✨﷽✨
🔴قحط غیرت در آخرالزمان
✍یک اصل در روانِ بشر وجود دارد بنام تفاخر، که انسانها ذاتا علاقه به فخر فروشی دارند. اینکه انسان به چه چیزی فخر بفروشد خیلی تفاوتی ندارد. مثلا در دوران عرب جاهلیت در ادبیات قرآنی، سران کفار به تعداد زیاد فرزندان پسر خود می بالیدند(مال و البنون). پیش از انقلاب، دیپلم داشتن یک هنر و امتیاز برای خاص بودن و در عین حال پُز دادن بشمار می رفت. حتی تا همین بیست سال پیش خانواده های ایرانی از اینکه فرزندشان در کنکور موفق شده، سر خود را بالا میگرفت و میتوانست افتخار کند.
الغرض، نمونه ها مهم نیست؛ اصل خاص بودن و فخر فروختن با آن اهمیت دارد. حالا به کف خیابانهای شهر برویم، خانمهای متاهلی که شدت آرایش و تنگی و کوتاهی لباسشان، گوی سبقت از کشورهای غیرمسلمان ربوده است! حالا باز این یک طرف قضیه را به خود اختصاص داده، طرف دیگر ماجرا مدنظر ماست. برخی از آقایان، از اینکه همسرشان (بخوانید ناموس) در ملاعام جذاب تر و خاص تر باشند بیشتر خوششان می آید!!! و همان مقدار که در مثالها مطرح شد فخر میفروشند. هر چه تعداد کیف کننده گان از تنگی لباس و آرایش و اندام خانم در بین اهالی شهر بیشتر باشد، او بیشتر افتخار میکند.
روایتی دراین مورد: مردان و زنان آخرالزّمانی، دچار نوعی « قحط غیرت » میشوند تا جایی که در دفاع از کیان عفّت و نجابت خانوادههای خود دچار نوعی بیحسّی و بیمیلی میگردند و گاه به عمد، ناموس خویش را در معرض دید نامحرمان قرار میدهند و حتّی به بیعفّتیها و خودفروشی ایشان رضایت میدهند.
📚إلزام الناصب، ص 195
@Rahee_saadat
✨﷽✨
#پندانه
🔴 پس زمینِ تیره را دانی که چند
دیدن و تمییز باید در پسند؟
🔻گویند حضرت آدم نشسته بود، ۶ نفر آمدند، سه نفر طرف راستش نشستند و سه نفر طرف چپ.
🔻به یکی از سمت راستیها گفت: «تو کیستی؟»
🔸گفت: «عقل.»
🔹پرسید: «جای تو کجاست؟»
🔸گفت: «مغز.»
🔻از دومی پرسید: «تو کیستی؟»
🔸گفت: «مهر.»
🔹پرسید: «جای تو کجاست؟»
🔸گفت: «دل.»
🔻از سومی پرسید: «تو کیستی؟»
🔸گفت: «حیا.»
🔹پرسید: «جایت کجاست؟»
🔸گفت: «چشم.»
🔻سپس، به جانب چپ نگریست و از یکی سؤال کرد: «تو کیستی؟»
🔹جواب داد: «تکبر.»
🔸پرسید: «محلت کجاست؟»
🔹گفت: «مغز.»
🔸گفت: «با عقل یک جایید؟»
🔹گفت: «من که آمدم عقل میرود.»
🔻از دومی پرسید: «تو کیستی؟»
🔹جواب داد: «حسد.»
🔸محلش را پرسید.
🔹گفت: «دل.»
🔸پرسید: «با مهر یک مکان دارید؟»
🔹گفت: «من که بیایم، مهر خواهد رفت.»
🔻از سومی پرسید: «کیستی؟»
🔸گفت: «طمع.»
🔹پرسید: «مرکزت کجاست؟»
🔸گفت: «چشم.»
🔹گفت: «با حیا یک جا هستید؟»
🔸گفت: «چون من داخل شوم، حیا خارج میشود.»
@Rahee_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
🎥سخنرانی استاد عالی
✍ موضوع: هر چی خدا بخاد...
@Rahee_saadat
✨﷽✨
#انواع_عبادت
✍️ در سخنان امامان هدایت صلوات الله علیهم ، با بیان های گوناگون، انواع عبادت تشریح شده است :امیر اهل ایمان حضرت امام المتقین علی بن ابی طالب (صلوات الله و سلامه علیه) : گروهى به هواى پاداش خدا را عبادت کردند، و این عبادتِ سوداگران است؛ دسته اى از روى ترس خدا را عبادت کردند، و این عبادت بردگان است؛ و گروهى براى سپاسگزارى خدا را عبادت کردند، و این عبادت آزادگان است.
📚 نهج البلاغة، حکمت ۲۳۷
🔅 حضرت امام سجاد (صلوات الله علیه) :
خوش ندارم که خدا را عبادت کنم و از آن هدفى نداشته باشم جز [رسیدن به] پاداش او؛ زیرا در این صورت مانند برده طمع کارم که اگر به چیزى چشم داشته باشد کار مى کند و گرنه کار نمى کند. همچنین خوش ندارم خدا را فقط به سبب ترس از کیفر او عبادت کنم؛ چه در این حال همچون بنده نابکارى خواهم بود که اگر نترسد، کار نمى کند. عرض شد: پس، براى چه خدا را عبادت مى کنى؟ فرمود: زیرا او به سبب الطاف و نعمتهایش به من، سزاوار عبادت است.
📚 بحار الأنوار، ج ۷۰، ص ۲۱۰، ح ۳۳.
🔅 حضرت امام صادق (صلوات الله علیه) :
مردم در عبادت خداوند عزّ و جلّ بر سه گروهند:
یک گروه او را به هواى پاداشش عبادت مى کند، که این عبادت آزمندان است و آن طمع باشد. گروهى دیگر او را از ترس دوزخ عبادت مى کنند، که این عبادت بردگان است و آن ترس باشد. امّا من خداوند عزّ و جلّ را به خاطر عشق و محبّت به او عبادت مى کنم و این عبادت کریمان است و آن مایه امن و امان باشد؛ به دلیل این سخن خداوند عزّ و جلّ که: «و آنان از ترس و هراس آن روز در امانند» [*]و نیز به دلیل این سخن خداوند عزّ و جلّ که: «بگو اگر خدا را دوست دارید، از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید، و خداوند آمرزنده مهربان است»[**]
بنابر این ، هرکه خدا را دوست بدارد خداوند عزّ و جلّ نیز او را دوست دارد و هر که خداوند عزّ و جلّ دوستش بدارد از وحشت روز قیامت در امان است.
* النمل، آیه ۸۹. **آل عمران، آیه ۳۱.
📚 الخصال، ص ۱۸۸، ح ۲۵۹.
@Rahee_saadat
✍امام صادق(ع):
زمانی که مهدی ظهور کند، خداوند درد و بیماری را از هر مومنی برطرف خواهد کرد
الغیبه للنعمانی؛ صفحه ۶۶۱
@Rahee_saadat
✾✾🔹✾✾🔹✾✾🔹✾✾🔹✾✾🔹✾✾
#زیارت_ناحیه_مقدسه
#بند_سیزدهم
⚫️ أَشْهَدُ أَ نَّک َ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلوةَ ، وَ اتَیْتَ الزَّکوةَ ، وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ ، وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْعُدْوانِ، وَ أَطَعْتَ اللهَ وَ ما عَصَیْتَهُ، وَ تَمَسَّکْتَ بِهِ وَ بِحَبْلِهِ فَأَرْضَیْتَهُ، وَ خَشیتَهُ وَ راقَبْتَهُ وَ اسْتَجَبْتَهُ ، وَ سَنَنْتَ السُّنَنَ ، وَ أَطْفَأْتَ الْفِتَنَ ، وَ دَعَوْتَ إِلَى الرَّشادِ ، وَ أَوْضَحْتَ سُبُلَ السَّدادِ ، وَ جاهَدْتَ فِى اللهِ حَقَّ الْجِهادِ ،
⚫️ گواهى میدهم که تو نماز رابپاداشتى، وزکات دادى، وامربه معروف کردى، واز منکر وعداوت نَهى نمودى، واطاعتِ خداکردى ونافرمانى وى ننمودى، وبه خدا و ریسمان اوچنگ زدى تا وى را راضى نمودى، و از وى درخوف و خشیَت بوده نظاره گر ِاو بودى، و او را اجابت نمودى، و سنّتهاى نیکو بوجود آوردى، و آتشهاى فتنه را خاموش نمودى، و دعوت به هدایت و استقامت کردى، و راههاى صواب و حقّ را روشن و واضح گرداندى، و در راه خدا بحقّ جهاد نمودى،
🌹 @Rahee_saadat
✾✾🔹✾✾🔹✾✾🔹✾✾🔹✾✾🔹✾✾
✨﷽✨
#پندانه
🌼چگونه دست فرزندمان را در دست خدا بگذاریم؟
✍آيت الله شاه آبادی رحمه الله استاد عرفان حضرت امام خمينی رحمه الله توصيه میكرد:
كه اگر به عنوان مثال، فرزند شما نياز به كفش دارد، گرچه شما دير يا زود آن را تهيه خواهيد كرد، به فرزند خود بگوييد:
«عزيزم، بابا بايد پول داشته باشد. مگر نمیدانی خدا روزیرسان است؟ پس از خدا بخواه زودتر به پدر پول بدهد تا برايت كفش بخرد».
اين كودک قطعاً دعا خواهد كرد و پدر نيز قطعاً پولی به دست خواهد آورد. پس كفش را از خدا میداند و عاشق خدا میشود؛ يعنی از همان كوچکی میآموزد كه پدر فقط واسطه رزق و روزی است. در اين صورت، پدر دست فرزندش را در دست خدا گذاشته است.
@Rahee_saadat
بکگراند | 𝖣𝗂𝗌𝗇𝖾𝗒🌸 •
🔸 آدمی در مسیر حركت به سوی كمال و قرب پروردگار با موانع بسیاری مواجه است كه یكی از این موانع كه بواقع مانعی اساسی نیز محسوب میگردد
🔸 وجود دشمنی سرسخت و حسود بنام «شیطان» است كه بنا به نقل قرآن كریم از روز نخست خلقت آدم(علیه السّلام) كمر به گمراهی اولاد آدم(علیه السلام) بسته و در جای جای این كتاب آسمانی از او بنام «عدو مبین» یاد شده و با وجود چنین دشمن عنودی براستی حركت در صراط مستقیم بسی مشكل و طاقت فرساست مگر آنكه دست لطف الهی یاریگر آدمی گردد، كه حافظ گفت:
🔸دام سخت است مگر یار شود لطف خدای / ورنه آدم نبرد صرفه ز شیطان رجیم
🔸 یكی از بهترین نعمتهای الهی برای ما آدمیان همین اجازه ای است كه خداوند به ما داده تا با او سخن بگوئیم و نیازها و خواست های خود را از او درخواست نمائیم
🔸 خداوند عزیز در این جهت نه تنها اجازه فرموده، بلكه اصولاً امر فرموده و ترك دعا را موجب محرومیت از توجه خودش به ما اعلام داشته
🔸 توبه و بازگشت به سوی خداوند و طلب عفو و آمرزش امری است كه در هر ساعت از شبانه روز انجام پذیر است ولی بدون شك و تردید سحرگاهان و آنگاه كه چشمهای مردمان در خواب است و عالم را سكوت و سكون فرا گرفته
🔸 بهترین فرصت برای این امر عظیم است و توبه در این وقت از همه اوقات دیگر بیشتر مورد رضای پروردگار و مقبولیت آن ذات مقدس قرار دارد چرا كه از هرگونه شائبه ریا و دورویی بدور است و از همین رو در قرآن كریم از «توبه كنندگان در سحرگاهان»(3) تجلیل شده و اعلام گردیده كه اینان مورد لطف خداوند قرار دارند.
📡 @Rahee_saadat
✨﷽✨
🔸 بداخلاقی با خانواده و فشار قبر🔸
✍امام صادق علیه السلام میفرماید: هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه وآله بر بدن سعد بن معاذ نماز میت میخواند، نود هزار فرشته به نمازش حاضر شدند که حضرت جبرئیل هم میان آنها بود.
بعد از نماز پیغمبر صلی الله علیهوآله از جبرئیل سوال کرد، به چه علت شما بر نماز سعد حاضر شدید و بر بدن او نماز خواندید؟ جبرئیل عرض کرد: بخاطر آنکه سعد در همه حالات چه در راه رفتن و نشستن و خوابیدن و ایستادن، و چه در حالت سواره یا پیاده، دائما سوره قل هو الله احد را تلاوت میکرد، بخاطر همین کار او، خدای متعال به ما فرمود در تشییع او شرکت کرده و بر بدنش نماز بخوانیم. سپس مادر سعد بن معاذ بلند صدا زد: ای سعد! بهشت گوارای تو باد.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: چطور این حرف را میزنی درحالیکه هم اکنون سعد بن معاذ فشار قبر دارد.مادر سعد گفت :چرا؟ پیامبر اکرم (ص) فرمودند:چون سعد در خانه با خانواده اش بداخلاق بود.
📚ارشادالقلوب ج١ص١٩٤
@Rahee_saadat
✨﷽✨
✍آسیابانی پیر در دهی دور افتاده زندگی می کرد
هرکسی گندمی را نزداو برای آردکردن می برد علاوه بر دستمزد، پیمانه ای از آن را برای خود برمی داشت
مردم ده بااینکه دزدی آشکار وی را می دیدند چون در آن حوالی آسیاب دیگری نبود چاره ای نداشتند وفقط نفرینش می کردند
پس از چندسال آسیابان پیر مردآسیاب به پسرانش رسید.شبی پیرمرد به خواب پسران آمد و گفت: چاره ای بیاندیشید که به سبب دزدی گندم های مردم از نفرین آنها در عذابم
پسران هریک راه کار ارائه نمود. پسرکوچکتر پیشنهاد داد زین پس با مردم منصفانه رفتار کرده وتنها دستمزد می گیریم ؛ پسر بزرگتر گفت:اگر ما چنین کنیم ، مردم چون انصاف مارا ببینند پدر را بیشتر لعن کنند که او بی انصاف بود.بهتر است هرکسی گندم برای آسیاب آورد دو پیمانه از او برداریم. با اینکار مردم به پدر درود می فرستند و می گویند
خدا آسیابان پیر را بیامرزد او با انصاف تر از پسرانش بود
چنین کردند و همان شد که پسر بزرگتر گفته بود.
مردم پدر ایشان را دعاکرده و پدر از عذاب نجات یافت و این وصیت گهر بار نسل به نسل میان نوادگان آسیابان منتقل شد و به نسل بعضی از انسانها رسید
@Rahee_saadat
✨﷽✨
✅همسرداری در سیره حضرت زهرا(س)
اظهار محبت و احترام به همسر
💖 زهرا به گونههای مختلف به بیان محبت و احترام نسبت به همسرش میپرداخت. از جمله در محضر پدرش، حضرت علی(ع) را بهترین یاور و همسر میخواند.
📚بحارالانوار،ج۴۳،ص۱۱۷
آراستگی برای همسر
💖زهرا برای همسرش، از نوع خاصی عطر و مشک استفاده میکردند.
📚امالی طوسی، ص۴۱
پرهیز از ناراحت کردن همسر
💖 مولا علی میفرماید:«فاطمه هیچگاه مرا ناراحت نکرده و از درخواستم سرپیچی ننمود» و «من هم هیچگاه او را خشمگین نکرده و به کاری وادارش نکردم.»
📚مناقب خوارزمی، ص۳۵۳
تحمل مشکلات اقتصادی
💖مشکل اقتصادی از ویژگیهای صدر اسلام و به ویژه خانواده فاطمه بود.(طبقات ابن سعد،ج۸،ص۲۵)حتی برخی زنان قریش به خاطر ازدواج با مردی فقیر، به ایشان طعنه میزدند.(ارشاد مفید،ج۱،ص۳۶) اما هیچگاه گلایهای نداشتند و با نخریسی برای دیگران به اقتصاد خانواده کمک هم میکردند.
📚امالی صدوق،ص۳۲۹
@Rahee_saadat
✍امیرالمومنین عليه السلام:
دروغگو و مرده يكسانند؛
زيرا برترى زنده بر مرده
به اعتماد بر اوست...
پس اگر به سخن او اعتمادی نشود،
زنده نیست...
📚 غررالحكم، ح ۲۱۰۴
@Rahee_saadat
✨﷽✨
🌼گناه برای این اتفاق میافتد که تو بدی خودت را ببینی،خدا امکان گناه را به تو میدهد تا ببینی فلان ایراد را داری که این گناه را کردی!
✍استاد پناهیان: تقریباً میشود گفت، برنامه دینی عبادی نداریم که زمانبندی نداشته باشد. حتی برای مستحبات هم میبینید در دین ما ساعتی را تعیین کردند، برنامههای دینی همه حسابوکتاب دارند، چرا؟ آیا این برای این نیست که ما تبدیل به آدمهای محاسبهگری شویم؟ فرمودند: «اگر شما میخواهید یک برنامۀ عبادی برای خودتان بریزید، بگویید من این یک سال این کار را انجام میدهم.»(فَلْيَدُمْ عَلَيْهِ سَنَةً...؛دعائم الاسلام/۱/۲۱۴)
➖محاسبۀ نفس، نوعی محاکمۀ بسیار خصوصی نفس است. تو چرا این کار را کردی؟ برای چه غصه خوردی ؟ برای چه شادی شدی؟ برای چه این موضوع برایت مهم نبود، غصه نخوردی؟ نه بگو دیگر داریم صحبت میکنیم! اشکالی ندارد آدم در جریان محاسبۀ نفس با خودش دعوا کند.
➖محاسبه یعنی اینکه این عملی که انجام دادی و میخواستی یک اثر خوبی روی شما بگذارد، ببین بنشین نگاه کن ببین این اثر را گذاشت؟ برای چه این را انجام دادی؟ بعد خودت را نگاه کن! الکی کاری انجام نده برو! صبر کن. حتی گناه کردی، میفرماید:«یا داوود! به عزت و جلال خودم سوگند بندۀ من گناه میکند همان موقع میگوید خدایا من دارم اشتباه میکنم من غلط دارم میکنم من شرمنده هستم، یعنی حساب خودش را برسد میفرماید من او را میبخشم.» (مَنْ أَتَانِي وَ هُوَ مُسْتَحْيٍ مِنَ الْمَعَاصِي الَّتِي عَصَانِي بِهَا، غَفَرْتُهَا لَه..؛امالی طوسی، ص۱۰۷)
➖گناه برای این اتفاق میافتد که تو خودت را بسنجی و الا خدا به تو اجازه نمیدهد تو گناه بکنی. تو گناه بکنی یکچیزی را در درون خودت پیدا کنی میگوید آن را نگاه کن! این ایراد را داری که این گناه را کردی.
📚کافی/۳۱۴/۲
@Rahee_saadat
✨﷽✨
🌼حکایتهای پندآموز
✍پسرکی از مادرش پرسید : مادر چرا گریه می کنی؟ مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت : نمی دانم عزیزم ، نمی دانم. پسرک نزد پدرش رفت و گفت : بابا ، چرا مامان همیشه گریه می کند؟ او چه می خواهد؟ پدرش تنها دلیلی که به ذهنش می رسید ، این بود : همه ی زنها گریه می کنند ، بی هیچ دلیلی. پسرک متعجب شد ولی هنوز از اینکه زنها خیلی راحت به گریه می افتند، متعجب بود یکبار در خواب دید که دارد با خدا صحبت می کند،
👶🏻از خدا پرسید: خدایا چرا زنها این همه گریه می کنند؟ خدا جواب داد : من زن را به شکل ویژه ای آفریده ام . به شانه های او قدرتی داده ام تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند .به بدنش قدرتی داده ام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند. به دستانش قدرتی داده ام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند ، او به کار ادامه دهد به او احساسی داده ام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد ، حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند. به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد ، از خطاهای او بگذرد و همواره در کنار او باشد و به او اشکی داده ام تا هرهنگام که خواست ، فرو بریزد . این اشک را منحصرا برای او خلق کرده ام تا هرگاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند .
💖زیبایی یک زن در لباسش ، مو ها ، یا اندامش نیست . زیبایی زن را باید در چشمانش جست و جو کرد، زیرا تنها راه ورود به قلبش آْنجاست.
📚 مجموعه شهر حکایات
@Rahee_saadat
✍پیامبر اکرم (ص):
هرکس برای برآوردن نـیاز بیماری
بکوشد چـــه آن را برآورده سازد و
چه موفق به برآورده شدنش نشود
از گـــناهانش خارج می شود مانند
روزی که از مـــادر زاده شده است.
📚ثواب الاعــمال ص ۳۴۱
@Rahee_saadat
امام على عليه السلام:
شتاب در کاری پیش از توانایی یافتن بر آن و سُستی و درنگ بعد از به دست آوردن فرصت، نشانه نابخردی است
حکمت 363 نهج البلاغه
@Rahee_saadat
مولا على عليه السلام:
الدُّنيا لا تَصفو لِشارِبٍ، ولا تَفی لِصاحِبٍ
دنيا براى هيچ نوشنده اى زلال نمى شود و به هيچ يارى وفا نمى كند
غررالحكم حدیث 1721
@Rahee_saadat
🔴 قدر فرصتهای ناب را بدانیم
✍یکی از مفسران قرآن کریم میگوید: مانده بودم «لفی خسر» را چگونه معنا کنم، از بس فکر کردم خسته شدم و با خود گفتم بروم سراغ سورههای دیگر تا فرجی شود.
نقل میکند روزی گذرم به بازار افتاد و دیدم کسی با التماس فراوان به مردم میگوید: مردم رحم کنید به کسی که سرمایهاش در حال آب شدن هست و داره نابود میشه، نگاه کردم دیدم او یخ فروش است و یک قالب یخ آورده، هوا هم گرم است و یخ هم در حال آب شدن و او التماس میکند از مردم که از من یخ بخرید. من معنای «لفی خسر» را در سوره عصر از این یخ فروش فهمیدم؛ ما هم لحظه به لحظه یخ زندگیمان در حال آب شدن است اما قدر این نعمتها و فرصتهای ناب را نمیدانیم و درک نمیکنیم مگر زمانی که دیر میشود و جز افسوس کاری از ما ساخته نیست.
@Rahee_saadat
✨﷽✨
🌼مـــادرم گــوشی انــدروید نــدارد
ولی همیشه در دسـترس ماست
از بازار هیچ گزینه ای را دانلود نمیکند
ولی با زنبیل هنــوز نان داغ را برای صبحانه ما ميخرد
محــبتش همیشه به روز است
تـــب کنم ،برایم میمیــرد
هرگز بی پاسخم نمیگذارد
درد دلم را گوش میدهد
سایلنت نمیکند
دایــــورت نمیکند
تا ببیند سردم شده
لایــــــــک نمیــکند
پــتو را به رویم میکشد
مــادرم گوشی اندروید ندارد
تلفن ثابت خانه ما به هوای مادرم
وصل است هــنوز
مــن بیرون باشم دلشوره دارد
زنگ میزند
ساعــت آف مرا چــک نمیکند
غــُـر میزند
که مــبادا چشم هایم درد بگیرد
فالوورهای مادرم
من،خواهر و برادرهایم هستیم
اینـــستاگــرام ندارد ولي
هــنوز دایرکت ما بچه ها با مادرمان همان فضای آشپزخانه است
و درددل هایی از جنس مادرانه
ولی مادرمان چند سالی است خیلی تنـــهاست
چون ما
گوشــیمان اندروید است
ما اینتـرنت داریم
تلــگرام داریم
اینستاگرام داریم
کلا کار داریم
وقت نداریم یك لحظه صبر کن شده جواب مادر وقتی صدایمان میزند
چقــدر این مادرها مهـربانند
مــن در عـجبم با چقدر صبـر و مهر و محبت
میـتوان مادر بود
#قدر_بدانیم
@Rahee_saadat
✨﷽✨
🌼حکایت بسیار شنیدنی
✍استاد حجت الاسلام تهرانی میگفت دوران نوجوانی در محضر سیدعبدالکریم کشمیری بودیم این داستان از زبان خود ایشون شنیدیم آیت الله کشمیری میفرمود در هند یه مرتاضی بود، این توانایی رو داشت که اگر اسم شخص و مادرش رو بهش میگفتیم، بهت میگفت که طرف زندهس یا مرده و کجا دفنه، ازش چندنفر رو پرسیدیم کاملا درست جواب داد. مثلا آیت الله بروجردی رو پرسیدیم، گفت: کُم کُم. منظورش قم بود. یعنی قم هستش پرسیدیم زندهس یا مرده، گفت مرده.
آیت الله کشمیری اهل کشمیر بود و زبان هندی رو بلد بود. این مرتاض این توانایی رو داشت که بفهمه منظور ما چه کسی هست. چون مثلا اسمها خیلی مشترک هستش، شاید تو کل دنیا چندهزار آدم وجود داشته باشه که اسمش محمد باشه و اسم مادرش هم مثلاً فاطمه. ولی این شخص می فهمید معنا و منظور چه کسی هست. این قدرت رو داشت که شرق و غرب عالم رو ببینه و میگفت شخص کجاست و آیا روی خاک هست یا زیر خاک! آیت الله کشمیری گفت دیدیم وقت خوبیه ازش درباره امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بپرسیم ببینیم حضرت کجاست و مرتاض چی میگه. گفتیم مهدی فرزند فاطمه. مرتاض یکم صبر کرد و گفت چنین کسی رو متوجه نشدم. اونی که منظور شماس این اسمش نیست. ماهم دیدیم اشتباه گفتیم، اسم امام زمان محمد هستش، مهدی لقب حضرته، مادر حضرت مهدی هم باید نرجس بگیم نه حضرت زهراء (سلام الله علیها)، به مرتاض گفتیم، محمد فرزند نرجس، دیدیم مرتاض بعد از چند لحظه مکث، رنگ و روش عوض شد و یِکَم جا خورد و کمی عقب رفت چند بار گفت این کیه؟ این کیه؟ گفتیم چطور مگه؟
اینجای تعریف کردن داستان که رسید آیت الله کشمیری شروع کرد به گریه کردن، به مرتاض گفتیم این امام زمان ماست. گفت هر جای عالم که رفتم این شخص حضور داشت، همه جا بود. جایی نبود که این شخص نباشه!!!.
*اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر
@Rahee_saadat
✅فواید نگاه کردن به قرآن
✍️قرآن کریم به قدری با برکت است که حتی نگاه به صفحات آن، موجب تعالی انسان می شود. برخی فواید آن عبارتتد از:
💠 تقویت بینایی
💠 درمان ورم ملتحمه چشم
💠 چندین برابر شدن ثواب قرائت
💠 مطرود کردن شیطان
💠 ازدیاد عقل و ...
امام صادق علیه السلام می فرمایند: کسی که قرآن را از روی صفحات آن بخواند، از بینایی اش بهره برد و مبتلا به ضعف بینایی نمی شود و از عذاب پدر و مادرش کاسته می شود، هر چند کافر باشند.
📚 الکافی، ج ۲، ص ۶۱۳
@Rahee_saadat
✨﷽✨
📔#داستانی_بسیار_زیبا_و_خواندنی
✍در زمان قدیم ، مردی ازدواج کرد.
در روز اول ازدواج ،جمع شدند جهت خوردن ناهار با خانواده شوهر...
و مرد سهم بیشتری از غذا با احترام خاص به همسرش داد ، و به مادر خودش سهم ناچیزی از غذا را داد ؛بدون هیچ احترامی...
در این لحظه عروس که شخصیت اصیل و با حکمتی داشت، وقتی این صحنه را دید درخواست طلاق کرد.
و گفت شخصیت اصیل در ذات هست و نمی خواهم از تو فرزندی داشته باشم که بعدها فرزندانم رفتاری چون تو با مادرت، با من داشته باشند و مورد اهانت قرار بگیرم
متاسفانه بعضی از زنان وقتی شوهرانشان آنها را ترجیح می دهند،فکر می کنند، بر مادر شوهر پیروز شدند.
عروس با تدبیر همان روز طلاق گرفت.
و با همسری که به مادر خودش احترام می گذاشت ازدواج کرد و بعد از سالها صاحب فرزندانی شد
و در یک روز با فرزندانش عزم مسافرت کرد، با فرزندانی که بزرگ شده بودند، و مادر را بسیار احترام می گذاشتند،
در مسیر به کاروانی برخوردند، پیرمردی پابرهنه پشت سر کاروان راه می رفت، و هیچ کس به او اعتنایی نمی کرد. مادر به فرزندانش گفت آن پیرمرد را بیاورید وقتی او را آوردند.
مادر، همسر سابقش را شناخت به او گفت: چرا هیچ کس اعتنایی و کمکت نمی کند؟
آنها کی هستند؟
گفت: فرزندانم هستند
گفت : من رامی شناسی؟ پیرمرد گفت: نه
زن با حکمت گفت: من همان همسر سابقت هستم و قبلا گفتم که اصالت در ذات هست.
همانگونه که می کاری درو خواهی کرد
به فرزندان من نگاه کن چقدر به من احترام می گذارند و حالا به خودت و فرزندانت نگاه کن،
چون تو به مادرت اهانت کردی،
و این جزای کارهای خودت هست،
و زن با تدبیر به فرزندانش گفت:
کمکش کنید برای خدا
هر مرد و زنی خوب بیاد داشته باشد، فرزندان شما همانگونه با شما رفتار خواهند کرد ، که شما با پدر و مادر خود رفتارمی کنید.
@Rahee_saadat
✨﷽✨
#تلنگر
✍گویند عبید در زمان پیرى با اینکه چهار پسر داشت تنها بود و فرزندانش هزینه زندگى او را تامین نمیکردند، لذا او چاره اى اندیشید و هر یک از پسران را جداگانه فراخوانده و به او میگفت:
من علاقه خاصی به تو دارم و فقط به تو میگویم حاصل یک عمر تلاش من ثروتی است که در خمره ای گذاشته و در جائی دفن کرده ام. پس از مرگم از فلان دوست مکان آن را پرسیده و آن ثروت را براى خود بردار
این وصیت جداگانه باعث شد که پسرها به پدر رسیدگى و محبت کنند و عبید نیز آخر عمرش با آسایش زندگی کرد تا از دنیا رفت. پسرانش بعد از دفن پدر نشانی دفینه را از دوست وی گرفته آنجا را حفر کردند تا سر و کله خمره پیدا شد
اما وقتى خمره را باز کردند، داخلش را از سکه های طلا خالی و تنها ورقی یافتند که بیت شعری در آن نوشته بود:
خداى داند و من دانم و تو هم دانى
که یک فُلوس ندارد عبید زاکانى
@Rahee_saadat