«🌸♥️🎉»
عاقبت بخیری یعنی:
زندگیات خلاصه شود..؛
در عشق حسین🤍؛
صبحگاه، با یادش
روزگارت، با نامش
نفسکشیدن...
در هوای روضه و حرمش🍃
و آخرین نَفَس...
در هوای دیدنش؛سپری شود!
زندگیتان، مملوءاز #عشق حسین!
روزگارتان، با محبتش، سرشار💞
| #ولادت امام حسین"ع"وروز پاسدار مبارک💐
سلام #صبحتون_بعشق😍💚|
بھِرسمشـــهــ🌿ادت
| @Ba_rasm_shahadat |
مولا جانمـ....جانا✨
سرایی را که صاحب نیست،
ویرانی ست معمارَش
دلِ بی #عشق می گردد خراب،
آهسته آهسته...✨
#عید_نیمہ_شعبان_برهمه_شیعیان_ومسلمانان_جهان_مبارك_باد😍🌸✨
#سلام_صبحتون_بعشق♥️😌💕
🔮⃟🎉¦⇢ #قرار_روزانه
بھِرسمشـــهــ🌿ادت
| @Ba_rasm_shahadat |!
ما کسی رو به دست نمیاریم که
کنترل کنیم، محدود کنیم، آزادیش رو
بگیریم و عذابش بدیم ...
ما انتخاب میکنیم پَر پرواز چه کسی باشیم تا کنار هم رشد کنیم ،
بزرگ بشیم و بالا بریم ...🌱
اسمِ رنج و عذاب دادن به هم رو #عشق نذارید؛ دوست داشتن واقعی در توانمند کردن همدیگه ایجاد احساس امنیت و آرامش تعریف میشه ...♥️
|
میگفت دعا کنید؛
به #عشق امام زمان دچار بشید!
ما به اندازه ای که امام زمان رو
دوست داریم،گناه نمیکنم..
اگه درد امام زمان به جونمون بیوفته،
دیگه حوصله #گناه_کردن هم نداریم.💞
| #دلانه•♥️•|
| @Ba_rasm_shahadat |
🌾:)
#ٺلنگــــــــر
#عشق یعنے:
خدابااینڪهاین
همهگناهڪردیمبازم
مثلہهمیشه،
انقدرآبرومونروحفظڪرد
ڪههمهبهمونمیگن↓
#التماسدعا
ـ ـ ـ ــــــ❁ــــــ ـ ـ ـ
| @Ba_rasm_shahadat |
سیدتے #زینب 🍃
جامِ مـــــرا ز #عشـــــق خودت پُر زِ باده ڪن
سر مے دهم براے تـــــو #بـانـــــو اشاره ڪن...
🌾 #رمان_بی_تو_هرگز
🌾قسمت #هفتاد_و_پنجم
عشق یا هوس
مغزم از کار افتاده بود و گیج می خوردم …حقیقت این بود که من هم توی اون مدت به دکتر دایسون علاقه مند شده بودم… 😊🙈
اما فاصله ما … فاصله زمین و آسمان بود … 😕
و من در تصمیمم مصمم … و من هر بار، خیلی محکم و جدی … و بدون پشیمانی روی احساسم پا گذاشته بودم … اما حالا…🙈
به زحمت ذهنم رو جمع کردم …
– بعد از حرف هایی که اون روز زدیم …فکر می کردم …
دیگه صدام در نیومد …
– نمی تونم بگم … حقیقتا چه روزها و لحظات سختی رو گذروندم … حرف های شما از یک طرف …
و علاقه من از طرف دیگه … داشت از درون، ذهن و روحم رو می خورد …تمام عقل و افکارم رو بهم می ریخت … گاهی به شدت از شما متنفر می شدم …
و به خاطر علاقه ای که به شما پیدا کرده بودم … خودم رو لعنت می کردم …
اما #اراده_خدا به سمت دیگه ای بود …
همون حرف ها و شخصیت شما … و گاهی این تنفر … باعث شد نسبت به همه چیز کنجکاو بشم …
اسلام، مبنای تفکر و ایدئولوژی های فکریش … شخصیتی که در عین تنفری که ازش پیدا کرده بودم … نمی تونستم حتی یه لحظه بهش فکر نکنم …
دستش رو آورد بالا، توی صورتش … و مکث کرد …
– من در مورد خدا و اسلام تحقیق کردم … و این … نتیجه اون تحقیقات شد … من سعی کردم #خودم_رو_باتوجه_به_دستورات_اسلام_تصحیح_کنم … و امروز … پیشنهاد من، نه مثل گذشته … 👈که به رسم اسلام …از شما خواستگاری می کنم …😊
هر چند روز #اولی که توی حیاط به شما پیشنهاد دادم … حق با شما بود … و من با یک #هوس و #حس_کنجکاوی نسبت به شخصیت شما، به سمت شما کشیده شده بودم …
اما احساس #امروز من، یک هوس سطحی و کنجکاوانه نیست…#عشق، #تفکر و #احترام من نسبت به شما و شخصیت شما … من رو اینجا کشیده تا از شما خواستگاری کنم …
و یک عذرخواهی هم به شما بدهکارم …در کنار تمام #اهانت هایی که به شما و تفکر شما کردم …
و شما #صبورانه برخورد کردید … من هرگز نباید به #پدرتون اهانت می کردم …😊
ادامه دارد ...
✍نویسنده:
#شهید_مدافع_حرم_طاها_ایمانی
#کپی_بدون_ذکر_نام_نویسنده_حرام_است
@Ba_rasm_shahadat