و سوریه/ منم باید برم آره برم سرم بره، نذارم هیچ حرومی طرف حرم بره، یه روزی بیاد نفس آخرم بره/ منم یه مادرم پسرمو دوستش دارم ولی جوونمو به بی بی می سپارم/ بی بی قبول کنه بشه مدافع حرم، حسین آقام آقام آقام...
این شعر با مداحی سید رضا نریمانی نزد رهبر معظم انقلاب نیز خوانده شده است.
ماجرای حجاب؛ از قبل از ازدواج پوشیه میزدم
تسنیم:نوع حجاب شما برای مردم کنجکاوی ایجاد میکند، آنها دوست دارند بدانند که چرا شما بعد از شهادت آقا مسلم پوشیه میزنید، آیا ایشان از شما خواستند؟
رنجبر: من قبل از ازدواج هم چنین حجابی داشتم و پوشیه میزدم اما نه به صورت منظم. مکانهای خاصی میزدم، مکانهایی که آشنایان حضور داشتند پوشیه نمیزدم.
شهید خیزاب قبل از شهادتشان از من خواستند که پس از شهادتشان پوشیه بزنم. الان نزدیک سه سال است که من همه جا با پوشیه بودم. شهید خیزاب میدانست که من طاقت نمیآورم و زیاد به گلستان شهدا میروم. این پوشیه را گفتند بزن که امنیت و راحتی برای خودم باشد. گاهی میگویم چقدر شهید خیزاب قشنگ فکر کردند که برای نبودن خودش هم غیرت خرج کرده و هوای ما را دارد. خوشحالم که آرامش و راحتی را با پوشیه برای من رقم زد.
حق مدافعان حرم ادا نشده است؛ تلاش دشمن در القای افکار نادرست بیشتر بوده است
تسنیم:آیا به نظر شما حق مدافعان حرم ادا شده است؟
رنجبر: نه، آنطور که باید حق مدافعان حرم ادا نشده است. هنوز خیلیها روشنگری نمیکنند. به همان روالی که خبرگزاریهای داخلی برای حفظ و شناخت ارزشهای اسلامی و دینی ما تلاش میکنند دشمن هم تلاش میکند. من فکر میکنم تلاش دشمن در این زمینه بیشتر بوده و یکسری دروغها را توانستند در گوش مردم فرو کنند و مردم به این باورهای غلط برسند.
بیداری مردم بعد از شهادت شهید حججی
تسنیم:با وجود اینکه معتقدید حق شهدای مدافع حرم به درستی ادا نشده است اما بسیاری از نوجوانان و جوانان ما که تعدادشان کم نیست علاقه بسیاری به مباحث ایثار و شهادت نشان میدهند و خیلیها نیز آروزی شهادت در سر دارند. نسل جدید بر عکس تصور خیلیها انقلابی و ولایی هستند و از آرمانهای دین و انقلاب دفاع میکنند. فکر میکنید علت آن چیست.
رنجبر: بعد از شهادت شهید حججی مردم بیدارتر و آگاهتر شدند؛ اما این آگاهی ممکن است کم کم رو به سردی بگیرد، یاد و خاطر شهدا همیشه باید زنده نگه داشته شود و مربوط به شهیدی که تازه میآید نباشد.
وقتی فیلم شهادت شهید خیزاب را میبینم متوجه میشوم که واقعأ حیف بود این شهید به مرگ طبیعی از دنیا برود. ایشان در مقام یک فرمانده بودند و نیروهای فاطمیون، حیدریون و ... را فرماندهی میکرد اما وقتی به فیلم لحظه شهادت نگاه میکنیم اصلأ متوجه نمیشویم که یک فرمانده هستند. حتی در لحظهای که شهید میشود تمام دغدغهاش نیروهای فاطمیون است.
شهید حججی شهدای اصفهان را زندهتر کرد
شهید حججی بسیاری از شهدا به ویژه شهدای اصفهان را زندهتر از قبل کرد. حتی شهدای دفاع مقدس را نیز بیشتر زنده کرد.ارادتی که به شهید احمد کاظمی داشتند باعث شد که هرگاه نام شهید حججی میآید نامی از شهید کاظمی نیز مطرح شود.
صبری که از حضرت زینب (س) به خانواده شهدا می رسد
بعد از شهادت شهید حججی صحنهای از شهادت دیدیم، آتش زدن چادرها و چهره معصومانه شهید در آن تصاویر تلنگری بود برای آنهایی که شاید در دل هیچ بویی از شهادت نبرده باشند، وقتی انسان آن صحنهها را میبیند خصوصأ خانواده شهید حججی را، متوجه میشود که آنها دنیایی از صبرند و این واقعأ دست خود خانواده نیست، صبری است که از حضرت زینب (س) هدیه گرفتهاند.
شهدای مدافع حرم برای نسل جدید رفتند
شهدای مدافع حرم برای نسل جدید رفتند تا به آنها بفهمانند که اگر ما از شهدای دفاع مقدس تمسک گرفتیم شما میتوانید جلوتر از ما باشید. چرا که هم شهدای دفاع مقدس را دارید و هم شهدای مدافع حرم.
من همیشه فکر میکنم هر وقت از شهدای مدافع حرم یاد میشود از شهدای دفاع مقدس هم باید یاد شود چون اگر آنها نبودند شهید خیزاب و شهید حججیها هم نبودند.
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
تسنیم: به نظر شما چه میشود که بعد از شهادت شهید حججی مردم ما بیدارتر میشوند. شهید حججی چه کرد که این غیرت را در جوانان بیدار کرد.
رنجبر:وقتی که دشمن شهید حججی را به اسارت گرفت و تصاویر آن را منتشر کرد هرگز فکر نمیکرد که آن تصاویر اراده و عزم مردم به ویژه جوانان را بیدارتر و آگاهتر کند. وقتی تصویر شهید حججی منتشر شد نظر بسیاری از مردم نیز عوض شد. دشمن با انتشار آن تصاویر میخواست روحیه جهادی را در جوانان ما از بین ببرد که کاملا برعکس شد. به قول شهید خیزاب خداوند دشمن را از احمقترین آدمها میآفریند.
روحیه جهادی در مردم ما خیلی بالاست اما هنوز هم جا دارد که تلاش بیشتری در این زمینه صورت بگیرد.
تلویزیون برای معرفی مدافعان حرم و شهدا به میدان
بیاید
تسنیم:به نظر شما برای معرفی و شناساندن بیشتر مدافعان حرم چه باید کرد؟ انتظار شما از کدام رسانه گروهی بیشتر است؟
رنجبر:تلویزیون یکی از پربینندهترین رسانههای گروهی است که میتواند نقش بسیار پررنگ و موثری در شناساندن شهدا و مدافعان حرم داشته باشد. تصور برخی مردم این است که با شهید شدن یک فرد خانواد به فلاکت میافتد و فرزندانش روزگار بدی پیدا میکنند اما ما فرزندان شهدای بسیار موفقی داریم که نیاز به شناخته شدن و معرفی دارند.
رسانههای گروهی وقتی میخواهند از شهدا بگویند ناراحتی و آه و ناله فرزند شهید را نشان میدهند. مانند شبی که ما به مزار همسرم رفتیم و محمد مهدی روی مزار پدرش به خواب رفت، او را در آغوش گرفتم و خبرنگاری عکس گرفت و فردا زیر این عکس تیتر زدند که "آیا شهید خیزاب نمیدانست که روزی خانوادهاش به فلاکت میافتد".
کسی درد دل مرا نمیداند و نباید قضاوتی در مورد ما داشته باشد. فکر برخی مردم بسیار بد است.
رسانههای گروهی به جای منتشر کردن این عکسها و ناراحتیها از پیشرفتهای تحصیلی و موفقیتهای فرزندان شهدا بنویسند. زندگی خانوادههای شهدا را قالب یک مصاحبه و یا مستند تهیه کنند و در اختیار بینندگان بگذارند. اینها بسیار در مردم ما تاثیرگذار است. اما در این زمینه کم کاری شده است.
باید در قالب مستند، حقایق زندگی شهدا را بیان کرد
تسنیم:میتوانید در این مورد کمی بیشتر توضیح دهید؟ صدا و سیما چه اقدامی برای شناسناندن بیشتر مدافعان حرم میتواند انجام دهد؟
رنجبر: اگر صحبتهای خانواده شهدا همراه با دستنوشتهها و مکتوبات شهید در قالب مستند ارائه شود مانند بمبی برای نسل جوان عمل خواهد کرد که روی آنها تاثیر میگذارد. چه بسیار افرادی که حتی داشتن دست خط شهید را برکتی در زندگیشان میدانند.
گاهی من فکر میکنم ایده و فکر جمع آوری گنجینه شهید خیزاب را خدا به دل محمدمهدی انداخت و افراد بسیاری با دیدن این گنجینه زیر و رو شدند، حتی سفرهای که همگی سر آن غذا میخوردیم بعد از شهادت وارد گنجینه شد، محمدمهدی کاسه و بشقاب و لیوان پدرش را جدا کرد تا برای خودش باقی بماند و هرزمان که میخواهد به آن نگاه کند.
قهرمان زندگی من
تسنیم:شما چگونه از پدر برای محمد مهدی میگویید. احساس محمد مهدی و تفکر او در مورد پدر و شهادتش چیست.
رنجبر:من هر شب یکی از خاطرههای آقا مسلم را در قالب داستان برای پسرم تعریف میکنم؛ قصه هر شب هم عنوانش "قهرمان زندگی من" است. یک بار پسرم پرسید که "بابا برای مردم رفته و شهید شده؟" گفتم: "چرا میپرسی؟" گفت: "میخوام بدونم که مردم میدانند که شهدا بهخاطر آنها رفتهاند؟" خیلی به این سئوال فکر کردم. اگر به او میگفتم که پدرش به خاطر مردم رفته، ممکن بود طلبکار مردم شود و توقعی هم برایش ایجاد میشد.
جواب دادم: "نه، اولین چیزی که برای پدر مهم بود عشق به اهل بیت(ع) بود، عشق به خدا بود و اگر نمیرفت حرم حضرت زینب(س) را خراب میکردند"؛ و بعد داستان کربلا را برایش تعریف کردم. او گفت: "فکر کردم بابا برای مردم رفته".
مدتی پیش صحبتی با همسران شهدا داشتم. به آنها گفتم که باید طوری با بچهها صحبت کنیم که بعدها طلبکارانه با مردم برخورد نکنند؛ چون خودشان هم آسیب میبینند و بعد هم از شهدا و یاد آنها فاصله میگیرند. ما باید از حالا به آنها یاد بدهیم تا بزرگ که شدند خودشان متوجه شوند.
مقاومت محمدمهدی در برابر شهادت پدر؛ آقا مسلم او را آماده شهادتش کرده بود
تسنیم: آیا شهید خیزاب فرزندش را هم آماده شهادت خود کرده بود؟ در مورد شهادت به محمد مهدی هم حرفی زده بودند؟
رنجبر: آقا مسلم محمد مهدی را برای شهادتش آماده کرده بود. فکر میکنم این روحیه و آرامشی که درحال حاضر پسرم دارد به خاطر همین است. من روزی دو بار به گلستان شهدا سر مزار همسرم میروم. یک بار به تنهایی و یک بار هم به همراه محمدمهدی.
آقا مسلم قبل از شهادتش هم من را آماده کرده بود هم پسرم را. برنامه زندگی ما این بود که هر هفته شبهای جمعه به گلستان شهدا میرفتیم؛ محمد مهدی با آن حال و هوا بزرگ شده بود. هر هفته سر یک قطعه مینشستیم، یکبار شهدای گمنام، یک بار شهدای کردستان یا دفاع مقدس و ....
آمین محمد مهدی برای شهادت پدر
تسنیم: عکسالعمل محمد مهدی در برابر علاقه پدر به شهادت چه بود؟
رنجبر:آقا مسلم میگفت من دعا میکنم شهید شوم شما آمین بگویید. من نمیگفتم اما محمد مهدی "آمین" میگفت. وقتی خبر شهادت را دادند محمد مهدی گفت: "خدا راشکر" گفتم: "چرا این حرفو میزنی" گفت: "چون بابا خودش همیشه دعا میکرد که شهید شود."
محمد مهدی فکر میکرد پدرش حالا به آرزوش رسیده و به خاطر آمینهای اوست که پدرش شهید شده است.
آروزی محمدمهدی هم شهادت است
تسنیم: آیا محمد مهدی نیز از شهادت چیزی میداند؟ شهید خیزاب قبل از شهادتشان چگونه با محمد مهدی رفتار میکردند.
رنجبر:حرف محمد مهدی
هم شهادت است، میگوید دعا میکنم شهید شوم. اما وقتی با او حرف میزدم، میگفت: "اول میخوام حاج قاسم بشم و بعد شهید بشم.
شهید خیزاب خیلی خوب محمد مهدی را تربیت و آماده کرده بود. گاهی فکر میکنم که اگر شهید خیزاب زنده بود محمد مهدی در مسیر بهتری قرار میگرفت چون آقا مسلم از همان سن کم نکات بسیار مهمی را به او آموزش داده بود و این آموزشها چون در قالب بازی بود محمدمهدی خیلی زود یاد میگرفت.
"پایتخت" و "به وقت شام"
تسنیم: نظرتان در مورد سریال پایتخت که چند قسمتش به مدافعان حرم و داعش مربوط است و فیلم به وقت شام چیست؟ این آثار چقدر در معرفی مدافعان حرم کارساز هستند.
رنجبر:سریال پایتخت را نمیدیدم، فرصت دیدن آن را نداشتم اما محمد مهدی پیگیر این سریال بود. چند شب پیش دیدم که اصرار میکند کنارش بنشینم و این فیلم را همراه او ببینم، احساس کردم میترسد. نمیدانستم موضوع فیلم چه بود. علت را از او پرسیدم و گفت:" میترسم اما لطفا تلویزیون را خاموش نکن". محمد مهدی تا حدودی موضوع و داستان سریال پایتخت را برایم گفت. چند لحظهای از فیلم که گذشت احساس کردم چانه محمد مهدی میلرزد...
خانم رنجبر گریه میکند. صدایش میلرزد، ادامه میدهد: وقتی دیدم رنگ محمدمهدی پریده میخواستم تلویزیون را خاموش کنم اما اصرار کرد که خاموش نکنم. محمدمهدی وقتی چکمههای داعشیها را میدید جلوی چشمانش را میگرفت، میترسید نگاه کند.
وقتی دیدم محمدمهدی گریه میکند طاقت نیاوردم تلویزیون را خاموش کردم. محمد مهدی همانطور که گریه میکرد گفت:" یعنی اینها بابای منو اینطوری شهید کردن؟"
محمد مهدی اون شب گفت: "میدونی چه آرزویی دارم؟ آرزو دارم یک بار این فیلم را در لشکر بگذارم و من کنار دوستان بابا و سردار عربپور باشم و این فیلم را بدون ترس ببینم."
فکر کردم که خدایا چه چیزی باعث میشود که این بچه بخواهد این فیلم را با وجود اینکه اینقدر میترسد، ببیند. خیلی دلم برایش سوخت اما به روی خودم نیاوردم. میخواهم بگویم وقتی یک فیلم اینقدر روی یک فرزند شهید تاثیر دارد شاید بسیاری از مردم که این فیلم را میبینند تاثیر بیشتری بگیرند. این سریال که در قالب طنز نشان داده شد تاثیر زیادی بر مردم داشت پس کار بیشتری که باید توسط رسانههای انجام شود لازم است. خیلی بیشتر از اینها میتوان در مورد شهدای مدافع حرم و مدافعان حرم کار کرد تا همان چند درصد افکار غلط مردم نیز از ذهنها پاک شود.
در مورد"به وقت شام" باید بگویم هنوز موفق به دیدن این فیلم نشدهام. من در افتتاحیه فیلم وظیفه خودم و محمد مهدی دانستم که حضور داشته باشیم و از ایشان تقدیر کنیم. محمد مهدی عکس پدرش را به آقای حاتمی کیا هدیه داد اما فیلم را ندیدم چون پسرم همراهم بود و احساس کردم که دیدن این فیلم برای او خوب نیست.
در مجموع با تعریفهایی که از این فیلم شنیدم متوجه شدم اگر یک کار اساسی در این مورد تا حالا صورت گرفته همین فیلم به وقت شام و پایتخت است. اما معتقدم که باز هم بهتر از اینها هم میتوان کار کرد.
هر کس در زمینه کاری خودش اقدامی انجام دهد، به قول شهید خیزاب یک دست صدا ندارد، اگر همه کنار هم قرار بگیرند خصوصأ در مورد کارهای فرهنگی خیلی بهتر میتوان کار کرد و نتیجه گرفت.
تاثیر ماهواره بر افکار نادرست مردم
تسنیم:به نظر شما در القای افکار نادرست بین مردم ماهواره چه تاثیری دارد؟
رنجبر: گاهی که به مزار همسرم میروم حرفهایی میشنوم که دلم به درد میآید، روزی خانمی به من فیلمی نشان داد. فیلم شادی و پای کوبی زنانی را نشان میداد. او گفت که ببین اینها دارند برای خودشان شادی میکنند آن وقت تو اجازه دادهای همسرت به سوریه برود و شهید شود. جلوی چشمانم را گرفتم که فیلم را دیگر نبینم. این نشان میدهد که دشمن در تلاش خود برای القای تفکر اشتباه در مردم موفق بوده است. دشمن از طریق ماهواره برخی تفکرات را در مردم بیدار میکند. این فکر مردم نیست بلکه فکر دشمنان است و توسط کسانی مطرح میشود که ماهواره دارند و میبینند.
تاثیر فضای مجازی بر شناخت مدافعان حرم
تسنیم: به نظر شما کمپینهایی که در فضای مجازی در مورد مدافعان حرم راه افتاد چقدر در تغییر افکار مردم در مورد شهدای مدافع حرم تاثیر گذاشت.
رنجبر:کمپینهایی که در فضای مجازی راه افتاد خیلی برای شناخت مدافعان حرم کمک کرد، شاهد بودم که خیلیها به تنهایی به گلستان شهدا میآمدند، در مزار شهدا مینشستند و با آنها حرف میزدند و درد دل میکردند. حتی برخیها سر مزار شهید خیزاب میآمدند و من همه این رفت و آمدها را در دفتری ثبت کردهام. چه بسیار دختر خانمهایی که محجبه شدند، وقتی از آنها میپرسیدم که چرا چادری شدید. میگفتند وقتی فهمیدیم شهید خیزاب خواسته همسرش بعد از شهادتش پوشیه بزند این خیلی سخت نیست که ما چادربزنیم.
دختر خانمی از یکی از دانشگاههای اصفهان با سر و وضع نامناسبی به منزل
ما آمده بود. وقتی از موزه و آثار شهید خیزاب دیدن کرد آنقدر تحت تاثیر قرار گرفت که یک روز او را سر مزار شهید خیزاب وقتی که با حجاب کامل بود دیدم او را نشناختم. عکسش را نشانم داد. او آنقدر تحت تاثیر آن حال و هوا قرار گرفته بود که تصمیم گرفت چادر به سر کند. مهمتر اینکه او با یک طلبه نیز ازدواج کرد و من به این فکر کردم که شهدا چقدر میتوانند در افکار مردم تاثیر گذار باشند.
افکار مردم و میل آنها به تغییر و خوبی باید هدایت شود، تلاش ما باید بیشتر از تلاش دشمن باشد. رسانههای گروهی خصوصأ تلویزیون خیلی میتوانند در این زمینه تاثیر گذار باشند.
آرزوی یک سفر دیگر با آقا مسلم؛ حسرتی که میماند
تسنیم: آیا تا حالا پیش آمده که آرزو کنید کاش زمان به عقب بازمیگشت و کاری میکردم؛ حسرت چه چیزی بیشتر به دل شما مانده است.
رنجبر:همانطور که گفتم هیچ وقت بین ما مشکلی پیش نیامد، همیشه میگویم خدا را شکر که هیچ وقت حسرت نمیخورم حتی زمانهایی که ایشان سرماخوردگی عادی داشتند من تا صبح بالای سرش بیدار میماندم و اصلا خسته نمیشدم. زندگی ما اصلأ جای حسرت نگذاشت. فقط برای زیارتها خیلی حسرت میخورم و ای کاش میگویم.
آقا مسلم ما را به قم و جمکران میبردند، خانم رنجبر این را میگوید و گریه میکند. چند لحظهای مکث میکند و با بغض ادامه میدهد: خیلی وقتها میگویم کاش آقا مسلم برمیگشتند و ما را یک سفر به قم و جمکران میبردند. حسرت این را خیلی میخورم. همیشه حسرت میخوردم که ای کاش جسم آقا مسلم هم همراه ما بود.
صفر تا صد محمد مهدی مانند پدر است
تسنیم: چه رفتارهایی از محمد مهدی شبیه پدرش است؟ کدام اخلاقش شما را یاد همسرتان میاندازد؟
رنجبر: از صفر تا صد محمد مهدی شبیه پدرش است، حتی ژست عکس گرفتنش هم به پدرش شباهت دارد. آقا مسلم عادت داشتند که موقع عکس گرفتن انگشت اشاره و وسطی شان را بلند میکردند(نشانه پیروزی) الان محمد مهدی دقیقا همین کار را میکند و در تمام عکسهایش دو انگشتش را بالا میگیرد.
اخلاق خوب و شوخ او بیشتر به پدرش رفته است. چهرهاش هم کاملا شبیه اوست.
محبتهای بدون ترحم مجموعه سپاه به محمد مهدی
تسنیم: آیا محمد مهدی با دوستان پدرش ارتباطی دارد؟ در صحبتهایتان گفته بودید که محمد مهدی دلش میخواهد سریال پایتخت را در کنار سردار عرب پور ببیند. آیا در کنار ایشان آرامش میگیرند؟
رنجبر:مجموعه سپاه با محبتهای بدون ترحم خود به محمد مهدی روحیه میداد. محمد مهدی علاقه زیادی به سرداران دارد، عکسهایی که با آنها گرفته روی پروفایلش میگذارد و میگوید برای اینکه دشمن بداند آنها خواسشان به ما هست. او احساس میکند در جمع دوستان پدرش که باشد دشمن نمیتواند به او آسیب برساند. همیشه میگوید کاش میتوانستیم در لشکر زندگی کنیم و نمیداند که لشکر مکانی برای زندگی نیست.
او دلش میخواست سریال پایتخت را کنار سردار عربپور و دیگر دوستان پدرش ببیند چرا که در کنار آنها احساس آرامش میکند و معتقد است که با وجود آنها دشمن نمیتواند کاری از پیش ببرد.
شهید خیزاب سه نفر از همکارانشان را انتخاب کرده بودند و به محمدمهدی گفته بودند که این سه نفر را عمو صدا بزند. وقتی دلیلش را پرسیدم که شما همکار بسیار دارید چرا این سه نفر را انتخاب کردهاید، گفتند ولایت مداری این سه نفر برای من ثابت شده است و در عید غدیر با هم پیوند برادری بسته بودند.
زندگی بعد از شهادت، فکر و ذکرم خادمی محمدمهدی است
تسنیم: از زندگیتان بعد از شهادت شهید خیزاب بگویید.
رنجبر: بعد از شهادت شهید خیزاب با پیشنهاد یکی از دوستان شهید؛ محمدمهدی را به باشگاه فرستادم و این نقطه شروعی بود برای کلاسهای ورزشی. ورزش رفتن محمد مهدی شروع بقیه کلاسهای او شد، کوهنوردی، اسب سواری، شنا و کلاسهای مکارم اخلاق.
فکر و ذکرم فقط خادمی برای محمد مهدی است تا طوری ایشان را بار بیاورم که نه تنها من بلکه اسلام و مسلمین به ایشان افتخار کنند.
دعا میکنم خادم خوبی باشم و کمک کنم تا محمد مهدی مسیر پدرش را ادامه دهد و در راه اسلام موفق باشد.
گفتوگو از ثریا قنبری و فوزیه یکتاپور
#خادم_الشهدا💌
🔽همراه ما باشید🔽
https://eitaa.com/BandeParvaz
15.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | در راه قله
🔻 رهبر انقلاب: شهادت قلّه است و قلّه بدون دامنه معنا ندارد... این دامنه و این مسیر چیست؟ اخلاص است، ایثار است، صدق است، معنویّت است، مجاهدت است، گذشت است، توجّه به خدا است، کار برای مردم است، تلاش برای عدالت است، تلاش برای استقرار حاکمیّت دین است. آن کسی که به قلّه میرسد، از اینجا باید برود و از این مسیرها حرکت کند. ۱۴۰۰/۰۷/۲۴
#رهبری
#خادم_الشهدا💌
🔽همراه ما باشید🔽
https://eitaa.com/BandeParvaz
🍃♦️هشتم آبان سالروز شهادت دانشآموز بسیجی محمدحسین فهمیده که در سال ۱۳۵۹ اتفاق افتاد
🌟«رهبر ما آن طفل دوازده سالهای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگتر است، با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید».
«امام خمینی (ره)»
🔹شهید محمدحسین فهمیده در سال ۱۳۴۴ در قم متولد شد و در محیطی مذهبی و خانوادهای متدین پرورش یافت. در آستانه انقلاب به واسطه حوادث آن دوران، روح وی نیز مانند میلیونها جوان و نوجوان دیگر کشور، دچار تحولات عظیمی شد و شیفته حضرت امام گردید.
🔸شهید فهمیده نوجوانی شجاع، فعال، کوشا و خوش برخورد بود و به مطالعه علاقه زیادی داشت.
با وجود آنکه به سن تکلیف نرسیده بود، نماز میخواند و همچنین برای والدین خود احترام خاصی قائل بود. شهید فهمیده دوازده ساله بود که حوادث کردستان پس از انقلاب اتفاق افتاد. او که عاشق امام و انقلاب بود خود را به کردستان رساند، اما به دلیل سن و سال کمش او را بازگرداندند.
🔹با شروع جنگ تحمیلی، در همان روزهای نخست، تصمیم میگیرد به جبهه برود و با سختی فراوان عازم خرمشهر میشود و با وجود سن و سال کم به فرماندهان ثابت میکند که لیاقت و شهامت حضور در جبهه را دارد. او در همان مدت کوتاه رشادتهای فراوانی از خود نشان داد.
♦️نحوه شهادت:
شهید فهمیده به اتفاق دوست شهیدش محمدرضا شمس، در یک سنگر قرار داشتند که در هجوم عراقیها، محاصره میشوند. محمدرضا شمس، زخمی میشود و حسین با سختی و زحمت زیاد او را به پشت خط میرساند و به جایگاه قبلی خود برگشته و مشاهده میکند که ۵ تانک عراقی به طرف رزمندگان اسلام هجوم آورده و در صدد محاصره و قتل عام آنانند. حسین، در حالیکه تعدادی نارنجک به کمر خود بسته بود به طرف تانکها حرکت میکند . تیری به پای او میخورد اما در اراده پولادین او خللی وارد نمیکند و در همان حال موفق میشود که خود را به تانک پیش رو رسانده و با استفاده از نارنجک آنرا منفجر کند.
دشمن در این حال تصور میکند که حملهای صورت گرفته و با سرعت تانکها را رها کرده و فرار میکند؛ در نتیجه، حلقه محاصره شکسته میشود و پس از مدتی نیروهای کمکی نیز میرسند و آن قسمت را از وجود متجاوزین پاکسازی میکنند.
📝روز شهادت این شهید بزرگوار به علت رشادت و شهامت وصف ناپذیر این نوجوان رشید، روز بسیج دانشآموزی نامگذاری شده است.
🍃🌷
#خادم_الشهدا💌
🔽همراه ما باشید🔽
@BandeParvaz
روایتگر:
#حاج_حسین_یکتا
"شهوت شهادت"
شب کربلای پنج پلاکش رو کند و پرت کرد تو کانال پرورش ماهی گفت : چه کار داری میکنی ؟
چرا پلاکت رو میکنی؟
الان تیر میخوری، مفقود میشی
گفت :فلانی من هر چی فکر میکنم .امشب تو شلمچه ما تیر میخوریم با این آتیشی که از سمت دژ میاد دخل ما اومده
من یه لحظه به ذهنم گذشت اگه من شهید بشم جنازه ی ما که بیاد مثلا جلوی فلان دانشگاه عجب تشییعی میشه!
به دلم رجوع کردم دیدم قبل از لقاء خدا و دیدار خدا شهوت شهادت دارم میخوام با کندن این پلاکه با نیامدن جنازه یقین کنم که جنازهای نمیاد که تشییع بشه که جمعیتی بیاد و این شهوت رو بخشکونم.
تیر خورد و مفقود شد . مفقود شد؟
اگه مفقود شد چرا خاطرهاش گفته میشود؟
چی برا خدا بود و تو ابر کامپیوتر خدا گم شد؟
خدا یه زیر خاکی هایی داره نگه داشته روز قیامت رو کنه خدا بگه دیدید ملائک خدا؟
ببینید این هم جوون بوده
اون جا فتبارک الله أحسن الخالقین رو ثابت میکنه
@BandeParvaz
سلام وقت بخیر ✋
در مورد مسابقه ای که در کانال باند پرواز اجرا شد و مربوط به چله زیارت عاشورا و هفته دفاع مقدس بود .🌺کمال همنشین🌺
برای انتخاب نفرات برتر و اهدای جوایز ناقابل نیازمند داوری شما عزیزان هستیم 😇 آثار را بعداز این پیام ( با شماره شرکت کننده ) ارسال میکنم .
✅ دوستان باید لطف کنید , ۳ تا از نام های شرکت کنندگانی که بهترین اثر را داشتند در شخصی ارسال کنید ✅
تا امشب فرصت دارید🤗
ممنون که همراه ما هستید💛
🔽همراه ما باشید🔽
https://eitaa.com/BandeParvaz
مسابقه کمال همنشین ویژه هفته دفاع مقدس
بهاره سادات حسینی ازمحلات
سلام برادر ابراهیم ازخاطرم نمیرودکه به خاطرم رفتی
میدانی که نحوه آشنایی من با شما فقط با تعریف یک داستان ازشما بود که
خیلی حیرت انگیز بود. از همانجا بود که کتاب سلام بر ابراهیم را شروع به خواندن کردم. شهید
عزیز دوست داشتی مثل بقیه شهدا گمنام بمانی و این هم میدانم که مادرت فاطمه زهرا سالم اهلل
علیها هر شب به دیدار شما شهدای گمنام می آید. من همیشه با تو دردودل میکنم و تورا واسطه
حاجتم قرار داده ام. و خودت میدانی به نیتت چه کردم. من باز هم همان حاجت را از تو
میخواهم، میخواهم که سفارش من را به مادرت فاطمه زهرا سلام الله کنی.
شهید گرامی اگر تک تک لحظات زندگی ام را در سختی بگذرانم گله نخواهم کرد اما اگر لحظه
ای را در غفلت از دین باشم برایم همچون مرگ است پس دستم را بگیر تا تو را الگویی برای
خود قرار دهم
خجالت میکشم که باهاش حرف بزنم چون اونا بزرگتر از اون چیزی هستن که ماتصورش رو
میکنیم فقط میگم چی شد که خدا رو درهمه حال درنظر گرفتی و باورش داشتی
ازایشان میخواستم چون که به خداوند نزدیکند ونزدخدا روزی میخورندازخداوند بخواهند
روزی مارا ظهور امام زمان عج قرار دهد وما را ازیاران ایشان قراردهد.وهمچنین تا زنده ام
سعادت زیارت امام حسین علیه السالم وشفاعت ایشان روزیم شود.
شهید ابراهیم هادی
دلنوشته ای به شهدا
یزید زمان خبر از خدا ندارد
او در خواب کثیفی به سر میبرد نادان تر از نادانهای زمان نفس میکشد آلودگی ها را
ای شهید عزیز
تو گل زیبای این جهان بودی وهستی
تو را چیدند
ولی ساقه ی تو هنوز در خاک است
ریشه دارد
ای شهید
ای گلستان خدا
ای با غیرت
تکه تکه شدی
میدانم
تو بوی شهدای کربلا میدهی
و ما همچنان تکبیر بر فراز دنیا می کشیم
الله اکبر
الله اکبر
چه دلنشین است
چه ارامشی هست گفتن الله اکبر
شما هم الله اکبر گویان شهید شدید
حکایت شما حکایت جانبازی و مقاومت است
دلیر مردان برای دفاع از ناموس و آبرو رفتید می دانم
از زن و فرزند خویش گذشتید تا حجله ی فتح و ظفر ببندید
ای شهید چه کرده بودید که خدا این گونه به شما عزت بخشید
نامه ام پایانی ندارد چون شهید پایانی ندارد
چه بی پایان سرآغازی
طیبه پشام ۴۰ساله
مسابقه کمال همنشین دلنوشته به شهداویژه هفته دفاع مقدس