eitaa logo
باند پرواز 🕊
1.1هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
4.6هزار ویدیو
23 فایل
چگونه دربند خاک بماند آنکه پروازآموخته است! اینجا باندپروازشماست وشهداپر پرواز🕊 خوش آمدید💐 کجا گل‌های پرپر می فروشند؟! شهادت را مکرّر می فروشند؟! دلم در حسـرت پرواز پوسید کجا بال کبوتر می فروشند ؟💔 خادم الشهدا @Mohebolhosainam @Am21mar
مشاهده در ایتا
دانلود
باند پرواز 🕊
🌿شهید احمد رضا معینی 🌿 نام پدر ✨ براتعلی تاریخ تولد✨۴۶/۰۱/۰۵ وضعیت تاهل✨ متاهل تاریخ شهادت ✨۶۵/۰۶/
« ان شاءالله چند روز دیگر رنگ کردن خانه تمام می شود و من به جبهه می روم ، البته با اجازه شما . اگر هم شهید شدم دوست دارم مراسمم را در این خانه بگیرید و به یاد من در همین اتاق دعای کمیل برگزار کنید .»🖤 در دفترچه یادداشتش که داشت قبل از عروج تاریخ شهادتش را با خودکار قرمز نشانه گذاشته بود .‌ شهد شیرین شهادت گوارایش باد . 🔺 *عشق امام* 🔻 قلبش به عشق امام می تپید، در تظاهرات و جریان های انقلاب شرکت مستمر داشت . در پایگاه شهید رجائی بسیجی فعال بود و مرتبا در کلاسهای آموزش قرآن و احکام شرکت میکرد ، تا اینکه پدر بیمار و از کار افتاده شد احمدرضا با جان و دل ، پرستاری پدر را انجام می داد 🌺 او حالا باید سرپرستی خانواده و ۷ فرزند کوچکتر از خودش را به عهده می گرفت و نان آور خانه می شد . برای کار کشاورزی به اهواز رفت و فصل استراحت که به خانه بر می گشت بی کار نمی نشست و روی ماشین آلات کشاورزی برای دیگران کار می کرد انگار خودش را فراموش کرده بود و تمام هم و غمش خانواده اش بود 🥀 که مبادا به آنها سخت بگذرد ؛ بسیار مهربان بود و به مادر خیلی احترام می گذاشت تا حدی که وقتی می خواست به جبهه برود مادر به خاطر مشکلات متعدد زندگی شان مانع رفتن او شد و احمدرضا پا روی عقل و دلش گذاشت و فقط به خاطر لبخند رضایت مادر به خانه برگشت ، هرچند تمام فکر و ذهنش جبهه بود .......😔 📚برگرفته از کتاب پلاک های ماندگار📚 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
باند پرواز 🕊
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🍃 🍃🍃 🍃 #روز_دوم_چله ✍ ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ ۱۲ محرم ۱۴۴۴ ▪️شهید حسین معزغلامی▪️ ▪️شه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🍃 🍃🍃 🍃 ✍ ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ ۱۳ محرم ۱۴۴۴ ▪️شهید عباس آسیمه▪️ ▪️شهید مصطفی اسدی ▪️ ♡ 🍃 🍃🍃 🍃🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃
تاریخ تولد▪️1368/4/10 محل تولد▪️تهران تاریخ شهادت▪️ 1394/10/21 محل شهادت▪️خان طومان وضعیت تأهل▪️مجرد تحصیلات▪️کارشناسی مدیریت بازرگانی 🖇️ *زندگینامه* 🖇️ عباس در سال 1368 به دنیا آمد. مثل همه کودکان به تحصیل علم همت گماشت و بعد از اخذ مدرک دیپلم در بخش هوا و فضای سپاه مشغول خدمت شد ایشان فارغ التحصیل رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد قزوین بودند. خیلی به هیئت و حضور در مساجد و ذکر اهل بیت(ع) علاقه داشت. او همیشه با وضو و مراقب رفتارش با دیگران به خصوص نامحرمان بود✨. آسمیه در جوانی به استخدام سپاه پاسداران درآمد. مدتی به عنوان تیرانداز نمونه انتخاب شد. به علوم اسلامی علاقه مند بود. لذا به مطالعه کتاب های حوزه روی آورد. در دی ماه سال 1394 داوطلبانه برای حراست از حرم آل الله به سوریه رفت و در روز بیست و یکم دی ماه سال 1394 در سن 26 سالگی در حلب جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیکر پاکش پس از ۷ سال ، به تازگی به وطن بازگشت 🌿 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
*📚به روایت مادر* 📚 عباس سخنی از سوریه با من نزد و تنها گفت برای یک ماموریت ۴۵ روزه خواهد رفت. من طاقت دوری از او را نداشتم برای همین زمانی که ساکش را می بست بیرون رفتم تا خداحافظی کردن و رفتنش را نبینم❤‍🩹.آن شب چند بار تماس گرفت وقتی متوجه حال خراب من شد از مسئولان مربوطه اجازه گرفت و به منزل آمد. او به من گفت مادر هر زمان که جنگی رخ دهد و من در آن حاضر شوم شهید خواهم شد چون آن را از امام حسین(ع) خواسته ام. 🥺پس بعد از شهادت من گریه نکن و هر زمان که به یاد من افتادی و دلتنگ شدی به یاد علی اکبر امام حسین(ع) گریه کن. 💔می گفت کسانی که برای دفاع از حریم اهل بیت به سوریه می روند در حقیقت می روند تا دشمن به کشور ما نیاید چرا که هدف اصلی دشمنان ایران است از این رو ما با حضور در سوریه دشمن را در پشت مرزهای سوریه نگه داشته ایم تا امنیت در کشور ما همچنان ادامه یابد.🥀 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
📚 *به روایت برادر* 📚 15 دی ماه 1394 از خانه رفت و 16 دی به سوریه پرواز کرده بودند. 🕊️تنها پنج روز بعد طبق پیش ‌بینی‌هایش در روز 21 دی ماه به شهادت رسید. عباس قبل از اعزامش گفته بود که من بروم خیلی زود شهید می‌شوم. مادرم که این حرف را شنید به او گفت چرا شهید شوی. برو به جنگ و برگرد. اما عباس گفت در سوریه چیزی جز شهادت در انتظارش نیست.😭 یادم است شب چهارم دی ماه با هم خلوت کردیم. خیلی از حرف‌هایش را با من در میان می‌ گذاشت. غیر از برادری مثل دو تا دوست بودیم. آن شب به من گفت: تمام شد. گفتم چی تمام شد؟ گفت شهادت نزدیک است. آرام ضربه‌ای به شانه‌اش زدم و گفتم اول رضایت پدر و مادرت را بگیر بعد. گفت قانونی هم که حساب کنیم از 22 سالگی دیگر کسب اجازه والدین مطرح نیست. فهمیدم که تصمیمش جدی است. چند روز بعد رفت و نهایتا پنج روز بعد از اعزامش در خان ‌طومان به همراه شهدایی مثل عباس آبیاری، میثم نظری، مهدی حیدری، مصطفی چگینی، مجید قربان خانی، محمد آژند و. . . به شهادت رسیدند.💔 مقاومت آن ها باعث شده بود تا خیلی از نیروها اسیر یا کشته نشوند. برادرم جزو 15 نفری بود که روی یک تپه مقاومت می‌کردند و از میان آن ها 13 نفر شهید و دو نفر مجروح شدند. یکی از دوستانش برای ما تعریف می کرد که در سوریه سختی زیاد کشیدیم و چند روزی بود که به جز چند خرما چیزی برای خوردن نبود اما عباس همیشه لبخند می زد و می گفت زیاد فکرش را نکنید درست می شود. 🌿دوستانش می گفتند
باند پرواز 🕊
📚 *به روایت برادر* 📚 15 دی ماه 1394 از خانه رفت و 16 دی به سوریه پرواز کرده بودند. 🕊️تنها پنج روز ب
🌿دوستانش می گفتند عباس و ۳ نفر دیگر بالای تپه ای رفته بودند و شجاعانه می جنگیدند تا از کشته شدن افراد بیشتر جلوگیری کنند. او از قلب و پهلو تیر خورد و در نهایت به آرزوی دیرینه اش رسید و جام شهادت را از دست مولای بی کفن نوشید 🥺 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://chat.whatsapp.com/FlxH5n39D5rKAd4hYj4IP8
🌿شهیدعباس آسیمه 🌿 ▪️ازش پرسیدن چرا همیشه دست به سینه‌ای؟ گفت نوکر امام حسین (ع) باید همیشه دست به سینه باشه🖇️ برادرش میگفت عباس زیاد به تزکیه نفس می‌پرداخت مثلا از یک ماه ۲۰ روزش را روزه بود، او از خدا خواسته بود اگر لیاقت شهادت هم نداشت مـرگش را در روضه‌های امام حسین (ع) قرار دهد.💔 🦋 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
باند پرواز 🕊
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🍃 🍃🍃 🍃 #روز_سوم_چله ✍ ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ ۱۳ محرم ۱۴۴۴ ▪️شهید عباس آسیمه▪️ ▪️شهید
🌿شهید مصطفی اسدی🌿 نام پدر ✨حسن تاریخ تولد✨۱۳۴۰/۰۷/۰۲ وضعیت تاهل✨متاهل تاریخ شهادت ✨۱۳۶۵/۰۲/۹ نوع عضویت ✨سپاه عملیات✨صاحب الزمان (تکمیلی والفجر۸) محل شهادت✨فاو محل دفن✨دولت آباد تحصیلات✨دیپلم شغل✨پاسدار سن✨۲۵ سال ▪️ زندگینامه▪️ مصطفی در مهرماه سال ۱۳۴۰ در شهرستان دولت آباد زندگی را آغاز نمود. از همان کودکی یار و غمخوار پدر و مادر بود و همواره می کوشید قلبش را از نفاق و عملش را از ریا و زبانش را از دروغ و چشمش را از خیانت پاکیزه گرداند 📿.با سن کمی که داشت برای نابودی نظام طاغوت در اکثر راهپیمایی ها شرکت می جست و همزمان با پیروزی انقلاب به عضویت کمیته انقلاب اسلامی در آمد . با شروع جنگ در کردستان برای حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب به دفاع برخواست . 💖 او که دستورات ولایت فقیه را باجان و دل پذیرا بود به عنوان بسیجی عازم جبهه های جنوب شد و در عملیات‌های فتح المبین ، بیت المقدس ، رمضان ، محرم ، والفجر مقدماتی ، خیبر و بدر حماسه آفرید تا سرانجام در عملیات والفجر ۸ در جنوب شهر فاو بر اثر اصابت ترکش خمپاره و گلوله در تاریخ ۱۳۶۵/۲/۹ پذیرای شهادت شد .💔 🔺 *یک دنیا تواضع* 🔻 گاهی اوقات بعد از خوردن شام ، ظرفها در گوشه سنگر نشسته می‌ماند و از شدت خستگی خوابمان می برد . صبح که بیدار می شدیم خبری از ظرف های نشسته نبود .🧐 یک شب بعد از خوردن شام خودم را به خواب زدم تا سر از ماجرا در بیاورم . کمی که از شب گذشت صدای به هم خوردن ظرف ها را شنیدم . گوشه چشمم را باز کردم ، مصطفی را دیدم که با یک دنیا تواضع و دور از چشم همه ظرف ها را تمیز می کند.
باند پرواز 🕊
🌿شهید مصطفی اسدی🌿 نام پدر ✨حسن تاریخ تولد✨۱۳۴۰/۰۷/۰۲ وضعیت تاهل✨متاهل تاریخ شهادت ✨۱۳۶۵/۰۲/۹ نوع ع
🔺مراقب بیت المال🔻 از ارتفاعات هزار قله، قصد جابجایی و انتقال به سمت جبهه های جنوب را داشتیم و هر کداممان، وسیله ای را جمع می کردیم . در آن شلوغی حواس هرکس به وسایلش بود که داشت جابجا می کرد . صدای مصطفی را شنیدیم که گفت «نفت ها نریزد» وقتی دقت کردیم دیدیم لابه‌لای وسایل فانوسی کج شده است و نفت هایش قطره قطره روی زمین می‌ریزد.🥀 در آن میان تنها چشم های تیزبین آقا مصطفی مراقب اموال بیت المال مسلمین بود .🍃 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
باند پرواز 🕊
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🍃 🍃🍃 🍃 #روز_سوم_چله ✍ ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ ۱۳ محرم ۱۴۴۴ ▪️شهید عباس آسیمه▪️ ▪️شهید
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🍃 🍃🍃 🍃 ✍ ۲۱ مرداد ۱۴۰۱ ۱۴ محرم ۱۴۴۴ ▪️شهید رسول خلیلی▪️(سالگرد قمری شهادت) ▪️شهید محمود عرب ▪️ ♡ 🍃 🍃🍃 🍃🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃
⭕ سلام و عرض ادب در پیام‌رسان ایتا نقصی به وجود آمده که متاسفانه امکان ارسال مطالب نیست ، ان شاءالله در صورت برطرف شدن نقص به زودی مطالب ارسال می شود ⭕
سلام و عرض ارادت 🖤 به مناسبت سالگرد شهادت شهید رسول خلیلی دوستانی که مایل هستند در ختم ۴۰ تایی سوره یاسین ، در نظر گرفته شده ، شرکت کنند . به مدیران کانال پیام بدهند . ✨امید است نگاه شهید خلیلی بیش از پیش به زندگی ما باشد و همچون شهید دهقان امیری و شهید صفری از طریق رفاقت با شهید خلیلی آسمانی بشویم🥺 ان شاءالله🤲🏻 پ.ن🌿 رفیق شهید ، شهید محمد رضا دهقان امیری و شهید نوید صفری شهید رسول خلیلی بودند و از طریق الگو قرار دادن این شهید و پیروی از راه این شهید و تقرب به حق تعالی ، به مقام شهادت نائل آمدند . به تعبیر زیباتری ، شهید خلیلی باند پروازی برای این دو شهید شدند 🕊️🖇️
▪️خانم ص.حیدریان▪️ ۳ ▪️خانم حیدریان▪️ ۱ ▪️خانم آقابابا▪️ ۲ ▪️کاربر حامد▪️۱ ▪️خانم س . معینی▪️ ۱ ▪️خانم ا . معینی▪️ ۱ ▪️کاربر🌼 ▪️ ۱ ▪️خانم طیبه شهیدی ▪️۲ ▪️خانم فاطمه خانی▪️ ۳ ▪️خانم هاجر کمالی▪️ ۱ ▪️خانم ملیحه محقق▪️ ۲ ▪️خانم مائده نادری▪️ ۱ ▪️خانم ریحانه حیدریان▪️ ۲ ▪️خانم لیلا معینی ▪️۳ ▪️خانم زهرا براتی▪️ ۱ ▪️خانم هاجر حیدریان▪️ ۵ ▪️خانم مریم شهیدی▪️ ۲ ▪️خانم کرباسی▪️ ۲ ▪️خانم زهرا سادات حسینی▪️ ۵ ▪️خانم محقق▪️ ۱ ▪️خانم حسینی▪️ ۲ ▪️خانم ف. حیدریان ▪️۱ ▪️خانم ز. حیدریان▪️ ۱
سلام شب بخیر ✨ تشکر از همه عزیزانی که در ختم سوره یاسین شرکت کردند . ان شاءالله لحظه به لحظه بیمه شهدا باشید 🤲🏻📿 ان شاءالله تا ساعاتی دیگر قرعه کشی ارسال میشود 🖤 https://chat.whatsapp.com/FlxH5n39D5rKAd4hYj4IP8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖇️ *قرعه کشی از بین عزیزانی که در ختم سوره یاسین شرکت کردند ، هدیه به شهید بزرگوار ، شهید رسول خلیلی* 🖇️ ✨ *منتخب قرعه‌کشی سرکار خانم زهرا سادات حسینی* ✨
باند پرواز 🕊
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🍃 🍃🍃 🍃 #روز_چهارم_چله ✍ ۲۱ مرداد ۱۴۰۱ ۱۴ محرم ۱۴۴۴ ▪️شهید رسول خلیلی▪️(سالگر
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🍃 🍃🍃 🍃 ✍ ۲۲ مرداد ۱۴۰۱ ۱۵ محرم ۱۴۴۴ ▪️شهید حاج حسین همدانی▪️ ▪️شهید علیرضا کریمی ▪️ ♡ 🍃 🍃🍃 🍃🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام صبحتون بخیر با توجه به برطرف شدن نقص ان شاءالله مطالب دیروز هم ، امروز ارسال می کنیم 🥀
باند پرواز 🕊
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🍃 🍃🍃 🍃 #روز_چهارم_چله ✍ ۲۱ مرداد ۱۴۰۱ ۱۴ محرم ۱۴۴۴ ▪️شهید رسول خلیلی▪️(سالگر
🖇شهیدمحمدحسن (رسول) خلیلــــــــــی🖇 تاریخ تولد 🌱۱۳۶۵/۹/۲۰ محل تولد🌱 تهران وضعیت تاهل🌱مجرد فرزند دوم خانواده‌ی آقای رمضانعلی خلیلی دانش آموخته‌ی🌱 دانشگاه امام حسین علیه السلام دانشجوی🌱 رشته ی مدیریت اعزام به سوریه🌱 بر حسب وظیفه تخصص🌱 تخریب - تاکتیک - جنگ های نامنظم شهادت در تاریخ 🌱۲۷ آبان ماه سال ۱۳۹۲ محل شهادت🌱سوریه _حلب محل دفن🌱 تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها ، قطعه 53 ، ردیف 87/الف شهید  مورد علاقه 🌱شهید حاج محسن دین شعاری صفات بارز اخلاقی 🌱بسیار خوش رو و شوخ طبع ، اهل تفریح و گردش خصوصا با دوستانش ، ورزشکار ، عاطفی ، دل رحم ، دلسوز دیگران و پیگیر برای حل مشکلاتشان ، بخشنده ، سر به زیر و با حیا ، با غیرت ، هیاتی ، مطیع رهبر ، نظامی متخصص و... علایق🌱کارهای هیجانی و پر استرس ، ورزش (جودو ، کاراته ، کوهنوردی و راپل) ، خوشنویسی ، نقاشی ، طراحی ، سفر ، زیارت اهل بیت علیهم السلام و شهدا ، خدمت به شهدا حتی با رنگ آمیزی قبورشان ، شرکت در مجالس اهل بیت (ع) و...🦋 🔶 *رسول فقط رفیق من است* 🔶 🖊نویسنده کتاب شهید رسول خلیلی به نکته جالب در خصوص این کتاب اشاره کرد و افزود: اتفاق جالب این بود که همه دوستان در پایان مصاحبه می گفتند که رسول فقط رفیق من بود. اگر با 30 نفر از دوستانش صحبت می کردم همه باتفاق می گفتند رسول رفیق صمیمی من بود. این حسن خلق رسول برای من مهم بود که آدم ها با هر طیف و سن و موقعیتی را جذب می کرد.📚 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
🌱 رسول خلیلی 🌱 پدر شهید نقل می کنند: روزهای آخر اسفند بود، که به سمت مناطق عملیاتی حرکت کردیم. آن موقع هوز برنامه ی راهیان نور به شکل امروزی نبود. ما به همراه خانواده و نزدیکان با یک اتوبوس رفته بودیم. به فکّه رسیدیم، کمی جلوتر از آن ، مقرّ تخریب ما بود که اسم آنجا را الوارثین گذاشته بودیم. رسول کم سن و سال بود. به رسول می گفتم : نگاه کن پسرم، ببین بچه ها این قبر را زمان جنگ کنده بودند ؛ می آمدند داخل این قبرها، نماز می خواندند ، نماز شب می خواندند، مناجات می کردند، ولی حالا این قبرها غریب مانده اند! دیگر از آن حال و هوا خبری نیست! بعد نماز ظهر یک دفعه متوجّه شدم رسول نیست. با مادرشدنبالش گشتیم که دیدیم رفته داخل یکی از این قبرها به سجده افتاده و چفیه روی سرش کشیده، گریه می کند. بنده حقیقتاً همان جا گریه ام گرفت😭 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢ https://eitaa.com/BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خدایا می‌دانم که کم‌کاری از من است؛ خدایا می‌دانم که من بی‌توجّهم، خدایا می‌دانم که من بی‌همّتم، خدایا می‌دانم که من قلب امام زمانم را رنجانده‌ام، امّا خودت می‌گویی که به سمت من بازآیید. آمده‌ام خدا کمکم کن تا از این جسم دنیوی‌و فکرهای مادی نجات یابم. 🎙شهید‌ رسول خلیلی ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢ https://eitaa.com/BandeParvaz
یک‌روز‌کفنی‌خریدم‌و‌وقتی‌برای‌زیارت‌ به‌حرم‌سیدالشهدا‌علیه‌السلام‌رفتیم‌. کفن‌را‌بالای‌ضریح‌انداختم‌. فردای‌آن‌روز‌با‌رسول‌رفتیم‌و‌کفن‌را‌از‌خادم‌ آنجا‌گرفتیم‌. همان‌جا‌رسول‌کفن‌را‌به‌خود‌چسباند‌😔 گفت‌:‌بابا‌عجب‌کفن‌مشتی‌هست‌. این‌کفن‌فقط‌برای‌من‌است‌دیگر‌به‌تو‌ نمیدهم.🥀 این‌ماجرا‌ماند‌تا‌وقتی‌در‌وصیت‌نامه‌🗒 نیز‌به‌این‌کفن‌اشاره‌میکند‌.😭 راوی:پدر شهید رسول خلیلی ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
✨ 🧔🏻مےگفت در دوره آموزشی بسیج،یک شب رسول،من را کنار کشید .حالا آن موقع سیزده ساله بود. گفت آقامرتضی شما آدم خوبی هستید ومن به شما اعتماد دارم،یک چیزی میخواهم بگویم،فقط از شما میخواهم به هیچ کس نگویید،تاکید کرد به پدرم ومادرم وبرادرم روح الله نگویید... من اول فکر میکردم یک کار خطایی کرده یا تقصیری از اوسر زده. گفتم خوب بگو. 🗣گفت آقامرتضی شما آدم پاک ومومنی هستید،دعایتان هم مستجاب میشود؛ "دعا کنید ما شهید بشیم" :) آقامرتضی گفت من همانجا چشمم پراشک شد،رفتم پشت چادرها وشروع کردم به گریه که این بچه در این سن وسال چقدر از امثال ما سبقت گرفته...💔 🎙شهید ‌رسول ‌خلیلی ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
🍂ماجرای خواب زیبای حکاک سنگ مزار شهید رسول خلیلی🍂 📌این قضیه برای اسفند سال ۹۲ آقایی که کار خطاطی روی سنگ مزار رسول رو انجام داد... برامون ماجرای عجیبی رو تعریف کرد که هنوز وقتی یادم میافته مو به تنم سیخ میشه و بغض گلوم رو میگیره صبح روح الله (برادر شهید) اومد دنبالم رفتیم بهشت زهرا منتظر شدیم حکاک اومد.. یه نگاه به ما انداخت گفت ببخشید این سنگ مزار کیه؟ گفتیم چه طور؟ گفت: اصلا نمی دونستم قراره امروز بیام اینجا بنویسم.. دیشب خواب دیدم از طرف حرم امام حسین علیه السلام منو خواستن گفتن شما مامور شدی رو ضریح آقا قرآن بنویسی... ما که خشکمون زد... وقتی بهش گفتیم سنگ رو از حرم امام حسین آوردن و قراره برای یه شهیدی نصب بشه حالش منقلب شد... 💠راوی :  از دوستان شھید ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
همہ رفتنی اند چقدر خوبہ ڪہ زیبا بریم 🕊شهید رسول خلیلی🕊 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢ https://eitaa.com/BandeParvaz