‌「•🌸🕊°.」 #چالش_دورزدن_شیطون😁✌️🏿 . امروزمراقب#حق‌الناس‌باشیم خیلےچیزاهس‌کہ‌فکرمیکنیم‌شخصیہ امانمیدونیم‌کہ‌وقتےبہ‌دیگران‌آزاربرسونہ یاحقےازشون‌ضایع‌کنہ میشہ‌حق‌الناس! . مثل‌بےتوجهےبہ‌آرامش‌بقیہ! مثل‌بلندحرف‌زدن‌باتلفن‌توۍجاهاۍعمومے مثل‌رفتن‌جلوۍکسایےکہ‌توی‌صف‌منتظرن! مثل‌خیلےازکارایےکہ‌اسمش‌زرنگ‌بازیہ .. مثل‌انجام‌دادن‌کارایےکہ‌بقیہ‌روبہ‌گناه‌بندازه! "خودتون‌بهتربلدین" #مراقب‌ترباشیم🌹✨ 🔥 @ba_velayat_tashahadat

#رهبری #جوانان 😍عشق‌بازی جوانان عزیز با رهبر عزیز💞 🔥 @ba_velayat_tashahadat

🎬 #کلیپ #استاد_عالی🍃 دلیل اینکه خدا نعمت های بیشتری به ما نمیده چیه؟؟🤔 #نماز_اول_وقت📿 #التماس_دعا🤲🍃 🔥 @ba_velayat_tashahadat

🚨تبلیغات پذیرفته میشود🔥 ⚠️تبلیغات شما در دو کانال زیر قرار داده میشود👇👇 1_ @raefipour_fans 2_ @Ba_velayat_tashahadat به ایدی زیر مراجعه کنید👇👇👇 🆔 @karrballa

شب بخیر🌙✨ #استوری 💙@Ba_velayat_tashahadat

🌀 #احکام | ⁦🖥⁩ تقلب آنلاین ❓ آیا در امتحان‌های آنلاین هم تقلب حرام است؟ 💫 رسانه اختصاصی نوجوانان سایت Khamenei.ir👇🏻 🌹@Ba_velayat_tashahadat

🎬 #کلیپ 👤 استاد #رائفی_پور ‼️ نخ‌هات رو باز کن شیطون هیچ غلطی نمی‌تونه بکنه... 🦋@Ba_velayat_tashahadat

• • ‏آنقدر کھ بھ #بندگان‌خدا اعتماد داریم ؛ بھ خدا♥️ هم #اعتماد کنیم ! :) | فَتَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ ...‌| •🌱• @BA_VelayaT_TashahadaT

🌹🌸🌹 🌸🌹 🌹 #رمان_از_جهنم_تا_بهشت #قسمت_سی_و_سه #بخش_اول به روات زینب …………………………………………. این خوددرگیریه آخرش هم کار دستم میده. هوووووف. مامان دیشب گفت فردا میخواد بره خونه خاله مرضیه اینا و منم گفتم که میام . الان موندم که چرا گفتم میرم ؟ واقعا به خاطر یه تعارف فاطمه ؛ برم بگم بعد از ۷٫۸ سال سلام. اونم چی با این تیپی که اصلا خانواده اونا قبول نداشتن. البته الان اوضاع یکم بهتر شده بود ولی بازم بلاخره حجابم کامل کامل که نبود. در یک تصمیم آنی دوباره تصمیم گرفتم که نرم. _ ماااامااان. مااامااان. من نمیام. مامان_ دیگه چی؟ مگه من مسخره توام؟ به فاطمه گفتم که تو هم میای بچه کلی ذوق کرد. اجباری در کار نبود ولی وقتی بهشون گفتم که میای، باید بیای. _ولی… مامان_ ولی نداره. میدونی بدم میاد حرفمو عوض کنم. . . . همون مانتویی و روسری که گرفته بودم بایه شلوار پاکتی مشکی و البته برعکس همیشه فقط و فقط یه رژ کمرنگ تیپم رو تکمیل کرد. یک ساعت بعد ماشین جلوی در کرم رنگ خونه فاطمه اینا ایستاد. خاطره های بچگیم اگرچه محو و گمرنگ ولی برام زنده شد ، هئیت های محرم ، دسته های سینه زنی که ماهم پدرامون رو همراهی میکردیم، مولودی ها ؛ همه و همه تو این کوچه و تو این خیابون بودن ، خاطره هایی که ناباورانه دلم براشون تنگ شده بود. #ادامه_دارد... ✨💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖✨ 🌹 🌸🌹 🌹🌸🌹 @Ba_velayat_tashahadat