باند پرواز 🕊
سه برادری که در یک عملیات ،در یک روز به شهادت رسیدند...🥺🥀🕊 "خبر رسید نجفعلی شهید شده و از سرنوشت ق
شادی روح مطهر شهیدان کریمی و پدر و مادر والامقام شون فاتحه و صلوات🌷🌷🌷
هدیه ی واریزی دوست عزیزمون به نیابت از شهید بزرگوار سجاد زبرجدی برای سهیم شدن در ثواب زیارت کربلای زائر اولی ها ♥️
امیدوارم خدا نعمتهایش را
بر سرتون سرازیر کند
رنگین کمانی به ازای هر طوفان
لبخندی به ازای هر اشک
دوستی فداکار به ازای هر مشکل
و اجابتی نزدیک برای دعایت🌸
روزی تون مکرر زیارت ائمه عتبات🤲
#پویش_زیارت_اولی_ها
#چله_زیارت_عاشورا
#شهید_سجاد_زبرجدی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸هر کاری، به دست هرکسی صورت نمی گیرد🔸
با خودتان فکر نکنید که ما مثلاً کوچک هستیم، چطور می توانیم این کارهایی که بزرگان کردند را بکنیم؟
👈 این حرف را نزنید. اگر مخلص باشید، خدا کار را می دهد به دست شما. 👌
🍃چرا ما می گوییم وقتی که حجرالاسود بعد از سیل از جایش کنده شده بود و می خواستند سر جایش بگذارند، هرکس حجر را می گذاشت می افتاد تا اینکه پیغمبرمان توانست آن را سر جایش بگذارد؟ این معنایش چیست؟
💯 معنایش اینست که هر کاری، به دست هرکسی صورت نمی گیرد.
💯برای هر کاری، اهلی ساخته اند.
#پویش_زیارت_اولی_ها
"اِمام رِضا "قربونِ کبوتَرات
یِ نگاهی اَم بکُن بِ زیرِ پات!(:💛
#امامِ_رئوف
#دهه_کرامت
#ولادت_امام_رضا
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
#داستان 💣 اعترافات یک زن از #جهاد_نکاح ✒قسمت بیستم 0⃣2⃣ از اونجایی که حدس میزدم پسر فاطمه خانم هم
#داستان
💣 اعترافات یک زن از #جهاد_نکاح
✒قسمت بیست و یکم 1⃣2⃣
نفس عمیقی کشید و گفت: آره توی اون دوران یه سر داشتم و هزار سودا ...🥺
یادمه خیلی تلاش میکردم ایمانم رو قوی کنم خیلی اهل دعا و نماز و نافله بودم دوستان گروهمون هم همینطور بودند و این باعث تقویت این نوع رفتارها در ما می شد....
توی همون دوران یکی از دوستانم خیلی دوست داشت به خاطر ثواب زیادی که احترام و محبت به والدین در اسلام گفته شده، پای مادرش رو ببوسه ولی بخاطر جو خونهشون اصلا نمیشد این کار رو بکنه! 😥
اینقد روی خودش کار کرد تا بالاخره در همون ایام نوجوانی تونست این توفیق نصیبش بشه و خیلی خوشحال بود از اینکه تونسته بود با نفسش مبارزه کنه و به هدفش برسه....🥰
در واقع تقدس نگاه تیممون خیلی وقتها به تقویت چنین موارد خوبی کمک میکرد...
ولی در همون ایام که ما مشغول کسب ثواب بودیم بخاطر رشد یک بعدیمون اتفاقاتی داشت میافتاد که بعدها متوجه ضرر و زیان بزرگش شدیم...😟
خوب یادمه گاهی که با مدرسه اردو میرفتیم، هر کدوم از بچههامون تلاش میکردن یه باری از دوش کسی بردارند مثل کسانی که در مسابقه دو میدانی چنان میدون که ثانیهها رو هم از دست ندن. همچین حسی داشتن...😑
فرزانه دیگه طاقت نیاورد پرسید خوب این کارها که خیلی خوبن !
پس چرا آخرش شدین این؟!😵💫
من یه نگاه به فرزانه کردم و با چشم و ابروهام بهش فهموندم که این چه سوالیه توی این موقعیت!!!😬
ولی فرزانه بدون توجه به حرکات من منتظر جواب خانم مائده موند....
خانم مائده سرش رو انداخت پایین و در حالی که بغض گلوش رو گرفته بود...🥺
گفت: چون خودم رو درست نشناختم...🥺
دین رو درست نشناختم....🥺
تکلیف رو درست نشناختم...🥺
جهاد رو درست نشناختم...🥺
اشکهاش سر خوردن روی گونههاش...😭
سرش رو بلند کرد و با دست اشکها رو پاک کرد و ادامه داد خودمون هم فکر میکردیم این کارهای خوب از ما چه دسته گلهایی میسازه!!
ولی نمیدونستیم برای دسته گل شدن هم آب لازم هست هم خاک هم نور....🌱☀️🌾
فرزانه که از اشک ریختن خانم مائده کمی احساس خجالت بهش دست داد! خودش رو مشغول نوشتن روی برگهها کرد...✍
من گفتم : از کی متوجه درک اشتباهتون از دین شدید؟؟؟
خانم مائده در حالی که آه عمیقی کشید نگاهش خیره به قاب عکس روی دیوار موند و سکوت کرد...😞
فرزانه که انگار منتظر بود مچ خانم مائده رو بگیره، با یک هیجانی سرش رو از روی برگه ها آورد بالا و دوباره سوال من رو تکرار کرد!
خانم مائده نگاهش رو از قاب عکس برداشت و ...
◀️ ادامه دارد ...
❌کپی بدون لینک کانال ممنوع❌
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
#داستان
💣 اعترافات یک زن از #جهاد_نکاح
✒قسمت بیست و دوم 2⃣2⃣
گفت: به اونجا هم میرسیم. هنوز زوده ...
فرزانه که منتظر جواب مد نظر خودش بود با این حرف خانم مائده دوباره خودش رو مشغول نوشتن روی برگهها کرد.✍
من گفتم: خوب! داشتید میگفتید. ادامه بدید...
خانم مائده گفت: توی اون تایم، زمانی که ما میگذروندیم روزگار، بر وفق مراد ما بود.🕌📿🕋
شبهای چهارشنبه دعای توسل ...
شبهای جمعه دعای کمیل ...
صبحهای جمعه دعای ندبه...
قرار همیشگیمون بود.🕘
ما یک تنه داشتیم مثلا روی معنویاتمون کار میکردیم. ولی این دقیقا شبیه ماشینی بود که بنزین نداشت و ما مدام هلش میدادیم که بره جلو !🚗
البته بیتأثیر هم نبود. چند قدمی حرکت میکرد. ولی خوب تا وقتی ماشینی بنزین نداشته باشه، مگه چقدر آدم توان داره هلش بده! 🥴اون موقع معلوم نبود ولی حساسترین جای زندگیم خودش رو نشون داد...
حرفهای خانم مائده من رو یاد تحلیلهامون با فرزانه انداخت...
اینکه؛ یک خشک مقدس فقط دنبال سجاده و تسبیح و ... 😐
اینکه یه خشک مغز با پیشونی پینه بسته مخلصترین بنده خدا رو میکشه...😥
داشتم فکر میکردم؛ دین ما ابعاد مختلف زندگیمون رو در بر میگیره. چرا یه عده از اینور میافتن، یه عده از اونور؟! که گاهی هم این نوع افتادن خیلی خطرناک میشه. حالا یا برای خودشون، یا برای جامعه...
با حرف زدن دوباره فرزانه، رشتهی افکارم پاره شد...💭
فرزانه گفت: دوستاتون هم همینطور بودن! بعد با کنایه یه دستی زد و گفت: یعنی هیچ کس نبود یه لیتر بنزین بریزه تو این ماشین!😏
خانم مائده لبخند تلخی نشست رو صورتش و گفت: دوستان هر کسی، هم تیم و هم گرایش همون فردن ...
معمولا آدما دوستانی رو انتخاب میکنن که با روحیات و شخصیت خودشون سازگاری داره ، خوب منم از این قضیه مستثنی نبودم ...😔
توی دورهی نوجوانی و جوانی که اوج شور و هیجان انسان هست، وقتی داخل قالب یه گروه یا تیم میشه، با افکار و رفتار همون گروه انس میگیره و تفکراتش نقش میبنده...
فرزانه مجال نداد حرفش تموم بشه دوباره با طعنه گفت: البته اگر تفکری باشه!😒
خانم مائده سرش رو به نشونه تایید تکون داد و گفت: بله کاملا درست میگید. اگر تفکری باشه! و به فکر فرو رفت و ساکت شد...😔
روی برگه برای فرزانه نوشتم؛ میشه لطفاً اینقدر نطق نکنی! 😬هر دو دقیقه یه چیزی میگی، طرف دیگه نمیتونه حرف بزنه! اینجوری ادامه بدی تا فردا باید مصاحبه بگیریم ...😐
فرزانه تا نوشته رو خوند با یه دستش زد روی لبش و دست دیگهاش رو گذاشت رو چشمش ...🤭🤐
یعنی یه جوری تابلو کرد که خانم مائده هم فهمید من چی براش نوشتم...😅
◀️ ادامه دارد ...
❌کپی بدون لینک کانال ممنوع ❌
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
1_4853398886.mp3
4.3M
بابا رضا..
تو بخواه منم بشم کربلایی..
🎙روح الله رحیمیان
بسیار زیبا 👌👌
#دههکرامت
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
سرم هوای تودارد، دلم هوای ضریح..
چه می شودکه سری گوشه ی حرم بزنم؟!💔
صلیاللهعلیکیا اباعبدالله الحسین
شب تون حسینی 🌙
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
ما را ببر به دیدن شش گوشه عاقبت
دل با فراق کرب و بلا کم نساخته
حسین جاااانم♥️
حرم لازمم😭
#سلام_امام_زمانم 🥀
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَامِعَ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوَی...
🌱 سلام بر شادی جمعیت قلبهای ما در سایهی دستهای مبارک تو.
سلام بر آن لحظه ای که پراکندگی های هوا و هوس را به نگاهی آرام می کنی.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃♥️♥️♥️🍃
🍃♥️♥️🍃
🍃♥️🍃
🍃🍃
🍃
♡بسم رب الشهدا و الصدیقین ♡
#چله_زیارت_عاشورا
#روز_سی_ششم
🖇۷خرداد ۱۴۰۲
۸ذی القعده ۱۴۴۴
به نیابت از
🌷شهید مدافع حرم
حسن عبدالله زاده 🌷
و
🌷شهید منوچهر مُدق🌷
🌷شهید جاوید الاثر
حسنعلی مطلبی🌷
به امید شفاعت شون 🤲
اللهم ارزقنا زیارت الحسین (ع)
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
#پویش_زیارت_اولی_ها
🍃
🍃🍃
🍃♥️🍃
🍃♥️♥️🍃
🍃♥️♥️♥️🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام عزیزان روزتون بخیر🌸🌸
🔹با توجه به نزدیک شدن به پایان چله زیارت عاشورا مون
ان شاءالله از امروز ثبت نام عزیزانی که بهدلیل نداشتن توان مالی، زیارت کربلای امام حسین(ع) قسمت شون نشده را شروع می کنم😍
فقط قبل از اقدام به ارسال مشخصات تون به نکات زیر حتما توجه بفرمایید 🔻🔻🔻
🔴 این طرح فقط و فقط شامل افرادی که تا الان کربلا نرفته اند و عضو کانال باند پرواز هستند میشه💟
خواهشمندیم🙏
❇️اگر شرایط اعزام به کربلا از قبیل امکان تهیه ی گذرنامه، فرصت زمانی و مرخصی ، اجازه ی همسر یا والدین و چون مبلغ هدیه ی ما کمک هزینه هست
فراهم کردن مابقی پول سفر براتون مقدوره اقدام به ثبت نام بفرمایید✅
و نکته ی مهم⭕️⭕️⭕️
💢زمان اعزام تا قبل از ماه محرم هست💢
📌 کانال ما مختص شهداست و ما مبلغ و پیرو راه شهدا هستیم
پس بنا را بر اعتماد میگذاریم
ان شاءالله با همکاری شما خوبان بدون هیچ مشکلی این کار خیر و بزرگ را به انجام برسونیم ✅
برای ثبت نام فقط و فقط به آیدی زیر مشخصات تون را ارسال بفرمایید 👇👇
@Mohebolhosainam
دوستان عزیز
حتما شرایط ثبتنام را مطالعه کنید و بعد اقدامبه ثبت نام کنید✅
اگه اسم شما در قرعهکشی دراومد و بعد اعلام کردین شرایط سفر تا مهلت گفته شده را ندارین؛
یک نفر دیگه به جای شما قرعهکشی میشه دوباره
و خودتون نمی تونید کسی از اطرافیان تون را جایگزین خودتون کنید👌
💕بیوگرافی شهید حسن عبدالله زاده💕
شهیدحسن عبدالله زاده متولد سال ۱۳۶۴ در اهواز می باشد. او اصالتا لر چهارمحال و بختیاری از روستای شیخعلیخان شهرستان کوهرنگ بوده اما به علت شرایط شغلی پدر در اهواز دیده به جان گشود و ادامه زندگیاش متناسب با شرایط کاری پدرش در تهران گذشت.
شهید عبدالله زاده سال ها پیش ازدواج کرده بود و ثمره این ازدواج سه فرزند پنج، سه و یکساله به یادگار مانده است.
ایشان از سالهای اول جنگ در سوریه برای دفاع از حرم عمه سادات حضرت زینب (س) به این سرزمین اعزام میشد و به شدت عاشق حضرت عباس(ع) و به الگو پذیری از ایشان شجاع، صبور و نترس بود و در میدانهای سخت روحیه دهنده به سایر نیروها بود.
شهیدحسن عبدالله زاده عصر روز پنجشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ در دفاع از حرم حضرت زینب (س) در مسیر «دیرالزور» به «تدمر» سوریه در کمین نیروهای داعش به شهادت رسید 🌷🍃🌷
#شهید_حسن_عبدالله_زاده
*مراسم تدفین و تشییع شهیدحسن عبدالله زاده*
🌿پیکر شهید مدافع حرم عبدالله زاده پس از ورود به کشور برای طواف به حرم امام رضا علیه السلام انتقال داده شد و سپس روز ۱۶ خرداد نیز در تهران تشییع شد و طبق وصیت شهید در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی دفن شد 🌹
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
39.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽حتما ببینید👌👌
پیشنهاد دانلود ویژه✅
مستند آقای حمزه
مستند شهید حسن عبدالله زاده
لطفا وقت بگذارید و این مستند را ببینید🙏
#شهید_حسن_عبدالله_زاده
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخش کوتاهی از مصاحبه ی شهید #حسن_عبدالله_زاده در مستند آقای حمزه 🌷
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz