8.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 ببینید | فیلم اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر آیتالله مصباح یزدی . ۹۹/۱۰/۱۳
@Ba_velayat_tashahadat
『آیندهســاز🌱』
#صبر_و_آرامش😄✌️🏿 . روزهفتم↯ . چقدردرروایتداردكهائمهاطهارفرمودند : . «الدُّنْيَا سِجْنُ الْمُؤْ
#صبر_و_آرامش😄✌️🏿
.
روزهشتم↯
.
رازعبورازرنجهایدنیاورسیدنبهبالاترین لذتهاایناستکه
.
«تواهلشنیدندستورباشی،
ومهمترینامردرزندگیاترسیدنبهامرخدا واجرایامرخداباشد»
.
والااگربخواهیبخاطرخداکارخوببکنی اماخارجازدستوریکهخدابهتوداده،در اینصورتاخلاصتوهمارزشینخواهدداشت!
.
👤 #استاد_پناهیان
#اهلدستورِخداباشیم
🔥https://eitaa.com/joinchat/1495466029C0709af3e13
4.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨🎥•||
.
حال و هوای اربعین در مُلک سلیمانی، گلزار شهدای کرمان
#HERO
#برای_سرباز
🔥 @Ba_velayat_tashahadat
••🖇🌸••
به جای سیو کردن
عکس حاج قاسم
تو گوشیمون ،↻
اخلاق و معنویت
حاجقاسم رو
تو خودمون سیو کنیم . . :)🌱
#راهبیپایان∝
#شایدتلنگر
#حاجقاسم🖤
| @BA_VelayaT_TashahadaT |
『آیندهســاز🌱』
[ #نو_جوان ] 👌🏽 همیشه مراقب بود... 🖤#مرد_میدان 🍃#رفیق_خوشبخت #HERO 🎶https://eitaa.com/joinchat/14
[ #نو_جوان ]
🌅 سعی کن
روحت رو هم نورانی کنی!✨
حداقل۲ آیه•••🙃
📒https://eitaa.com/joinchat/1495466029C0709af3e13
4.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 جوانها! با مطالبه انتقام دشمن را بترسانید!
🔻این انتقام گرفته خواهد شد ...
@Ba_velayat_tashahadat
『آیندهســاز🌱』
🌹🌸🌹 🌸🌹 🌹 #رمان_از_جهنم_تا_بهشت #قسمت_چهل_و_چهار _ عه امیر نرو دیگه امیرعلی _ خب تو هم بیا _ امتحا
🌹🌸🌹
🌸🌹
🌹
#رمان_از_جهنم_تا_بهشت
#قسمت_چهل_و_پنج
به روایت امیر حسین
_ حاج آقا ببخشید. لیست آمادس؟
حاج آقا _ اره پسرم بیا. اینم لیست. یه لحظه فقط بیا.
دنبال حاج اقا رفتم. رفت پیش یه پسر ۲۴٫۵ ساله و منم همراهش رفتم کنارش وایسادم.
حاج آقا _ امیرعلی جان
اون آقا پسر که الان فهمیدم اسمش امیرعلیه _ جانم حاج اقا.
_ سلام
امیرعلی_ سلام
حاج آقا خطاب به من بل اشاره به امیرعلی گفت _ امیرحسین جان این اقا امیر مسئول مسجد و هیئت ثارالله هستن اگه مشکلی پیش اومد از ایشون بپرس.
بعد خطاب به امیرعلی گفت_ امیرحسین جانم مسئول اتوبوسا هستن ، لیستارو با ایشون هماهنگ کنید .
آقای منتظری _ حاج آقا ببخشید میشه یه لحظه تشریف بیارید؟
حاج آقا _ ببخشید بچه ها یه لحظه.
امیرعلی چهره مهربونی داشت که تو همون دید اول هم به دل مینشست با رفتن حاج آقا یکم باهم احوال پرسی کردیم و بعد هم لیستارو بهم داد و رفت. منم رفتم دنبال برداشتن وسایل و بنرا.
.
.
بلاخره بعد یه ساعت راه افتادیم.
پیش به سوی منزلگه عشق
بعد از اینکه همه اتوبوسا رو چک کردم و گفتم که کجا باید وایسن رفتم تو اتوبوس خودمون و پیش محمد جواد نشستم. این سری مسئولیتی نداشت و باخیال راحت کتاب رو گرفته بود جلوی صورتشو داشت میخوند.
_ محمد جواد اون کتابه رو جمع کن کارت دارم
محمد جواد _
_ با توام
محمد جواد _
یه دفعه زدم به پهلوش که کتاب از دستش افتاد و فهمیدم آقا خوابه. منم که منتظر فرصت برای جبران آفات سریع هنسفری گذاشتم تو گوشیم و بعد آروم گذاشتم تو گوش محمد جواد ، بعد هم کلیپی که مربوط به شهدا بود و اولش با صدای بمب و شلیک گلوله بود رو پلی کردم. پلی کردن من همانا و پریدن محمد جواد و فریاد یا فاطمه الزهرا همانا.
به محض اینکه ویدیو پلی شد محمد جواد گفت یا فاطمه الزهرا جنگ شده و بعد از جاش پرید ، به محض بلند شدنش سرش محکم خورد به پنجره اتوبوس که نیمه باز بود. منم که اون جا ترکیده بودم از خنده در حدی که اشکم در اومده بود. بقیه بچه ها هم اولش با گنگی نگاش کردن ولی بعدش یه دفعه کل اتوبوس از خنده منفجر شد و محمد جواد هم با یه دستش سرشو میمالید و گیج و گنگ به ماها نگاه میکرد ، بعد از چند دقیقه که بچه ها ساکت شدن دوباره گفت چرا میخندید پس داعش کو ؟
با جمله “داعش کو ” دوباره اتوبوس رفت رو هوا.
_ داداش بشین بشین ادامه کتابتو بخون تا بچه ها از خنده نترکیدن .
محمد جوادم که اصلا خبر نداشت چی به چیه نشست و کتابو گرفت دستش.
_ حالا در مورد چی هست؟
محمد جواد_ چی؟
_ کتابتون. توهم ؟
محمد جواد _ مسخره. نخیر کتاب اسلام شناسیه .
بعد هم دوباره برای اینکه من فکر کنم داره میخونه کتابو گرفت جلو صورتش و زیر چشمی داشت به من نگاه میکرد. منم اول بیخیالش شدم بعد یه دفعه یادم افتاد که حاج آقا گفت بهش بگم اتوبوس وایساد بره پیشش. که برگشتن من همزمان با ترکیدنم از خنده بود . یه دفعه محمد جواد کتابو اورد پایینو و گفت چته؟
_ داداش…… هههههه……..کتابو….. هههه….برعکس گرفتی که
دیگه بچه کلا ترور شخصیتی شد ، کتابو بست گذاشت تو کولش و بدون اینکه جواب منو بده روشو کرد سمت پنجره و مثلا خودشو به خواب زد .
به سوی منزلگه عشق
#ادامه_دارد...
✨💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖✨
🌹
🌸🌹
🌹🌸🌹
@Ba_velayat_tashahadat