🌱مأموریتهایی که تمامی نداشت!
همسر شهید:
حدود ۲۴ سال زندگی مشترک من و حاجمهران، بیشترش در مأموریتهای او گذشت. اوایل ازدواجمان، سن کمی داشتم. هر وقت که شهید به مأموریت میرفت، من هم به خانه پدری میرفتم و پیش مادرم میماندم تا او برگردد. سال ۷۷ خدا به ما دختری داد که نامش را فاطمه گذاشتیم. فاطمه کوچک بود که پدرش مرتب مأموریت میرفت. از اواسط دهه ۷۰ تا سال ۹۹، بیستوچندسال میشود. یک عمر است. حاجمهران عمرش را در مأموریتهای مختلف گذراند. این موضوع قاعدتاً روی خانواده هم اثر میگذاشت، اما من به عنوان همسر حاجمهران، پذیرفته بودم بخشی از زندگی جهادی او باشم و صبر کنم. به رغم همه این سختیها، ما زندگی خوب و شیرینی داشتیم. سال ۸۵ خدا به ما پسری عطا کرد که نامش را محمدحسین گذاشتیم. هم محمدحسین و هم فاطمه از کودکی عادت کرده بودند هر سال، چند ماه پدرشان را نبینند و منتظر بمانند تا پدرشان از مأموریت برگردد.
خستگی برایش معنا نداشت
یک نکته خاص در زندگی شهید مهران خالدی وجود داشت که ما به عنوان خانوادهاش بیشتر به آن واقف بودیم. شهید هر وقت که از مأموریت برمیگشت، در هر وضعیتی که بود، در اوج خستگی یا کلافگی و مشغلههای زیاد، تمام وقایع بیرون از خانه را پشت در میگذاشت و با روی باز وارد خانه میشد. اگر قرار بود فقط چند ساعت در خانه باشد، همان چند ساعت را کاملاً در اختیار خانواده بود. حضورش کم، اما با کیفیت بود.
#شهید_مهران_خالدی
#سالروزشهادت 🕊🥀
.
باند پرواز 🕊
🌱مأموریتهایی که تمامی نداشت! همسر شهید: حدود ۲۴ سال زندگی مشترک من و حاجمهران، بیشترش در مأموریت
دختر شهید:
نمیدانستم بابا چه کاره است!
من و برادرم از کودکی عادت کرده بودیم هر سال بابا چند ماه به مأموریت برود،، چون پدرم از ۱۵ سالگی تا زمان خدمت سربازی در هلالاحمر فعالیت میکرد. در کودکی به ما گفته بود هنوز هم هلالاحمر کار میکند و مأموریتهایش به خاطر حضور در مناطق بحرانزده است. درکودکی ام تصورم این بود که همه باباها کمتر در خانه هستند و بیشتر به مأموریت میروند! بزرگتر که شدم، دیگر به نبودنهای بابا عادت کرده بودم. در نوجوانی متوجه شدم پدرم شغل نظامی دارد و پاسدار است، البته همان موقع هم نمیدانستم در کدام قسمت کار میکند و چه وظایفی دارد. بابا یک اخلاق خاصی داشت، هیچ وقت در مورد مسائل کاری در خانه صحبت نمیکرد. چند ماه قبل از شهادتش فهمیدم که عضو نیروی قدس است و تا حدی از نوع کارش و وظایفی که داشت سردرآوردم.
حضور جدی در جبهه سوریه
وقتی که جنگ در سوریه شروع شد، مشغلههای بابا هم زیاد شد. او از سالها قبل به مناطقی مثل سوریه و لبنان میرفت، ولی بعد از مسئله تکفیریها و تعدی به حرم اهل بیت (ع)، رفتوآمدهای بابا به سوریه بسیار بیشتر شد. اوایل چند روز میرفت و برمیگشت و مجدداً عازم منطقه میشد. رفتهرفته این مأموریتها بیشتر و بیشتر شد. به عنوان مثال بگویم که سال ۹۵ پدرم ۹ ماه تمام در سوریه ماند. اگر هم به خانه میآمد، نهایتاً سهچهار روز میماند و دوباره برمیگشت. در زندگی خانوادگی ما این دوره ۹ماهه یک دوره خاصی است. انگار که دفاع مقدس دوباره شروع شده و پدرمان در جبهه بود و ماهها آنجا میماند. من آن موقع کنکور داشتم و نبودنهای بابا خیلی برایم سخت بود.
مجروحیت شیمیایی در جبهه
خرداد سال۹۶، دوره ۹ ماههای که بابا در سوریه مانده بود، تمام شد. پدرم به خانه برگشت، اما با جراحتها و تاولهایی که روی پوستش بود و سرفههایی که اگر میگرفت به راحتی رهایش نمیکرد. بعضی از شبها از فرط سرفه نمیتوانست بخوابد. آن زمان تروریستها از مواد شیمیایی استفاده میکردند و اگر یادتان باشد، امریکا سعی میکرد این موضوع را گردن دولت سوریه بیندازد. زمان مجروحیت پدرم هنوز این مسئله آنطور که باید مطرح نشده بود. ما هم اوایل نمیدانستیم این تاولها و مشکلات تنفسی به خاطر چیست. بابا به چند دکتر پوست مراجعه کرد، ولی هیچ کدام تشخیص درستی ندادند. لابهلای این دکتر رفتنها، چون پدرم بسیار به کارش اهمیت میداد، خیلی از مواقع پیگیری مشکل جسمیاش را رها میکرد و سرش گرم کار میشد. تا دو سال نمیدانستیم او شیمیایی شده است. نهایتاً سال۹۸ که برای چند نفر دیگر از همرزمان پدرم این مشکلات پیش آمد، دکترها با آزمایشهایی که انجام دادند، تشخیص مجروحیت شیمیایی دادند.
#شهید_مهران_خالدی
#سالروزشهادت 🕊🥀
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
مجروحیت در سوریه، شهادت در تهران
دختر شهید:
سال ۹۹ دوباره دوره چندماهه حضور بابا در سوریه تکرار شد. بابا از تیرماه ۹۹ به آنجا رفت و ماندگار شد. این بار ما هم از مهرماه رفتیم پیش بابا و در سوریه ماندیم. در این مدت، وضعیت شیمیایی پدرم گاه عود میکرد و گاه فروکش، اما حضور در مناطق آلوده سوریه، باعث شده بود اوضاع جسمیاش بدتر شود. کار تا جایی پیش رفت که از اوایل اسفند ۹۹ شرایطش بسیار بد شد. دوسه روزی او را در بیمارستان بستریاش کردند، ولی حالش وخیمتر شد. ناچار شدند پدرم را به تهران بفرستند تا ادامه درمان اینجا صورت بگیرد. ما هم همراه بابا برگشتیم. او را به بیمارستان بقیهالله بردند و ما به خانه آمدیم. خبر نداشتیم که تنها چند ساعت بعد از رسیدنمان به تهران، بابا در بیمارستان شهید شده است. اصلاً به ما نگفتند که چنین اتفاقی افتاده است. تا پنج روز ما بیخبر بودیم. فقط میگفتند بابا دارد مراحل درمانش را طی میکند و نمیتوانیم او را ببینیم، چون در سوریه وخامت اوضاع بابا را دیده بودیم، دوستانش اینطور صلاح دیده بودند چند روز شهادتش را از ما مخفی کنند تا روحیهمان بهتر شود، بعد به ما خبر بدهند. ما ساعت ۱۰ شب ۱۳ اسفند به تهران رسیده بودیم و پدرم ساعت ۲:۳۰ بامداد ۱۴اسفند ۱۳۹۹ به شهادت رسیده بود.
#شهید_مهران_خالدی
#سالروزشهادت 🕊🥀
هدیه به روح مطهرشون صلوات 🌷
.
☆بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ☆
#چله_زیارت_عاشورا🌱
به نیابت از شهدا
"به نیت تعجیل در فرج حضرت ولی عصرعج"
#روز_دوازدهم
#بیست_ششم_شعبان_۱۴۴۵
#هفدهم_اسفند_۱۴۰۲
به نیابت ازشهید
🌷حاج ابراهیم همت 🌷
#سالروزشهادت
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج 🤲
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
🍃🌷هفدهم #اسفند ماه سالروز شهادت مظلومانه سردار سرافراز اسلام شهید حاج محمد ابراهیم همت ، فرمانده دلاور لشگر ۲۷ محمد رسول الله ، صلی الله علیه و آله، در عملیات خیبر ، سال ۱۳۶۲ گرامی باد⚘
💐 هدیه به روح مطهر این شهید والامقام فاتحة مع الصلوات⚘
🌿 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌿
#شهید_حاج_ابراهیم_همت
#سالروزشهادت 🕊🥀
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
#نمازاول وقت
#سفارش_شهدا
همسر شهيد حاج محمد ابراهيم #همت مي گويد:«
ابراهيم بعد از چند ماه #عمليات به خانه آمد.
سر تا پا خاكي بود و چشم هايش سرخ شده بود.
به محض اينكه آمد، #وضو گرفت و رفت كه نماز بخواند.
به او گفتم: حاجي لااقل یه خستگي دَر كُن، بعد نماز بخوان.
سر سجاده اش ايستاد و در حالي كه آستين هايش را پايين مي زد، به من گفت:
من باعجله آمدم كه #نماز اول وقتم از دست نرود.
اين قدر خسته بود كه احساس مي كردم، هر لحظه ممكن است موقع نماز از حال برود».
#شهید_حاج_ابراهیم_همت
#سالروزشهادت 🕊🥀
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
🔰خاطره ای از همسر شهید همت:
نیت کردم 40 روز روزه بگیرم دعای توسل بخوانم. بعد از چهل روز هرکسی آمد، جوابم مثبت باشد. شب سی و نهم یا چهلم بود ابراهیم آمد خواستگاری.آمده بود بله را بگیرد.😌
گفتم: «من مهریه نمیخوام، خانوادم را شما راضی کنید.
خیلی راحت گفت: «من وقت این کارها را ندارم»
از حرفش عصبانی شدم.😤
گفتم «شما که وقت ندارید چرا می خواهید ازدواج کنید؟»
گفت: «درسته وقت ندارم. ولی توکل دارم»😊☝️
#عند_ربهم_يرزقون✨
#شهید_ابراهیم_همت
#سالروزشهادت 🕊🥀
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
#عاشقانه_شهدا
*⚘﷽⚘
👌دلیل زیبایی چشم ها
همسر حاج ابراهیم #همت :
یه روز نگاه کردم به چشمای حاجی گفتم حاج همت خیلی چشمات زیباست .(محبت زبانی)
خدا هم که زیبا پسند، نمی گذاره چیزای زیبا تو این دنیا بمونه و اونو برای خودش برمی داره؛
حاجی اگر روزی شهید شدی مطمئنم خدا این چشمارو با خودش می بره
همسر شهید همت می گفت :
این چشما یکی به خاطر این زیبا بود که به #گناه_باز_نشده بود و یکی به خاطر اینکه هر #سحر پا می شدم می دیدم این چشما در خونه خدا چه #اشکی میریزن
گفتم مطمئنا این چشما رو خدا خاطرخواه شده
آخر در عملیات خیبر خدا این چشمارو با قابش برد.از بالای لبهاش رفت …رفت پیش خدا🌷
#شهید_ابراهیم_همت
#سالروزشهادت 🕊🥀
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
3.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حتماببینید👌👌
#حاج_قاسم از #حاج_همت میگوید
🎥روایتگری شهید سلیمانی در وصفِ شهید همت...🥀
#سالروزشهادت 🕊🥀
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
☆بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ☆
#چله_زیارت_عاشورا🌱
به نیابت از شهدا
"به نیت تعجیل در فرج حضرت ولی عصرعج"
#روز_سیزدهم
#بیست_هفتم_شعبان_۱۴۴۵
#هیجدهم_اسفند_۱۴۰۲
به نیابت ازشهید
🌷حجت اله رحیمی 🌷
#سالروزشهادت
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج 🤲
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
#یادآوری⤴️ امروز سیزدهمين روز چله مون به نام 🌷شهید حجت اله رحیمی🌷 زیارت عاشورا را میخونیم به نیت
شهید حجت الله رحیمی متولد ۱۳۶۸ که از سال 1379 فعّالیّتهای خود را در پایگاه بسیج و مسجد سیدالشهد آغاز کرده وی در سال 1384 به عنوان عضو فعّال بسیج در ابتدا مسئول اطلاعات و بعدها مسئول فرهنگی پایگاه مقاومت امام حسین (ع) باغملک منصوب شد وی در سال 1385 هیئت خانگی نورالائمه را با هدف گسترش فرهنگ معنوی اهل بیت (ع) عصمت و طهارت راه اندازی نمود و صدها مراسم مذهبی در مناطق مختلف استان خوزستان برگزار کرد و در بین جوانان استان از محبوبیت خاصی برخوردار بودن شهید از سال 1386 به عنوان خادمالشهیدا در ستاد راهیان نور خدمت نمود. وی دانشجوی آزاد باغملک در سال 1390 به عنوان مسئول بسیج دانشگاه آزاد اسلامی باغملک منصوب شد.
#شهید_حجت_اله_رحیمی
#سالروزشهادت 🕊🥀
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
شهید حجت الله رحیمی متولد ۱۳۶۸ که از سال 1379 فعّالیّتهای خود را در پایگاه بسیج و مسجد سیدالشهد آغ
🍃ویژگیهای اخلاقی شهید:
شهید رحیمی از ویژگیهای اخلاقی و شخصیت و معنوی خاصی برخوردار بوده است و رعایت ادب، حفظ حرمت دوستان، گفتن یا زهرا و یا علی در ابتدا و انتهای مکالمات تلفنیاش به جای سلام و خداحافظی ـ اقامه نماز اول وقت زبان و خاص و عام بوده است
ایشان بسیار انسان محجوب صبور و مهربان بودند و در فضای خانواده یک الگو برای دیگر فرزندان بود. ایشان همیشه با همان لبخند زیبایشان به پدر و مادر خود احترام و دستهایش را با رضایتی کامل و عشقی خاص میبوسید.
شهید علاقه و تعصب خاصی نسبت به اهل بیت (ع) به خصوص حضرت زهرا (س) داشتند و در هر کاری از این بانوی کریمه مدد میجوستن و ذکر یا زهرا (س) را همیشه بر لب داشتند.
ایشان همیشه لبخندی ملیح و زیبا به لب داشتند و ظاهری دلنشین و باطنی پاک.
شهید شیفته و دلباخته قدوم مقام معظم رهبری بودهاند و همیشه نگران حالات حضرت آقا بودند و به همین دلیل میتوان او را به حق از جوانان نسل سوم انقلاب نامید.
ایشان طبق عادت دیرینه خود به دیدار خانوادههای شهدا در روستاهای محروم میرفتند و برایشان مواد غذایی و غیره تأمین میکرده و بسیاری از این کارهای شهید بعد از شهادتشان آشکار شد و بیشتر کارهایشان را فی سَبیلِ اللّهِ انجام میدادند.
#شهید_حجت_اله_رحیمی
#سالروزشهادت 🕊🥀
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz