eitaa logo
باند پرواز 🕊
1.1هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
4.6هزار ویدیو
23 فایل
چگونه دربند خاک بماند آنکه پروازآموخته است! اینجا باندپروازشماست وشهداپر پرواز🕊 خوش آمدید💐 کجا گل‌های پرپر می فروشند؟! شهادت را مکرّر می فروشند؟! دلم در حسـرت پرواز پوسید کجا بال کبوتر می فروشند ؟💔 خادم الشهدا @Mohebolhosainam @Am21mar
مشاهده در ایتا
دانلود
باند پرواز 🕊
ختم زیارت عاشورا به نیابت از شهید اکبر فتاحی هدیه به امام زمان (عج)👇 🍂۱۴۰۰/۰۷/۲۶🍂 1⃣خانم س . معینی
رویت سپید باد، “شهادت” مبارکت! از ما ببر به شهیدان سلام ما😔 از عبدالعاصی به🥀شهید اکبر فتاحی🥀 با تشکر از همه کسانی که در این ختم شرکت کردید💌 زندگیتان شهدایی🌱 🕊️ 💌 🔽همراه ما باشید🔽 https://eitaa.com/BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدون وصف😳 فقط دانلود کنید😔 گر نگهدار من آن است که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد🌱 💌 🔽همراه ما باشید🔽 https://eitaa.com/BandeParvaz
| ▫️مامانم رو گم ڪردم. نوجوان ۱۳ ساله‌ای ڪه به منظور مقابله با دشمن و ضربه زدن به آن ها، به شناسایی و عمق مواضع بعثی ها می‌رفت و غنائم و اطلاعات مهمی را با خود می‌آورد. بهنام چند بار که گیر بعثی ها افتاده بود، گفته بود: دنبال مامانم می‌گردم، گمش ڪردم، بعثی‌ها هم که فڪر نمی‌ڪردند این بچه ۱۳ ساله چه ماموریتی داره، رهایش می‌ڪردند. یکبار رفته بود شناسایی، بعثی‌ها گیرش انداختند و چند تا سیلی بهش زدند، جای دست سنگین افسر بعثی روی صورت بهنام مونده بود؛ وقتی برگشت دستش را روی سرخی صورتش گرفته بود، هیچ چیز نمی‌گفت، فقط به رزمندگان اشاره ڪرد ڪه دشمن ڪجا مستقر است و بچه‌ها راه می‌افتادند. آخرین بار که او را دیدم یڪ اسلحه به غنیمت گرفته بود و با همان یڪ اسلحه هفت بعثی را اسیر گرفته و عقب آورده بود. سال ۱۳۵۹، خرمشهر 🌷 ۲۷ مهرماه، سالروز شهادت شهید نوجوان بهنام محمدی، شهید ۱۳ ساله ی مقاومت خرمشهر گرامی باد. 💌 🔽همراه ما باشید🔽 https://eitaa.com/BandeParvaz
اومد به‌ حاج‌ابومهدی‌ گفت:🌿 حلالمون‌ ڪن؛ پشت‌ سرت‌ حرف می‌زدیم ابومهدی‌ خندید..! با همون‌ خنده‌ بهش‌ گفت: شما هرموقع‌ دلتون‌ گرفت‌ پشت‌ سر من حرف‌ بزنید تا دلتون‌ باز شه..:)💚 💌 🔽همراه ما باشید🔽 https://eitaa.com/BandeParvaz
حضرت محمد(ص) به امام علی(ع) می‌فرمایند: مردی که به  زن خود در خانه کمک کند، خدا ثواب یک سال عبادتی را که روزها روزه باشد و شبها به قیام و نماز ایستاده باشد به او می‌دهد. -خداوند ثواب صابران و ثواب یعقوب و داود و عیسی علیهم‌السلام را به او عطا خواهد کرد.... «جامع الأخبار، ص 103-102» اسلام 💌 🔽همراه ما باشید🔽 https://eitaa.com/BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنچه که عباس در خودش جمع کرد همه‌ی فضایلی بود که خداوند می‌تواند به یک مومن بدهد! و او داشت ! 💌 🔽همراه ما باشید🔽 https://eitaa.com/BandeParvaz
🌸زن در خانه بیکار نیست. بعضی خیال میکنند زن در خانه بیکار است. نخير، زن در خانه، بیشترین و سخت‌ترین و ظریف‌ترین کارها را انجام ميدهد. 🌱 💌 🔽همراه ما باشید🔽 https://eitaa.com/BandeParvaz
بسم رب الشهداء والصدیقین سلام علیکم پدر شهید یکی از ۱۷۵ غواص جنگ تحمیلی می گفت: بهش گفتم : " پسرم ؛ تو به اندازه کافی جبهه رفتی ، دیگه نرو ؛ بزار اونایی برن که نرفته اند ... "چیزی نگفت؛ و یه گوشه ساکت نشست ... صبح که خواستم نماز بخونم؛ اومد جانمازم رو جمع کرد؛ بهم گفت : " پدر جان ! شما به اندازه کافی نماز خوندی، بذارین کمی هم بی نماز ها ، نماز بخونن ... " خیلی زیبا منو قانع کرد؛ و دیگه حرفی برای گفتن نداشتم... شادی روح همه شهدا صلوات...🌹 ❤💚❤ اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم واهلک اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوالدین❤💚❤ https://eitaa.com/BandeParvaz
بوسه بر چهره ، رزمنده (آذربایجان)✅ شهید دیگر، حسین زادحیدر، مسئول دسته از گردان حبیب بن‌مظاهر🌹 🔹ارتفاعات –کردستان عراق 🔸زمستان66 https://eitaa.com/BandeParvaz
⭕️ متروی تهران ایستگاهی دارد به نام جوانمرد قصاب 🔻این جوانمرد، همیشه با و‌ضو بود.می‌گفتند: عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه! 🔻هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. می‌گفت: «برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.» 🔻وقتی که میشناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش.‌ کسی که وضع مالی خوبی نداشت یا حدس میزد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت را دو برابرِ پول مشتری، گوشت می داد. 🔻گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است.گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما مابقی پولت.» 🔻عزت نفس مشتریِ نیازمند را نمی شکست! این جوانمرد در ۴۳ سالگی و در یکی از عملیات های دفاع مقدس با ۱۲ گلوله به شهادت رسید. "شهید عبدالحسین کیانی" همان ''جوانمرد قصاب'' است! روحش شاد https://eitaa.com/BandeParvaz
⚘خاطره‌ای از زندگی شهید محمد منوچهری⚘ ✍ ثمره‌ی مداومت بر خواندن زیارت عاشورا... ▫️خیلی زیارت عاشورا می‌خواند. اعتقاد داشت اگه با معرفت زیارت عاشورا بخوانی، مثل امام حسین علیه‌السلام شهید میشی. ▫️هر روز صبح با زمزمه‌ی دلنشینِ زیارت عاشورا خواندنِ محمد از خواب بیدارمی‌شدیم... بالاخره زیارت عاشورا خواندنش ثمر داد. معلوم بود همه‌شون رو هم با معرفت خونده، چون وقتی که شهید شد، مثل امام حسین علیه‌السلام سَر نداشت... 📚منبع: کتاب یک جرعه آفتاب ، صفحه ۴۲
💫 🌱همیشه وضو داشت. یه روز گفتم رضا چرا وقتی که پای سفره می شینی. وقتی می خوابی وقتی از خونه بیرون می ری اول وضو می گیری؟ 🌱گفت:وقتی کنار سفره میشینم مهمان امیرالمومنینم شرم می کنم بدون وضو باشم...وقتی می خوابم یا بیرون میرم ممکنه از خواب بیدار نشم یا بر نگردم. هرکسی هم با وضو از این دنیا بره اجر شهید را داره می خوام از اجر شهید محروم نشم... 🌷شهیدرضاپورخسروانی 🌷 🌷یاد امام و شهدا باصلوات🌷
ھروقت ‌احساس‌ڪردید از↫امام‌زمان دورشدید و‌دلتون‌واسہ آقا‌تنگ‌نیست این‌دعاۍڪوچیڪ رو‌بخونید🕊 بہ خصو‌ص‌توےقنوت‌هاتون "لَیِّن‌قَلبی‌لِوَلِیِّ‌اَمرِك":)🌻 💌 باند پرواز🕊️⁩ با سلام خدمت اعضای محترم کانالی تازه تأسیس شد برای مطالب جذاب، شهدایی ، مذهبی ، عارفانه ، معنوی ، سیاسی ، انقلابی ،کتاب شهدایی ، رمان و....😍 و معرفی روزانه شهدا.⁦🕊️⁩ همراه ما باشید 😊 https://eitaa.com/BandeParvaz
*🌹چهار دختر و سه پسر داشتم اما باز باردار بودم و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشم. دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ای گذاشتم ، همان شب خواب دیدم، بیرون خانه هم همه و شلوغ است ، درب خانه هم زده می شد!! در را باز کردم ، دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد. نوزادی در آغوش داشت، رو به من گفت: این بچه را قبول می کنی؟* *🔹گفتم:نه،من خودم فرزند زیاد دارم!!* *آن آقای نورانی فرمود:حتی اگر علی اصغرامام حسین (ع) باشد!بعد هم نوزاد را در آغوشم گذاشت و رو چرخواند و رفت...* *🔹گفتم:آقا شما کی هستید؟* *🔹گفت:علی ابن الحسین امام سجاد (ع)!* *🔹هراسان از خواب پریدم ،رفتم سراغ ظرف دارو ،دیدم ظرف دارو خالی است!* *🔹صبح رفتم خدمت شهیدآیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم*. *🔹آقا فرمودند:شما صاحب پسری می شوی که بین شانه هایش نشانه است، آن را نگه دار!⁦* *🌺آخرین پسرم، روز میلاد امام سجاد(ع) به دنیا آمد و نام او را علی اصغر گذاشتند در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود!!!* *🌹علی اصغر،در عملیات محرم، در روز شهادت امام سجاد(ع)، در تیپ امام سجاد (ع) شهید شد!* *🌺"شهید علی اصغر اتحادی"*
‍ سلام دوستان ✋ *پایان دردهای سردارِ تفحص*🕊️ *شهید علی محمودوند*🌹 تاریخ تولد: ۶ / ۴ / ۱۳۴۳ تاریخ شهادت: ۲۲ / ۱۱ / ۱۳۷۹ محل تولد: تهران محل شهادت: فکه *🌹راوی← علی در سالهای آخر سردردهای شدید داشت🍂هربار با تمام قدرت سرش را فشار می‌داد، انگار میخواست منفجر شود🥀می‌گفت:«تو نمی‌دانی چطور درد می‌کند، حالم به هم می‌خورد»🍂او شیمیایی شده و کلیه‌هایش از کار افتاده بود، حالت تهوع داشت🥀عارضه موجی بودن نیز بعضی اوقات زندگیش را مختل می‌کرد🥀در این گونه مواقع می‌گفت:«فقط بروید بیرون، سپس سرش را آنقدر به دیوار می‌کوبید و فشار می‌داد تا زمانیکه بدنش خشک می‌شد🥀حتی یکبار همسر و فرزندانش را به آشپزخانه فرستاد و خودش تمام شیشه‌ها را شکست🍂 ۸ سال دفاع مقدس دیگر رمقی برای علی نگذاشته بود🥀در جای‌ جای پیکرش ردپای جنگ بود🥀اما او باز هم مقاومت کرد🍃همرزم← پای مصنوعی‌اش شکسته بود🍂 با خنده کمی لی‌لی‌ رفت و گفت:«این پا روی مین رفتن داره»‼️ ۲۲ بهمن ماه از راه رسید کارمان تفحص شهدا بود💫علی به میدان مین رفت، و حدود ۶۳ مین را پیدا کرد🍃به آخرین مین که رسیدیم، کسی مرا صدا زد. حدود ۷ متر از علی دور شدم،🍃ناگهان صدای انفجاری مهیب در دشت پیچید💥به طرف علی دویدم، ‌او با پیکری خونین روی زمین افتاده بود🥀باورم نمی‌شد او به آرزویش رسید*🕊️🕋 *شهید علی محمودوند* *شادی روحش صلوات*💙🌹 @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام زنده‌ای که حجت بر ماست✨ سخنرانی‌استاد‌عالی @BandeParvaz
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
*استقبال عجیب و حیرت آور و پرمعنای برادران پاسدار و رزمنده از سردار سعید محمد در خرمشهر.....دیدنی است*. *الله اکبر واقعا شهدا شرمنده ایم*
با حرکت عظيم حزب الله به رهبري امام خميني ایشان هم به اين درياي پر خروش پيوست و سهم خود را در پيروزي انقلاب اسلامي و شکست اهريمن ادا کرد. 🍃⚘🍃 پس از پيروزي انقلاب فعاليت هایش را گسترش داد و عضو اسلامي دبيرستان شد و پايگاه مقاومت شقاقيان را در مدرسه فياض بخش پي ريزي کرد. 🍃⚘🍃 و برادران مسجد سجاد(ع)⚘ بود و بنا به حسن نيت برادران گروه پايگاه مقاومت، اين مسجد را به نام ایشان کردند. 🍃⚘🍃 همچنين بسيار نزديکي با مسجد فتح و مسجد جامع داشت و شبهاي بسياري را در پايگاه مقاومت نقدي می داد ،براي تامين معاش خانواده در کنار فعاليتهاي خود و تحصيل به کار هم مشغول بود. 🍃⚘🍃 در زمينه را تهيه و در مراسم صبحگاهي مدرسه براي دانش آموزان قرائت مي کرد که مورد توجه بسياري قرار مي گرفت. 🍃⚘🍃 سال نظري بود که به رفت و پس از مدتي کوتاه با لباس مقدس پاسداري خود را کاملا وقف اسلام کرد و جنگ را در راس همه امور حتي مسائل قرار داد. 🍃⚘⚘