13.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آنکه حسین را ندارد..
عاقبتش به کجا میرود .. :)؟!
#امام_حسینی
#آیه_گرافی🦋
[أَنَااَلتَّوّٰابُاَلرَّحِيمُ..]
-منتوبهپذیرِمهربانم!
+الهی،مندلخوشمبهاینکهبرعکسآدما
بهمفرصتِجبرانمیدی :)
-سورهبقره/آیه۱۶۰🪴
#خدا🌱😌
~💌🌱
┊آزرده گشتـــ خاطرتـ🍃
از کرده هاے من🤚🏻
┊مولا ببـــخش🕊
نوکرتان دَردسر شدہ...•💔•
💚| #امام_زمان
🕊| #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
و عشق را خلاصه میکنم...
#شهیدانه
#شهید_گمنام
2.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤͜͡🕊
•|اۍتڪیهگـاهعلـــــۍ
#مابچههایمادرپهلوشکستهایم
#پیشنهاد_دانلود
#صلیاللهعلیکیافاطمةالزهرا
#یافاطمةالزهرا
برادر #شهید میدونی یعنیچی؟؟
یعنے:↷°"
وقتے گناه درِ قلبت را مےزند
یاد نگاهش بیوفتــے و در و باز نکنے ...‹‹‹°
یعنے محرم اسرار قلبت ♥️
آن اسرارےکه هیچکس نمےداند جز
خودت و خـدات و برادر شهیدت ‹‹💔••
امتحان کٌن ...
زندگےات زیباترمیشود 🌿
#داداش_مصطفی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
مولایمان فرمود:
روزگاری خواهد آمد!
که مردم به گناه افتخار میکنند؛
و از پاکدامنی تعجب میکنند....!!
نهجالبلاغه|خطبه۱۰۸
💜🖇♥️🖇💜🖇💜
💜🖇💜🖇💜
♥️🖇💜
💜
#دام_شیطان😈
#قسمت_پانزدهم 🎬
آخری بهم پیامک داد با این مضمون:خانم شیطونک,زور الکی نزن چون یک جن درون وجود تو حلول کرده , الآن درقالب تن تو ,روح یک جن وجود دارد!
انجمن روی تو برنامه ریزیها کرده, لطفاً خودت را خسته نکن,اول وآخرش مال مایی😏 , اینم آدرس جشن:تهران .......
بیژن , طبق شناختی که از من داشت محال بود به فکرش خطور کند که من بخوام از کارهاشون با کسی صحبت کنم.
اما با ذکرهایی که آقای موسوی بهم آموزش میداد خیلی وقتا ,اختیارم دست خودم بود اماگاهی اوقات هم اذیت کردن اجنه را احساس میکردم.
تمام متن پیامک بیژن را برای شمارهی همراه آقای محمدی (پلیسی که در جریان کار برد) فرستادم.
خودم رفتم مشغول ذکر شدم,آقای موسوی بهم گفته بود هرچه وسیله که علامت یک چشم روش هست را دارم,ببرم بزارم امامزاده یا یک جای مقدس تا اثرشون از بین بره,من یک گردنبند داشتم که به عنوان چشم زخم گرفته بودمش اما غافل از این که ,این گردنبند که روش تک چشم حک شده بود
برای چشم زخم کاربردی نداشت که هیچ
بلکه علامت چشم چپ شیطان بود
و باعث جذب اجنه و شیاطین اطرافم میشد.
اون گردنبند و انگشتری که بیژن بهم هدیه داده بود را سپردم به مامان تا بگذاره امام زاده وخودم مدام اسپند دود میکردم چون به عینه متوجه شدم تا دود اسپند بلند میشه ,جن درونم یک جورایی اذیت میشه و من را هم اذیت میکنه...
فردا عاشورا بود و من برنامه ها داشتم,
میخواستم با ذکر خدا و گریه بر ارباب ،خودم را پاک کنم....
میدونستم روز سختی در پیش دارم ,توکل کردم و به انتظار روزهای خوش نشستم.......
#ادامه_دارد ...
#رمان
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓
| @Ba_rasm_shahadat |
┗━━─━━━━⊰✾✿✾⊱━┛