eitaa logo
باند پرواز 🕊
1.2هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
5.3هزار ویدیو
26 فایل
چگونه دربند خاک بماند آنکه پروازآموخته است! اینجا باندپروازشماست وشهداپر پرواز🕊 خوش آمدید💐 کجا گل‌های پرپر می فروشند؟! شهادت را مکرّر می فروشند؟! دلم در حسـرت پرواز پوسید کجا بال کبوتر می فروشند ؟💔 خادم الشهدا @Mohebolhosainam @Am21mar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز سالگرد شھید علی لندی هست ، کسی که شد افتخار دهه هشتادی‌ها✌️🏻 لطفااا دهه هشتادی ها رو با چند تا نوجوون هیجان زده تو تظاهرات نشناسید! دهه هشتادی باغیرت داریم، مثل :) ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وداع مادر شهید محمدحسین سروری با پیکر فرزندش💔 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
باند پرواز 🕊
وداع مادر شهید محمدحسین سروری با پیکر فرزندش💔 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
خوش‌بحال‌اونایۍ‌ک تو این بمیر بمیر دنیا رزق شهادتشونوگرفتنوشهید‌شدن :)) شهادتت‌مبارک‌آقا‌محمدحسین🥀
315781_696.mp3
5.25M
🎙 مداحی حاج امیر عباسی برای اغتشاشات اخیر💔 به عشق شاه کربلا، حسین شهید بی‌کفن اینا شدن فداییه، ناموس و ملت و وطن...🥀🖤 شهدای‌امنیت‌نورهردوعینن💔 شهدای‌امنیت‌زائر‌حسینن💔 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
⭕️ جستجوگر سریع ایرانی جایگزین گوگل: Gerdoo.me استفاده کنید و به دوستان خود نیز معرفی کنید 👌🏼 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
‍ روایت روزهای فتنه از زبان یک محمودرضا آرشيوى از كليپ هاى مربوط به اغتشاشات ٨٨ را ريخته بود روى يك فلش ممورى و با خودش آورده بود تبريز. قرار شد محتوياتش را ببينم و بدون كپى كردن به او پس بدهم. فلش ممورى را كه مى داد گفت: فقط بعضى هايش قابل ديدن نيست زياد. گفتم: چطور؟ گفت: صحنه هاى خشن دارد. گفتم: نمى بينم بيا بگير. گفت: چرا؟ گفتم: قبلا خودم چند تا ديده ام؛ اعصابم از ديدن وحشى گرى شان خورد مى شود. گفت: وحشى گرى نديده اى. بعد تعريف كرد: يكبار در سعادت آباد، يك دسته از اينها را كه اغتشاش راه انداخته بودند با بچه هاى بسيج از خيابان هدايت كرديم داخل يكى از كوچه ها، اما وقتى دنبالشان وارد كوچه شديم يكهو انگار غيب شدند. وسط كوچه بوديم كه ديديم از بالاى يكى از ساختمانهاى نيمه كاره، بلوك سيمانى مى آيد روى سرمان. رفته بودند روى طبقات آن ساختمان و بلوك پرتاب مى كردند. وقتى ديدند ما ديديمشان يك عده شان آمدند پايين كه فرار كنند. يكى از بچه ها كه جلوتر از ما بود افتاد وسط اينها. تا بقيه بچه ها بجنبند و بروند كمكش، با قمه پشتش را از بالا تا پايين شكافتند. به روایت برادر شهید