eitaa logo
💡بهارستان سلام
2.4هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
13.1هزار ویدیو
11 فایل
🌹خوش آمدید 🇮🇷واحد سواد رسانه پایگاه خبری بهارستان سلام https://BaharestanSalam.ir ارتباط با ادمین👇 @SadeghKazemi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
15.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم شروع درگیری با معترضین به اوضاع حجاب بدون تقطیع 📌 مدیریت خشن و بی‌تدبیری در اتفاق امروز، کاملا مشهود و غیرقابل انکار هست 👈 بازرسی فرماندهی نیروی انتظامی نباید از کنار این‌مدیریت میدانیِ تأسف‌بار به‌سادگی رد بشه 👈🏻 اصلا بعید نیست چنین مدیریت اشتباهی در مواجهه با تعدادی از مردم عادی و انقلابی، از روی تعمّد و برای خدشه‌دار کردن چهره‌ی خدوم نیروی انتظامی باشه و لازمه حتما این چندنفری که اینطور خشن و عجیب برخورد کردند، به دادسرای نظامی معرفی شوند 💡در جورینو.، اخبار و سرگرمی را جوری نو ببینید...💯 🔵@BaharestanSalam
💡بهارستان سلام
فیلم شروع درگیری با معترضین به اوضاع حجاب بدون تقطیع 📌 مدیریت خشن و بی‌تدبیری در اتفاق امروز، کاملا
آقایان اژه ای ، رئیسی، قالیباف ، اگر شماها وظیفتونو درست عمل کرده بودید نیازی به اعتراض به بی حجابی نبود تا پلیس هم اینطور برخورد کنه. مقصر درجه یک این اوضاع شمایید
بی‌حجاب باش، بشین سر سیبیل شاه و نقاره بزن😊 برخورد؟؟ استغفرالله🤭 💡در جورینو.، اخبار و سرگرمی را جوری نو ببینید...💯 🔵@BaharestanSalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢توهین وقیحانه خانمی که کشف حجاب کرده و تحمل پلیس!! ویدئوهای بعدی رو هم ببینید!! 💡در جورینو.، اخبار و سرگرمی را جوری نو ببینید...💯 🔵@BaharestanSalam
💡بهارستان سلام
فیلم شروع درگیری با معترضین به اوضاع حجاب بدون تقطیع 📌 مدیریت خشن و بی‌تدبیری در اتفاق امروز، کاملا
بنده به معترضین توصیه میکنم کلاه گیس بذارن سرشون و سرخاب سفیداب کنن و برن اونجا. بهتون قول میدم با اون تیپها بیشتر مماشات میشه!! حزب اللهی و انقلابی رو چه به اعتراض به بی قانونی!! ما رو بزنن تو سرمون هم، تو انتخابات و تظاهرات و دفاع از کشور مشارکت میکنیم. ولی باید ناز قانون شکنان رو بخرن...!
19.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 هشدار نخبگان و خواص نسبت به برخورد با به عنوان یک راهبرد خطرناک و توطئه‌آمیز. 🔹 حرف‌هایی از سر دغدغه و نگرانی 💡در جورینو.، اخبار و سرگرمی را جوری نو ببینید...💯 🔵@BaharestanSalam
مخصوص این شب‌ها ...
🔅 ✍️ این دغل‌دوستان که می‌بینی، مگسانند دور شیرینی 🔹مرد ثروتمندی بود که فرزندی داشت عیاش. هرچه پدر به فرزند خود نصیحت می‌کرد که با دوستان بد معاشرت مکن و دست از این ولخرجی‌ها بردار، چون این‌ها عاشق پولت هستند، جوان جاهل قبول نمی‌کرد. 🔸تا اینکه مرگ پدر می‌رسد و به فرزند می‌گوید: با تو وصیتی دارم. من از دنیا می‌روم ولی آن مطبخ کوچک را قفل کردم و کلیدش را به دست تو می‌دهم. داخل مطبخ یک طناب به سقف آویزان است. هر موقع که دست تو از همه جا کوتاه شد و راهی به جایی نبردی، برو آن طناب را بینداز دور گردن خودت و خودت را خفه کن. چون زندگی دیگر به دردت نمی‌خورد. 🔹پدر از دنیا می‌رود و پسر همچنان در معاشرت با دوستان خود افراط می‌کند و به عیاشی می‌گذراند تا جایی که هرچه ثروت دارد تمام می‌شود و چیزی باقی نمی‌ماند. 🔸دوستان و آشنایان او که وضع را چنین می‌بینند از دور او پراکنده می‌شوند. 🔹پسر در اوج فقر و نداری روزی مقدار کمی خوراکی آماده می‌کند و در دستمالی می‌گذارد و روانه‌ صحرا می‌شود تا به یاد گذشته در لب جویی یا سبزه‌ای روز خود را به شب برساند. 🔸در لب جویی دستمال خود را گوشه‌ای نهاده و کفش خود را درمی‌آورد که پایی بشوید و آبی به صورت بزند. 🔹در این موقع کلاغی از آسمان به زیر می‌آید و دستمال را به نوک خود می‌گیرد و می‌برد. 🔸پسر ناراحت و افسرده و گرسنه به راه می‌افتد تا می‌رسد به جایی که می‌بیند رفقای سابقش در لب جویی نشسته و به عیش‌ونوش مشغولند. 🔹می‌رود به طرف آن‌ها سلام می‌کند و پهلوی آن‌ها می‌نشیند و سر صحبت را باز می‌کند و ماجرای کلاغ را تعریف می‌کند. 🔸رفقا شروع می‌کنند به خندیدن و رفیق خود را مسخره‌کردن که مگر مجبوری دروغ بسازی؟ گرسنه هستی بگو گرسنه هستم. ما هم لقمه‌نانی به تو می‌دهیم. دیگر نمی‌خواهد دروغ سرهم بکنی. 🔹پسر ناراحت می‌شود و پهلوی رفقا نمانده و چیزی هم نمی‌خورد و راهی منزل می‌شود. وقتی به منزل می‌رسد به یاد حرف‌های پدر می‌افتد و می‌گوید خدا بیامرز پدرم می‌دانست که من درمانده می‌شوم که چنین وصیتی کرد. حالا وقتش رسیده که بروم در مطبخ و خود را با طنابی که پدرم می‌گفت حلق‌آویز کنم. 🔸می‌رود در مطبخ و طناب را می‌اندازد گردنش و طناب را می‌کشد. ناگهان کیسه‌ای از سقف می‌افتد پایین. پسر می‌بیند پر از جواهر است. می‌گوید خدا تو را بیامرزد پدر که مرا نجات دادی. 🔹بعد می‌آید چند نفر چماق‌دار اجیر می‌کند و هفت رنگ غذا هم درست می‌کند و دوستان قدیم خود را دعوت می‌کند. 🔸وقتی دوستان می‌آیند و می‌فهمند که دم‌ودستگاه روبه‌راه است، به چاپلوسی می‌افتند و دوباره دم از رفاقت می‌زنند. 🔹خلاصه در اتاق به دور هم جمع می‌شوند و بگووبخند شروع می‌شود. در این موقع پسر می‌گوید حکایتی دارم. من امروز دیدم کلاغی بزغاله‌ای را به پنجه گرفته بود. کلاغ پرواز کرد و بزغاله را با خود به هوا برد. 🔸رفقا می‌گویند: عجیب نیست. درست می‌گویی. 🔹پسر می‌گوید: جاهل‌ها! من گفتم یک دستمال کوچک را کلاغ برداشت شما مرا مسخره کردید، حالا چطور می‌گویید کلاغ یک بزغاله را می‌تواند از زمین بلند کند؟ 🔸در این هنگام چماق‌دارها را صدا می‌کند. کتک مفصلی به آن‌ها می‌زند و بیرونشان می‌کند و می‌گوید شما دوست نیستید بلکه دنبال پول هستید و غذاها را می‌دهد به چماق‌دارها می‌خورند و بعد هم راه زندگی خود را عوض می‌کند. 💡در جورینو.، اخبار و سرگرمی را جوری نو ببینید...💯 🔵@BaharestanSalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سال ۸۴ تو فوتبالمون VAR داشتیم، وقتی اروپا نمیدونست وار چیه...😏😂 🔵@BaharestanSalam
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بامزه ترین آموزش استفاده از چاپستیک😂👌 🔵@BaharestanSalam