8.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞مستندی از امیر کبیر وعلت 3بار نبش قبر آن صدر اعظم مظلوم
🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
🚩هم نوا برای تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
🕯✨100🌺صـــــلـوات _ زیارت عاشورا 💫 زیارت آل یس💫 به نیت چـهــــارده معصــوم (ع) و شهید والامقام میرزا تقی خان فراهانی (امیر کبیر بزرگ) ✨
زیارت عاشورا
https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/36776
زیارت آل یس
https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/36779
🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
سه دقیقه در قیامت 37.mp3
34.2M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه سی_و_هفتم
صوتی #کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت 👆👆👆
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🥀 @BEIT_Al_SHOHADA
🥀 @Modafeane_harame_velayat
سلام و درود خدمت شما رفیق نابم
یادته همیشه میخواستی یه گروه داشته باشی وهرچی دوست داشتی داستان ورمان بخونی تموم نشه😉 اکثرا گزارش دادند که خیلی هم تاثیر گذار بوده ونمیتونن بدون این داستانها بخوابن😳
بهت پیشنهاد میکنم بری شهر رمانها 🤩اونجا همه داستانهاش جذاب و خوندنیه 😍
بلیط رفت و برگشتت هم با ما
پس برو تا بریم 🏃♂🏃🏃♀🏃♂🏃🏃♀🏃♂
📚 داستان پروانه ای در دام عنکبوت
📚 داستان از کرونا تا بهشت
📚داستان عشق پایدار
📚داستان عشق مجازی
📚داستان اعترافات یک زن از جهاد نکاح
📚 داستان عشق رنگین
📚داستان یوزارسیف
📚داستان روایت دلدادگی
📚داستان راز پیراهن
📚داستان لقمه حلال
📚 عشق سرخ
📚شاهزاده ای در خدمت
📚اربعین
📚برشی از یک داستان 1
📚برشی از یک داستان 2
📚برشی از یک زندگی (3_عشق قدیمی)
📚 برشی از یک زندگی (4-سپیده)
📚 زن_زندگی_آزادی
📚تجسم شیطان۱
📚سقیفه
📚تجسم شیطان۲
📚ماجرای حقیقی معجزه شهدا
📚عاشقانه_دو_ مدافع ادامه دارد...
اوووووووووووه
واااااااااااااااووو
بازم هست هنوز تمام نشده...
رفیق کتابخونم ☺️ یه وقت جا نمونی 🥰
http://eitaa.com/joinchat/605618394C0f22eeb63b
هرکی رفته پشیمون شده👆🥳
زودباش عضو شو تا لینکش را برنداشته🤠
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦
💞 #عاشقانه_دو_مدافع
📚 #قسمت_بیست_و_نهم
_بہ نظرم یہ پارکے جایے حرفامونو بزنیم...
باشہ چشم...
روبروے یہ پارک وایساد...
واے خداے مـݧ اینجا کہ...اینجا هموݧ پارکیہ کہ بارامیـ
_واے خدا چرا اومد اینجا ...دوباره خاطرات لعنتے...دوباره یاد آورے گذشتہ اے کہ اے کہ ازش متنفرم ...
خدایا کمکم کـݧ
از ماشیـݧ پیاد شد
اما مـݧ از جام تکوݧ نخوردم
چند دیقہ منتظر موند.وقتے دید مـݧ پیاده نمیشم سرشو آورد داخل ماشیـݧ و گفت:
پیاده نمیشید؟
نگاهش نمیکردم
دوباره تکرار کرد.
خانم محمدے
پیاده نمیشید؟
بازم هیچ عکس العملے نشوݧ ندادم
_اومد،داخل ماشیـݧ نشست وبا نگرانے صدام کرد:
خانم محمدے خانم محمدی؟
اسماء خانم
سرمو برگردوندم طرفش
بله
نگراݧ شدم چرا جواب نمیدید؟
معذرت میخوام متوجہ نشدم
با تعجب نگاهم میکرد.
اینجا رو دوست ندارید؟
میخواید بریم جاے دیگہ؟
سرمو بہ نشونہ ے ݧ تکوݧ دادم و گفتم:
شما تشیف ببرید مـݧ الاݧ میام البتہ اگہ اشکالے نداشتہ باشہ....
متعجب از ماشیـݧ پیاده شد و گفت:
خواهش میکنم سویچ ماشیـݧ هم خدمت شما باشہ اومدید بے زحمت درو قفل کنید.
اینو گفت و ازم دور شد.
تو آیینہ ماشیـݧ نگاه کردم رنگم پریده بود احساس میکردم پاهام شل شده
_اسماء تو باید قوے باشے همہ چے تموم شده رامیـنے دیگہ وجود نداره بہ خودت نگاه کـݧ تو دیگہ اوݧ اسماء سابق و ضعیف نیستے.
_تو اونو خاطراتشو فراموش کردے
تو الاݧ بامردے اومدے اینجا کہ امکاݧ داره همسر آیندت باشہ
نباید خودتو ضعیف نشوݧ بدے
نباید متوجہ ایـݧ حالتت بشہ
از ماشیـݧ پیاده شدم
خدایا خودت کمکم کـݧ
احساس میکردم بدنم یخ کرده
ماشیـݧ قفل کردم و رفتم داخل پارک
پارک اصلا تغییر نکرده بود
از بغل نیمکتے کہ همیشہ میشستیم رد شدم.
_قلبم تند تند میزد...
یہ دختر و پسر جووݧ اونجا نشستہ بودݧ
بہ دختره پوز خندے زدم و تو دلم گفتم:بیچاره خبر نداره چہ بلایے قراره سرش بیاد داره براے خودش خاطره میسازه،ایـݧ جور عاشقیا آخر وعاقبت نداره...
_سجادے چند تا نمیکت اون طرف تر نشستہ بود
_تا منو دید بلند شد و اومد سمتم
خوبید خانم محمدے؟
ممنوݧ
اتفاقے افتاده
فقط یکم فشارم افتاده
میخواید ببرمتوݧ دکتر؟
احتیاجے نیست
خوب پس اجازه بدید براتوݧ آبمیوه بگیرم
احتیاجے نیست خوبم
آخہ اینطورے کہ نمیشہ حداقل...
پریدم وسط حرفشو گفتم
آقاے سجادے خوبم بهتره بشینیم حرفامونو بزنیم.
_بسیار خوب بفرمایید
ذهنم متمرکز نمیشد،آرامش نداشتم
ایـݧ آیہ رو زیر لب تکرار میکردم(الا بذکر الله تطمعن والقلوب)
_کمے آروم شدم و گفتم:خوب آقاے سجادے اگہ سوالے چیزے دارید بفرمایید
_والا چی بگم خانم محمدے مـݧ انتخابمو کردم الاݧ مسئلہ فقط شمایید پس شما هر سوالے دارید بپرسید
ببینید آقاے سجادے :براے مـݧ اول از همہ ایماݧ و اخلاق و صداقت همسرم ملاکہ چوݧ با بقیه وچیز ها در گرو همیـݧ سہ مورده.
با توجہ بہ شناخت کمے کہ ازتوݧ دارم از نظر ایماݧ کہ قبولتوݧ دارم
درمورد اخلاقم باید بگم کہ فکر میکردم آدم خشـݧ و خشکے باشید یجورایے ازتوݧ میترسیدم...
_ولے مثل اینکہ اشتباه میکردم
سجادے خندید و گفت:
چرا ایـݧ فکرو میکردید؟
✍ ادامه دارد ....
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🎁 @BEIT_Al_SHOHADA
🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat