آب میبرد و بدن محمد آقا به واسطه سنگینی مهمات تیربار، در زیر آب میماند و #مفقودالاثر میشود.
♦️پدر وي نيز دو سال بعد در منطقه سردشت به فيض شهادت نائل آمد.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🎁کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
╔═"═••⊰🥀🕊♥️🕊🥀⊱••═''═╗
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
╚═-═••⊰🥀🕊♥️🕊🥀⊱••═-═╝
أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج.
? شهيد «محمد ايزدينيک» در فرازي از وصيتنامه خود آورده است: به عقيده من يکي از عوامل مهمي که توانسته مرا به اين راه يعني جهاد در راه خدا بکشد همين لقمه نان پاک و حلالي است که خانواده با مايه گذاشتن از جان خود به من داد.
بسمه تعالي
يا ايهاالذين آمنوا هل ادلکم علي تجاره تنجيکم من عذاب اليم، تومنون بالله و رسوله و تجاهدون في سبيل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خيرلکم ان کنتم تعلمون. يغفرلکم ذنوبکم يدخلکم جنات تجري من تحتها الانهار مساکن طيبه في جنات عدن ذلک الفوز العظيم و اخري تحبونها نصرمن الله و فتح قريب و بشر المومنين/ «سوره الصف آيات 9 الي 13»
🔻با نام بزرگ و با جلال خداوند غفار و کريم و با سلام به امام خميني رهبر عظيمالشان انقلاب و با درود به شهدايي که از زمان صدر اسلام در رکاب امام حسين (ع) و آنانکه در اين زمان در رکاب امام زمان (عج) و امام خميني جنگيده و به معشوق خود رسيدند و باسلام به خانواده و تمام فاميل وصيت نامهام را در چند قسمت نوشته و پايان ميرسانم. ابتدا همانطور که از اول بدنيا آمدن ما با بدست آوردن قرص ناني از عرق خويش به ما نان حلال داده تا در پيش خدا داراي اجر بيشتري باشيد همانگونه ادامه دهيد. آقاجون به عقيده من يکي از عوامل مهمي که توانسته مرا به اين راه يعني جهاد در راه خدا بکشد همين لقمه نان پاک و حلالي است که شما با مايه گذاشتن از جان خود به من داديد ومرا پاک از هرگونه حرامي بزرگ کرديد و بدنبال اين جو اسلامواري که در خانه ايجاد کرده بوديد
بنابراين شما بر گردن من و بقيه بچهها خيلي حق داريد آنقدر که نميتوان آنرا نوشت. اما چيز ديگري هست که بايد بگويم و آن زحمت دادن به شما از طرف من در کوچکي بوده است.
وقتي تمام اينها را باهم جمع ميکنيم ميبينيم که چنان زياد ميشود که شايد فقط با گذشتن از حق خودتان بتوان آنرا جبران کرد، امابا اين همه اميدوارم که بتوانم در آن دنيا کاري هرچه کوچک برايتان انجام دهم. ان شاءالله
🔻آقاجون من موقعي که ميخواستم باشما خداحافظي کنم گفتيد که نبايد براي شهادت بروي من هم به شما گفتم که من هم به اين منظور نميروم بلکه براي پيروز شدن و بازکردن راه کربلا با رزمندگان همراه ميشوم، اما خدا در حديث قدسي ميفرمايد: اذا احب الصبه لقايي احببت لقائه به اين معني که هنگاميکه بنده ديدار مرا دوست دارد من نيز ديدار او را دوست ميدارم و در ضمن امام هم ميفرمايد: چه کشته شويد و چه بکشيد پيروزيد بنابراين ما به هرحال پيروزيم.
🔹مادر جان: شما برگردن همگي ما حق داريد و آن حق تشکيل شده از پرورش ما با ضوابط اسلامي و گذاشتن ما در راه اسلام و اجازه دادن به من براي شرکت کردن در بسيج و رفتن به جبهههاي حق عليه باطل است، قسمت ديگر هم آن زحماتي است که شما در کوچکي براي بزرگ کردن ما کشيديد و من که تا اين موقع هيچ کاري براي شما انجام ندادهام. اما بازهم اميدوارم بتوانم در آخرت موثر باشم.
🔸خواهرانم سفارشاتي به شما دارم، اول پيروي بيشتر از دين اسلام و حضرت امام و ثانيا احترام و محبت به پدر و مادر و ثالثا احترام به شوهرانتان و بزرگ کردن فرزندانيکه بتوانند در راه دين اسلام و پيرو راه شهيدان باشيد «ان شاالله».
🔻اما چيزهايي براي خودم است که بايد بنويسم يکي نماز و روزه است که چون من درباره حدود رسيدن به تکليف شک دارم احتياطا شش ماه نماز و يک ماه روزه بدهيد بگيرند و ديگر پول موتور را به حساب 100 امام بريزيد
🔴به اميد آنروز که تمام خانوادههاي شهدا و ديگران به زيارت قبر شش گوشه سيد الشهدا بروند.
ان الله مع الصابرين و السلام عليکم و رحمه الله و برکاته
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار.
از طرف محمد ايزدي نيک
تاريخ 62/12/30
عمليات خيبر
جزيره مجنون»
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🎁کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
╔═"═••⊰🥀🕊♥️🕊🥀⊱••═''═╗
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
╚═-═••⊰🥀🕊♥️🕊🥀⊱••═-═╝
أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج.