eitaa logo
بـوی پــلاڪ🥀❤️
274 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
88 فایل
°• ❀﷽ _چرا پلاک نداری؟ +آخه گمنامی آرزومه . همھ چیزصلواتیست |میهمان شهدا هسٺیم| خادماݧ‌تبادلاٺ📨: 📋| @BoYE_PELAK313 لینک ناشناس🌱 https://abzarek.ir/service-p/msg/1031230
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️اگه یه دختر ورزشکار درجه چندمی کرده بود الان کارناوال راه مینداختن که برن دیدنش!!! 🙏یکی به وزیر ورزش بگه پهلوان کشور سه مدال طلای خودشو به مادر سه تقدیم کرده... ✍استاد پورآقایی نشرحداکثری برسد بدست وزیر ورزش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کسیکه میخواد از دیدن تو لذت ببره باید خرجت رو بده حاج آقا قرائتی 😂😂😂😂😂😂😂😂😂 نشرحداکثری لطفا
🥀خمپاره که آمد يکي داد مي زد : ساکت شو ! ساکت شو ! تو نمي توني اشک منو در بياري!!؟؟  رفتم سمت صدا. ديدم يک نفر انگشت هايش قطع شده . اين حرف را به دست خوني اش مي گويد : ساکت شو! ساکت شو! تو ...🥀🥀🥀   🌹
48.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧲 اینجا دانشگاهی در لندن نیست، اینجا است !!! 🔹 اگه سر کاریم بگید که نیروهای انقلابی خودشان وارد عمل شوند ؟! آقای وزیر علوم دولت انقلابی 🤚 حواست هست میبینی پسر نامحرم در کنار دختر بی حجاب در دانشگاه تهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در بلوار سجاد مشهد شهر آقا علی ابن موسی رضا (ع) چه خبره مشهد مقدس حرمت داره از رقص زنان تا بی حجابی مسئولین در حوزه فرهنگی اجتماعی اگر به دوران قبل از انقلاب داریم بر می گردیم اعلام کنید😐
🌙دو ماه ازشروع جنگ تحميلي گذشته بود.يك شب بچه ها خبر آوردند كه يك بسيجي اصفهاني درارتفاعات كاني مانگا تكه تكه شده است بچه ها رفتند و باهر زحمتي که بودبدن مطهرشهيد رادرون كيسه اي گذاشتند و آوردند. آنچه موجب شگفتي ما شد، وصيت نامه ي اين برادر بود كه نوشته بود:«خدايا! اگر مرا لايق يافتي،چون مولايم اباعبدالله الحسين (ع) با بدن پاره پاره ببر.»🌙
✨دو تا از بچه‌های گردان، غولی را همراه خودشان آورده بودند و‌ های های می‌خندیدند. گفتم: 'این کیه؟' گفتند: 'عراقی' گفتم: 'چطوری اسیرش کردید؟ ' می‌خندیدند .. ! گفتند: 'از شب عملیات پنهان شده بود ..! تشنگی فشار آورده ، با لباس بسیجی‌ها آمده ایستگاه صلواتی شربت گرفته بود، پول داده بود😂! ' اینطوری لو رفته بود. بچه ها هنوز میخندیدند ..😅 🌹 ٜ
بچگیامون تموم ِ ترسمون‌ بود تو‌ حرم گم شیم .. حالا همین ترس ؛ شده آرزو ..!(:
🪶🪶🪶 هر وقت میخواهيم با سيد برويم توي شهر قدمي بزنيم ، يکي دونفر جلوترمي روند تا اگر بوي کباب شنيدندخبرش کنند. حساسيت دارد به بوي کباب ،خيلي حالش بد مي شود!!. يک بار خيلي اصرارکرديم که چرا؟گفت:«اگر در ميدان مين بودي و به خاطر اشتباهي،مين فسفري عمل مي کرد و دوستت براي اينکه معبر و عمليات لو نرود ، آن را مي گرفت زير شکمش و ذره ذره آب مي شد و حتي داد وفریادهمدنمي زد و ازاين ماجرا فقط بوي بدن کباب شده توي فضا مي ماند،تو به اين بو حساس نمي شدي⁉️😞» 🌹 ٜٜ ٜ‌
🐚او طی نامه ای به صدام حسین او رابه نبرد در دشت عباس فراخواند صدام یک لشکر به فرماندهی ژنرال عبدالحمید معروف به دشت عباس فرستاد عبدالحمید کسی بود که در اسکاتلند از این ایرانی شکست خورده و هفتم شده بود.پس ازنبردی نابرابر و طولانی عراقیها شکست خورده و او شخصا ژنرال عبدالحمید را به اسارت میگیرد...🐚 سرلشکر 🌹
««,همیشه پس از اتمام کار از اولین لحظه ای که به خانه می آمد برای خبرگرفتن از ما و یا هماهنگی برای سرگرمی و دورهمی های دوستانه مان به ما زنگ میزدهمیشه فوتبال یا با کامپیوتر بازی میکردیم. از کوه ها بالا میرفتیم تا به مقام حضرت صالح علیه السلام برسیم و طبق خواسته احمد ناهار و شام میخوردیم،یادم میاد که قرار گذاشته بودیم بار دیگر به آنجا برویم ولی خوش شانس نبودیم...،»» 🌹
⛓رسيديم به جايي که دشمن سيم خاردار کشيده بود.فرصت نبودکه سيم خاردارها راباز کنيم.مانده بوديم که چکار کنيم . يه لحظه احساس کردم اتفاقي افتاد . نگاه کردم ديدم يکي از رزمنده هاخودش رو انداخته روي سيم خاردار و بچه ها را قسم ميده که ازروي بدنش رد بشن و برن جلو تا عمليات به تعويق نيفته.بچه ها با اصرار او رد شدند و گوشت و پوست اين رزمنده ي دلاوربه سيم خاردار دوخته شد...⛓ 🌹
🔴اعتصاب غذا برای جبهه رفتن‼ وقتي ميرزا مي‌خواست جبهه برود، مخالفت كردم. گفتم تو داري آموزش نظامي مي‌دهي. ديگر چرا خودت به جبهه مي‌روي؟ فهميد اجازه نخواهم داد و پيش پدرش رفت. مرحوم همسرم هم گفت من از طرف خودم رضايت مي‌دهم اما رضايت مادرت شرط است. اينطور شد كه ميرزا دو روز تمام لب به غذا نزد. خب من هم مادرم نتوانستم ناراحتي‌اش را تحمل كنم و گفتم به شرطي قبول مي‌كنم كه استخاره بگيريم. اما خودت نبايد بگيري. مي‌برم پيش كسي كه استخاره‌اش مقبول‌تر باشد. بردم پيش يكي از آشنايانمان در روستا و خوب آمد. پيش خودم گفتم حالا كه خدا راضي است. چرا من كه بنده خدا هستم راضي نباشم... 🌹
🔴 چهارکتابی که حضرت آقا از نمایشگاه کتاب دیروز خریداری کردند: ۱_قاره سبز ۲_ستاره‌ها چیدنی نیستند ۳_سواد مطالبه ۴_داعشی‌های کراواتی
💚💛يک روز استاد توي کلاس درس گفت : تمام عضله هاي بدن از مغز دستور مي گيرند . اگر ارتباط مغز با اعضاي بدن قطع شود ، حرکت و  فعاليت آنهامختل مي شود و اگر هم واکنش داشته باشند ، غير ارادي و نامنظم است.يکي از دانشجويان که سن بيشتري نسبت به بقيه داشت وهمواره خاموش بود ، بلند شد و گفت: ببخشيد استاد! وقتي ترکشِ توپ سرِ رفيقِ من را از زير چشم هايش برد ، زبانش تا يک دقيقه الله اکبر مي گفت...!   🌹
🔴 شیرصحرا 🔴 🟠فرمانده ای که صدام شخصا برای سرش جایزه تعیین کرد . 🟡وی فقط با هشت نفر کلاه سبز در دشت عباس کاری کرد که رادیو عراق اعلام کردکه یک لشکر از نیروهای ایرانی در دشت عباس مستقرشده است. 🟢درسال 1335 وارد ارتش شد سریعا به نیروهای ویژه پیوست . 🟡فارغ التحصیل اولین دوره رنجری درایران بود . 🔵دوره سخت چتربازی و تکاوری را در کشور اسکاتلند گذراند. 🟣دراسکاتلند در مسابقه نظامی بین تکاوران ارتشهای جهان اول شد وقدرت خود وایران رابه رخ کشورهای صاحب نام کشاند . ⚪️وی اولین کسی بود که در دفاع مقدس نیروهای عراقی را به اسارت گرفت... 🌹
4_5976690817677398408.mp3
16.39M
🔊 | 📝 حرفی که از حقایقه، قالَ امام صادقه 👤 کربلایی‌سیدرضا ▪️ویژه شهادت
شهر مدینه باز عزادار یه داغه.mp3
6.8M
🔊 | 📝 شهر مدینه باز عزادار یه داغه 👤 کربلایی‌نریمان ▪️ویژه شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از زینبی ها
بسم الله الرحمن الرحیم هیئت اخلاقی شهادت امام صادق علیه السلام
💢قبل از مراسم عقد علی آقا نگاهی به من کرد و گفت : " شنیدم که عروس هر چی بخواد اجابتش حتمی است " گفتم : " چه آرزویی داری .. ؟ " در حالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود گفت : " اگر علاقه ای به من دارید و به خوشبختی من می اندیشید ، لطف کنید از خدا برایم آرزوی شهادت کنید " از این جمله تنم لرزید چنین آرزویی برای یک عروس در استثنایی ترین روز زندگی اش بی نهایت سخت بود ، سعی کردم طفره برم اما علی آقا قسم داد که این دعا را در این روز در حقش بکنم . وقتی خطبه جاری شد هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم ، و بلافاصله با چشمانی پر از اشک ، نگاهم را به علی دوختم . آثار خوشحالی در چهره اش پیدا بود .. ! مراسم ازدواج ما در حضور آیت ا... مدنی و جمعی از برادران پاسدار برگزار شد . نمی دانم این چه رازی بود که همه پاسداران این مراسم و داماد و آیت ا... مدنی همه به فیض شهادت رسیدند ‼️ 🌹
💓ما متوجه غیبتش می شدیم و از این غیبت کوتاه مدتی که بخاطر رفتنش به جهاد بود احساس ناراحتی میکردیم چون با حضورش بین دوستان احساس برادری شدیدی بینمان ایجاد میشد.او برای ما مثل یک قلب تپنده بود که وقتی (از جهاد) می آمد وقت های زیادی را با ما می گذراند تا روزهای غیبتشی را جبران کند.روزها و ساعات زیادی باهم وقت می گذراندیم و بعد از شهادتش از زمانهایی که در اختیار ما قرار داده بود قدردانی میکنیم چون او اگر میخواست میتوانست تمام وقت خود را فقط با خانواده اش باشد... 💓 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ی کلیپ‌خیلی زیبا باهم ببینیم‌ دلتون رف من حقیر هم دعا کنید 😔😔