eitaa logo
‴ بـٰالـۅش
378 دنبال‌کننده
450 عکس
146 ویدیو
3 فایل
•| بِسْمِــ رَب |• ‴خواهۍ کہ جہان درکف اقبالِ تو باشد .؟ جدیش نگیـر .. بالوش≈ آغوش «بہ زبان کُردۍ » 🚫 _کپۍ باذکرمنبع مشکلی ندارد. دارم صداتُ ؛ جان .؟! https://nazarbazi.timefriend.net/17323827224792
مشاهده در ایتا
دانلود
لبخند اشڪ ، شادۍ و غم ؛ رنج و آرزو از ما بہ دل میگر ، همین است زندگۍ .. @Balosh °•♥
هیچ انسانی بدون شب بخیر تا صبح بیدار نمانده اما گاهی انسان‌ها بـه یاد یک شب بخیر سالها بیداری می کشند .. 🌜 @Balosh °•♥
"تو" نبودی روی میز صبحانه چای سرد شد نان بیات و چیزی شبیه زندگی از دهان لحظه ها افتاد ... 🌱 @Balosh °•♥
درد بی درمان شنیدی؟ حال من یعنی همین! بی تو بودن، درد دارد! می زند من را زمین می زند بی تو مرا، این خاطراتت روز و شب درد پیگیر من است، صعب العلاج یعنی همین! @Balosh °•♥
روا بُود که گریبان ز هجر پاره کنم؟! دلم هوای "تو" کرده، بگو چه چاره کنم؟... @Balosh °•♥
خودت را بگذار جاۍ من ..! اگر مثل من عاشقت نشدۍ .. دوبارھ خودم عاشقت میشوم ... @Balosh °•♥
دگر از درد تنھایۍ ،، بہ جانم بۍ یابد دگر تلخ است ڪامم ،، شربت دیدار مۍ باید ... @Balosh °•♥
گاهۍ آرام از ڪوچہ خیالم میگذرۍ و تمام سنگ ریزھ هاۍ روۍ آسفالت ڪوچہ را در خیالم به سنگ و ڪلوخ تبدیل مۍ ڪنۍ ،،، ولۍ با این وجود هم ڪوچہ از عطر خنڪ و تلخ تو پرشدھ و اکسیژن هاۍ درهوا سعۍ میڪنند تورا نفس بڪشن ... تو قدم میزنۍ و من تورا روۍ دیوار روبہ‌رویم ترسیم میڪنم ،، تو قدم میزنۍ و من برگ هاۍ پاییزۍ اطرافت را جارو میڪنم ،، تو قدم میزنۍ و من گوش هایم صداۍ پاهاۍ تورا ضبط میکند ،،چشمانم نگاهت را قاب عکسۍ میڪند روۍ بزرگ ترین دیوار خیالم ... تو دورمیشوۍ و من ایستادھ‌ام ،،، تو میروۍ و من را با ڪوچہ‌اۍ پراز خودت تنھامیگذارۍ ،،، تو میروۍ و من هنوز زندھ بہ انتظار تو دراین ڪوچہ ماندھ‌ام .... @Balosh °•♥
به این بند گران پا بستنم چیست؟ بدین تیغ جفا دل خستنم چیست؟... @Balosh °•♡ ♥
نمی‌دانم که دردم را سبب چیست همی دانم که: درمانم "تو"یی بس... @Balosh °•♥
هر جا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه ای ترس تنهایى من، اینجا چراغی روشنه @Balosh °•♥
بگو که جان عزیزم ز دست رفت خدا را ز لعل روح فزایش ببخش آن که تو دانی @Balosh °•♥
مثل هرشب، بی‌تفاوت شب بخیری گفت و رفت مثل هرشب، تا سحر در خود مرورش می‌کنم ... 🌜 @Balosh °•♥
عشق اول می کند دیوانه ات تا ز ما و من کند بیگانه ات عشق چون در سینه ات مأوا کند عقل را سرگشته و رسوا کند @Balosh °•♥
روان شد اشک یاقوتی ز راه دیدگان اینک ز "عشق بی‌نشان" آمد نشان بی‌نشان اینک ببین در رنگ معشوقان نگر در رنگ مشتاقان که آمد این دو رنگ خوش از آن "بی‌رنگ جان" اینک... @Balosh °•♥
نمیدونم دلم دیوانه‌ی کیست کجا آواره و در خانه‌ی کیست نمیدونم دل سر گشته‌ی مُو اسیر نرگس مستانه‌ی کیست @Balosh °•♥
بشارتۍ بہ من از کاروان بیار اۍ عشق همیشہ رفتن و رفتن ،، ز آمدن چہ خبر ...؟ @Balosh °•♥
دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود دل که از ناوک مژگان تو در خون می‌گشت باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود... @Balosh °•♥
ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش ز فولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد @Balosh °•♥
رسم ‌عاشق نیست با یک ‌دل دو دلبر داشتن... @Balosh °•♥
ای ك از ڪوچہ معشوقہ ما میگذرۍ باخبر باش ك سر میشکند دیوارش ... @Balosh °•♥
تمام این پریشانۍ ك منم تویۍ ...!💔 @Balosh °•♥
زمین گرد است و من ماندھ‌ام دراین خیال ك روزۍ تو را در انتھاۍ جهان خواهم دید ..! @Balosh °•♥