*ماجرایِ عروسـےِ سردارِ زهرایی*💐
*سردار شهید مصطفی ردانی پور*🌹
تاریخ تولد: ۱۳۳۷
تاریخ شهادت: ۱۵ / ۵ /۱۳۶۲
محل تولد: اصفهان
محل شهادت: عراق
*🌹راوی ← برای عروسیاش علاوه بر میهمانان💐 یک کارت دعوت نیز برای حضرت زهرا سلام الله علیها مینویسد📄 و به ضریح حضرت معصومه (س) میاندازد🌷شب حضرت زهرا (س) را در خواب میبیند💚 که به عروسی اش آمده🎊 شهید ردانی پور به ایشان میگوید: خانم ! قصد مزاحمت نداشتم ، فقط میخواستم احترام کنم🌷حضرت زهرا (س) پاسخ میدهند: «مصطفی جان! ما اگر به مجالس شما نیائیم به کجا برویم؟ ببین همه آمدیم»💚مصطفی دیگر تا صبح نخوابید نماز میخواند📿 دعا میکرد، گریه میکرد🥀میگفت من شهید میشوم🕊️ شب عروسی بلند شد سخنرانی کرد و گفت: « امشب عروسی من نیست🥀عروسی من وقتیه که توی خون خودم غلت بزنم»🩸 سه روز بعد از عروسی به منطقه رفت🕊️ بدون عمامه، بدون سِمَت ، مثل یک بسیجی ، اولِ ستون راهی عملیات شد💫 15 مرداد 62 بود🍂 عملیات والفجر 2 درمنطقه حاج عمران شروع شده بود🍂 تا اینکه گلوله ای از پشت سر به جمجمه اش اصابت میکند💥 از خدا خواست که گمنام باشد✨ و بدنش در جایی بماند که دست هیچکس به او نرسد🥀در نهایت پیکرش پیدا نشد🥀و مصطفی برنگشت که نگشت*🕊️🕋
*روحانی جاویدالاثر*
*سردار شهیدمصطفی ردانی پور*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
https://eitaa.com/BandeParvaz
🍃🌸✨🌿🌺✨
✨🌿🌺
خاکریزخاطرات
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠
#خاطرات_شهید_مصطفی_ردانی_پور
سن شهادت: 25 سال
اهل شهرستان اصفهان
#قسمت 1⃣
اجازه
🍃آرزوی قلبی من بود که برای مصطفی کاری انجام دهم. او فرماندهی بود که خیلی از پیروزی های زمان جنگ مدیون رشادت های او است، چرا باید غریب باشد. به برادرش گفتم می خواهم درباره مصطفی کتاب بنویسم. اما برادرش گفت: "مصطفی عاشق گمنامی بود. حتی از اینکه به عنوان فرمانده مطرح شود بیزار بود." بعدش گفتم: "آمدم از شما اجازه بگیرم در مورد ایشان کتاب بنویسم." برادرش گفت: "چرا از من! برو از خودش اجازه بگیر، هر وقت اجازه گرفتی ما هم در خدمتیم!" با اینکه خیلی علاقه داشتم کتاب بنویسم اما برگشتم تهران و بعد از این ماجرا فکر نوشتن کتاب را از ذهنم خارج کردم.
🍃ایستاده بودم کنار یک جاده خاکی. کنار یک سنگر. از دور چند نفر با لباس بسیجی به سمت من آمدند. یکی از آنها که در وسط جمع بود عمامه سفیدی بر سرش بود که نورانیت عجیبی داشت. همان شخص آمد دست مرا گرفت. به کنار جاده و نزدیک سنگر آمدیم و نشستیم و از خاطراتش گفت. او را کامل شناختم. آقا مصطفی ردانی بود. دقایقی مشغول صحبت بودیم. آخرین مطلبی که گفت: "این بود که در اصفهان مرا ترور کردند ولی موفق نبودند." یکباره از خواب پریدم. همان روز یکی از بستگان تماس گرفت و بی مقدمه گفت: "کتابی بنام مصطفی نوشته ای!!" با تعجب گفتم: "چی، مصطفی!؟" گفت: "آره، دیشب تو عالم خواب دیدم که یک تابلوی بزرگ بود و کتاب مصطفی را معرفی کرده بود."
🍃غروب جمعه زنگ زدم به برادر شهید. گفتم: "یه سوال دارم؟ آقا مصطفی توی اصفهان ترور شده!؟" با تعجب پرسید: "بله، چطور مگه؟!" گفتم: "آخه جایی نقل نشده." ایشان هم مکثی کرد و گفت: "این ماجرا را کسی نمیداند." بعد اصل ماجرا را تعریف کرد و پرسید: "این سوال برای چی بود." ماجرای خواب را گفتم. ایشان هم گفت: "اجازه را گرفتی! قرار شد راهی اصفهان شده و خاطرات را جمع آوری کنیم."
📚 کتاب مصطفی، صفحه 11 الی 13
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🍃🌸✨🌿🌺✨🍃🌸✨🌿🌺✨🍃🌸✨
https://eitaa.com/BandeParvaz
🌱مالڪیت آسمان را
به نام کسانۍ نوشته اند
که دل به زمین نبسته اند ...
درست همانند " شھدا " !💔🌷
عاقبتمون_شهدایی 🕊️
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
https://eitaa.com/BandeParvaz
🌱یهرفیقگیربیارید
کهباهاشخودسازیڪنید
تركگناھکنید
درسبخونیدومباحثہکنید(:
هرچندخیلۍڪمگیرمیاد
ولیاگهپیداکردید
ولشنکنیدتاشھادت♥️••
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
https://eitaa.com/BandeParvaz
#وصیت_شهید به مـن و تـو
#شـهـید: حسین مشتاق🌷
🕊خواهرهای خوبم به حرمت خون شهدا ودلتنگی فرزندان شهدا برای پدران شهیدشان حجابتان را رعایت کنید.خون های زیادی جاری شده تا حافظ حجاب وناموس وطن باشن، یک زن با حجاب ومرتب باشید ومواظب خود باشید که دیگران نتوانند براحتی در مورد شما چادری ها اظهار نظر کنند وشما را زیر سوال ببرند
🌷نثار روح پاک شهید حسین مشتاق صلواتی هدیه بفرمایید...
🕊🌷https://eitaa.com/BandeParvaz
عاشقانی که مدام از فرجت میگفتند
عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری
الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج
https://eitaa.com/BandeParvaz
15.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مراسم ششمین سالگرد شهید جواد الله کرم ،قطعه ۵۰ گلزار شهدای تهران
💐💐💐💐💐💐
*#شـــᏪــیدانہ*🌿••
انقدرسینـہمیزد
بھشگفتمڪمخودتواذیتڪن..!
مےگفـت:
*اینسینہنمےسوزه..*
*موقعشھادتهمہجاشترڪشبود*
*جزسینہاش••シ!'*
*شھیدحمید سیاهڪالےمرادۍ••🍂*
🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/BandeParvaz
13.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معاون لشکر ثارالله کرمان در اسارت
*درس اخلاق و گذشت حاج قاسم*
🌸 التماس دعای سلامتی و ظهور آقا (عج)
🌸 سلامتی و ظهورش صلوات🌸
🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://eitaa.com/BandeParvaz
📷عکس مربوط به عملیات بیت المقدس ۶ است که در اواخر اردیبهشت ماه ۱۳۶۷ در ارتفاعات شیخ محمد که مشرف به شهر ماووت بود انجام شد.و در تصویر پیکر دو رزمنده شهید لشگرده سیدالشهداء (ع) دیده میشود که روی مرکب بسته شده است ...شاید ساعت ها طول کشید که این ابدان مطهر تا پشت جبهه رسید...و این دو رزمنده که مرکب مسافران بهشت را هدایت می کنند چه حالی داشتند.
ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️
🌴 ای ساربان آهسته رو کارام جانم می رود .....آن دل که با خود داشتم با دلستانم می رود...من با دو چشم خویشتن دیدم که جانم می رود...و خوشا به حال این حیوان که مرکب بهشتیان شد.
امام و شهدا رایادکنیم باصلوات برمحمدوآل محمد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/BandeParvaz
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این نامه را لیلا فقط بخونه!!
https://eitaa.com/BandeParvaz
‹🌻☁️›
°
°
اگر او یک نفر بود؛
با رفتنش...💔
یک مملکت بهم نمیریخت؛
او یک راھ بود؛
یک نماد بود☝️🏿
او یک دنیـٰا از دنیٰا دور بود؛
و چہ زیبٰا فرمود عزیزِ ما؛
+حـٰاجقاسـمیكمڪتببود!
🌻⃟ ☁️¦⇢ #حاجے
هدیه به روح مطهر سردار دلها صلوات 🌷🌷🌷
https://eitaa.com/BandeParvaz