eitaa logo
باند پرواز 🕊
1.1هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
4.7هزار ویدیو
23 فایل
چگونه دربند خاک بماند آنکه پروازآموخته است! اینجا باندپروازشماست وشهداپر پرواز🕊 خوش آمدید💐 کجا گل‌های پرپر می فروشند؟! شهادت را مکرّر می فروشند؟! دلم در حسـرت پرواز پوسید کجا بال کبوتر می فروشند ؟💔 خادم الشهدا @Mohebolhosainam @Am21mar
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁از همه با استعداد تر بود🍁 به گفته دوستان شهید، او به آموزش های زمینی اکتفا نمی کرد و همواره وقت خود را صرف یادگیری علوم و مهارت های مختلف کرد و بر خلاف عادت، همه آموزش های هوایی، دریایی و زمینی را به خوبی فرا گرفت✨ و اساتید شهید به این موضوع اعتراف می کردند که شهید عسگری از همه *با استعداد تر بود* و خیلی سریع تر از دیگران آموزش ها را یاد می گرفت. در امور فنی نیز تبحر خاصی داشت. یکی از دوستان شهید در خاطره ای از توانایی و جسارت مسعود عسگری در کارهای فنی اینگونه نقل می کند🎙️: موتور یکی از قایق ها خراب شده و به درستی کار نمی کرد، با اینکه خیلی سنگین و بد بار بود بر حسب نیاز هر چند وقت یکبار جا به جا می شد و مشکلات فراوانی ایجاد کرده بود، یک روز در حین جا به جایی موتور، مسعود آن را می بیند و متوجه شرایط و مشکلاتی که به بار آورده می شود و پیشنهاد تعمیر آن را می دهد اما هیچ کس با این کار موافقت نمی کرد تا اینکه با اصرار مسعود گروه کوچکی تشکیل شد 💯و با شروع کار همه به دنبال یک کارگاه مجهز تعمیر قایق بودند تا آن را برای تعمیر به آنجا بسپارند اما به دلیل هزینه سنگین تعمیرات این کار متنفی شد. به پیشنهاد مسعود خودمان دست به کار شدیم. اطلاعات فنی و مکانیکی بسیار خوبی داشت و با اتکا به توانایی او کار را شروع کردیم و پس از چند روز قطعات معیوب موتور را تعویض کردیم و با کمک نقشه ای که مسعود به سختی آن را پیدا کرده بود تعمیر را به اتمام رساندیم. 🍃این خلاقیت و جسارت مسعود باعث شد هزینه های گزاف تعمیر با مبلغ ناچیزی برطرف شود و یک بار دیگر کمک مسعود بار سنگینی از دوش ما برداشته شود.
شهید عسگری در زمینه پروازی همیشه تلاشش بر این بود که پروازهایشان همراه با خلاقیت باشد و محدود به یک وسیله پروازی نمی شد، بلکه با هر وسیله ای که پرواز می کرد بسیار با مهارت بود و توانایی اش با اساتید حرفه ای برابری می کرد. 💛در سقوط آزاد نیز با اینکه تعداد پرش هایش بیشتر از 50 بار نمی شد اما در حین سقوط جسارت خاصی به خرج می داد و حرکاتی انجام می داد که افراد حرفه ای با میانگین 300 پرش به بالا می توانستند از پس آن بر بیایند. ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
🍁 *روحیه دستگیری* 🍁 یکی از خصوصیات شهید ساده زیستی و ساده پوشی بود. 🍃 ممکن نبود کسی از رفتار و صحبت هایش متوجه مهارت های شهید بشود، حتی خیلی از دوستانش بعد از شهادت متوجه توانایی های بی نظیر او شدند و همچنین در کنار این سادگی و بی ریایی، بسیار با سخاوت بود و هیچ وقت از کوچکترین کمکی به دوستانش دریغ نمیکرد و وسیله های خود را در اختیار دوستانش قرار می داد. شهاب زیرک سار، یکی از دوستان شهید درباره روحیه دستگیری 💕و کمک مسعود به دیگران می‌گوید: زمانی که مسعود بین ما حضور داشت، صمیمیت و همکاری خاصی برقرار بود اما بعد از شهادتش این صمیمیت بیشتر حس می شود و حضورش را در زندگی خود حس می کنیم و خیلی از مشکلاتمان را با توسل به مسعود برطرف می شود✨. در روزهای پایانی قبل از اعزامش به سوریه برای حل یکی از مشکلاتم بسیار کمک کرد و راهنمایی های خوبی به من داد و این کمک او حتی بعد از شهادتش نیز حس می شود، به طوری که مدتی در همان کاری که شهید عسگری برای من انجام داده بود دچار مشکلی شدم که به آسانی رفع نمیشد که با توسل به مسعود، 🥀آن گره نیز از زندگی من باز شد و فهم این آیه از قرآن کریم که می فرماید: (هرگز مپندارید کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند، بلکه زنده اند و نزد پروردگار خود روزی می گیرند.) بیشتر برایم ملموس شد.🍂 https://eitaa.com/BandeParvaz
🍁 *شهادت* 🍁 آقای زیرک سار که یکی از هم پروازی های شهید بوده، در خاطره ای از روزهای پایانی حضور او و همچنین شهادت مسعود می گوید: 🎙️قبل از اینکه مسعود به سوریه اعزام شود برای خرید یک بال پاراگلایدر با او صحبت کرده بودم، با اینکه آن وسیله به علت سرعت بالا و حساسیت در هدایت، بسیار خطرناک و ریسک پذیر بود، اما مسعود به من دلگرمی داد و قرار گذاشتیم که بال را تهیه کنم و در پرواز آن کمکم کند؛ 🌿بعد از چند روز بال را تهیه کردم اما مسعود به سوریه رفته بود و من بدون مسعود به پرواز رفتم؛ آن روز با اینکه شرایط برای پرواز بسیار مناسب بود اما تلاش چند ساعته ی من ناموفق ماند، گویا قرار نبود بدون حضور او پرواز کنم. آن شب در این فکر بودم که مسعود از سفر برگردد و در پرواز کمکم کند که خبری ناگوار همه چیز را عوض کرد😢، یکی از دوستانم خبر شهادت مسعود را به من داد اما من باور نمی کردم مسعود با آن همه مهارت و توانایی آسیب دیده باشد که تماس یکی دیگر از رفیقانم این شک مرا به یقین تبدیل کرد و رفاقت دنیایی من با مسعود عسگری در شامگاه بیست و یکم آبان نود و چهار به پایان رسید🥺 و مزد سالها تلاش و مجاهدت خالصانه خود را به بهترین نحو دریافت کرد. این شهید بزرگوار در شامگاه روز بیست یکم آبان 94 پس از عملیات آزادسازی شهر العیس در حومه حلب سوریه به همراه شهیدان احمد اعطایی، محمد رضا دهقان امیری و سید مصطفی موسوی، غریبانه به شهادت می رسد.💔 ☁️⃟⁦🕊️⁩https://eitaa.com/BandeParvaz
باند پرواز 🕊
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🍃 🍃🍃 🍃 #روز_بیست_و_دوم_چله ✍ ۸ شهریور ۱۴۰۱ ۲ صفر ۱۴۴۴ ▪️شهید حاج مسعود عسگری
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🍃 🍃🍃 🍃 ✍ ۹ شهریور ۱۴۰۱ ۳ صفر ۱۴۴۴ ▪️شهید احمد مشلب▪️(سالگرد ولادت) ▪️شهید ایرج صادقی▪️(سالگرد شهادت) ♡ تا اربعین چند روزی باقی نمانده💔 🤲🏻اللهم الرزقنا توفیق زیارت اربعین🤲🏻 🍃 🍃🍃 🍃🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام و عرض ادب شرمنده دیروز مطالب بارگزاری نشد امروز مطالب شهید دیروز راهم ارسال میکنیم🙏🥀
باند پرواز 🕊
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🍃 🍃🍃 🍃 #روز_بیست_و_سوم_چله ✍ ۹ شهریور ۱۴۰۱ ۳ صفر ۱۴۴۴ ▪️شهید احمد مشلب▪️(سال
🌿شهید احمد مشلب🌿 اسم جهادی✨غریب طوس اسم مادر✨سلام بدرالدین شهرستان✨نبطیه محله ی السرای سن✨ ۲۱سال تاریخ تولد✨۱۹۹۵/۸/۳۱میلادی(۹ شهریورماه) تاریخ شهادت✨۲۰۱۶/۲/۲۹میلادی محل شهادت✨تل حمام روستایی در جنوب حلب درجه علمی ✨فارغ التحصیل هنرستان امجاد __نفرهفتم درلبنان ورشته اش تکنولوژی اطلاعات (انفورماتیک)It. آرامگاه✨محل شهدای شهر نبطیه ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
🌿 زندگینامه🌿 سلام» فقط ۱۶ سالش بود که احمد را به دنیا آورد. سن کم مادر موجب شد آنها بیشتر دوست و همزبان شوند تا مادر و پسر. هرچه از سن نوزاد می‌گذشت، سلام، دلبستگی و علقه بیشتری پیدا می‌کرد. 💕 کودکی احمد هم زمان بود با سال‌های اشغال جنوب لبنان به دست اشغالگران صهیونیستی و مادر که مقابل خود جوانانی مثل شهید بزرگ مقاومت یعنی سمیر مطوط را دیده بود با خود عهد کرد پسرش را مردی مجاهد تربیت کند تا همچون شهدای مقاومت، پرچم استقلال کشورش را به اهتزاز در آورد.🏳️🌷 احمد پنج ساله بود که درخت مقاومت در لبنان ثمر داد و سال ۲۰۰۰ جنوب کشورش آزاد شد و اشغالگران با فضاحت توسط جوانان مبارز عقب‌نشینی کردند.😏 با اینکه آنها از خانواده مرفهی در شهر نبطیه محسوب می‌شدند، اما به احمد آموخته شد باید به هر هدفی دارد خودش دست پیدا کند. سلام سعی کرد در این مسیر برای فرزندش موثر باشد و نوجوانی احمد در کنار مجاهدان حزب‌الله لبنان گذشت. احمد،‌ جوانی با اعتقادات مذهبی بود و گویا ثروت پدر نتوانست او را در راه رسیدن به هدفش سست کند. 🍃یکی از دوستانش تعریف می‌کند: «روزی برای تحویل یک امانت به شهر”تبنین» رفته بودیم. در راه برگشت، صدای اذان آمد. احمد گفت: کجا نگه می‌داری نماز بخوانیم؟ گفتم: ۲۰دقیقه دیگر به شهر می‌رسیم و همانجا نماز می‌خوانیم. او از حرفم خوشش نیامد. نگاه معناداری کرد و گفت: مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقه دیگر زنده باشم!😔 نمی‌خواهم خدا را در حالی ملاقات کنم که نماز قضا دارم. دوست دارم نمازم با نماز امام زمان و در همان وقت به سوی خدا برود.»🥀 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
🌿 عاشق امام رضا (ع)🌿 احمد مثل همه شیعیان لبنان، عاشق امام رضا علیه‌السلام بود و دلش می‌خواست حتی اگر یک بار هم که شده برای زیارت به مشهد بیاید. اما تحصیل و فعالیت‌های جهادی‌اش چنین وقتی را برای او خالی نمی‌کرد✨. او جوان درسخوانی بود و توانست در رشته انفورماتیک، نفر هفتم در میان جوانان لبنانی شود. احمد بالاخره توانست به آرزویش دست پیدا کند و به مشهد برود. بعد از این سفر، نام جهادی «غریب طوس»🥺 را برای خود برگزید و به عشق دفاع از حرم حضرت زینب (س) عازم سوریه شد. سلام که خود از خانواده مجاهدان لبنان بود، دلش می‌خواست پیش از رفتن پسر، برایش عروسی بگیرد، اما هیچ وقت چنین فرصتی فراهم نشد. سلام بدرالدین اینگونه از آرزویش می‌گوید🎙️ «احمد، تمام اعتقاداتش را از مکتب عاشورا گرفته بود. او مانند فرشته‌ای بود که در زمین زندگی می‌کرد. اهمیت نمی‌دهم که فرزندم ازدواج نکرد. البته من دوست داشتم پسرم ازدواج کرده و خانواده‌ای برای خود داشته باشد😔، اما اگر خواست خدا این بوده که او شهید شود، الحمدلله! اراده ما همان اراده خداست و علاقه ما به معنای مالک‌بودن نیست؛ این علاقه باید براساس خواست خدا شکل بگیرد و خدا از آن راضی باشد. پسرم از ۱۵ سالگی به ایران و حضرت امام خامنه‌ای ارادت ویژه‌ای داشت؛ ایشان را رهبر خود می‌دانست و همیشه تصویر ایشان را همراه خود داشت. احمد می‌گفت: رهبر ایران، رهبر ما نیز هست و بر ما ولایت دارد.» ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
📌توصیه های شهید احمد مشلب به دختران درباره حجاب🌱 اینکه مواظب حجاب خود باشید که این مهم ترین چیز است. در اجتماع ما کسی به فکر رعایت حجاب و اخلاق نیست، ولی شما به وفکر باشید و زینبی برخورد کنید . سه چهارم دختران در حال حاظر حجابشان حجاب نیست و چیزهایی که می پوشند، واقعاً حجاب نیست. ممکن است عبا {چادر }بپوشند، ولی عبایشان دارای مد و برق است که من برای اوّلین بار است که می بینم و حجابشان حجاب نیست .😞 داریم به سراغ بدعت ها می رویم.یا حجاب می پوشیم ، ولی بدن نما .😞 یا حجاب دارد ولی به مردان نگاه می کند. باید چشم خود را به زمین بدوزد و احترام عبایی {چادر} را که بر سر دارد نگه دارد.👌🏻 ما باید از فاطمه زهرا سلام الله علیها الگو بگیریم. حضرت زینب سلام الله علیها به گونه ای بود که غیر از حضرت علی (علیه السلام) کسی او را نمی دید. الان حجاب بر سر دارد ، ولی همراه با مدل های جدید ، یا صورت آرایش کرده است. ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
باند پرواز 🕊
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🍃 🍃🍃 🍃 #روز_بیست_و_سوم_چله ✍ ۹ شهریور ۱۴۰۱ ۳ صفر ۱۴۴۴ ▪️شهید احمد مشلب▪️(سال
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🍃 🍃🍃 🍃 ✍ ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ ۴ صفر ۱۴۴۴ ▪️شهید محمد حمیدی▪️(سالگرد ولادت) ▪️شهید رضا کمالی▪️(سالگرد ولادت) ♡ تا اربعین چند روزی باقی نمانده💔 🤲🏻اللهم الرزقنا توفیق زیارت اربعین🤲🏻 🍃 🍃🍃 🍃🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🖤🕊زیارت نامه ی شهدا🕊🖤 🌹اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
🥀شهید محمد حمیدی🥀 نـام پـدر◼️ حمید تـاریخ تـولـد◽ ۱۳۵۸/۶/۱۰ مـحل تـولـد◼️تهران سـن◽۳۶ سـال وضـعیت تاهل◼️متاهل تـاریخ شـهادت◽ ۱۳۹۴/۴/۱ مـحل شـهادت◼️درعا_سوریه نـحوه شـهادت◽توسط تروریست های تکفیری مـحل مـزار◼️بهشت زهرا(س) ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
🔸 زندگینامه🔸 شهید «محمد حمیدی»؛ در سال ۱۳۵۸ متولد شد. ایشان یکی از مدافعان حرم بود که از شجاعت و دلیری خاصی برخوردار بود.👊🏻 شهید «محمد حمیدی»؛ یکی از شهدای مدافع حرم بود که در مقابله با نیروهای تکفیری به شهادت رسید. او به ابوزینب معروف بود، در مسیر دمشق درعا در جنوب سوریه بر اثر انفجار مین به کاروان شهدای مدافع حرم پیوست. شهید حمیدی به شجاعت و دلیریِ خاصی شهرت داشت. یکی از اطرافیان او نقل کرده است که جایی در حین مبارزه نیروها در حال عقب کشیدن بودند اما شهید حمیدی برعکس همه نیروها، اسلحه خود را برداشت و به دل دشمن زد💟 و دو نفر از این نیروهای تکفیری را نیز به اسارت گرفت و بسیاری را نیز به هلاکت رسانید. یکی از دوستان شهید «محمد حمیدی» از قول مادر این شهید مدافع حرم روایتی نقل کرده و می‌گوید🎙️بار آخر که محمد زخمی شد و برگشت، به مادرش گفته بود لیاقت شهادت نداشتم چون تو از ته قلبت راضی به رفتن من نیستی! دلت را با خدا صاف کن تا خدا مرا ببرد. همین اتفاق هم افتاد. گویی مادرش خواسته محمد را اجابت کرد. وقتی رفت دیگر برنگشت و در مسیر دمشق درعا، در جنوب سوریه به شهادت رسید.💔 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
🔸پرنده از درخت پایین افتاده🔸 محمد حمیدی در نبرد با ترورویست‌های داعش به فیض شهادت نائل آمد؛ از این شهید بزرگوار یک فرزند سه ساله به‌نام “طه” به یادگار مانده است.💕 مادر شهيد:« محمد بسيار مهربان، صبور، آرام و رازنگهدار بود. ۹ ساله بود كه در كلاس قرآن ثبت‌نام كرد. مادر دوستش را ديدم گفت خيالت راحت با پسرم قرآن مي‌آموزند. خيلي خلاق، بي‌باك، پرجنب و جوش و نترس بود. كنجكاوي محمد در وسايل برقي و هوش و استعدادش قابل توجه بود. يك راديوي كوچك درست كرده بود و موجش را انداخته بود روي راديو📼. عاشوراي ۹۳ نذري پخته بودند و برايمان آورده بود. گفت مادر مرا ببخش و حلال كن. شايد سال آخر نذري باشد!» خواهر شهيد:« يك بار سيزده بدر به باغي رفته بوديم. در يك باغ پرنده‌اي كوچك از لانه‌اش در بالاي درخت پايين افتاده بود. درخت خيلي بلند بود. محمد پرنده را دستش گرفت تا داخل لانه‌اش بگذارد. به محمد گفتم چكار مي‌كني؟ گفت مي‌خواهم ببرمش تا مادرش نگران نشود. ما را چند ساعت در آن باغ نگه داشت تا مطمئن شود مادر پرنده مي‌آيد يا نه.🥀 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
🔸ابوزینب🔸 وقتي شهيد حميدي به سوريه مي‌رود، لقب ابوزينب به ايشان داده مي‌شود. پدر خانواده در اين خصوص مي‌گويد: ابوزينب نام يكي از مجاهدان عرب زباني بود كه دوستي زيادي با پسرم داشت. بعد از شهادت اين سردار عرب زبان، به پسرم لقب ابوزينب داده بودند. ♥️پسرم دفعه اول كه رفت سوريه پشتش تركش خورد و مجروح شد. سه ماه بعد براي بار دوم اعزام شد. اين بار از ناحيه پا مجروح شده بود. از يك سمت تير خورده بود و از سمت ديگر خارج شده بود خواهر شهيد:« رفته بوديم از پاي عمل كرده مادر عكس بگيريم و منتظر نوبت بوديم. ناگهان همسرم آمد دنبالمان تا ما را به خانه برگرداند. شهادت محمد را به من خبر داد. در ماشين به خواهرم خبر شهادت محمد را گفتم.🍂 مادر را نيز اينطور آماده كرديم: مگر نمي‌گويي سر و جانم فدايت يا حسين، حالا وقت آن است ثابت كني، بچه‌ات فداي خواهرش حضرت زينب شده. بي‌درنگ مادر گفت: تمام زندگي‌ام فداي اين خاندان. قبل از اينكه به پدر چيزي بگوييم با گريه و ناله‌هاي مادر متوجه شهادت محمد شد. محمد و محمدها هديه قدم‌هاي آقا امام زمان...🥺 محمد مي‌گفت مي‌خواهم بروم افتخار بچه‌ام باشم. امروز محمد مايه افتخار همه شد ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره ای از مادر شهید مدافع حرم محمد حمیدی 💔 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
باند پرواز 🕊
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🍃 🍃🍃 🍃 #روز_بیست_و_چهارم_چله ✍ ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ ۴ صفر ۱۴۴۴ ▪️شهید محمد حمیدی▪️
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🍃 🍃🍃 🍃 ✍ ۱۱ شهریور ۱۴۰۱ ۵ صفر ۱۴۴۴ ▪️شهید مرتضی حسین پور▪️ ▪️شهید محمود کاوه▪️(سالگرد شهادت) ♡ تا اربعین چند روزی باقی نمانده💔 🤲🏻اللهم الرزقنا توفیق زیارت اربعین🤲🏻 🍃 🍃🍃 🍃🖤🍃 🍃🖤🖤🍃 🍃🖤🖤🖤🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃
اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿ ❣❣ 🔅 السّلام علیکَ بِجوامعِ السَّلام... ✨سلامتی؛ ارمغانِ سلام است! و تـــو؛ جلوه‌ی تمام و کمالِ سلام! سَلامِ بر سلام؛ نورٌ علیٰ نور است برای آنان که به تلالؤ پسِ پرده‌ات نیز، دلگرمند... سلام بر تـــو حضرت صاحب دلم؛ 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤 سلام صبحتون شهدایی❤️ https://eitaa.com/BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Roholaah Rahimian - Rafigh Ba Marefa.mp3
3.02M
اگه مردم چی ؟! اگه قبل اربعین چشامو بستم چی؟😭 🍂 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://chat.whatsapp.com/FlxH5n39D5rKAd4hYj4IP8