eitaa logo
بنیاد بین‌المللی صحيفه سجادیه
2.2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
696 ویدیو
78 فایل
این کانال جهت اطلاع رسانی اخبار و معارف مرتبط با صحیفه سجادیه است و توسط "بنیاد بین المللی صحیفه سجادیه" مدیریت می‌شود‌. ارتباط با ادمین: @mortezavafi
مشاهده در ایتا
دانلود
صحيفه سجاديه، گنجينه ‏اى از معرفت ✅ يكى از آن گنجينه‏ هاى بزرگى كه در دنياى شيعه وجود دارد اين دعاهاست. ✅ به خدا قسم گنجينه ‏اى است از معرفت. ✅ اگر ما هيچ دليل ديگرى نداشتيم غير از دعاهايى كه داريم، از على بن ابى طالب عليه السلام صحيفه علويه، از زين العابدين عليه السلام صحيفه سجاديه‏ يا دعاهاى غير صحيفه سجاديه‏، ✅ اگر ما جز دعاى كميل از على و جز دعاى ابو حمزه از على بن الحسين نداشتيم و اسلام در چهارده قرن چيز ديگرى نداشت، همين كه توسط دو تن از شاگردهاى اسلام از آن دنياى بدويّت و جهالت چنين دو اثرى ظاهر شده كافى است. ✅ آن‏قدر اينها اوج و رفعت دارد كه اصلًا اعجاز جز اين چيزى نيست. ❇️ مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آشنايى با قرآن(10 - 14))، ج‏28، ص: 457.
🔴 توصیه های امام زمان به شیعیان (۶) 🔵توصیه امام زمان به خواندن صحیفه سجادیه 🌕 محدث عظیم و سالک وارسته، مرحوم مجلسی(پدر علامه مجلسی) می فرماید: «در اوایل جوانی مایل بودم نماز شب بخوانم، اما نماز قضا بر عهده ام بود و به همین دلیل احتیاط می کردم و نمی خواندم. خدمت شیخ بهائی عرض نمودم که فرمود: نماز قضا بخوان. اما من با خودم می گفتم نماز شب، خصوصیات خاص خود را دارد و با نمازهای واجب فرق می کند. 🔹 یک شب بالای پشت بام خانه ام در خواب و بیداری بودم که امام زمان را در بازار خربزه فروش های اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم. با شوق و شعف، نزد او رفتم و سئوالاتی کردم که از جمله آن، خواندن نماز شب بود. فرمود: بخوان! عرض کردم: یابن رسول الله، همیشه دستم به شما نمی رسد. کتابی به من بدهید که به آن عمل کنم. فرمود: برو از آقا محمد تاج، کتاب بگیر. گویا در خواب، او را می شناختم؛ رفتم کتاب را از او گرفتم. مشغول خواندن بودم و می گریستم که از خواب بیدار شدم. از ذهنم گذشت که شاید «محمد تاج» همان شیخ بهایی است و منظور امام از «تاج» این است که شیخ بهایی، ریاست شریعت را در آن دوره به عهده دارد. 🔹 نماز صبح را خواندم و خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ با سید گلپایگانی مشغول مقابله صحیفه سجادیه است. ماجرا را برایش نقل کردم. فرمود: ان شاءالله به چیزی که می خواهی می رسی. بعد ناگهان یاد جایی که امام را در آن ملاقات کرده بودم، افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم. در آنجا آقا حسن تاج را دیدم که از آشنایان قدیم ما بود. مرا که دید، گفت: ملا محمد تقی! بیا برویم خانه، یک سری کتاب به تو بدهم. 🔹 مرا به خانه اش برد. در اتاقی را باز کرد و گفت: هر کتابی را که می خواهی بردار. کتابی را برداشتم؛ ناگهان دیدم همان کتابی است که در خواب دیده بودم؛ صحیفه سجادیه. به گریه افتادم. برخاستم و بیرون آمدم. گفت: باز هم بردار. گفتم: همین بس است. پس شروع نمودم به تصحیح و مقابله و آموزش صحیفه سجادیه به مردم؛ و چنان شد که از برکت این کتاب، بسیاری از اهل اصفهان مستجاب الدعوه شدند.»(۱) 🔹 مرحوم علامه مجلسی (نویسنده کتاب بحارالانوار) می فرماید: «پدرم چهل سال از عمر خود را صرف ترویج صحیفه کرد و انتشار این کتاب، توسط او باعث شد که اکنون هیچ خانه ای بدون صحیفه نباشد. این حکایت بزرگ مرا بر آن داشت که بر صحیفه شرح فارسی بنویسم تا عوام و خواص از آن بهره مند شوند.»(۲) 📚 (۱) . امام شناسی، ج ۱۵، ص ۴۹ 📚 (۲) . بحارالانوار، ج ۱۱۰ ، ص ۵۱
•❀• 💠 شخصیت والای امام سجاد علیه السلام 🔹اگر توکل تو از سرِ صدق باشد، گم راه نخواهی بود؛ ... به دنبال من بیا ▫️ حمّاد بن حبیب کوفی ـ: برای گزاردن حج بیرون رفتیم. شبانه از منطقه زباله گذشتیم. بادهای سیاه و ظلمانی به سوی ما وزیدن گرفت. کاروان از هم گسست و در بیابان، سرگردان شد. من به سرزمینی خشک رسیدم. وقتی شب کاملاً مرا فراگرفت، به درختی بزرگ پناه بردم. وقتی به تاریکی اُنس گرفتم، دیدم جوانی می آید که لباسی کهنه و سفید بر تن دارد و بوی مُشْک از او به هوا برخاسته است. با خود گفتم: این، یکی از اولیای خداست و اگر حرکتی کنم و او متوجّه شود، می ترسم از این جا برود و مانع کارهایی که می خواهد انجام دهد، شوم. پس تا آن جا که می توانستم، خود را پنهان کردم و او به محلّ مورد نظر خویش، نزدیک شد. خود را برای نماز آماده کرد و به پا خاست، در حالی که می گفت: 🔅 «ای کسی که ملکوتش همه چیز را حیران کرده، و جبروتش همه چیز را به سلطه درآورده است. شادمانی رو آوردن به سوی تو بر قلبم درآور و مرا به میدان اطاعت کنندگان خویش، ملحق ساز». ▫️ سپس به نماز درآمد. چون دیدم اعضایش آرامش یافت و حرکتش به سکون بدل گشت، به محلّ نماز او درآمدم. دیدم اشک از دیدگانش سرازیر است. من هم خود را برای نماز، آماده کردم و پشت سرش ایستادم. محرابی دیدم که در آن سرزمین، یگانه بود. هرگاه آیه ای که در آن وعد و وعید بود، تلاوت می کرد، با صدای حزین، آن را تکرار می کرد. ▫️ چون تاریکی ها به کنار رفت، به پا خاست، در حالی که می گفت: «ای کسی که جویندگان، او را می جویند و او را راهنما یافتند، و خائفان به او روی آوردند و او را تفضّل کننده یافتند، و عبادت پیشگان به او پناه بردند و او را خیررسان یافتند!». ▫️ ترسیدم از دستم برود و او را نشناسم. او را گرفتم و گفتم: تو را سوگند به کسی که رنج خستگی را از تو برداشته و اشتیاقی بسیار و بیمی لذّت بخش به تو بخشیده، که مرا در پناه رحمت خویش گیری که من، گم راهم. تمام رفتار تو را دیدم و تمام سخنت را شنیدم. 🔸 آن گاه فرمود: «اگر توکل تو از سرِ صدق باشد، گم راه نخواهی بود؛ لیکن به دنبال من بیا». چون به زیر درخت درآمد، دستم را گرفت. گویا زمین زیرِ پایم حرکت می کرد. وقتی سپیده دمید، به من گفت: «به شهر مکه خوش آمدی!». ▫️ صدای فریادی شنیدم و نشانه های شهر را دیدم. سپس به وی گفتم: سوگند به آن که در روز واپسین به وی امیدواری، کیستی؟ 🔅 فرمود: «چون مرا سوگند دادی، [بِدان که] من علی بن حسین، فرزند علی بن ابی طالبم». ️ 📚 فتح الأبواب ص ۲۴۶ 🔸 اللهم عجل لولیک الفرج
🔵توصیه امام زمان به خواندن صحیفه سجادیه 🌕 محدث عظیم و سالک وارسته، مرحوم مجلسی(پدر علامه مجلسی) می فرماید: «در اوایل جوانی مایل بودم نماز شب بخوانم، اما نماز قضا بر عهده ام بود و به همین دلیل احتیاط می کردم و نمی خواندم. خدمت شیخ بهائی عرض نمودم که فرمود: نماز قضا بخوان. اما من با خودم می گفتم نماز شب، خصوصیات خاص خود را دارد و با نمازهای واجب فرق می کند. 🔹 یک شب بالای پشت بام خانه ام در خواب و بیداری بودم که امام زمان را در بازار خربزه فروش های اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم. با شوق و شعف، نزد او رفتم و سئوالاتی کردم که از جمله آن، خواندن نماز شب بود. فرمود: بخوان! عرض کردم: یابن رسول الله، همیشه دستم به شما نمی رسد. کتابی به من بدهید که به آن عمل کنم. فرمود: برو از آقا محمد تاج، کتاب بگیر. گویا در خواب، او را می شناختم؛ رفتم کتاب را از او گرفتم. مشغول خواندن بودم و می گریستم که از خواب بیدار شدم. از ذهنم گذشت که شاید «محمد تاج» همان شیخ بهایی است و منظور امام از «تاج» این است که شیخ بهایی، ریاست شریعت را در آن دوره به عهده دارد. 🔹 نماز صبح را خواندم و خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ با سید گلپایگانی مشغول مقابله صحیفه سجادیه است. ماجرا را برایش نقل کردم. فرمود: ان شاءالله به چیزی که می خواهی می رسی. بعد ناگهان یاد جایی که امام را در آن ملاقات کرده بودم، افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم. در آنجا آقا حسن تاج را دیدم که از آشنایان قدیم ما بود. مرا که دید، گفت: ملا محمد تقی! بیا برویم خانه، یک سری کتاب به تو بدهم. 🔹 مرا به خانه اش برد. در اتاقی را باز کرد و گفت: هر کتابی را که می خواهی بردار. کتابی را برداشتم؛ ناگهان دیدم همان کتابی است که در خواب دیده بودم؛ صحیفه سجادیه. به گریه افتادم. برخاستم و بیرون آمدم. گفت: باز هم بردار. گفتم: همین بس است. پس شروع نمودم به تصحیح و مقابله و آموزش صحیفه سجادیه به مردم؛ و چنان شد که از برکت این کتاب، بسیاری از اهل اصفهان مستجاب الدعوه شدند.»(۱) 🔹 مرحوم علامه مجلسی (نویسنده کتاب بحارالانوار) می فرماید: «پدرم چهل سال از عمر خود را صرف ترویج صحیفه کرد و انتشار این کتاب، توسط او باعث شد که اکنون هیچ خانه ای بدون صحیفه نباشد. این حکایت بزرگ مرا بر آن داشت که بر صحیفه شرح فارسی بنویسم تا عوام و خواص از آن بهره مند شوند.»(۲) 📚 (۱) . امام شناسی، ج ۱۵، ص ۴۹ 📚 (۲) . بحارالانوار، ج ۱۱۰ ، ص ۵۱ 👇👇👇👇👇
بسم الله الرحمن الرحیم داستان زیبای سند صحیفۀ سجادیه در آغاز سده‏ی دوم یعنی نیم قرن پس از امام سجاد علیه السلام، شخصی بنام عمیر بن متوکل بن هارون بیان نموده: پدرم متوکل داستانی از یک ملاقات خود با یحیی بن زید بن علی بن الحسین، و ملاقات دیگر با امام صادق جعفر ابن محمد بن علی بن الحسین علیهم السلام ، برایم نقل کرد و گفت: من در این دو ملاقات دو نسخه از صحیفه‏ ی سجادیه را از این دو نواده‏ ی امام سجاد علیه السلام گرفته ‏ام. این داستان پدر عمیر را بسیاری از پیشینیان از گفته‏ ی عمیر نقل کرده ‏اند؛ مانند شیخ مفید (م – ۴۱۳) در ارشاد، علی بن محمد خزاز شاگرد صدوق در کفایة الاثر و نجاشی (م – ۴۵۰) در رجال، و شیخ طوسی (م – ۴۶۰) در فهرست خود. ولیکن هیچ یک از این بزرگان شماره‏ ی دعاهای صحیفه‏ ی سجادیه عمیر را تعیین نکرده ‏اند، فقط شیخ طوسی در مصباح المتهجد هشت شماره از آن دعاها را آورده، و شاید آنها برگزیده باشد. نکته قابل دقت این است که بیشتر فرقه‏ های دیگر شیعه مانند اثنی عشریان، زیدیان، اسماعیلیان داستان عمیر متوکل را نقل کرده و آن را پذیرفته ‏اند. از پایان سده‏ ی ششم به بعد به نام دو صحیفه بر می‏ خوریم، یکی صحیفه‏ ای که نزد زیدیان معتبر می‏ باشد و شیعیان آن را صحیفه‏ ی کوچک سجادیه می‏خوانند. دیگر صحیفه‏ ی بهاء الشرف علوی که شیعیان آن را صحیفه‏ ی کامله‏ ی سجادیه نامند. صیحفه‏ ی بهاء الشرف دارای پنجاه و چهار دعا است و او در آغاز آنها فرموده آنها را با چند واسطه – که یاد کرده – از عمیر بن متوکل نقل کرده است. بنابراین نخستین کسی که شماره ‏ی دعاهای صحیفه را پنجاه و چهار دعا تعیین کرده، بهاء الشرف در سده‏ ی ششم می‏باشد، و پس از این تاریخ همه‏ ی علما، صحیفه‏ ی کامله‏ ی سجادیه را از او نقل کرده‏ اند. و چون در سده‏ ی دهم و یازدهم شرح ها و ترجمه‏ های بسیار از این صحیفه میان شیعیان منتشر شد، اندک اندک صحیفه ی کوچک زیدیه فراموش گردید. و حتی در سده‏ ی یازدهم شیخ محمد تقی بن مظفر زیاآبادی قزوینی شاگرد شیخ بهائی به سال ۱۰۲۳ ملحقاتی برای صحیفه گرد آورده. و بعد از وی شیخ حر عاملی(م – ۱۱۰۴) صحیفه‏ ی دوم را فراهم ساخت، و سپس ملا عبدالله افندی (م – ۱۱۳۰) صحیفه‏ ی سوم تهیه نمود، و پس از وی حاج میرزا حسین نوری (م – ۱۳۲۰) صحیفه‏ ی چهارم، و سید محسن عاملی صاحب اعیان الشیعه صحیفه‏ ی پنجم، و شیخ محمد باقر بیرجندی (م – ۱۳۵۲) صحیفه‏ ی ششم، و شیخ هادی کاشف الغطاء (۱۳۶۱ – ۱۲۸۷) صحیفه‏ ی هفتم، و حاج میرزا علی شهرستانی صحیفه‏ ی هشتم گرد آوردند. که همه‏ ی این دعا و نیایشها به حضرت سجاد منسوب است
قرائت زیبای (قصیده‌ی مِیمیّه) ، جناب فرزدق در مدح حضرت امام زین‌العابدین علیه‌السلام*
https://khouzestan.iqna.ir/fa/news/3960616/%D8%AA%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D8%AD-%D8%AA%D9%88%D8%AD%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D9%81%D9%87-%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%87 https://khorasan.iqna.ir/fa/news/3960525/%D9%BE%D8%A7%D8%AF%DA%A9%D8%B3%D8%AA-%7C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%DA%98%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D9%82%D8%A8%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%D8%B9-%D8%AA%D8%A7-%D8%A7%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%84-%D8%AF%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AD%D9%82 [ https://iqna.ir/fa/news/3960554/%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%86%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D9%81%D9%87-%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%87-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87 https://markazi.iqna.ir/fa/news/3960612/%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D9%81%D9%87%E2%80%8C%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3 https://www.mehrnews.com/news/5169815/%D8%A7%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B4-%D9%86%D9%88%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D9%81%D9%87-%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%87 *الصحيفة السجادية ورسالة الحقوق؛ ظهور الشمولية العلمية للإمام السجاد عليه السلام* ‏ من كلمة لسماحة السيد الشبيري الزنجاني:‏ تعدّ الصحيفة السجادية واحدة من المصادر الثمينة التي توصلنا إلى الثقافة الإسلامية، وبدراسة هذه الآثار ‏نجد أنّ معارفنا تعتمد على قوة التعقّل والفطرة.‏ ومع أنّ الصحيفة السجادية لا تعدّ حتى في زماننا الحاضر من الكتب الدراسية، ولكننا نرى أنّه من الجيّد ‏أن يستفيد طلاب العلم من هذا السِفر القيّم بعد أن يصلوا إلى المكانة العلمية اللائقة. ‏ كما يعدّ كتاب "رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين" من تأليف "السيد علي خان" أحد ‏الشروحات المميزة والمهمة للغاية للصحيفة السجادية. الصحيفة السجادية ورسالة الحقوق تظهران ‏الشمولية العلمية للإمام السجاد عليه السلام.‏ لقد قابلت نسختي الشخصية من الصحيفة السجادية بنسخة قديمة لها، وقد عُثر على تلك النسخة القديمة ‏تحت أحد أعمدة حرم الإمام الرضا عليه السلام أثناء عمليات توسعة الحرم الشريف، ويعود تاريخ كتابتها ‏إلى ما قبل ألفٍ وعشرين عاما. ‏
حضرت زین‌العابدین امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: "اِذا قامَ قائمُنا أَذهَبَ اللهُ عَزَّوجلّ عَن شیعَتِناَ العاهَةَ وَ جَعَلَ قُلوبَهُم كَزُبَرِ الحَدیدِ وَ جَعلَ قُوّةَ الرَّجلِ مِنُهم قُوَّةَ اَربعینَ رَجُلاً." زمانی که قائم ما قیام می‌کند ، خدای متعال آفت‌ها را از میان شیعیان برطرف می‌کند و دلهایشان را (در استقامت) همانند الوار آهنین قرار می‌دهد، که قوّت یك مرد آنان برابر قوّت چهل مرد خواهد بود. بحار، ج ٥٢، ص ٣١٧
🌿🌷🌿 همه از آن توییم عارف، به هر سو رو می کند، تنها خدا را می بیند؛ وقتی سر به سوی آسمان بالا می‌آرود، وقتی دیده بر زمین می دوزد و وقتی به هر یک جنبندگان زمین و ساکنان آسمان می نگرد، جز جلوه های جمال حق چیزی نمی‌یابد. هستی برای وی، آینه ای است که چهره دلربای یار را نشان می‌دهد. از نگاه او هیچ موجودی در جهان استقلالی برای خود ندارد و گسسته و بریده و بی نیاز از خدا نیست؛ آنگاه که ما و همه چیز دیگر صحب کردیم، جملگی خود را از آن تو یافتیم. آسمان و زمین و آنچه در آن تو پرا کنده ساختی؛ آرمیده و جنبنده، ایستاده و رونده، و هرچه در هواست و هر چه در زمین است. 🌿🌷🌿 ✍🏼دعای ششم برساحل صحیفه/ غلامرضا حیدری ابهری/ نشر جمال
🌷🌷 مومن قدر عمر خویش را می داند و نشانه اش هم این است که از لحظه به لحظه آن برای حرکت به سوی بهشت بهره می گیرد. او می داند که سفر دور و دراز و پرخطری در پیش دارد و از این رو هیچ ساعتی از ساعات زندگی را به غفلت و بطالت نمی گذراند و در همه لحظه ها به بندگی و شکرگزاری می پردازد. 🙏🏼خدایا در همه ساعات این روز بهره ای از عبادتت و نصیبی از شکرگزاری ات به ما عنایت فرما. 🔆🔆برای مومن چیزی به نام وقت مرده وجود ندارد چرا که او در هیچ لحظه ای از عبادت و شکرگزاری حضرت حق برکنار نیست. ✍🏼بر ساحل صحیفه/ غلامرضا حیدری ابهری/ نشرجمال